مجرم سابقه‌دار که در جریان سرقت کیف برادرزاده بازیکن سابق استقلال، مرتکب قتل دختر جوان شده بود، در پاتوق مجرمان دستگیر شد.
کد خبر: ۸۶۳۵۷۲

به گزارش جام‌جم، ساعت 23 و 30 دقیقه ششم آبان امسال اهالی خیابان آیت‌الله کاشانی در تماس با پلیس از مرگ دختری جوان توسط سارق پراید س وار و سرقت اموالش خبر دادند. با حضور تیم جنایی در محل حادثه، آنها با جسد غرق خون دختری 29ساله به نام فرناز که از ناحیه سر دچار جراحت شده بود، روبه‌رو شدند.

یکی از شاهدان حادثه به ماموران پلیس گفت: وقتی دختر جوان از خودروی 206 پیاده شد، پسری تنومند به سمت او آمد و با سرقت کیف دستی‌اش به سمت خودروی پراید نوک مدادی رنگی رفت. پسر سارق سوار خودرو شد تا فرار کند، اما مقتول با آویزان شدن به در خودرو، قصد داشت مانع سرقت شود. تعدادی از شاهدان به سمت خودروی سارق دویدند، اما او بدون توجه به داد و فریاد عابران، دختر جوان را همراه خود کشید تا این که او تعادلش را از دست داد و پس از افتادن روی زمین سرش به جدول کنار خیابان برخورد کرد و جانش را از دست داد.

در ادامه با شناسایی هویت کامل مقتول به نام فرناز جان‌ملکی مشخص شد او برادرزاده عزت جان‌ملکی، بازیکن سابق تیم فوتبال استقلال است.

با انتقال جسد به پزشکی قانونی، قاضی ایلخانی، بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی به تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی دستور تحقیق در رابطه با این قتل و شناسایی عامل جنایت را صادر کرد.

شناسایی سارق

ماموران اداره قتل پلیس آگاهی در نخستین گام با استفاده از اطلاعات شاهدان ماجرا و بررسی دوربین‌های مداربسته تعدادی از مغازه‌ها و آپارتمان‌های محل سرقت توانستند پلاک خودروی پراید را به دست آورده و مالک آن به نام روزبه 30 ساله را شناسایی کنند. بررسی سوابق روزبه نشان داد او از مجرمان سابقه‌دار است که چند بار به جرم سرقت خودرو، کیف‌قاپی و آزار و اذیت زنان دستگیر و روانه زندان شده است. با شناسایی مخفیگاه پسر قاتل در محدوده میدان انقلاب، مشخص شد او بعد از ارتکاب جنایت از محل سکونتش به مکانی نامعلوم فرار کرده است. درحالی که تحقیقات با فرار متهم به بن‌بست رسیده بود و هیچ سرنخی از روزبه در دست نبود، تیمی از ماموران پایگاه ششم پلیس آگاهی با اجرای طرح برخورد با سارقان موفق به دستگیری ده‌ها سارق حرفه‌ای در پاتوق‌های متهمان سابقه‌دار شدند.

ماموران پلیس در بررسی سوابق متهمان متوجه شدند یکی از سارقان دستگیر شده تحت تعقیب اداره قتل پلیس آگاهی است و دستور دستگیری‌اش در سیستم جامع پلیس ثبت شده است.

با انتقال این متهم به اداره دهم مشخص شد وی همان «روزبه»، متهم تحت تعقیب اداره دهم ویژه قتل است که پس از قتل فرناز در خیابان آیت‌الله کاشانی از محل سکونتش متواری شده و طی این مدت در مخفیگاه‌های مجرمان و سارق‌های حرفه‌ای زندگی می‌کرده است.

اعتراف متهم

چهارشنبه گذشته با انتقال روزبه به دادسرای امور جنایی، بازجویی از او در حضور خانواده مقتول انجام شد. قاتل در مورد روز حادثه به بازپرس پرونده گفت: آن روز در حال مسافرکشی در آن محله بودم که پس از پیاده کردن مسافر متوجه دختر جوان و کیفش شدم. چون خیابان خلوت بود تصمیم گرفتم از او سرقت کنم. به همین دلیل چند متری جلوتر توقف کرده و پیاده به سمت خودرو رفتم. با باز کردن در عقب خودرو کیف را برداشتم، اما مقتول متوجه ماجرا شد و به تعقیبم پرداخت. او به ستون خودرو آویزان شد و من از ترس پایم را روی پدال گاز گذاشته و فرار کردم. پس از طی مسافتی دختر جوان تعادلش را از دست داد و بعد از برخورد با زمین بیهوش شد. من هم از ترس فرار کردم. در این مدت هر روز در خانه یکی از دوستان سابقه‌دارم بودم تا این که ده روز قبل ماموران به خانه دوستم در محله نبرد آمده و مرا دستگیر کردند. ابتدا گفتم به عنوان سارق دستگیر می‌شوم و به زندان می‌افتم و این گونه راز قتل فاش نمی‌شود؛ اما نمی‌دانستم ماموران هویت مرا به عنوان قاتل دختر جوان شناسایی کرده‌اند.

پسر جوان با بیان این که قصد نداشته دختر جوان را به قتل برساند، افزود: من به‌دلیل اعتیاد به شیشه همیشه پول‌هایم را خرج مواد می‌کنم. آن روز هم چون سر و وضع مقتول مناسب بود، فکر می‌کردم پول زیادی همراهش باشد. وقتی کیف را به خانه بردم 300 هزار تومان پول داخل آن بود. ای‌کاش او دنبال من نمی‌آمد و مرتکب قتل نمی‌شدم.

با اعترافات پسر قاتل به قتل برادرزاده بازیکن سابق استقلال، مادر فرناز با درخواست قصاص برای قاتل دخترش گفت: بچه‌هایم را با سختی بزرگ کردم. نمی‌دانم این قاتل چگونه حاضر شد برای سرقت، دختر معصوم مرا به قتل برساند. من فقط تقاضای قصاص متهم را دارم.

با اعترافات روزبه و درخواست قصاص از سوی مادر مقتول، متهم با دستور بازپرس پرونده برای انجام تحقیقات بیشتر بازداشت شد و در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

مقاومت نمی‌کرد زنده بود

بسیار خونسرد است. وقتی با خانواده مقتول رودررو شد، سکوت کرد و سرش مدام پایین بود. علاقه‌ای به حرف زدن ندارد و برایش مهم است با کدام روزنامه مصاحبه می‌کند.‌می گوید خانواده دارد و نمی‌خواهد حرف‌هایش باعث سرافکندگی آنها شود.

چرا مرتکب قتل شدی؟

من نمی‌خواستم دختر جوان را بکشم. فقط قصد سرقت داشتم. اگر او مقاومت نمی‌کرد الان زنده بود و فقط کیفش را سرقت کرده بودم. آن قدر سر و صدا کرد که همه همسایه‌ها و عابران توجه‌شان جلب شد. آنها به سمت خودرو دویدند. از ترس این که دستگیر شوم پایم را روی گاز گذاشتم که فرار کنم، اما دختر جوان همچنان به خودرو آویزان بود. اگر فرار نمی‌کردم، دستگیر می‌شدم.

بعد چه کردی؟

صبح روز بعد از ترس دستگیری خودرو را به یکی از پارکینگ‌های جنوب شهر برده و آنجا گذاشتم تا دیگر شناسایی نشوم.

چگونه فهمیدی دختر جوان به قتل رسیده است؟

روزنامه خریدم و متوجه مرگ او شدم برای همین تصمیم به فرار گرفتم.

کجا فرار کردی؟

چند روزی به سفر رفتم و در استان‌های مختلف چرخیدم، اما بعدش به تهران آمدم. می‌دانستم ماموران خانه‌ام را پیدا می‌کنند به همین دلیل به پاتوق‌های مجردی دوستان خلافکارم رفتم. این مدت در خانه دوستانم در شرق تهران مخفی شده بودم. زندگی‌ام را برای 300 هزار تومان باختم و یک خانواده دیگر را عزادار کردم.

سابقه‌داری؟

چند بار برای سرقت خودرو و کیف‌قاپی دستگیر شدم. دو بار هم برای آزار و اذیت دختران دستگیر شدم و به زندان افتادم. من به دلیل تنهایی و دوستان ناباب به سمت خلاف رفتم و فکر می‌کردم با سرقت بزرگ می‌شوم و می‌توانم اسم و رسمی برای خودم دست و پا کنم.

معتاد هستی؟

دو سالی است که توسط دوستانم به شیشه اعتیاد پیدا کرده‌ام. روز حادثه نیز قبل از سرقت مواد مصرف کرده بودم. مصاحبه‌ام کجا چاپ می‌شود؟

روزنامه جام‌جم.

ایرادی ندارد. چاپ کنید تا عبرتی شوم برای بقیه. من که اعدام می‌شوم و به زودی از این دنیا می‌روم. شاید حرف‌هایم باعث شود یک نفر نجات پیدا کند. مراقب باشید آبروی خانواده‌ام نرود. آنها گناهی نکرده‌اند که برای اشتباه من بی‌آبرو شوند. یادتان نرود چشمانم را بپوشانید راحت شناسایی نشوم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها