اگر بخواهیم به نام چند نفر از کارگردان‌های پرکار در عرصه تلویزیون بخصوص مجموعه‌سازی اشاره کنیم، بدون شک به نام محمدحسین لطیفی برمی‌خوریم که ده مجموعه تلویزیونی را به‌عنوان کارگردان در کارنامه دارد.
کد خبر: ۸۲۴۰۶۶

وی که این روزها «تنهایی لیلا» را روی آنتن شبکه سه سیما دارد، نخستین بار «کت جادویی» را روانه آنتن شبکه سه سیما کرد که با توجه به قصه نسبتا تازه‌اش و نیز استفاده از بازیگرانی همچون بهزاد فراهانی و رامبد جوان با اقبال عمومی ‌مواجه شد و یکی از پربیننده‌ترین سریال‌های سال لقب گرفت.

قصه حرص و طمع انسان و زیاده‌خواهی‌هایش تا به امروز دستمایه تولید بسیاری از آثار نمایشی جهان شده که کت جادویی نیز از این قاعده مستثنا نیست. کتی مندرس و بدشکل که از جیب‌هایش اسکناس بیرون می‌ریزد و صاحبش (فراهانی) برای فرار از چنگش آن را به کارمند جوان خود می‌بخشد. لطیفی در این مجموعه نشان داد به لحاظ تکنیکی هم تسلط بر کار داشته و بخوبی از جلوه‌های تصویری البته در اندازه‌های زمان خود بهره گرفته است.

وی پس از آن سراغ ساخت سریال همسایه‌ها رفت و آن را براساس فرمول کارهای به اصطلاح آپارتمانی ساخت؛ فرمولی که از همسران و خانه سبز به یادگار مانده و لطیفی با استفاده از آن مجموعه جذاب و آبرومندی ساخت. آپارتمانی چند واحدی با شخصیت‌های متفاوت که هریک سرگذشتی داشته و داستانک‌های جذابی را شکل داده‌اند: از زوج جوان مرفه بدون فرزند گرفته تا مادر و پسری جوان و در نهایت صاحبخانه میانسال خوش‌اخلاق. لطیفی در اینجا علاوه بر روایت سرراست قصه‌ها و پیوند زدن آن با خط اصلی داستان باید با بازیگران متعدد و صد البته سرشناسی همچون علی نصیریان، گوهر خیراندیش، امین حیایی، محمدرضا شریفی‌نیا و... کار می‌کرد که هرکدام سبک خاص خود را داشتند. هماهنگی میان این گروه را می‌توان مهم‌ترین نقطه قوت کار لطیفی در همسایه‌ها دانست که بازپخش‌هایش را نیز با اقبال مخاطبان مواجه کرده است.

لطیفی در ادامه سیر پیشرفت‌ خود در تلویزیون، سفر سبز را روانه آنتن
شبکه سه کرد که در ماه محرم بشدت مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. هویت را می‌توان درونمایه اصلی این مجموعه تلویزیونی به حساب آورد که داستان را پیش برده و به اوج می‌رساند. دنیل، پسر زوج جوان مبارز که توسط حکومت شاهنشاهی اعدام شده‌اند، پس از سال‌ها زندگی در آلمان برای یافتن نشانی از مادر خود به ایران آمده و در این مسیر با ماجراهای پیچیده‌ای روبه‌رو می‌شود.

سفر سبز، نمونه خوب و مناسبی از یک مجموعه مناسبتی است که قصه‌اش را با ظرافت به دهه محرم و عاشورای حسینی(ع) گره زده و مخاطبانش را با دنیل و اطرافیانش همراه می‌کند. بازی‌های یکدست گروه بازیگران به‌ همراه بهره‌گیری از فیلمنامه‌ای منسجم، سفر سبز را به یکی از بهترین آثار لطیفی تبدیل کرده که همچنان تازگی و طراوت خود را از دست نداده است.

پس از این مجموعه موفق، این کارگردان پرکار که علاقه زیادی به تجربه‌ گونه‌های مختلف دارد، کمدی فرار بزرگ را ساخت که حوادث منتهی به انقلاب ایران را دستمایه خود قرار داده بود. شخصیت‌های فرار بزرگ تیپ‌هایی نزدیک به کاریکاتور هستند که مخاطب را بخوبی خندانده و سرگرمشان می‌کند. از این منظر لطیفی کاملا موفق عمل کرده اما فرار بزرگ به‌واسطه همین تیپیک بودن شخصیت‌ها قابلیت چند بار دیده شدن را نداشته و به گردپای دیگر ساخته‌های موفق او نمی‌رسد، اما وفا توانست تا حدود زیادی بر ضعف‌های کار قبلی لطیفی سرپوش گذاشته و مخاطبان بیشتری را مجذوب خود سازد؛ داستانی جاسوسی با مایه‌های عاشقانه که بخوبی روایت شده و پرکشش و تماشایی پیش می‌رود بی‌آن‌که مخاطبان خود را خسته کند.

دو نیروی خیر و شر (مبارزان فلسطینی و ماموران امنیتی ایران از یک‌سو و جاسوس‌های صهیونیست در طرف دیگر) تقابلی دیدنی را شکل داده‌اند که در این میان علاقه ژوبین به وفا همه معادله‌ها را برهم زده و پایانی تراژیک را رقم می‌زند. بازی فوق‌العاده فرهاد اصلانی از یک‌سو و ‌هانیه توسلی و پوریا پورسرخ از طرف دیگر به جذابیت‌های کار افزوده و به داستان عمق بخشیده‌اند. با همه اینها وفا در ایام نوروز با توجه به میزان مسافرت‌ها و دید و بازدیدهای نوروزی آنچنان که باید دیده نشد و در بازپخش‌هایش بیشتر به چشم آمد.

لطیفی که تجربه کار در خارج از ایران را در سفر سبز داشت، در وفا پخته‌تر عمل کرد و کاملا در بخش‌های گرفته شده در لبنان مسلط نشان داد.

صاحبدلان را می‌توان یکی از بهترین و پرمخاطب‌ترین آثار لطیفی به حساب آورد که قصه‌اش را از قصص قرآنی گرفته و آن را با زمان حال تطبیق داده است. قصه خلیل، مرد صحاف مومن و درستکاری که در تضاد کامل با برادر ثروتمند و مغرورش (جلیل) قرار گرفته و او را از هلاکت و نابودی در آینده‌ای نزدیک هشدار می‌دهد. ناپدید شدن نوه خلیل (دینا) و به چاه انداخته شدنش توسط عموی طمعکارش نیز حلقه دیگری به داستان صاحبدلان اضافه کرده و آن را به بهترین شکل ممکن در عرض گسترش داده است. در کنار کارگردانی سنجیده لطیفی و بازی‌های درخشان حسین محجوب و باران کوثری نباید از فضای ماه مبارک رمضان که نقش مهمی‌ در هرچه بهتر دیده شدن این مجموعه داشته، بسادگی گذشت. اما پس از صاحبدلان این کارگردان پرکار سینما و تلویزیون روند رو به رشدش را ادامه نداد و نوسان زیادی در کیفیت آثارش به چشم آمد.

نردبام آسمان با محوریت زندگی غیاث‌الدین جمشید کاشانی با وجود بهره گرفتن از یک شخصیت جذاب تاریخی صرفا به‌واسطه فیلمنامه‌ای نه‌چندان قوی و تیم بازیگران بندرت یکدست آنچنان که باید از کار درنیامد و مخاطبان زیادی هم جذب نکرد. البته عامه مخاطبان در یک دهه اخیر علاقه چندانی به آثار تاریخی نشان نداده و جز استثناهایی همچون مختارنامه و در چشم باد، بقیه وضعیت چندان بهتری از ساخته تاریخی لطیفی نداشتند.

وی پس از این ناکامی سراغ بازار نمایش خانگی رفته و فصل نخست قلب یخی و نیز مجموعه ساخت ایران را کارگردانی کرد که قابل قیاس با آثار موفق تلویزیونی‌اش نبودند. لطیفی پس از این تجربه دوباره به سمت تلویزیون آمده و دودکش را برای شبکه یک سیما ساخت. یک کمدی جمع و جور و جذاب با محوریت دو خانواده از طبقه متوسط که برای باز کردن گره‌های کوچک و بزرگ زندگی‌شان تلاش می‌کنند. لحن گرم و صمیمی ‌فیلمنامه دودکش یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت آن به حساب می‌آید که لطیفی این لحن را بخوبی در ساختار فنی‌اش هم حفظ کرده است. از سوی دیگر از بازیگرانی همچون هومن برق‌نورد، امیرحسین رستمی‌ و بهنام تشکر سود جسته که هماهنگی فوق‌العاده‌ای میانشان موج می‌زند و در اجرای عالی شوخی‌ها نقش کلیدی داشته‌اند. لطیفی سهم مهمی ‌هم برای بازیگران خانم کار در خلق شوخی‌ها کنار گذاشته که کیفیت متفاوت‌تری به کلیت آن بخشیده و به ماندگاری آن در گذر زمان کمک کرده است.

البته پخش در ماه مبارک رمضان هم به کمک دودکش آمده و میزان مخاطبانش را بیش از پیش کرده است. زمانی برای عاشقی دیگر کار مناسبتی کارنامه محمدحسین لطیفی است که در ماه محرم روی آنتن رفت؛ داستان حاج مرتضی، بازاری خوشنامی‌ که یک اتفاق زندگی‌اش را با تلاطم مواجه کرده و او را به سال‌های دور می‌برد. قصه نه‌چندان نوی این مجموعه نقش مهمی ‌در کم بیننده شدن کار داشته و ریتم نسبتا کندش نیز مزید بر علت شده است. در این میان حتی بازیگر توانایی همچون فرهاد قائمیان هم تاثیر چندانی در بهبود کیفیت کار نداشته و زمانی برای عاشقی را از رقابتی تنگاتنگ با دیگر مجموعه‌های ماه محرم بازداشت.

لطیفی پس از ساخت فیلم اسب سفید پادشاه که بهار امسال روی پرده سینماها رفته و با فروش کمی‌ هم مواجه شد، تنهایی لیلا را آماده و روانه آنتن شبکه سوم سیما کرد. تنهایی لیلا، ملودرامی ‌با درونمایه مذهبی است که خوب نوشته شده و با توجه به قهرمان درست پرداخت شده‌اش (لیلا) و نیز ضدقهرمان‌هایی متقاعدکننده، قابلیت بالقوه جذب حداکثری مخاطبان را در قسمت‌های آینده خود دارد. در پنج قسمت نخست نشانه‌هایی از لطیفی در اوج بخصوص در بستن قاب‌های دوربین و نیز کیفیت نقش‌آفرینی‌ها به چشم می‌خورد که امیدوارکننده به نظر می‌رسد.

لطیفی در رفت و برگشت‌های زمانی قصه نیز خوب عمل کرده، برش‌های مناسبی میان این دو بخش زده و جلوی گیج شدن مخاطب را گرفته است. حال باید منتظر ماند و دید که لطیفی می‌تواند این سیر صعودی را در قسمت‌های بعدی مجموعه تلویزیونی‌اش ادامه دهد یا در یک‌جا متوقف
خواهد شد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها