توسعه پایدار، کاهش ریسک سانحه و تاب‌آوری اقلیمی

در آستانه مجمع عمومی سال 2014 (مهر ماه 1393) در نیویورک برنامه توسعه پایدار سازمان ملل متحد منتشر شد. این برنامه بر توسعه پایدار با محوریت کاهش فقر در تمام اشکال و همه مناطق تا سال 2030 تاکید دارد.
کد خبر: ۷۹۹۲۱۵

در راهبرد مطرح شده از سوی سازمان ملل متحد با هدف کاهش ریسک سوانح، تاب‌آوری به عنوان یک مفهوم پایه مطرح می‌شود. در حقیقت تاب‌آوری عبارت است از ظرفیت بالقوه یک نظام، سامانه یا جامعه در مواجهه با مخاطرات برای سازگاری یا ایستادگی در برابر تغییرات برای تداوم و دستیابی به سطح قابل قبولی از عملکرد در میزان و درجه‌ای که نظام اجتماعی قادر باشد به منظور افزایش ظرفیت‌ها سازماندهی شود. رسیدن به این هدف مستلزم کسب تجربه از سوانح گذشته برای افزایش ایمنی در آینده است. در سال‌های اخیر مفهوم تاب‌آوری اقلیمی به عنوان یکی از مفاهیم پایه در ادبیات توسعه در سطح بین‌المللی مطرح شده است. این مفهوم به عنوان ظرفیت سامانه‌های اجتماعی- بوم‌شناختی برای نوسازی و استفاده از تغییرات به عنوان فرصت‌هایی برای نوآوری و ارائه راهکارهای جدید تعریف می‌شود که قابلیت سامانه‌ها را برای تحمل صدمات و انطباق با تغییرات بزرگ افزایش می‌دهد.

سانحه رویداد ناراحت‌کننده‌ای است که در آن حداقل 10 نفر دچار تلفات جانی شده باشند و 100 نفر نیز تحت تاثیر این سانحه قرار گرفته باشند. این شرایط می‌تواند به اعلام حالت اضطراری از سوی دولت‌های مربوط با درخواست کمک‌های بین‌المللی منجر شود. به عبارت دیگر سانحه رویدادی است که به از دست دادن تعداد قابل توجهی از انسان‌ها یا ایجاد درد و رنج برای انسان‌ها یا صدمه و تخریب اموال و محیط‌زیست منجر می‌شود. در کشور ما در این سال‌ها حداقل 32 سانحه طبیعی به وقوع پیوسته که سیل، زلزله، خشکسالی، ریزگردها، لغزش زمین و فرونشست زمین از مهم‌ترین این سوانح است. دانش مدیریت بحران فرآیندی یکپارچه به منظور برنامه‌ریزی، سازماندهی، هماهنگی و اجرای اقدامات پیشگیری، کاهش ریسک، ظرفیت‌سازی، آمادگی، ارزیابی، نجات و توانبخشی به منظور کاهش پیامدهای ناشی از وقوع سوانح است. سومین کنفرانس جهانی کاهش ریسک سانحه اسفندماه امسال همزمان با چهارمین سالروز زلزله و سونامی 11 مارس 2011 از سوی سازمان ملل متحد در شهر سندای ژاپن برگزار شد. یکی از موضوعات مطرح شده در این کنفرانس تاکید ویژه به تغییرات اقلیمی و توسعه پایدار در برنامه‌های دهه بعدی بود. سوانح مرتبط با تغییرات آب و هوایی برای همه جوامع امروزی یک تهدید جدی به شمار می‌آید و به همین علت تاب آوری در مقابل سوانح طبیعی در سکونتگاه‌هایی که روز به روز به جمعیت ساکنان آنها افزوده می‌شود و از آنها به عنوان شهرهای در معرض ریسک نام برده می‌شود در این کنفرانس به عنوان یک موضوع مهم مورد توجه قرار گرفت.

در کشور ما نیز تحت تاثیر تغییرات اقلیمی تغییراتی ایجاد شده است. برای مثال متوسط بارندگی سالانه در کل سال آبی 1392، حدود 214 میلی متر ثبت شد. اکنون میزان آب رودخانه‌های کشور حدود ۴۶ میلیارد مترمکعب است در حالی که سدهای احداث شده یا در دست احداث، ظرفیت ذخیره‌سازی بیش از ۶۸ میلیارد مترمکعب آب را دارد. بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی و مخصوصا حفر چاه‌های غیر مجاز نه تنها مشکل کم آبی کشور را تشدید کرده، بلکه عواقبی نظیر فرو نشست دشت‌ها و آلودگی منابع آب‌های زیرزمینی را نیز به همراه داشته است. سطح آب‌های زیرزمینی 60 دشت اصلی در مرکز ایران سالانه دو متر افت می‌کند. اگر جمعیت سال 1393 کشور را 78 میلیون نفر درنظر بگیریم، به ازای هر ایرانی سالانه 1470 مترمکعب آب تجدیدشونده وجود دارد. هنگامی که این رقم کمتر از ۱۷۰۰ مترمکعب باشد، باید گفت کشور با تنش آبی مواجه است. 517 شهر بزرگ و کوچک کشور با بحران کمبود آب شرب مواجه است که دلیل آن کاهش نزولات جوی و برداشت بیش از حد منابع آب سطحی و زیرزمینی عنوان می‌شود. از سوی دیگر سرانه آب تجدیدشونده در ایران از سال 1335 تا سال 1392، بیش از 5 برابر کاهش یافته است. در کشور ما 560 هزار حلقه چاه مجاز و نزدیک به 170 هزار حلقه چاه غیرمجاز حفر شده است. در جنوب و جنوب غرب تهران به علت توسعه ناپایدار شهر تهران و استفاده بی‌حد و حصر از منابع آب زیرزمینی سالانه 36 سانتی‌متر فرونشست زمین رخ می‌دهد! در نواحی که این اتفاق می‌افتد، آسیب‌های تدریجی و مهمی به ساختمان‌ها و تاسیسات زیربنایی وارد می‌شود که در هر سانحه زمین لرزه بعدی، تشدید خسارت‌ها- به دلیل افزایش آسیب‌پذیری این ساختمان‌ها - قابل انتظار خواهد بود.

یکی از دیگر نمونه‌های بارز از پیامدهای تغییرات اقلیمی در کشور وضع دریاچه ارومیه است. دریاچه ارومیه در محل یک افت زمین‌شناختی در یک سامانه تراگذر کششی راستگرد شکل گرفته است. در این محدوده علاوه بر رخداد زمین لرزه‌های مهم، هم‌اکنون با یک تخلیه وسیع آب از یک دریاچه داخلی و احتمالا پر کردن مجدد دریاچه در سال‌های آینده مواجه خواهیم بود. از دیدگاه لرزه‌خیزی القایی هر نوع بارگذاری در حد بیش از 200 میلیون متر مکعب می‌تواند به یک زلزله القایی بینجامد. زلزله مخرب 17 اردیبهشت سال 1309 سلماس با بزرگای 7.2 درجه در مقیاس ریشتر از مخرب‌ترین زلزله‌های شمال غرب ایران در سده بیستم است. چنین زمین لرزه‌هایی بویژه در ناحیه غرب، شمال (پهنه خوی-مرند در تلاقی گسل ارومیه و پهنه گسل شمال تبریز) و در راستای گسل شمال تبریز می‌تواند موجب خسارت‌ها و مخاطرات مهم بعدی باشد. لرزه خیزی پهنه ارومیه با توجه به احتمال القای لرزه‌خیزی در آینده در این پهنه و وضعیت ساختاری باید در اولویت برنامه‌های احیای دریاچه ارومیه مورد توجه جدی قرار گیرد.

بنابراین می‌توان گفت سرزمین ایران در وضع کنونی، امکانات و ظرفیت‌های اقلیمی و طبیعی مشخصی دارد و هر نوع برنامه توسعه و پیشرفت در کشور باید با کنار آمدن با این واقعیت‌های پایه مربوط به زمان کنونی در کشور اجرا شود. می‌توانیم برای زندگی در این فضا با پذیرش واقعیت‌ها، کاهش آسیب‌پذیری و افزایش تاب‌آوری اقلیمی راهی برای زندگی ایمن‌تر در آینده این سرزمین بیابیم.

دکتر مهدی زارع / ‌ عضو هیات علمی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها