
حامد محمدی در «فرشتهها باهم میآیند» با بهره گیری از جذابیتهای دراماتیک انتخاب شخصیت یک روحانی بهعنوان محور داستان پردازی برگ برنده خودش برای همراهی مخاطب را رو کرده است. او با تکیه بر حساسیت و در عین حال جذابیت تصویری شدن لایههای خصوصی زندگی یک روحانی در عین خطر کردن سراغ حساسیتهای مخاطب رفته و با انگشت گذاشتن روی این حس کنجکاوی سعی در همراه ساختن مخاطب با داستان فیلمش کرده است.
اهمیت این رویکرد را میتوان درنوع پرداخت داستانکها و موقعیتهای داستانی فیلم جستجو کرد. با همین مدل نگاه است که درگیر شدن روحانی فیلم با موتور سوار مزاحم جذابیتی دوچندان مییابد. این کارکرد حتی نقشی اساسیتر مییابد وقتی موقعیت حضور روحانی فیلم بهعنوان بازیگر سینما برای امرار معاش را در نظر بگیریم یا حتی کارکردن او بهعنوان برقکار ساختمانی را مدنظر داشته باشیم. جذابیت همه این موقعیتها وابسته به روحانی بودن شخصیت درگیر این موقعیتهاست، زیرا اگر یک شخصیت عادی و غیرروحانی در این موقعیتها قرار میگرفت دیگر امکان قرار دادن تمام تخممرغهای فیلم در سبد این موقعیتها شدنی نبود و بیارزش جلوه میکرد. در واقع این موقعیتها به خودی خود چندان جذابیتی ندارد و جذابیتشان را از همنشینی با شخصیت روحانی فیلم مییابد و این همنشینی برای مخاطب سینما چندان آشنا نیست و حس همراهی و همدلی برای پیگیری داستان را در مخاطب ایجاد میکند.
این ماجرا اما سوی دیگری هم دارد. حامد محمدی از ابتدای داستانش در تلاش است که شخصیت اصلی داستان فیلمش را یک انسان معرفی کند که ملبس به لباس روحانیت است. در واقع تمام تلاش او نزدیک و نزدیکتر شدن به لایههای درونی تر شخصیت اصلی فیلم است فارغ از اینکه چه لباسی پوشیده است. اهمیت این رویکرد به آن دلیل است که در نظر داشته باشیم که این روحانی بودن شخصیت اصلی فیلم است که موتور محرک فیلم شده است. این تناقض ظاهری اما نشان از رندی فیلمنامهنویس اثر دارد، با این توضیح که محمدی بدون اینکه بخواهد کارکردها و کشش دراماتیک حضور یک روحانی روی پرده نقرهای را نادیده بگیرد، به سیاق فیلمنامههای پیشینی که از او سراغ داشتیم بهدنبال ارائه تصویر تازه و بیپیرایهتری از روحانیت در سینما بوده است. با این توضیح، کنارهم قرار گرفتن رویکرد انسانی به شخصیت اصلی و نه صرفا نگاهی با برچسب روحانیت و این رویکرد که بار دراماتیک تبدیل کردن یک روحانی به شخصیت اصلی فیلم غیرقابل چشم پوشی است امری معنا دار جلوه میکند.
همانطور که در ابتدای این نوشته هم گفته شد فرشتهها باهم میآیند از دو مزیت مهم بهره میبرد؛ یکی انتخاب یک روحانی بهعنوان شخصیت اصلی داستان فیلمش و دیگری در پیش گرفتن مسیری نو و انتخاب زاویهای تازه برای نگاه به زندگی شخصیتهای فیلمنامهاش. همین دو خصوصیت باعث شده مخاطب در مرحله مواجهه با این اثر پیش از آنکه بخواهد سراغی از اصول نقد و تحلیل فیلم و فیلمنامه بگیرد و نگاه موشکافانهاش را چاشنی تحلیل اثر کند با سادگی و صمیمیت و همراهی برانگیز بودن فضای داستان فرشتهها باهم میآیند میشود و بدون گارد سراغی از تماشای اثر میگیرد.
حامد محمدی که پیشتر او را در مقام فیلمنامهنویس میشناختیم و تجربه فیلمنامههای موفق «طلا و مس» و «حوض نقاشی» را از او به خاطر داریم این بار تصمیم گرفته تا همزمان با نگارش فیلمنامه، کارگردانی اثر را هم خودش بر عهده داشته باشد. نیم نگاهی به شمایل جامعه شناختی ایران در چند دهه اخیر و به تبع آن سینمای ایران در این مدت نشان از آن دارد که نزدیک شدن به چند و چون زندگی طبقه روحانیت در سینما کاری نا شدنی یا حداقل پرهزینه و پرحاشیه بوده است.
تعداد فیلمهایی که بهطور مستقیم به زندگی روحانیون پرداختهاند در مقیاس سینمای ایران اصلا به چشم نمیآید. در میان همین معدود آثار آنهایی همزمان موفق به تولید و نمایش روی پرده سینما شدهاند که شمایل رسمی و کلیشهای از رفتار و سکنات و اخلاقیات طبقه روحانیون و حساسیتها را بهطور کامل در نظر داشته باشند. اما در سالهای اخیر و در ادامه تغییرات صورت گرفته در سطح اجتماع ایرانی روندی دوستداشتنی در حال شکلگیری است که همزمان روحانیون و مخاطبان سینما را راضی میکند و به سود هردو طیف تمام میشود و رونق سالنهای سینما را هم در پی دارد.
تجربه ساخت آثاری چون «مارمولک» کمال تبریزی بهعنوان یکی از خط شکنان استفاده از شخصیت روحانیون بهعنوان نقش اصلی فیلم که البته با واکنشهای تندی روبهرو شد و مجال اکران بیش از دوهفتهای را نیافت و در ادامه ساخت آثاری از جنس «زیرنور ماه» رضا میرکریمی و البته «طلا و مس» ساخته همایون اسعدیان شکل بهتر، بیادا، همدلیبرانگیز و دوست داشتنی از طبقه روحانی را به مخاطبان عرضه کرد که نه تنها باعث اقبال مخاطبان از این آثار شد، بلکه موجبات ایجاد انس و الفت بیش از پیش میان روحانیون و مردم را فراهم آورد با تکیه بر این خصوصیت که روحانیون هم از میان همین مردم به روحانیت رسیدهاند و پیش از آنکه لباس روحانیت معرف شخصیت و منش و تفکرات آنها باشد انسان بودنشان است که در اولویت قرار دارد و میبایست مورد قضاوت قرار گیرد.
حداقل کارکرد ساخت آثاری که نامشان به میان آمد کمتر و کمتر شدن فاصله فرضی میان مردم و ملبسین به لباس روحانیت شد. به بیان بهتر این فیلمها نبودند که باعث از میانرفتن فاصلهها شد، بلکه این آثار با نمایش واقعیتهای زندگی در جامعه ایرانی و برگرفته از رفتار و سکنات روحانیون حاضر در جامعه ایرانی آنچه در لایه لایه اجتماع ایرانی در جریان بود را روی پرده نقرهای به نمایش گذاشت.
فرشتهها باهم میآیند ساخته حامد محمدی هم در همین مسیر گام بر میدارد و با سراغ گرفتن از لایههای خصوصیتر زندگی روحانی نقش اول فیلمش تصویری واقعی و همراهیبرانگیز از شمایل روحانی ملبس به لباس روحانیت به نمایش میگذارد که نه تنها باعث شعاری شدن اثر نشده بلکه موجبات همدلی مخاطب با شخصیت اصلی فیلم را فراهم آورده است.
محمدی در فرشتهها باهم میآیند سراغ لایههای درونی و خصوصیتر زندگی روحانی فیلمش را گرفته و سراغ عاشقیت کردنها و گیرو گرفتهای طبیعی زندگی او رفته و شیوه امرار معاش او را در قالب یک برقکار که سر ساختمان کار میکند، به تصویر کشیده است.
او در این فیلم لباس روحانیت را معیار ورود به دنیای ذهنی و زندگی شخصیت داستانش نگرفته بلکه این شخصیت را مانند هر آدم یا شخصیت دیگری دیده و سراغ دغدغهها، دلمشغولیها و پستی و بلندیهای زندگیاش رفته است. شخصیت اصلی داستان فرشتهها باهم میآیندشخصیت همدلی برانگیزی است که بنا به علایقش درس حوزوی میخواند و لباس طلبگی برتن دارد. در واقع او نمادی از روحانیونی است که در طول شبانه روز در کنار تحصیل کردنشان در موضوع فقه و دین در کنار مردم زندگی میکنند و بر مبنای اعتقاداتشان تصمیم میگیرند و در کنار این که دغدغه معاش دارند و برای رفع آن از لباسشان مایه نمیگذارند و مهمتر از همه اینکه عاشقیت میکنند و عاشقیت میدانند.
در پایان به سیاق چند سطر آغاز این نوشته باید تاکید کرد که «فرشتهها باهم میآیند» نه داعیه بزرگ بودن دارد و نه میتواند اثری بزرگ در سینمای ایران تلقی شود، ولی سادگی و سرراستی و صمیمیتی را با خود به همراه دارد که مخاطب را برای همراهی با خودش تا انتها قانع میکند.
محمدرضا مقدسیان / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
جامجم» در گفت وگو با دکترسید محمد مرندی،مهمترین چالشهای پیشرو در دستیابی تهران و واشنگتن به توافق را بررسی کرد
سیدعبدالله صفیالدین، نماینده حزبالله در ایران: