چند دقیقه بی‌رودربایستی با بهزاد فراهانی، بازیگر کهنه‌کار تئاتر و سینما

از فراهانم؛ زادگاه فرهیختگان

بهـــزاد فراهانــی هنرپیشه است. بیان قوی، چهره محکم و اجرای پرانرژی، بزرگ‌ترین خصوصیات بازیگری او در فیلم و تئاتر است. اولین بار که او را دیدم تازه از تمرین یک صحنه دشوار از نمایشنامه اکبر رادی فارغ شده بود و روی صندلی تماشاچی‌ها نشسته بود تا نفس تازه کند. به من گفت بیا بنشین و قصیده بلندی در رثای وطن را از حفظ خواند.
کد خبر: ۷۰۸۱۲۹

اگر بخواهید خودتان را «تعریف» کنید؟

من یک روشنفکر هستم که از هشت سالگی به شهر شلوغ و پر سر و صدای شما آمدم و دکترای هنر گرفتم.

فراهان؟

زادگاه فرهیختگان بزرگ این کشور.

وقتی «فراهانی» صدایتان می‌کنند.

ذوق می‌کنم.

وقتی عمو بهزاد صدایتان می‌کنند.

احساس می‌کنم هنوز یک مبارز سیاسی هستم.

• آغاز کردن تئاتر را به چه تشبیه می‌کنید؟

زاده شدن.

بهترین نقشی که تاکنون بازی کردید، کدام بوده است؟

نقش بازرس ژاور در بینوایان ویکتور هوگو.

با چه کسانی بودید؟

فتحی و غریب پور در فرهنگسرای بهمن.

تا به حال از کارگردانی تقاضا کردید نقشی را به شما بدهد؟

بله. همین نقش بازرس ژاور را تقاضا کردم.

تا کنون از شنیدن صدای خودتان تعجب کرده‌اید؟

بعضی وقت‌ها بله.

مثلا؟

من از سیزده سالگی در رادیو کار کردم و الان که کارهای سابقم را می‌شنوم بهت زده می‌شوم.

چرا؟

به خاطر این که من کارهایی مثل آژاکس را انجام دادم که هر کدام از آنها سه ساعت مونولوگ داشت ولی هرگز وسط گفتن آن نفس کم نیاوردم.

اگر هنرپیشه نمی‌شدید؟

می گشتم و می‌گشتم و باز هنرپیشه می‌شدم.

وقتی موی آدم سفید می‌شود؟

می فهمد که دختر همسایه دیگر برای آب دادن شمعدانی‌ها روی بالکن نمی‌آید.

سیبیل؟

اگر روی لبم باشد به این معنی است که هنوز پیرو بخشی از تفکرات سوسیالیستی هستم.

وقت بازی به تک‌تک تماشاچی‌ها نگاه می‌کنید؟

اگر لازم باشد بله.

چه نوع تماشاچی را دوست دارید؟

تماشاچی که در سالن خوابش نبرد.

اگر بخواهید درباره تئاتر فیلم بسازید، نقش «هنرپیشه» را به چه کسی می‌دهید؟

از مرحوم مهدی فتحی درخواست می‌کنم از آن دنیا برگردد و این نقش را بپذیرد.

وقتی اعضای خانواده‌تان بین تماشاچی‌ها باشند؟

کمتر کاری را در تئاتر کرده‌ام که اعضای خانواده‌ام در آن نبوده‌اند.

پشت صحنه به شما خوش می‌گذرد؟

فراوان. چون عاشق همه بچه‌هایی که با آنها کار می‌کنم هستم؛ دکوراتور، پیشخدمت، گریمور، مسئول لباس، آرتیست‌ها. اگر نباشند نمی‌توانم کار کنم.

تمرین کدام تئاتر برایتان دشوار بود؟

تمرین تئاتری که کارگردانش نفهم بود.

طبیعتا نمی‌خواهید نام ببرید.

بله.

چه نقشی را دوست ندارید بازی کنید؟

نقشی که ابعاد متفاوت نداشته باشد.

شخصیت تاریخی مورد علاقه‌تان؟

خسرو روزبه.

دوست داشتید در کدام دوره تاریخی به دنیا می‌آمدید؟

همین دورانی که در آن هستم.

حس شما به پدربزرگ بودن؟

هنوز که خوب معنی آن را نفهمیدم. بعدها ببینم روزگار چه می‌خواهد.

عشق؟

یکی شدن با انسان‌های متفاوت.

وطن؟

وطن من یک مقدار وسیع‌تر از مرزهای ایران زمین است.

یعنی چقدر وسیع؟

ملت افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، آذربایجان و عراق. اینها همه هم‌میهنان من هستند. دوستشان دارم.

فردوسی؟

بزرگ‌ترین شاعر تاریخ بشریت.

حماسه؟

اگر عشق به عالی‌ترین حد خودش برسد به حماسه تبدیل می‌شود.

شاعر مورد علاقه در میان شعرای معاصر؟

بیدل دهلوی را بیشتر از همه دوست دارم. چه حاضر و چه غایب.

عاشقانه‌های قدیمی زیباتر بودند یا عاشقانه‌های حالا؟

هردو. یک مصراع از شاعر بزرگ شیلی را هرگز از دست نمی‌دهم. همین طور که یک مصراع رودکی را هم از دست نمی‌دهم.

اگر جهانگرد بودید؟

می‌رفتم در هندوستان می‌گشتم و خانه «نرگس»، هنرمند بزرگ آن سرزمین را پیدا می‌کردم و به آن ادای احترام می‌کردم.

شده از تماشاچی خسته شوید؟

بله، فراوان.

کی؟

زمان شاه یک تماشاگر بود که مست کرده بود و آمده بود روبه روی من نشسته بود و نمی‌گذاشت کارم را بکنم.

سینما؟

ابزاری که تا حدودی پدر تئاتر را در آورده است.

ولی امکان دارد به تئاتر کمک بکند؟

بله.

نسل‌کشی؟

متنفرم از تمام سیاست کلان حاکم بر اسرائیل.

فلسطین؟

فلسطین را یک انسان معصوم می‌بینم که همه سرمایه‌دارهای جهان به طرفش شلیک می‌کند.

اگر بخواهید یک نمایشنامه درباره خاورمیانه بنویسید؟

نوشته‌ام.

درباره چیست؟

عملکرد انگلیسی‌ها در عراق و قتل‌عام آشوری‌ها.

الناز اسکندری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها