«خیاط پاناما» که هفته قبل از شبکه نمایش روی آنتن رفت، از همین فیلمهای مستقل است. جان بورمن هنرمند کلاسیک سینما، کارگردان این فیلم است.
برازنان کار بازیگری را از سال 1980 شروع کرد و از فیلمهای مطرح او میتوان به پروتکل چهارم، خانم دایت فایر، آینه دو چهره دارد، مارس حمله میکند، رابینسون کروزو و ماجرای تامس کراون اشاره کرد.
برازنان «خیاط پاناما» را در فاصله سومین و چهارمین فیلم جیمز باندی بازی کرد. وی اکنون درام اجتماعی «مرد ماه نوامبر» را آماده نمایش عمومی دارد. برازنان در گفتوگوی اینترنتی زیر درباره خیاط پاناما و جنبههای مختلف شخصیتی که در آن بازی کرد، صحبت میکند.
منتقدان سینمایی، بازیشما در «خیاط پاناما» را یکی از بهترین بازیهای سینماییتان میدانند. آیا بازی در نقش جیمز باند باعث شد روشی کاملا متفاوت را در پیش بگیرید و خیاط پاناما را بازی کنید؟
جان بورمن، فیلمساز سرشناس انگلیسی باعث شد در این فیلم بازی کنم. او فیلمسازی است که عمیقا کارش را تحسین و سالهاست فیلمهایش را دنبال میکنم. یک روز سراغم آمد و درباره طرح و قصه فیلم صحبت کرد. حرفهایمان را در فاصله ناهاری که در مالیبو خوردیم، زدیم. بعد از پایان صحبتهایش با خودم فکر کردم ایده درخشان و قابل توجهی است. من و جان بورمن سر یک میز نشستهایم و او از من میخواهد نقش اصلی فیلمش را بازی کنم. برایم باعث افتخار بود، پیش خودم شخصیت موردنظر را شکافتم و چشمههای مختلف درونی و ظاهریاش را بررسی کردم. نوع راهرفتن، مدل مو و شیوه حرف زدنش را در ذهنم مرور کردم. فکر میکردم بورمن میخواهد نقش خیاط را بازی کنم. او که متوجه اشتباهم شده بود، خیلی سریع واکنش نشان داد و گفت: «نه، نه! میخواهم نقش جاسوس قصه را به تو بدهم!»
برایتان عجیب نبود؟
خیر. به هر حال، من اول باید از او میپرسیدم که قرار است کدام نقش را بهعهده بگیرم. بازی در نقش یک جاسوس مرموز، مثل وارد شدن به یک محدوده خطرناک بود و حضور در قالب آن شخصیت، کار چندان سادهای نبود.
در ذهنم این نکته را تصور میکردم که بورمن میخواهد با این کاراکتر چه کند. وقتی از او پرسیدم چه نوع آدمی را میخواهد، تنها راهنماییاش این بود که «جیمز باند باش!» حضور در نقش شخصیت اندی آستارد را دوست داشتم. البته زمان بازی در این نقش، تلاش نکردم شبیه جیمز باند باشم یا کارهایی را انجام دهم که او انجام میداد. به هیچوجه نمیخواستم مجموعه فیلم جیمز باند را به عنوان الگو مورد استفاده قرار دهم. اما تجربه کاریام با جان بورمن یک تجربه خاص و ناب بود. ماجراجوییهای فیلم در کنار وی هیجانانگیز بود.
همیشه خط باریکی بین حس واقعی بدطینت نبودن و کمدی وجود دارد. اندی آستارد به نوعی یک شخصیت کمدی به نظر میرسد که به شکل غریبی میتواند دوستداشتنی باشد.
خودم هم این کاراکتر را دوست دارم. او در میانه دوره کاری خود قرار دارد و زندگیاش یکجورهایی به پوچی رسیده است. چند روزی را با جان لی کاره فیلمنامهنویس فیلم سر کردم و صحبتهای زیادی درباره این شخصیت داشتیم، اندی در قسمتی از فیلم میگوید: «آنها جوانیام را دزدیدند و هدر دادند.» به کمک این جمله، درون شخصیت اندی را کشف کردم. گذشتهاش را پیدا کردم و دلایلش را برای کارهای امروزیاش فهمیدم. او با ورودش به دنیای جاسوسی، خیلی چیزها را از دست میدهد. من آزادی آن را داشتم به هرکجا که میخواهم بروم و شخصیت اندی را گسترش دهم.
با این مشخصات باید با جفری راش رقابت میکردید.
راش بازیگر فوقالعادهای است. بازی در کنار او بسیار جذاب بود. تمام صحنههای مشترک بین ما در همان برداشت اول گرفته شد. البته کار بسیار سختی بود، ولی جذابیتهای خاص خودش را داشت.
زمان بازی در خیاط پاناما به نوع واکنش طرفداران جیمزباند هم فکر میکردید؟
خیر. فکر میکنم تماشاگران سینما به بلوغ فکری رسیدهاند و تفاوت بین نقشهای مختلف را میدانند. آنها میدانند من یک بازیگرم و باید در نقشهای متفاوت بازی کنم. حضورم در نقش آدمهای مختلف برای این است که خودم را محک بزنم و ببینم توانایی بازی در آنها را دارم یا خیر.
در رابطه با امکان بازی در نقش شخصیتهای مختلف نمیخواهم خودم را سانسور کنم و امکان کار در پروژههای متفاوت را از دست بدهم.
پس از سالها کار در صنعت سینما درباره آن چه فکر میکنید؟
آدمهای زیادی روی صندلی قدرت صنعت سینما نشستهاند که خودشان هم نمیدانند دارند چه کار میکنند. فکر میکنند به دلیل پول و قدرتی که دارند، همه چیز را میدانند و میتوانند هر کاری بکنند. خیلی وقتها کار کردن با این آدمها خیلی سخت است و به این نتیجه میرسید که این حرفه را رها کنید.
تعدادی از فیلمهایتان در جدول گیشه نمایش شکست سخت تجاری خورد. از این بابت نگران نیستید؟
من هم مثل بقیه مردم باید زندگی کنم و درآمدی داشته باشم. زندگی روزمره خرج دارد. بعضی وقتها برای تامین مخارج زندگیام، مجبورم در یکسری فیلمهایی بازی کنم که شاید خودم هم آنها را دوست نداشته باشم، ولی من یک بازیگرم و بازیگری هم یعنی همین.
تعدادی از فیلمهایم برایم حکم کارهای شخصی را دارد، حتی وقتی در فیلمی مثل جیمزباند بازی میکنم، باز هم سعی دارم آن را به یک کار شخصی تبدیل کنم. در هر نقش و فیلمی، بخشی از خودم را به تصویر میکشم. شما مجبورید در هر شخصیتی که به تصویر میکشید، خودتان را جستجو کنید.
صحبتهایی درباره حضورتان در قسمت چهارم «بیمصرفها» است.
سیلوستر استالونه با من تماس گرفت و صحبتهایی کردهایم. او با فیلمنامههای این مجموعه فیلم برای بازیگران سن و سالدار امکان هنرنمایی تازه فراهم کرده است و راه را برای انجام یکسری کارهای بامزه باز میکند.
بازیگران مختلف قسمتهای مختلف بیمصرفها با حضور در این فیلمها هم خودشان و هم تماشاگران را سرگرم میکنند. به نظرم جمع کردن گروهی از آدمهای متفاوت در کنار هم برای نجات دنیا (و جنگیدن با آدم بدها) ایده خوب و دیوانهواری است، به همین دلیل دوست دارم در قسمت تازه بیمصرفها حضور داشته باشم.
منبع: گاردین/ مترجم: کیکاووس زیاری/ قاب کوچک
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد