گفت‌وگو با شبنم مقدمی، بازیگر سریال‌های «مدینه» و «هفت سنگ»

سراغ نقش‌های ساده نمی‌روم

شبنم مقدمی دانش‌آموخته آموزشگاه آزاد بازیگری امین تارخ است. او فعالیت در رادیو را سال ۷۷ با اجرای برنامه «خانه کاغذی» به کارگردانی شهرام کرمی آغاز کرد و سابقه اجرا در برنامه‌هایی همچون هفت شنبه، خط خطیم، کبوتری ناگهان و هفت ترانه را در کارنامه دارد. وی به موازات فعالیت‌های رادیویی خود کار بازیگری در سینما را با فیلم «زخمی» (کامران قدکچیان، ۱۳۷۷) آغاز کرد و تاکنون در فیلم‌ها و سریال‌هایی همچون از صمیم قلب، به نام پدر، پاداش سکوت، فرزند خاک، سقوط یک فرشته، امروز، من و دوچرخه بابام، زیر تیغ و گل‌های آفتابگردان نقش‌آفرینی کرده است. او ماه رمضان امسال با دست پر به استقبال مخاطبان رفت و دو نقش متفاوت را در سریال‌های «مدینه» و «هفت سنگ» بازی کرد. او در سریال مدینه نقش روحی، زنی را بازی می‌کند که بعد از طلاق او، همسرش با مدینه ازدواج می‌کند و همین مساله روحی را با چالش‌های فراوان روبه‌رو می‌کند. مقدمی در هفت سنگ هم نقش لیلا ـ یک مادر شیرین و فانتزی ـ را ایفا کرده است. با این‌که دو سریال او در زمان مناسب از شبکه‌های یک و سه پخش می‌شود، اما بیننده شاهد چهره‌های متفاوت از مقدمی است. به همین دلیل با او به گفت‌وگو نشستیم.
کد خبر: ۶۹۹۷۰۶

مخاطبان در ماه رمضان امسال شاهد دو چهره و بازی متفاوت از شما در سریال‌های مدینه و هفت سنگ هستند. با این‌که تصویربرداری سریال هفت سنگ تمام شده، اما ضبط سریال مدینه همزمان با پخش ادامه دارد و همین مساله ناخودآگاه شما را با حجم سنگین و فشار کاری رو به رو می‌کند. از آنجا که ایفای نقش روحی هم انرژی زیادی لازم داشت، چگونه به این نقش نزدیک شدید و آن را اجرا کردید؟

خوشبختانه تصویربرداری سریال تلویزیونی هفت سنگ چند ماه قبل از شروع ضبط سریال مدینه تمام شده بود. همان طور که شما تاکید کردید تصویربرداری سریال مدینه همزمان با پخش ادامه داشت. نقش روحی این انرژی درونی را می‌طلبید تا برایش تلاش بیشتری بکنم.

روحی شخصیتی است که بازیگر را بشدت درگیر می‌کند. گرچه این مساله کار بازیگر را سخت می‌کند، اما نقشی برای بازیگر جذاب است که برایش زحمت زیادی بکشد. بدون تردید خلق نقش‌های مختلف برای هر بازیگری زیباست و سختی‌های آن را به جان می‌خرد.

اگر نقش آسان و دم‌دستی باشد، از نظر بازی لذتبخش نیست. در مجموع آدمی نیستم که سراغ نقش‌های آسان و ساده بروم، حتما باید نقش برایم چالش‌برانگیز باشد وگرنه نقش را نمی‌پذیرم. ضمن این‌که سریال مدینه قصه جذابی دارد و به شخصیت‌های زن به طور خاص توجه شده است.

گاهی در آثار نمایشی شاهد هستیم که خیلی به نقش زن توجهی نمی‌شود و شخصیت‌پردازی‌ها خوب نیست، اما یکی از ویژگی‌های این مجموعه این است که زنان قصه جایگاه خاصی دارند. علاوه بر آن تجربه همکاری با سعید نعمت‌الله و سیروس مقدم هم لذتبخش است.

همه این موارد هر بازیگری را به خودش جلب می‌کند. متفاوت بودن شخصیت روحی را خیلی دوست دارم، چون مردم مرا تاکنون در چنین نقشی ندیده بودند. علاوه بر آن سیروس مقدم سابقه خوبی در ساخت سریال‌های مناسبتی دارد و همین مساله به ما اطمینان می‌داد که این سریال با استقبال مخاطبان روبه‌رو خواهد شد.

روحی فکر می‌کند همسرش را به مدینه باخته است. درآوردن چنین نقش‌هایی کار راحتی نیست. آیا برای اجرای چنین نقشی ما به ازای بیرونی داشتید یا از تجربیات گذشته‌تان استفاده کردید؟

حتما ما به ازای چنین زنانی در بیرون جامعه وجود دارد، اما ممکن است کم باشد یا من نشناسم. نویسنده حتما منبعی برای خلق شخصیت‌ها دارد، اما من چنین زنی با این مشخصات را سراغ ندارم، اما زنان عاشقی را می‌شناسم که برای عشقشان و مردی که دوست‌شان دارند، تاوان زیادی پرداخته‌اند؛ هم به لحاظ روحی، هم شخصی و هم از نظر جسمی.

من شخصیت روحی را با همکاری سعید نعمت‌الله و سیروس مقدم مثل پازل کنار هم چیدم و آن را ساختم. وقتی ایفای نقشی به من سپرده می‌شود به عنوان بازیگر موظف هستم آن را به بهترین شکل ارائه کنم. تمام تلاشم را کردم تا بتوانم نقش روحی را متفاوت در بیاورم. امیدوارم این اتفاق افتاده باشد.

از طراحی و اجرای شخصیت روحی بیشتر برایمان بگویید.

بگذارید برایتان مثالی بزنم. در دوران کودکی وقتی می‌خواستیم نقاشی بکشیم یک کاغذ نازک را روی مدل می‌انداختیم و بعد از روی الگو می‌کشیدیم. این الگوبرداری کوچک بود، اما کمک زیادی به ما می‌کرد تا یک نقاشی خوب بکشیم. وقتی بازیگر قرار است نقشی را بازی کند باید مرتب درباره آن حرف بزند، تحقیق و فکر کند. زمانی شخصیت شکل می‌گیرد که بازیگر با کارگردان و نویسنده صحبت کند و نظرات آنها را جویا شوید.

طراحی و بازی نقش کار راحتی نیست و حوصله می‌خواهد، اما لذتبخش است. وقتی شما برای هر کاری زمان و انرژی بگذارید، حتما نتیجه دلخواه را دریافت می‌کنید. بدون تردید وقتی این اتفاقات درست انجام شود بازیگر از دیدن شخصیت شکل گرفته لذت می‌برد، چون بیرون از خودش شخصیت جدیدی به وجود آورده است.

با توجه به این‌که نقش روحی این فرصت را برای شما فراهم کرده بود تا آن را بتدریج شکل دهید، آیا در راستای بهتر شدن شخصیت روحی پیشنهادی هم به نویسنده و کارگردان دادید؟

قطعا همین طور است. بازیگر باید نظرات خاص خودش را داشته باشد تا به مواردی که نویسنده و کارگردان مد نظر دارند، اضافه کند. اگر این طور نباشد هر نقشی را هر کسی می‌تواند بازی کند. برخی نقش‌ها را بازیگر می‌سازد. طبیعی است که بازیگر باید پیشنهادهایی داشته باشد. نظرات او می‌تواند حتی در ارتباط با گویش و کلام شخصیت هم باشد.

گرچه نویسنده خالق شخصیت‌هاست، اما باید بازیگر هم پیشنهاددهنده باشد و این طور نباشد که مثل ربات عمل کند. خالق شخصیت‌ها و نویسنده سریال مدینه هم سعید نعمت‌الله است و من سعی کردم پیشنهادهایم را برای بهتر شدن شخصیت روحی ارائه کنم.

در سریال هفت سنگ که شما در آن نقش مادر را بازی می‌کنید شاهد فرم جدیدی از بازی شما هستیم و سعی کردید لیلا یا همان مادر خانواده را به شکل فانتزی و شیرین بازی کنید. برای در آوردن نقش تا چه میزان با بذرافشان به عنوان کارگردان تعامل داشتید؟

خودم دلم می‌خواست جنس بازی‌ام در این سریال با دیگر نقش‌هایم تفاوت داشته باشد و بینندگان هم من را در این سریال به شکل دیگری ببینند. خوشبختانه علیرضا بذرافشان همیشه پذیرای ایده‌های خوب است و در این سریال هم نظرات ما را می‌شنید و اگر خوب بود آنها را می‌پذیرفت. یکی از اتفاقات خوب این بود که ما قبل از تصویربرداری دورخوانی داشتیم و اتفاقا کارگردان به این مساله تاکید زیادی داشت و ما قبل از این‌که جلوی دوربین برویم، چندین مرتبه دورخوانی می‌کردیم. در این دورخوانی‌ها چیزهای تازه‌ای شکل می‌گرفت و پیشنهادهایمان را به کارگردان و نویسندگان می‌دادیم.

یا آقای بذرافشان نکاتی را به ما می‌گفت که در بازی‌مان بر آن تاکید کنیم. در مجموع تعامل خوبی میان بازیگران و کارگردان شکل گرفت و فضای دوست‌داشتنی و گرمی حاکم بود. معتقدم لیلا اگر قرار بود فانتزی و شیرین نباشد به عنوان یک مادر دوست‌داشتنی از سوی مخاطبان پذیرفته نمی‌شد. ضمن این‌که من باید سعی می‌کردم شیرینی و فانتزی بودن لیلا را در رفتار و کنش‌هایم نشان دهم و رفتار و کلام فانتزی را به شخصیت لیلا اضافه کنم تا به نتیجه دلخواه برسم.

این فانتزی بودن را خودتان به نقش اضافه کردید تا رنگ و لعاب دیگری به جنس بازی‌تان بدهید؟

شکل‌گیری شخصیت‌های سریال تلویزیونی هفت سنگ نتیجه کار گروهی است و این طنزی که شما می‌بینید، طنز مورد قبول گروه و همه ما بود. گروه علاقه‌مند بود در این کار گونه‌ای از طنز فاخر را نشان بدهد که هم تماشاگر را بخنداند و هم این‌که حرفی برای گفتن داشته باشد.

معمولا بعد از پخش مجموعه‌های طنز و فانتزی تکیه‌کلام‌هایی میان مردم رواج پیدا می‌کند، اما این اتفاق بعد از پخش سریال هفت سنگ نیفتاد؟

همه ما سعی کردیم این اتفاق نیفتد. قالب سریال هفت سنگ این موضوع را ایجاد کرده بود. آقای بذرافشان مرتب به ما تاکید می‌کرد یکسری کلمات در شخصیت‌های هفت سنگ می‌گنجد و بعضی واژه‌ها نمی‌گنجد. ما اجازه نداشتیم از دیالوگ‌هایی که در زندگی روزمره استفاده می‌کنیم، در این سریال استفاده کنیم.

علاوه بر آن گروه نویسندگان معتقد بودند خانواده‌های هفت‌سنگ جعبه فرهنگی خاص خودشان را داشته باشند. بنابراین در این جعبه حق نداشتیم از کلماتی استفاده کنیم که مناسب این خانواده‌ها نیست، حتی اجازه نداشتیم از کلماتی بهره ببریم که آهنگ دل شکستگی و سوءتفاهم داشت.

در این باره بذرافشان خیلی دقیق بود و مرتب تاکید داشت که مردم قرار است از دیدن این سریال لذت ببرند و ما آنها را برای لحظاتی بخندانیم، نه این‌که هر طور می‌خواهیم رفتار کنیم یا حرف بزنیم تا به هر قیمتی مخاطب را بخندانیم.

شما سابقه زیادی هم در تئاتر دارید و یکی از خصوصیات بازیگران تئاتر این است که نقش را خوب تحلیل می‌کنند. در مجموع ارزیابی خودتان از طنز سریال هفت سنگ چیست؟

به نظرم سریال هفت سنگ فقط طنز صرف نیست و در قسمت‌هایی ملودرام است. سریال هفت سنگ گونه‌ای از طنز است و می‌توان گفت یک سریال خانوادگی شیرین است و خیلی خوب است که دیگر سازندگان آثار نمایشی به سمت تولید چنین مجموعه‌هایی گرایش پیدا کنند.

سریال تلویزیونی هفت سنگ بعد از یک تا دو دهه پرچمدار یک حرکت بوده و امیدوارم این حرکت ادامه‌دار شود و ما شاهد تولید چنین آثاری باشیم، زیرا ضرورت چنین آثاری بشدت احساس می‌شود و به نظرم ساخت چنین آثاری ضروری است.

در سریال هفت سنگ نقش مقابل و همسرتان را مهدی سلطانی بازی می‌کند. بدون تردید در چنین آثاری بازیگر نقش مقابل هم اهمیت زیادی دارد. همکاری با ایشان و دیگر بازیگران این سریال چطور بود؟

پشت صحنه سریال هفت سنگ عجیب، غریب، مهربان و دوستانه بود و همه همدیگر را دوست داشتیم و از دیدن بازی‌های خوب همدیگر جلوی دوربین لذت می‌بردیم. آشنایی من و مهدی سلطانی به تئاتر برمی‌گردد. غیر از ایشان آقای پورحسینی و دیگر بازیگران هم تئاتری هستند و خوشبختانه از قبل یکدیگر را می‌شناختیم. در مجموع خیلی زود به یک خانواده گرم تبدیل شدیم که همه انرژی می‌گذاشتند و برای یکدیگر احترام و ارزش قائل بودند. در مجموع تجربه خوبی بود.

فاطمه عودباشی ‌/ ‌گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها