مردی که خانواده‌های ایرانی را از نگرانی نجات داد
به انگیزه سالگرد درگذشت مهدی آذریزدی، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان

مردی که خانواده‌های ایرانی را از نگرانی نجات داد

به یاد مردی که قصه​های خوب را برای بچه​های خوب نوشت

کودکی روز بیست و هفتم اسفند سال 1300 در روستای خرمشاه حومه شهر یزد به دنیا می‌آید. نام او را مهدی می‌گذارند. پدر مهدی کشاورز است و او همراه پدر به کشت و کار می‌پردازد. از این رو نمی‌تواند به مدرسه برود.
کد خبر: ۶۹۳۵۷۴
به یاد مردی که قصه​های خوب را برای بچه​های خوب نوشت

مهدی در پنج سالگی، قرآن مجید را نزد مادربزرگ خود ـ بی‌بی ـ و خواندن و نوشتن را نزد پدر خود و در خانه یاد می‌گیرد. کودکی و نوجوانی او در آن روستا سپری می‌شود. مهدی تا هجده سالگی، فقط به خواندن کتاب‌هایی مانند قرآن مجید، مفاتیح‌الجنان، مثنوی مولوی، کلیات سعدی شیرازی و دیوان حافظ و چند کتاب دیگر که در خانه پدری، همه آنها را مطالعه می‌کنند، مشغول است. پدر مهدی از رفتن او به مدرسه و گرفتن کار دولتی و پوشیدن کت و شلوار راضی نیست. از این رو، مهدی مجبور می‌شود به کارهایی مانند بنایی و جوراب‌بافی بپردازد و به این ترتیب، در همان سال‌های نوجوانی برای کار و شاگردی کردن به شهر می‌آید و به فراگیری زبان عربی نزد یک عالم روحانی می‌پردازد؛ اما پس از چندی خسته می‌شود و آن را رها می‌کند. مهدی در این زمان، کتاب «نصاب‌الصبیان» را از بر می‌کند و به مطالعه کتاب‌های دیگر عربی و فارسی مشغول می‌شود و به این ترتیب، بر سواد و معلومات آن روز خود می‌افزاید. مهدی در این زمان، هجده سال بیشتر ندارد و به بهشت موعود خود یعنی کتابفروشی می‌رسد و به عنوان شاگرد، آنجا کار می‌کند. کتابفروشی برای مهدی، کتابخانه هم هست و با خواندن کتاب‌ها، افزون بر این که بر سواد و معلومات عمومی خود می‌افزاید، عقب‌ماندگی و ندانستنی‌های خود را جبران می‌کند و از این طریق، با گروهی از شاعران، معلمان و دانش‌آموزان دبیرستانی، آشنا می‌شود و از همزبانی و همدلی با آنها لذت می‌برد و کم‌کم به شعر و مطلب نوشتن علاقه‌مند می‌شود. اولین شعر او در مجله اطلاعات هفتگی در سال 1320 چاپ می‌شود. مهدی از چاپ شدن شعرش بسیار خوشحال می‌شود و عشق به کتاب و خواندن و نوشتن، در او فراگیر می‌شود.

مهدی پس از سه سال کار در کتابفروشی، سال 1322 به تهران می‌آید و به سفارش همشهری خود، حسین مکی در چاپخانه محمدعلی علمی کار می‌کند و به این ترتیب با کتابفروشی‌های خاور، انتشارات ابن‌سینا، امیرکبیر و بنگاه ترجمه و نشر کتاب آشنا می‌شود و با آنها همکاری می‌کند.

هزینه‌های زندگی افزایش یافته و گذران و معیشت برای مهدی دشوار شده است. از این رو، افزون بر کتابفروشی برای مدتی عکاسی می‌کند. مهدی در این زمان، شاعری بذله‌گو و فکاهه‌نویس شده است و شعرهایی با نام‌های «الف، مفرد» و «تماشاچی» در روزنامه‌های اطلاعات و آشفته به چاپ می‌رساند. مهدی، حالا دیگر در مقام یک نویسنده و شاعر، میان اهل ادب و فرهنگ شناخته شده است. او همزمان با همکاری با انتشارات علمی، سال 1325، مجموعه «راهنمای کتاب» را منتشر می‌کند و در آنها به نقد و بررسی کتاب و مجله‌های آن زمان می‌پردازد و شعرهایی هم درباره فایده کتاب به چاپ می‌رساند.

مهدی حالا دیگر به عنوان مهدی آذریزدی، نویسنده چیره‌دست «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» معروف شده است. او در این زمان، هم کار می‌کند، هم می‌نویسد و هم شب‌ها نمونه‌های کتاب «انوار سهیلی» را برای موسسه امیرکبیر غلط‌گیری می‌کند و از داستان‌های خوشمزه و حکمت‌آموز در آن لذت می‌برد و فکر می‌کند اگر قدری آنها را ساده‌تر کند، می‌تواند برای کودکان هم قابل درک و استفاده شود. از این رو به فکر نوشتن به زبان ساده برای کودکان می‌افتد و از این طریق می‌کوشد کودکان زمانه خود را در محرومیتی که خود در دوران کودکی داشته شریک نکند. از این رو، جلد اول قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب را سال 1326 به چاپ می‌رساند. کتاب‌هایی که مهدی آذریزدی در این زمان، موافق سن و سال کودکان نوشته، نام او را میان اهالی قلم پررنگ‌تر و مشخص‌تر کرده است. همه او را به عنوان یک نویسنده برگزیده می‌شناسند. آذریزدی سال 1342، برنده جایزه یونسکو می‌شود و سال 1345 جایزه سلطنتی کتاب سال را از آن خود می‌کند و نوشته‌های او از سوی شورای کتاب کودک به عنوان کتاب برگزیده سال پذیرفته می‌شود.

مهدی آذریزدی با آن که هیچ گاه کار دولتی نداشته و ازدواج هم نکرده، همچنان به نوشتن قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب اشتغال دارد. هرچند او در این زمان، آسایش و آرامش لازم برای زیستن و نوشتن ندارد؛ اما هرگز پشیمان نیست و همین که با کتاب سر و کار دارد، راضی و خشنود است و می‌کوشد این سرزندگی و رضایت را در نوشته‌هایش بازتاب دهد و خواننده‌های نوجوان خود را امیدوار و آگاه و عاشق نوشتن و کتاب خواندن کند و رسالت و تعهد و وظیفه فرهنگی و ادبی خود را به نحو شایسته به انجام برساند. از این روست که پس از درگذشت او، یاد او همواره زنده و چهره او به عنوان یک نویسنده مردمی و انسان دانایی که «از هر چه رنگ تعلق پذیرد، آزاد است»، در آیینه خاطره‌ها، برجسته و ماندگار می‌شود.

مهدی آذریزدی را باید یکی از نویسنده‌های پیشگام در بازنویسی قصه‌های کهن فارسی برای کودکان و نوجوانان به شمار آورد. کتاب‌هایی که آذریزدی در این زمینه تالیف کرده، مانند قصه‌های برگزیده از مثنوی مولوی، مرزبان‌نامه، سیاست‌نامه، گلستان و بوستان سعدی، جامع‌الحکایات و مقالات شمس و دیگر متون کهن فارسی، همه با مقدمه‌ای با عنوان«چند کلمه با بچه‌ها»، با نثری شیوا، زبانی ساده و سالم و قابل فهم برای کودکان نوشته شده و آذریزدی در آنها، به معرفی ویژگی‌های شیوه نگارش آنها و قرنی که نوشته شده‌اند، پرداخته و به تناسب مطالب و حکایت‌ها، افسانه‌ها و داستان‌های تاریخی، با انشایی ساده‌تر و بدون لغت‌های مشکل عربی برای خواننده نوجوان بازگو می‌کند. مهدی آذریزدی کوشیده است تا کودکان جامعه ایرانی را با شعر و ادب کهن زبان فارسی و فرهنگ پویا و غنی قوم ایرانی آشنا کند و بن‌مایه‌های آثار ادبی کهن ما را برای آنها بنمایاند و مطالبی را برگزیند که خالی از واقعیت نباشد و باعث بیماری ذهن و ذوق خواننده‌ها نشود و روح و اندیشه آنها را اسیر دیو، جن، پری، جادو و طلسم نکند. زندگی‌نامه مهدی آذریزدی، بهترین ابزار شناخت این نویسنده چیره‌دست کودکان و نوجوانان است. راز موفقیت این نویسنده را در خلق و خوی خاص او و رفتار و کردار انسانی او باید دید. هیچ گفتاری از مهدی آذریزدی نیست که پندی، نکته آموزنده‌ای یا حکمتی معرفت‌انگیز در آن وجود نداشته باشد. رسیدن به این گونه نوشتن و دانایی، کار خودآموختگانی است که دلبستگی‌های روزمره، خرافه‌ها و باورهای نادرست زمانه، در دل و روح آنها، اثری نداشته و هر رنج و مرارتی را هم که در زندگی برای آنها پیش آمده، با شوخ‌طبعی و مناعت طبع، تحمل کرده و کوشیده‌اند با جانی شیفته و دلی شیدا و بزرگ، به اندازه تمام جهان، به جامعه بشریت خدمت و زندگی خود را در دانا کردن کودکان و توانا کردن آنها و اندیشه‌هایشان صرف کنند. مهدی آذریزدی، یکی از این دانایان توانا بود.

عبدالحسین موحد / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها