انتخابات و چند واژه مهم

همبستگی ملی و مشارکت عمومی: در نگاه علمی به این دو واژه باید گفت هر جامعه ای به همبستگی ملی نیاز دارد
کد خبر: ۶۷۱۲۹
که باید در ابعاد مختلف از جمله تعامل میان تمامی اقشار جامعه اعم از بخشهای اجرایی و علمی ، همبستگی خرده فرهنگ ها و اقوام و قومیت های گوناگون ، تعامل میان ملت و دولت ، میان احزاب و دیدگاه ها و نحله های مختلف فکری و... تسری یابد.
همبستگی ملی در کشوری همانند ایران از ابعاد مختلف ژئوپلیتیک ، ژئوکالچر و خصوصیات درونی جامعه ایرانی ، وقوع انقلاب و شکل گیری اندیشه های جدید (در رویارویی با امپریالیسم) نیازی مضاعف پیدا می کند. اما این که چرا در کنار واژه همبستگی ملی ، مشارکت عمومی نیز قرار می گیرد تحلیلی دیگر دارد.
به نظر می رسد یکی از مقدمات جدی همبستگی ملی مشارکت عمومی است. وقتی احساس مشارکت و مالکیت نسبت به مساله ای وجود داشته باشد نوعی همگرایی شکل می گیرد، یعنی مشارکت مقدمه همبستگی است ، وقتی ملتی در سرنوشت خود احساس مشارکت داشته باشد و خود را مالک سرنوشت خود بداند و اثرگذاری خود را در کشور به طور طبیعی احساس کند یک Loope دوطرفه به وجود می آید.
وظیفه مسوولان نظام و نخبگان است که این حس را افزایش دهند تا به تبع آن همگرایی و همدلی افزایش یابد و با افزایش همدلی ، همبستگی نیز شکل گیرد.

رسانه ملی ، همبستگی ملی ، مشارکت در انتخابات
رسانه ها همواره در ایجاد همبستگی نقشی کلیدی دارند. در حال حاضر رسانه ها باید به استراتژی نیمه پر و نیمه خالی توجه و عمل کنند.
یعنی از یک سو اقدامات و مسائل نظام را بخوبی تشریح کنند تا با وجود سیاه نگری ها و فتنه گری ها بتوان با زبان آمار، ارقام و شاخصه های علمی به تبیین پیشرفت های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و... پرداخت و اثبات کرد در طول 26سال پیروزی انقلاب ، کشور به رشد قابل توجهی رسیده است. این نیمه پر لیوان است.
از سوی دیگر مشکلات و مصائب موجود اعم از فساد، تورم ، فقر و... را بیان کنند تا مسوولان نظام پاسخگوی کمبودها باشند. اگر رسانه بتواند نقش مردمی خود را به خوبی ایفا کرده و خصلت مردمی خود را حفظ کند و مردم رسانه را زبان و آینه خود تلقی کنند، خود به خود اعتمادسازی صورت می گیرد، بنابراین زمانی که مردم را به شرکت در انتخابات ترغیب می کند، بسادگی می پذیرند.
اما این که آیا رسانه ملی ما رسانه ای مردمی است باید به این بحث بپردازیم که آیا رسانه ملی همسوی مردم است یا خیر؛ به طور کلی رسانه ها در نظام غرب خصوصی هستند و به سرمایه داران بزرگ یا موسسات اقتصادی عظیم وابسته اند.
این موضوع باعث می شود اولین چیزی که در نظر داشته باشند حفظ منافع شخص یا کمپانی تامین کننده اعتبار باشد و اگر تضادی میان منافع شخص یا کمپانی با مردم ایجاد شود اولین چیزی که مدنظر قرار می گیرد، منافع رسانه است و نه مردم.
پیش از انقلاب اگر چه رادیو و تلویزیون ما دولتی بود ولی به دلیل وابستگی رژیم به استکبار غرب همسو با امیال ابرقدرت ها قدم برمی داشتیم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اقدامات رسانه بر آرمان های امام راحل متکی شد.
لذا رسانه ملی باید تنها و تنها منافع ملی را پاس دارد و تحت نفوذ اجانب و شخصیت های خاص نباشد، بلکه در جهت منافع ملی عمل کند. این ذات رسانه است و باید به خوبی بتواند مردمی بودن خود را تبیین کند. در کنار آنچه گفته شد حفظ هنجارها، حریم فرهنگی و شعارهای ملی مذهبی را نباید از یاد برد.
به این ترتیب وقتی رسانه از مردم می خواهد در سرنوشت خود دخالت کنند اثر قابل قبولی بر مردم خواهد داشت و در مردم شوری دیگر آفریده می شود.

جلوگیری از مشارکت گریزی
یک نظام قوی و توانا در جهت پیشرفت و افزایش کیفیت زندگی مردم از نظر اقتصادی ، امنیتی ، فرهنگی و... حرکت می کند.
مردم به دنبال یک زندگی همراه با آرامش ، آسایش و امنیت هستند و اگر این حریم شکسته شود نوعی ناامیدی و یاس در میان آنها ایجاد می شود و اثر منفی بر مشارکت خواهد گذاشت.
باید این مولفه ها را شناخت و با سیاه نمایی های دشمنان و دوستان نادان مبارزه کرد. هم اکنون حدود 30تلویزیون فارسی زبان از قلب امریکا برنامه های ضد انقلابی پخش می کنند و در واقع بمباران روانی انجام می دهند. ما باید از افراط و تفریط دوری کنیم ، از تبعات منفی آن در امان باشیم.
در این عرصه پر خطر باید از مخدوش کردن چهره یکدیگر دوری کنیم ، اگر برای جمع آوری رای به مخدوش کردن چهره نامزدهای دیگر بپردازیم ، مردم احساس دلسردی می کنند.
مردم باید احساس کنند افرادی که برای این پست نامزد شده اند ارزشمند هستند و سرنوشت خود را به دست افراد کارآمد می سپارند. از سویی ، اختلاف میان نخبگان سیاسی هم باعث افزایش مشارکت مردم می شود و هم باعث کاهش آن. مسلما تضاد یک امر ضروری در جامعه است و جامعه بدون تضاد بیمار است.
مناقشات و چالشهای سیاسی طبیعی و ضروری است و اگر صادقانه و درست اعمال شود فتنه های گوناگون از بین می رود و زمینه شناخت بیشتر مردم فراهم می شود. این وظیفه نخبگان سیاسی است تا صادقانه با نمایش نقاط قوت و ضعف به مردم نشان دهند که فقط به منافع ملی و ارتقای کیفیت زندگی آنها می اندیشند و نه کسب منافع شخصی یا قدرت.

دانشگاهیان ، گروه مرجع
دانشگاه ها مراکزی هستند که اندیشه ، فکر و علم دارند به همین دلیل درخصوص موضوع انتخابات از 2منظر مفید هستند؛ اول این که می توانند با بیانی علمی و نظری به بررسی مسائلی بپردازند که به انتخابات و مشارکت حداکثری مردم مربوط می شود و با مطالعه مسائلی که باعث ایجاد امید و دلگرمی می شود با همکاری رسانه ها حرکتی پویا در مردم ایجاد کنند.
دوم ، استادان و نخبگان دانشگاه ها از گروههای مرجع جامعه به شمار می روند که از یک سو مرجعی برای دانشجویان هستند که می توانند مشوق قریب به 3میلیون دانشجو باشند و از سوی دیگر این دانشجویان در خانواده خود، گروه مرجع محسوب می شوند.
به طور متوسط هر دانشجو مرجعی برای 3نفر است ، پس با یک برآورد می توان مشاهده کرد که دانشگاه ها چه خیل عظیمی را می توانند پای صندوق ها بکشانند.

علی عسکری
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها