این روزها یکی از معضلات شایع، سرقتهای اینترنتی از سوی برخی نوجوانان است. آنها بسادگی از حساب بانکی والدین خود پول برداشت میکنند. به نظر شما چقدر باید این موضوع را جدی گرفت؟
مشکلاتی از دیرباز وجود داشته اما امروزه شکلشان عوض شده است. فرزندی که امروز از طریق اینترنت سراغ حساب پدرش میرود و پول برمیدارد، شاید اگر این امکانات نبود، دست در جیب پدر میکرد. در واقع ما در گذشته هم این مشکل را با تعدادی از بچههایمان داشتهایم و الان شکل قضیه عوض و این روش به روز شده است اما موضوع مهمی که وجود دارد، این است که شاید این معضل فراگیرتر شده باشد. یکی از دلایل آن میتواند این باشد که بچهها گستاختر شدهاند و حرمت والدین شکسته شده که البته مقصر این بیحرمتی، خود والدین هستند. رسانهها و دوستان کودکان هم تقصیر دارند. در شرایط کنونی به سبب گسترش دامنه ارتباطات، کودکان و نوجوانان راهکارهای جدیدی فرا میگیرند. همه اینها بخشی از دلایل افزایش چنین معضلی است و ریشه اصلی نیست.
پس ریشه اصلی در کجاست؟
ریشه به خانواده برمیگردد. مشکل اصلی در خانوادههایی است که روابط خیلی سالمی بر آن حاکم نیست. برخی خانوادهها خودشان قبح اینگونه اعمال را از بین میبرند. در بخشی از جامعه نیز خانوادههایی را داریم که از لحاظ ویژگی شخصیتی آدمهای خسیسی هستند و بچهها از نظر مالی تحت فشار قرار میگیرند و این باعث میشود بچه وقتی میبیند دوستش راحت پول خرج میکند، درصدد راهحل بربیاید. ذهن انسان طوری طراحی شده است که راهحل خلق میکند. وقتی بچه نمیتواند به صورت مسالمتآمیز خواستهاش را تامین کند، دنبال راهکار جدید میرود و در نتیجه همین سرقتهای اینترنتی به وقوع میپیوندد. بنابراین والدین باید راهحلهای دیگری پیش پای فرزندان خود قرار دهند تا در تنگنا قرار نگیرند و ذهنشان مجبور نشود راهحل خلق کند. اگر والدین به شکل صحیحی با فرزندان خود رابطه برقرار کنند، ذهن فرزند سراغ این راهحل نمیرود.
شما برای کمتر شدن چنین اتفاقاتی چه پیشنهادی برای خانوادهها دارید؟
موضوع اول این که ما جمله «حق نداری» را در ادبیات تربیتی به کار نبریم، چون انسان نسبت به آنچه از آن منع میشود، حریص است. از طرفی قرار نیست همه آموزشهای ما به صورت مستقیم و کلامی باشد مثلا وقتی بچه ببیند مادرش سر جیب پدر نمیرود، او هم این کار را اینترنتی یا به اشکال دیگر انجام نمیدهد. حریمها در خانواده باید حفظ شود.
هماکنون شاهد افزایش پروندههای مربوط به سرقتهای اینترنتی توسط برخی نوجوانان هستیم.این نوجوانان قطعا بزهکار حرفهای نیستند و با توجه به شرایط و در یک مقطع دست به رفتاری نادرست زدهاند اما آیا نتیجه چنین اتفاقاتی ممکن است این باشد که قبح جرم میان اعضای خانواده و در مراحل بعد بین افراد جامعه از بین برود؟
وقتی چنین اتفاقاتی تکرار شود، تبعات منفی خواهد داشت.اینکه نوجوانی سراغ حساب بانکی پدرش میرود، قطعا یکباره این کار را نمیکند، بلکه قبل از آن مراحل دیگری وجود داشته و او بتدریج به این سمت رفته است، بنابراین امکان دارد گام به گام به سوی مراحل بعدی هم برود و همین رفتار را در جامعه تکرار کند. ما مواردی را داریم که نوجوان از اقوام خود و حتی دوستانش نیز سرقت کرده است. میتوان گفت همه جرایم از محیط خانه به محیط اجتماع کشیده میشود و ما جرم اجتماعی فیالبداهه نداریم مگر اینکه فرد از سلامت روان برخوردار نباشد یا اینکه جنون آنی به او دست بدهد.
دستبردهای اینترنتی فقط یکی از عوارض فراگیر شدن اینترنت است.در فضای مجازی ممکن است اتفاقات دیگری نیز برای کودک و نوجوان رخ بدهد و او را در معرض انواع آسیبهای اجتماعی قرار دهد.
بخش عظیمی از موضوع فرهنگی است. فناوری وارد جامعه ما میشود اما فرهنگ استفاده از آن وارد نمیشود. مخالف ورود امکانات به جامعه نیستم اما این زمانی خوب است که فرهنگش هم با آن وارد شود یا حتی اگر بخواهیم بهتر رفتار کنیم، اول باید فرهنگسازی و بعد فناوری وارد شود اما در جامعه ما متاسفانه این روند کاملا معکوس است.یک فناوری ابتدا به صورت قاچاق و ممنوع وارد جامعه میشود و پس از استفاده، فرهنگ جدیدی برای آن به وجود میآید و بعد به فکر فرهنگسازی میافتیم. اول همه چیز را کتمان میکنیم و چشممان را میبندیم و بعد از آنکه فراگیر و آسیبرسان شد، تازه میپرسیم مثلا چرا اینترنت به جامعه ما لطمه میزند.برنامههایی که روی تلفن همراه بچهها وجود دارد مانند ویچت و برنامههای دیگر که هر روز هم یک مدل جدیدی از آن وارد میشود، همین طور است. چه خوب است قبل از ورود این سیستمها به جامعه، خانوادهها نسبت به آنها آگاهی پیدا کنند و زمینههای فرهنگی ایجاد شود. حتی من به عنوان روانشناس و مشاور که قرار است با بچههای مردم در ارتباط باشم، بعضی سیستمها را نمیشناسم و مراجعه کننده من که یک بچه چهارده ساله است، آن را به من معرفی میکند و نحوه استفاده از آن را آموزش میدهد. چطور میتوان توقع داشت فرهنگی که توسط چهارده سالههای جامعه نسبت به فناوری ساخته میشود، فرهنگی بیآسیب باشد؟ در چنین مواردی آنقدر که مسئولان مقصرند والدین تقصیر ندارند. اینترنت، تلفن همراه، ویچت و... فینفسه آسیبزا نیستند البته اگر بهینه استفاده شوند.
در بخشی از صحبتهایتان به گسترش ارتباطات اشاره کردید. همین مساله کار پیشگیری از آسیبهای اجتماعی را برای خانوادهها سخت میکند.چون نوجوان بسادگی آنچه را که نباید از طریق دوستان به دست میآورد.
به همین دلیل است که کار مسئولان سخت شده است. اگر مسئولان اطلاعرسانی همگانی و زمینهسازی قبلی را برای هرکدام از این فناوریها انجام دهند، میتوان از مشکلات اینچنینی جلوگیری کرد. زمانی در مورد ایدز هم همین طور رفتار شد، اول چشممان را روی آن بستیم و وقتی صحبت درباره آن شروع شد که کار از کار گذشته بود. در صورتی که اگر ما قبل از اینکه فناوری خاصی مسالهساز شود اطلاع رسانی کنیم، نحوه استفاده اصلاح خواهد شد. بنابراین نفی اولیه غلط است. از طرفی وقتی ما دیدیم یک فناوری آسیبزا شده، با آن برخورد میکنیم، مثلا ویچت را قطع کردند و به این ترتیب آنهایی را هم که در جریان چنین سیستمی نبودند، حریص کرد تا ببینند ویچت چیست. از طرفی باید توجه داشت در جامعه امروز اطلاعات سریعتر به دست بچهها میرسد تا والدین. این کار مسئولان است که برای والدین اطلاعرسانی کنند.
بخشی از صحبتهای شما به این برمیگردد که در گذشته چه کارهایی باید انجام میشد اما برای آینده چه باید کرد؟
متاسفانه ما میبینیم بعضی خانوادهها به این بهانه که با فناوریهای جدید آشنایی ندارند، خودشان را کامل کنار کشیدهاند. این رفتار آسیبزاست. بعضی خانوادهها هم خودشان پیشرو هستند که این رفتار هم آسیبزاست، مثلا مادری را داشتیم که از اساماس بازی بچهاش ناراحت بود وقتی با نوجوان صحبت کردیم، فهمیدیم خود مادر از صبح تا شب سرگرم ویچت است. در چنین مواردی الگوپذیری اتفاق میافتد. بنابراین هر دوی این روشها غلط است.والدین نه باید خیلی خودشان را کنار بکشند و نه خیلی پیشرو باشند بلکه باید فناوریها و کاربردهای آن را بشناسند. بنابراین بهتر است خانوادهها درباره وسایل و ابزارهای ارتباط جمعی اطلاعات کسب کنند تا فرزندان، والدین را خیلی ناآگاه فرض نکنند. وقتی فرزند بداند با والدینی طرف است که اگر دست از پا خطا کند متوجه خواهند شد، خودش را کنترل میکند. در واقع بهتر است اطلاعات زمینهای را خود والدین به فرزندان بدهند. این کار بار بسیار مثبتی دارد./ ضمیمه تپش
شاهد حلاج
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد