شاید شتاب تند تحولات در حوزه فناوریهای ارتباطی یکی از مهمترین دلایل تداوم اظهارنظرهای جنجالی درباره مسدودشدن برخی سایتها و نرمافزارها در کشورمان باشد.
با تغییر دولت در تابستان امسال و طرح دیدگاههای جدید درباره فیلترینگ، طی ماههای اخیر بار دیگر این سیاستها زیرتیغ نقد برخی صاحبنظران قرار گرفت و عملا فیلتر بعضی سایتها و شبکههای اجتماعی را تبدیل به یکی از موضوعات داغ سال 92 کرد.
در همین ارتباط در گفتوگویی با یکی از اعضای کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه که ریاست کمیته مخابرات مجلس شورای اسلامی را نیز عهدهدار است، برخی نقدها و شبهات مطرحشده درباره کارآمدی فیلترینگ در کشورمان را به بحث گذاشته و راهکارهای رفع برخی مشکلات فعلی فیلترینگ در ایران را با وی بررسی کردهایم.
رمضانعلی سبحانیفر در این گفتوگو تاکید میکند بهروزرسانی ابزارهای فیلترینگ در ایران میتواند بسیاری از ابهامات و شبهات درباره سیاستهای فعلی فیلترینگ را از بین ببرد.
برخی افراد فیلتر بعضی از سایتها و شبکههای اجتماعی را با ممنوعیت ویدئو در دهه 60 مقایسه میکنند و نتیجه میگیرند این راهبرد از پیش شکستخورده است. نظر شما درباره ممنوعیت استفاده از ویدئو در آن مقطع زمانی و قیاسی که اشاره شد، چیست؟
البته من در دهه 60 نوجوان بودم و خاطرات زیادی از ممنوعیت ویدئو ندارم، اما درباره قیاسی که اشاره کردید باید توضیح بدهم هر فناوری برای استفاده بهینه نیاز به بسترسازی فرهنگی دارد. بنابراین تعیین راهبرد در مواجهه با هر فناوری نیاز به درک مقتضیات زمان و مکان دارد. بهعنوان مثال اگر هماکنون شما بگویید در شرایط فعلی کشور ویدئو باید دوباره ممنوع شود، بدیهی است چنین حرفی اصلا جایگاهی ندارد چون دیگر کسی از این وسیله استفاده نمیکند، اما جای چنین فناوریهایی را فناوریهای روز ارتباطی گرفته و باید به فرهنگسازی در قبال استفاده از آن توجه شود.
بنابراین بهنظر شما ممنوعیت استفاده از ویدئو در زمان خودش مفید بوده است...
بله، شما نمیتوانید بگویید چون الان ممنوعیت ویدئو محلی از طرح ندارد، در گذشته هم ناکارآمد بوده؛ این سیاست در زمان خودش کارکردهایی داشته که برای ارزیابی آن باید به شرایط همان زمان نظر کنیم.
پس به نظر شما ممکن است در آینده به دلیل تحولات در فناوری، فیلترینگ به شیوه کنونی هم بیاعتبار شود؟
بدیهی است محدودیتهای امروز میتواند با تغییرشکل فناوری و شتاب تحولات در عرصه فناوری تغییر کند. اصلا شاید جامعه در آیندهای نهچندان دور به فناوریهایی که امروز بر سر آن حرف و حدیثها فراوان است، نیازی نداشته باشد.
شرایط لازم برای پایان دادن به فیلترینگ چیست و آیا فکرمیکنید میتوان زمانی را برای پایان فیلتر سایتها در ایران تعیین کرد؟ شما در کل، حذف فیلترینگ را درست میدانید؟
یک موضوع را فراموش نکنید و آن اینکه فیلترینگ فقط در ایران نیست. در همه کشورها بحث فیلترینگ مطرح است. ما حتی در آمریکا هم فیلترینگ را داریم، خیلی هم زیاد؛ اما اولویتها در فیلترینگ متفاوت است. در ایران، مسائل دینی، اعتقادی و اخلاقی برای ما حساسیت بیشتری دارد و همین مولفههای فرهنگی خود را در سیاستهای فیلترینگ هم به نمایش میگذارد و اصلا جامعه نمیپذیرد فرهنگ این کشور بخواهد مورد هجمه و توهین قرار بگیرد و مسئولان هم دست روی دست بگذارند. اما برای کشوری مثل آمریکا ممکن است بحثهای امنیتی در حوزه فیلترینگ اولویت بیشتری داشته باشد. بنابراین فیلترینگ همهجا هست، اما آنچه امروز مطرح است، نه اصل حذف فیلترینگ، بلکه روشهای اعمال آن و نیز اولویتهاست. به عقیده من، ما باید در حوزه نرمافزاری و سختافزاری دانش خود را بالا ببریم تا کاربرد فیلترینگ افزایش یابد.
شما بر ضرورت تقویت بسترهای فرهنگی برای استفاده از فناوریهای ارتباطی تاکید کردید. با این حال برخی میگویند فیلترینگ نسبتی با فرهنگسازی ندارد و چه بسا باعث پاک شدن صورت مساله میشود. شما با این دیدگاه موافقید؟
سبحانیفر: تعداد بسیار کمی از مردم از فیلترشکن برای دسترسی به محتوای مخرب موجود در فضای مجازی استفاده میکنند. در مقابل، بسیاری از شهروندان به دنبال محتوای مفید هستند و نباید این جمعیت کثیر به دلیل سوءاستفاده گروهی محدود از فناوریهای روز محروم شوند |
در اینکه مسئولان باید فناوریهای نوین را بپذیرند، تردیدی نیست، اما نمیتوان این واقعیت را هم نادیده گرفت که بعضی از فناوریهای جدید به فرهنگ، اخلاق و هنجارهای اجتماعی آسیب وارد میکند. بنابراین حساسیتها ناشی از این آسیبهاست. زمانی که اینترنت وارد کشورمان شده بود، برخی میگفتند این فناوری به نفع ما نیست و مخرب است، بنابراین اصلا نباید از آن استفاده کنیم. با این حال یک دیدگاه این بود که اینترنت مانند چاقویی است که هم میتواند کارکرد مفید داشته باشد و هم کارکرد مضر. در همین ارتباط، بحثهای فراوانی در محیطهای دانشگاهی و محافل مختلف درگرفت و در نهایت تاکید بر این شد که همزمان با ورود اینترنت و فراگیرشدن آن باید بستههای فرهنگی لازم برای استفاده صحیح از این فناوری را نیز آماده کنیم و ضمن ممنوعیت آن جنبههایی از فضای مجازی که اثر تخریبی دارد، امکان استفاده از وجوه دیگر این فناوری را فراهم کنیم. بنابراین امروز اگر بحثی درباره نحوه منع دسترسی به جنبههای غیرمفید اینترنت مطرح میشود، نباید بهگونهای باشد که اصل استفاده از اینترنت و زمینههای مثبت استفاده از آن نادیده گرفته شود.
آیا چشماندازی برای دستیابی به فناوریهای جدید بهمنظور تفکیک بهتر محتوا در فضای مجازی برای جداسازی کامل محتوای مجرمانه و غیرمجرمانه وجود دارد؟
بله، حرکت بهسوی همین مسیر است که بتوانیم تا آنجا که ممکن است امکان دسترسی به وجوه مفید فضای مجازی را تسهیل کرده، ولی جلوی محتوای مضر را بگیریم. مثلا درباره فیلتر کردن ویچت آنچه باعث نگرانی عمده بود، امکان شناسایی افرادی در شعاع 500 متر در این نرمافزار بود که خب حساسیتهای زیادی را برانگیخت، اما امروزه میبینیم که گفته میشود متخصصان کشورمان میتوانند با روشهایی از مذاکره با دیتاسنتر گرفته تا ابزارهای بهروز دیگر، این امکان خاص را محدود کنند بهگونهای که به دیگر ابعاد استفاده از ویچت خللی وارد نشود. خب اینها نشان میدهد که میشود تلاشها برای تفکیک هر چه بهتر محتوای مفید و مضر اینترنت را بیشتر کرد.
برخی اخبار، حکایت از اعتبار 50 میلیون دلاری آمریکا برای مقابله با فیلترینگ در ایران دارد. آیا اطلاع دارید هزینهای که در کشورمان در این زمینه میشود چقدر است؟
من اطلاعی درباره هزینههای فیلترینگ در کشور ندارم، اما همانطور که گفتید، با سرمایهگذاریهایی که در بیرون از کشور صورت میگیرد، فیلترشکنها امروزه با قیمتهای پایینی در اختیار شهروندان قرار دارد. تنها راهحل برای مقابله با این روند و خروج ارز از کشور با چنین ابزارهایی، دستیابی به فناوریهای جدید است. تعداد بسیار کمی از مردم برای دسترسی به محتوای مخرب موجود در فضای مجازی از فیلترشکن استفاده میکنند. در مقابل، بسیاری از شهروندان بهدنبال محتوای مفید هستند و نباید این جمعیت کثیر به دلیل سوءاستفاده گروهی محدود از فناوریهای روز محروم شوند. بنابراین باز هم تاکید میکنم بهترین راه این است که قدرت خود را برای استفاده بهتر از فناوریهای روز افزایش دهیم.
دولت یازدهم تا چه اندازه با سیاستهای موجود در قبال فیلترینگ همراهی میکند و آیا اصولا این سیاستها تابع تغییر دولتهاست؟
دولت همراهی میکند، اما مهمترین نیاز در حوزه بهروزرسانی ابزارهای فیلترینگ، تخصیص اعتبارات است. قرار بر این بود در دو ساله اول برنامه پنجم توسعه یعنی تا سال 91، شبکه ملی اطلاعات که رهبر معظم انقلاب نیز بر آن تاکید داشتند به بهرهبرداری برسد، اما سال 92 هم رو به پایان است و خبری از بهرهبرداری از این شبکه نیست. اگر این شبکه وجود داشته باشد، آن وقت هر کسی با آدرس و شناسنامه ویژه خود بهفعالیت در فضای مجازی پرداخته و طبیعی است مسئولیت رفتار خود را نیز به عهده میگیرد. یکی از مشکلات امروز ما این است که بسیاری از کاربران اینترنت با هویتی غیرواقعی به ارسال و استفاده از دادهها میپردازند. این مشکل مثل این میماند که در همین شهر تهران همه مردم بدون شناسنامه و بدون امکان تعقیب و بررسی تخلفات احتمالی زندگی کنند. خب بهنظر شما در چنین شرایطی اصلا میشود به زندگی بیدغدغه ادامه داد؟ بنابراین باید با استفاده از روشهای جدید، فضای مجازی را برای همه امن کرد.
شما عضو کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه هستید. میخواهم بدانم آیا تصمیمات این کمیته پشت درهای بسته به تصویب میرسد؟ در واقع سوال من ناظر به این پرسش است که این کمیته تا چه اندازه از نظرات نخبگان، دانشگاهیان و نهادهای مردمنهاد در تصمیمگیریهای خود استفاده میکند؟
برای بررسی مصادیق، یک کارگروه کارشناسی، بدقت فضای مجازی را رصد کرده و شکایتهای احتمالی را بررسی میکند، سایتها را بررسی کرده و در نهایت تصمیمات متکی بر اسناد و نظرات کارشناسی اخذ میشود. در جریان این بررسیها معلوم میشود مثلا یک محتوای مشخص بررسی شده، آیا مصداق جرم است یا نه؟ اگر پس از رأیگیری مشخص شد که مصداق جرم است، حال سوال اینجاست که باید به تذکر اکتفا کرد یا نه؟ باید مطلب یاد شده را حذف کرد و گاهی هم نظر این است که به دلیل ابعاد گسترده یک مشکل، کل سایت باید فیلتر شود. بنابراین تصمیمات در این کارگروه متکی بر نظرات کارشناسی و با نگاهی به میزان آسیبی که جامعه از بابت انتشار یک محتوای نامناسب متحمل میشود، گرفته شده و با در نظر گرفتن شرایط اعمال میشود.
یکی از جنجالیترین موضوعات در رابطه با فیلترینگ، مرتبط با فیلتر فیسبوک است. وزیر ارشاد بتازگی در گفتوگویی با شبکه الجزیره اعلام کرده است چهار میلیون ایرانی عضو این شبکه اجتماعی هستند. به عقیده برخی منتقدان، فیلترینگ بعضی شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر مانع از استفادههای مفید از این امکانات نوین میشود. امکاناتی که گاهی به جوانان کشورمان امکان دفاع از منافع ملی در فضای مجازی را میدهد. نظر شما در این باره چیست؟
فیسبوک هم از جمله همان مسائلی است که عرض کردم. اگر بتوانیم از ابزاری استفاده کنیم که بخشهای مفید و مضر آن قابل جداسازی باشد، خب استفاده میکنیم، اما احتمالا فناوری مورد نیاز برای این امر در اختیارمان قرار ندارد. من تاکید میکنم کسی نمیخواهد مردم را از امکاناتی که کاربردهای مطلوب دارد، محروم کند، اما خب چرا نباید برویم سراغ شبکههای داخلی و با تقویت آن از فوایدش بهره ببریم؟ بهنظر من اگر جایگزینهای داخلی را بتوانیم گسترش دهیم، آن وقت بسیاری از موضوعاتی که امروزه مطرح میشود دیگر چالش برانگیز نیست.
مصطفی انتظاری هروی / گروه سیاسی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد