در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
روزآمدی تکنیکی، لازمه جهانی شدن
کاظم معصومی، کارگردان سینما و تلویزیون است او با فیلم تلویزیونی تببرفکی در جشنواره جهانی و ویژه آثار تلویزیونی مسکو شرکت کرد و این اثر سال گذشته در سالن سینماتئاتر مسکو در سه سئانس به نمایش گذاشته شد و جوایزی را هم از این جشنواره به دست آورد. معصومی معتقد است، داشتن اندیشه فراملی برای تولید آثار تلویزیونی باید به شاخصه بدل شود. او تولید اثر بر مبنای استانداردهای جهانی را شاخصهای مهم برمیشمارد و میگوید: کارهای تلویزیونی ما از نظر مضمون و محتوا حرفهایی برای گفتن دارند و اگر از نظر فنی خودمان را بالا ببریم، برد جهانی بیشتری خواهیم داشت. به نظرم همان طور که آثار کرهای، ژاپنی یا کارهای تلویزیونی و سینمایی اروپا در سطح دنیا مطرح میشوند، ما هم با انتخاب مضامین بومی و ایرانی و به کارگیری زبان و روایتی جهانی میتوانیم طیف وسیعی از مخاطبان دنیا را از آن خود کنیم. در این میان باید توجه داشت، هر قدر از شعار دادن پرهیز و سعی کنیم کارمان بر روایت دراماتیک متکی باشد، آثارمان ارتباط بینالمللی پیدا خواهد کرد و مخاطبان گستردهای خواهد یافت. امروز در کارهای تلویزیونی و حتی سینمایی داخلی، معمولا تکنیکهایی که برای بیان مضامین مورد استفاده کارگردانها قرار میگیرد، با استانداردهای جهانی چندان مطابقتی ندارد و ما بیشتر اهل شعار دادن، بزرگنمایی و بیان ارزشها به سادهترین شکل هستیم.
این کارگردان درباره ورود به بازار منطقه از سوی آثار کرهای یا ترکیهای با این که تکنیکی و به روز هم نیستند، گفت: عامل اصلی را کارایی پخشکننده بینالمللی قدر میدانم. اگر بتوانیم از ابزار نمایش و درام استفاده کنیم و سطح تکنیکی کارهایمان بویژه از لحاظ ریتم و پرداخت بالا برود، با تعامل تولیدکننده و پخشکننده ایرانی با پخشکنندگان بینالمللی میتوانیم شاهد تغییرات خوشایندی در این زمینه باشیم.
معصومی درباره معضلات موجود در زمینه پخش نیز میگوید: ما تجربه کافی در این زمینه نداریم، یعنی اگر اثری از ایران در جشنوارههای بینالمللی مطرح شود، بلافاصله حقوق بینالمللی آن به کشورهای دیگر واگذار میشود. به عبارتی ما در ایران پخشکنندهای نداریم که در صورت موفقیت یک فیلم در جشنوارههای جهانی، خودمان پخش آن فیلم را به عهده بگیریم. وقتی فیلمی به طور کامل واگذار میشود، تمام حقوق آن به یک کشور دیگر فروخته شده و حقوق مادی آن نصیب پخشکننده خارجی میشود و چیزی به دست ما نمیرسد، بنابراین تجربهای بهدستنمیآوریم که بتوانیم از آن استفاده کنیم و آثاری را که قابلیت جهانی شدن دارند، مستقل و بیواسطه در دنیا پخش کنیم.
تلویزیون استعدادیابی میکند
پرویز شیخطادی، نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون، آثاری همچون روزهای زندگی، شکارچی شنبه، دایناسور، سینه سرخ، پشت پرده مه، روایت سهگانه و دفتری از آسمان را در کارنامه دارد. او بتازگی در جشنواره بینالمللی خروس طلایی چین ـ که جایگاهی برای رقابت آثار تلویزیونی است ـ جایزه بهترین کارگردانی را برای روزهای زندگی (محصول سیمافیلم) به دست آورد. به عقیده او، تلویزیون با توجه به توان و استعداد موجود در هنرمندان و فعالانش میتواند آثار پرطرفداری در داخل و خارج از کشور خلق کند.
شیخطادی میگوید: تلویزیون فرصتهای مهمی برای اهالی هنر فراهم کرده که یکی از این فرصتها، انبوهسازی است. در انبوهسازی نیروی انسانی به کار گرفته میشود و رشد میکند. استعدادهایی که شاید در سینما دیده نشوند، در تلویزیون دیده خواهند شد.
او در ادامه میگوید: بحث استعدادیابی در تلویزیون گستردگی و عمق بیشتری دارد. تلویزیون با شبکههای متعدد در استانهای مختلف شرایط بهتری برای ظهور استعدادها در سراسر کشور فراهم کرده است؛ در حالی که به عنوان نمونه، فعالیت در سینما فقط به تهران محدود میشود. به همین دلیل تلویزیون با توجه به استعدادهایی که در اختیار دارد، میتواند آثاری پرطرفدار برای پخش در داخل و خارج از کشور خلق کند.
او در پاسخ به این پرسش که چرا تولیدات تلویزیون ما مانند همقطاران خود در کشورهایی مانند ترکیه و کره در عرصههای جهانی دیده نشدهاند، میگوید: تعامل خوب و درآمدزا با جهان پیرامون گاهی امکانپذیر است، اما در مواردی مانند سریالسازی نمیتوانیم با کشوری مانند کره رقابت کنیم، هرچند اصولا صلاح نیست خودمان را به آنها برسانیم. بخشی از این موضوع به فرهنگ و اعتقادات ما بازمیگردد که البته قیمت دارد. بنابراین در بخشی دیگر از دنیا میتوانیم کارهایی ارائه کنیم، اما گاهی چنین شرایطی را نداریم و باید به این فکر کنیم که حضور در عرصههای بینالمللی چقدر برای ما قیمت و ارزش دارد. ما ممنوعیتها و محدودیتهایی داریم و این یک واقعیت است. نبایدهای کاملا علمی، عقلانی و الهی بر جامعه ما حاکم است و ما ملزم به رعایت آنها هستیم و به همین دلیل نمیتوانیم به هر قیمتی، بازار جهان را تصاحب کنیم.
او ادامه میدهد: با این وصف باید از فرصتها بدرستی استفاده کنیم. به همین منظور میتوانیم در حوزههای دیگر مانور خوبی در عرصه جهانی داشته باشیم و حضور ناقص خود را جبران کنیم. مثلا در حوزه کودک تقریبا اندیشهها یکسان است و فلسفه حمایت، مراقبت و تربیت کودکان میان ملتهای مختلف اشتراکات بسیاری دارد، بنابراین میتوانیم روی این حوزه سرمایهگذاری جهانی کنیم. کارهای انیمیشن و عروسکی، شرایط مناسبی برای بازاریابی جهانی دارد، ضمن آن که ما میتوانیم در جهان اسلام بازاریابی خوبی داشته باشیم.
این کارگردان در ادامه میگوید: برای این که در جهان بازار داشته باشیم، بهتر است کمیتهای تخصصی تشکیل دهیم؛ کمیتهای که وظیفه بازاریابی دارد و سفارش میگیرد. نمیتوان فقط از تهیهکننده و کارگردان انتظار داشت اثری جهانی تولید کنند. این کار نیازمند حرکتی جمعی و ملی است. اگر این کار با دقت انجام شود و ما آثارمان را در شبکههای تلویزیونی کشورهای دیگر به نمایش بگذاریم، درآمد خوبی به کشور سرازیر خواهد شد. حضور آثار تلویزیونی در جشنوارههای بینالمللی نیز پیامدهای خوشایندی به همراه داشته و خواهد داشت. رسانه به شکل سینما و تلویزیون، چند مدیریت مستقل پیدا کرده است. بهطورمثال حوزه هنری روش خاص خود را دارد و ریلگذاری و افقش متفاوت با وزارت ارشاد است. تلویزیون نیز روش خود را دارد. هر کدام از این نهادها میتوانند کمیتههایی برای بازاریابی در جهان تشکیل دهند. نیاز به ایجاد نهاد دیگری نیست، بلکه درون همین تشکلها میتوان کمیتههایی تشکیل داد که مبحث صدور فرهنگ را در دستور کار قرار دهد. البته باید توجه داشت اولویت نخست، جذب مخاطبان داخلی است و رفع نیاز مخاطب داخلی و جذب آنها باید با شناخت ضرورتهای کارشناسی شده انجام شود.
شگردهای بازاریابی را بشناسیم
امیرحسین شریفی، تهیهکننده سینما و تلویزیون تاکنون بیش از 110 فیلم و سریال تولید کرده و آثارش (فیلمهای تلویزیونیای که به تهیهکنندگی او ساخته شده است) در جشنوارههای داخلی و خارجی خوش درخشیده است. درخشش تنهایی در جشنواره ایتالیا و مسکو نمونهای از این موفقیتهاست. فیلم اشک سرما نیز جایزه منبر طلایی مسکو و جشنواره کوهستان آلمان را به دست آورد. شریفی که جایزه بهترین و پرکارترین تهیهکننده را از آن خود کرده و سالهای گذشته با فیلمهای تلویزیونی در جشنوارههای برونمرزی حضوری موفق داشته است، امسال نیز با دو فیلم تلویزیونی کبریت سوخته و تاوان در جشنواره مسکو حضور خواهد داشت.
او درباره موفقیتهای پی در پی خود در این عرصه میگوید: وقتی یک تلهفیلم را تولید میکنم، سعی و کوششم بر این است که بهچشم یک اثر سینمایی به آن نگاه کنم و کار را کاملا جدی و حرفهای در نظر میگیرم. متاسفانه برخی فیلمسازان به تلهفیلم به چشم یک کار اصطلاحا بزندررو نگاه میکنند، ضمن آن که زبان فیلمهای من، انسانی و بینالمللی است و به همین دلیل میتوانند با کل دنیا ارتباط برقرار کنند.
این تهیهکننده با اشاره به این که دغدغه جهانی شدن مخاطب آثار سینمایی و تلویزیونی باید بین همه تهیهکنندگان وجود داشته باشد، میگوید: متاسفانه سینما و تلویزیون ما در عرصه بینالملل انرژی لازم را نگذاشته و به جذب مخاطب داخلی بسنده کرده است. کسانی که در این بخشها کار میکنند، شگردهای روابط تجاری و بازاریابی را نمیدانند و شاید به همین دلیل از عرصههای بینالمللی بازماندهایم، یا به شکلی که باید، موفقیت مداوم جهانی در عرصه تلویزیون نداشتهایم.
شریفی هم معتقد است: کارهای تلویزیونی ما از نظر محتوا میتوانند با مردم جهان ارتباط برقرار کنند. او میگوید: این یک واقعیت است که آثار خوب و قابل توجهی در کشور ما تولید میشود و من معتقدم تهیهکنندهها و کارگردانها باید خودشان اقدام کنند و وارد میدان شوند. سینما و تلویزیون ما، نجیب، پاک و انسانی است، بنابراین میتواند در تمام دنیا بدرخشد.
شریفی با اشاره به این که رعایتنشدن قانون کپیرایت در ایران، عامل بازدارنده در سینما و تلویزیون است، میگوید: امیدوارم با حضور وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی این مشکل در زمینههایی مثل سینما و ادبیات حل شود و در تلویزیون هم بتوان برای خرید و فروش کارها راحتتر عمل کرد. البته پیگیری تهیهکنندگان هم لازم است و ما این دغدغه را داریم، چرا که مطمئن هستیم اگر مشکل کپیرایت را حل کنیم، موفقیتهای چشمگیری حاصل خواهد شد. اگر این اتفاق رخ دهد، بخش عمدهای از آثار فرهنگی ما در تلویزیون و سینما از آن بهرهمند خواهند شد. فیلمها و سریالهای ما در شبکههای خارجی ایرانی زبان به تاراج رفته و این شبکهها از تولیدات داخلی سوءاستفاده میکنند. ما باید جلوی این کار را بگیریم و قانونی مدون شود که آنها نتوانند بدون خرید و پرداخت هزینه، آثار ما را به نمایش گذارند. این البته به شرطی است که قانون کپیرایت در کشور جدی گرفته شود و ما به طور رسمی به این قانون بپیوندیم.
امیرحسین شریفی در پاسخ به این پرسش که جذب مخاطب برون مرزی (با توجه به تفاوت فرهنگها) مستلزم رعایت چه اصولی است، میگوید: من به عنوان تهیهکنندهای که در جشنوارههای خارجی بسیاری شرکت کردهام، معتقدم مخاطبان برونمرزی ارتباط بسیار خوبی با فیلمهای ما برقرار میکنند، به این دلیل که ما در آثارمان مضامین انسانی را بهدور از نمایش مسائل جنسی و خشونت به تصویر میکشیم و این دست آثار در دنیا کمیاب است. به همین دلیل میتوان مخاطب تشنه برونمرزی را جذب و روح حقیقتجوی مخاطب را با آثار ایرانی زنده کرد. بارها پس از نمایش تلهفیلمهایم در فستیوالهای خارجی دیدهام مخاطبان با چه هیجان و شوقی از این آثار استقبال میکنند و کنجکاو آشنایی با فرهنگ و تمدن ایران میشوند. در گذشته آثاری که سیاهنمایی در آنها رایج بود، از سوی ایران در فستیوالهای خارجی به نمایش گذاشته میشد که خوشبختانه این مشکل کمرنگ شده است و امیدوارم فیلمهای ما فرصت درخشش بیشتری در جهان بهدست آورد.
انگیزهها برای بازاریابی تقویت شود
جواد نوروزبیگی، تهیهکننده چند اثر بینالمللی تلویزیونی و سینمایی است که برخی کارهای او مانند تلهفیلم علفزار (ساخته محمدعلی طالبی) و صدای پای من (به کارگردانی مهرداد خوشبخت) در جشنوارههای حیدرآباد هند، بانکوک و... درخشیده و جوایز متعددی دریافت کرده است.
نوروزبیگی با تاکید بر این که برخی آثارش با وجود کسب موفقیت بینالمللی، مورد توجه پخشکنندهها قرار نگرفته، میگوید: برای رسیدن به بازاریابی موفق باید انگیزهها را تقویت کرد.
تهیهکننده سریالهایی همچون آشپزباشی، شوق پرواز و ماتادور درباره راز موفقیت کارهایش در جشنوارههای بینالمللی تلویزیونی و سینمایی میگوید: تلاش میکنم استانداردهای بینالمللی را رعایت کنم. مهمترین و اصلیترین مهره در این زمینه فیلمنامه است و بهطور حتم، اگر فیلمنامه خوب درست اجرا شود، اثر نهایی همه جا دیده خواهد شد. من برای نوشتن فیلمنامه به نویسنده وقت میدهم، بازیگر، کارگردان و فیلمنامه خوب را در کنار هم میگذارم، شرایط مناسبی برای تولید فراهم میکنم و هیچگاه برای ساختن یک تلهفیلم، با نگاه کمارزش و بیاهمیت به آثاری که تولید آنها را برای تلویزیون به عهده گرفتهام، نگاه نمیکنم، بلکه همیشه به این آثار، به چشم آثاری که باید ماندگار شود، مینگرم. در واقع هیچگاه دوست ندارم تلهفیلمی بسازم که یک بار در ساعتی پرت از آنتن تلویزیون پخش شود و تمام! همیشه به این نکته فکر میکنم که قرار است اسم ما پای هر فیلم یا سریالی که میسازیم نوشته و سالیان سال ماندگار شود. به همین دلیل دوست ندارم در کارنامهام آثاری را جای دهم که خودم هم رغبت به دیدنش نداشته باشم. برای رسیدن به این هدف، وقتی کاری را شروع میکنم بیش از آن که به مادیات و موضوعات پیرامون آن بیندیشم، به کیفیت کار فکر میکنم. شاید به همین دلیل، عموم کارهایم موفقیتهای متعدد بهدست آورده و به دل مخاطب نشسته است.
نوروزبیگی درباره روش موثری که حضور آثار تلویزیونی ایرانی را در جشنوارههای خارجی تضمین کند و به فرصتهایی برای پخش از شبکههای کشورهای دیگر بدل شود، میگوید: بازاریابی تخصصی، اصلیترین راهکار و عنصری راهگشا در این زمینه است. فکر میکنم بازاریابی ما ضعیف است، زیرا وقتی سریالهای کرهای و ترکیهای را کنار تولیدات خودمان قرار میدهم و ازاین منظر آنها را مقایسه میکنم، بوضوح شاهد کیفیت بالای مجموعههای ایرانی نسبت به آنها میشوم، اما متاسفانه آنها بازیهای جهانی و اقتصادی را یاد گرفتهاند و اجرا میکنند و ما در این زمینه قوی عمل نمیکنیم. سریالهای ترکیه، هم به لحاظ سینمایی و هم به لحاظ اخلاقی بسیار بیمایه است، اما بازار منطقه را از آن خود کردهاند، فقط به این دلیل که از تخصص و علم بازاریابی کمک میگیرند، به این دلیل که بخش خصوصی در این زمینه فعال نیست و افرادی که به انجام این کار به عنوان یک وظیفه و کار اداری عادت کردهاند، بعد از مدتی خلاقیت خود را از دست میدهند و به روزمرگی میافتند، در حالی که این بخش نیازمند حضور پررنگ افراد متخصص، مستعد و فعال است و همانطور که اشاره کردم، باید انگیزه کارشناسان را برای حضور در عرصه بازاریابی تقویت کرد.
محدودیت، مانع جهانیشدن نیست
حجت قاسمزادهاصل، نویسنده و کارگردان آثار مختلفی همچون ثقهالاسلام تبریزی، جاودانه سوگ، آخرین روزهای شادبودن، تردستی، تنهایی، از شنبه تا پنجشنبه، کسوف، ژرفا، قصهها و واقعیت، تباهی، یک داستان کوتاه و چند داستان دیگر و پیدا و پنهان است. او این روزها سریال تلویزیونی یادآوری را در حال پخش از شبکه آیفیلم دارد. قاسمزادهاصل در جشنوارههای معتبر بینالمللی بخوبی درخشیده و جوایز متعددی بهدست آورده و فیلمهای او به زبانهای مختلف ترجمه و از شبکههای تلویزیونی دنیا به نمایش گذاشته شده است.
برخی فیلمسازان معتقدند، خط قرمزها مانع دیدهشدن آثار تلویزیونی در جشنوارههای بینالمللی میشود، اما تلهفیلم تنهایی از ساختههای قاسمزادهاصل توانست در جشنوارههای بینالمللی بخوبی دیده شود. او در این خصوص میگوید: به نظرم این فرضیه بسیار غلط است که خطقرمزها و محدودیتهای عرفی و اجتماعی مانع حضور کارهای ما در جشنوارههای جهانی و بازار تلویزیونی کشورهای مختلف میشود. پنهانشدن پشت محدودیتها تنها به دلیل فرار از تامل و تفکر در راه تولید یک اثر است. در مقابل این فرض غلط، این سوال مطرح میشود اگر دستمان در همه زمینهها باز بود، چه میکردیم و چه اتفاقی میافتاد؟! این فرض آسانطلبانه که اگر هیچ قانون و خطی نبود، دنیا را تکان میدادیم، فرض بعیدی است. خیلیها در همین شرایط طی 30 سال گذشته، جوایز بسیاری از جشنوارههای جهانی بهدست آوردهاند، در حالی که آفتاب بر همه یکسان میتابد. هر فیلمی که موضوع انسانی داشته باشد و با دقت و حوصله ساخته شود میتواند در کشورهای مختلف به نمایش برسد و جهانی شود. زمان و مکان و شرایطی که فیلم در آن ساخته میشود در کیفیت آن تاثیر بسزا دارد، اما مفهوم و درونمایه یک اثر در جذب مخاطب اصلیترین عنصر است تا جایی که اگر چنین فیلمی چند بار به نمایش گذاشته شود مخاطب باز آن را خواهد دید. ما نمونههای موفق در این زمینه کم نداریم، هر چند اگر برخی فیلمها تنها دو بار به نمایش گذاشته شوند، مخاطب شاکی میشود.
او ادامه میدهد: اگر فیلمی چند بار و در برهههای زمانی مختلف مخاطب داشته باشد، آن اثر زنده است و اگر در جشنوارههای خارجی شرکت کند، موفق خواهد بود، چرا که رویکردی انسانی دارد و با حوصله ساخته شده است.
قاسمزادهاصل میگوید: من و عموم فیلمسازان تلویزیونی و سینمایی برای جهانیشدن فیلم نمیسازیم. آنچه برای دیدهشدن ساخته میشود، آگهی بازرگانی است و ما فیلمسازان برای دل خودمان و بیان آنچه ذهنمان را به خود مشغول کرده و البته اندیشه و نگاهمان به مسائل مختلف فیلم میسازیم، اما برای ارتباط با مخاطب گستردهتر، کافی است موضوع را درست پرورش دهیم. در جهانیشدن یک اثر، نشانهها و متغیرهای بسیاری تاثیرگذار است. بنابراین ما باید به درست انجامشدن کارمان بیندیشیم، نه چیز دیگر. هر جزئی درست چیده شود، لاجرم کل را تحت تاثیر قرار میدهد. اگر من از فیلمی جهانی تاثیر بسیار بگیرم، به این دلیل است که کارگردان آن به علاقه و سلیقه من هم اندیشیده است؟ به طور حتم این گونه نبوده و تنها سازنده کار خود را درست انجام داده که ما را جذب کرده است. هر سوژهای اگر درست پرداخته شود، ماندگار میشود و در عرصههای بینالمللی هم دیده خواهد شد. ما فیلمهای بسیاری دیدهایم که مورد حمایت قرار گرفتهاند و حتی به دلایل درون گروهی جوایز جشنوارههای داخلی را از آن خود کردهاند، اما این فیلمها کجا هستند؟ براحتی فراموش خواهند شد و کسی سراغشان را نخواهد گرفت. باید به این نکته توجه کنیم که در دل مردم رفتن و ماندن، آرزوی هر هنرمندی است که فرمول مشخصی ندارد، اما به نظر من تنها کمی صداقت و عشق میخواهد با خودمان و مخاطبمان.
قاسمزادهاصل درباره کارهای نازلی که از سوی کشورهای منطقه و کشور شرق آسیا ساخته شده و برای جهانیشدن بازار پیدا کردهاند، میگوید: داستان خیلی مفصل است و در این زمینه حرف بسیار دارم. به یک نمونه اشاره میکنم و آن تلهفیلم قصهها و واقعیتهاست که خودم آن را ساختهام. این کار تلویزیونی به زبان اسپانیایی و انگلیسی دوبله شد و نمایشهای موفقی در تلویزیونهای دنیا داشت. بخشی از ماجرای سریالسازی، تجارت و شناخت قواعد آن است که ما گاه به آن نزدیک شدهایم، گاه از آن عقب ماندهایم و گاه اصلا طرفش نرفتهایم. سازندگان سریالهای ترکیهای و کرهای کار خود را خوب ارائه میکنند و هدفگیریشان مناسب است. رسانه ملی مانند دیگر رسانهها باید آثار تولیدی خود را عرضه کند. ما باید توان عرضه کردن را به دستآوریم.
مریم احمدی
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
صادق ورمزیار در گفتوگو با جامجم مطرح کرد
روح الامینی در گفتوگوی تفصیلی با «جامجم»:
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد