سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
سال 1908 درجه لیسانس را از کالج آلیبون، سال 1910 فوقلیسانس را از دانشگاه ایلینویز و بالاخره سال 1912 درجه دکترای خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه معروف جان هاپکینز دریافت کرد. وی اواخر سال 1918 در وزارت خارجه آمریکا استخدام شد و به عنوان مشاور درجه چهارم در امور اقتصادی نفت مشغول به کار شد. در همین سمت بود که برای بار اول در سال 1922 به استخدام دولت ایران درآمد.
میلسپو اندکی پس از پایان دوره نخست خدمت خود در ایران در سال 1927 از طرف وزارت امور خارجه آمریکا به سمت مشاور کل امور مالی هائیتی منصوب شد. فعالیت وی در هائیتی سه سال ادامه یافت. وی پس از پایان سال 1929به آمریکا و فعالیتهای دانشگاهی بازگشت و در سال 1930 به تدریس در دانشگاه و همکاری با مؤسسه پژوهشی طرحهای علوم اجتماعی واشنگتن پرداخت تا آنکه دوباره در فاصله سالهای 1943 تا 1945 به ایران آمد و ریاست کل دارایی ایران را به عهده گرفت و درباره ماموریت ثانوی خود در ایران، کتاب «آمریکاییها در ایران» را نوشت و پس از بازگشت از ایران دوباره به همان شغل سابق در دانشگاه بروکلین مشغول کار شد.
میلسپو سال 1949بازنشسته شد و در پنج سال آخر زندگی رئیس شورای نویسندگان (سردبیری) روزنامه «کالامازوگازت» را به عهده داشت.
دکتر میلسپو سرانجام پس از 72 سال زندگی، بیست و چهارم سپتامبر 1955 به علت سکته قلبی درگذشت، اما تا صبح روز بعد کسی از مرگ او مطلع نشد، زیرا میلسپو تنها زندگی میکرد و پسرش در آن زمان در شهر نیویورک زندگی میکرد. همسایگان میلسپو بهدلیل پخش صدای رادیوی اتاق او به صورت متوالی در طول شب، کنجکاو شده و درصدد کشف علت این موضوع برآمدند که با جسد بیجان میلسپو، سردبیر روزنامه شهرشان روبهرو شدند. جنازه دکتر میلسپو در شهر زادگاهش (آگوستا) در ایالت میشیگان به خاک سپرده شد.
نگاهی به اظهارنظرهای چند نفر از کسانی که در دوران ماموریتهای میلسپو در ایران مسئولیتی به عهده داشتهاند، جالب است:
عبدالله مستوفی در کتاب «شرح زندگانی من» چنین آورده است:
«... سر هم رفته خدمت این مستشارها برای کشور بیفایده نبود و برای بودجه ده بیست میلیون تومانی آن روزی ایران خوب بودند. خصوصا قدرت دولت هم که در همه جا بسط پیدا کرده و مالیاتها را خوب وصول میکرد، کمک زیادی در نظم عمل و حسن شهرت آنها کرد و همین حسن شهرت سبب شد برای دفعه دوم پس از 16، 17 سال دکتر میلسپو را مجددا برای ادارهکردن مالیه طلبیدیم، ولی این بار بودجه کشور 20 برابر سابق شد و سر به 300، 400 صد میلیون تومان زده و کار به قدری شعبه پیدا کرده بود که اداره آن به شخص باهوشتر از میلسپو حاجت داشت. سن دکتر هم زیاد شده و نمیتوانست به تمام کارها برسد، قدرت سردارسپه هم در کار نبود... مجلس ما هم از این میلسپوی کمهوش و حواس توقع اعجاز داشت و بار او را با رجوع کارهای اقتصادی خارج از اندازه سنگین کرد. این بود که کار از خرک در رفت.... تا بالاخره همه تنگ آمدند و آقای دکتر را به خدا سپردند...»
و در جای دیگر مینویسد:
دانش میلسپو که دکتر اقتصاد بود چیزی نیست که قابل انکار باشد، ولی فعالیت و هوش «شوستر» را نداشت، وی مردی متین و آرام و شاید قدری ضعیفالنفس بود...
ابوالحسن ابتهاج که به عنوان رئیس بانک ملی ارتباطات فراوانی با وی داشته بر این باور است:
... تنها موفقیتی که نصیب دکتر میلسپو گردید وصول مالیاتهای عقب افتاده از عدهای متنفذین ایران بود که این موفقیت هم به هیچوجه مربوط به شخص میلسپو نبود، بلکه در نتیجه قدرت رضاشاه بود که بهواسطه بهوجود آوردن حکومت مرکزی قوی قادر بود تصمیمات وزارت دارایی را بدون ملاحظه و با کمال شدت اجرا نماید...
حاج میرزا یحیی دولتآبادی هم معتقد است:
«... میلسپو شخص فهمیده متینی است گرچه هوش و جربزه سرشاری ندارد...»
مخبرالسلطنه هدایت نیز درباره میلسپو مینویسد: «میلسپو یک دنده است و بد کله!...»
شهاب سلیمی / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد