این بنیاد تنها مرجع رسمی و قانونی برای شناسایی، جذب و حمایت مادی و معنوی از نخبگان است که با حمایت خاص رهبر معظم انقلاب از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی تاسیس شده است. جذب، حفظ و به کارگیری نخبگان و استعدادهای برتر و حمایت از این افراد با هدف تولید علم و فناوری، ارتقای وضع علمی کشور و پیشبرد توسعه فرهنگی و علمی کشور از اولویتهای اصلی این مرکز است. اگرچه نخبگان، فعالیت بنیاد و برنامههای متنوع آن در جهت حمایت و پشتیبانی از آنها را مثبت ارزیابی میکنند اما در مقابل گروه دیگری از افراد نسبت به بنیاد ملی نخبگان دیدگاهی انتقادی دارند. دکتر سعید سهرابپور ـ که همه او را به عنوان پدر دانشگاه صنعتیشریف میشناسند ـ از سه سال پیش به عنوان قائممقام بنیاد ملی نخبگان با این مرکز همکاری داشته است. دکتر سهرابپور به پرسشهای جامجم درباره ویژگیهای افرادی که به آنها نخبه میگویند و لزوم حمایت از این افراد پاسخ میدهد.
چرا باید بنیادی برای حمایت از نخبگان وجود داشته باشد؟
مبدع و مبتکر بنیاد ملی نخبگان، رهبر معظم انقلاب است. در جلساتی که ماه مبارک رمضان با حضور رهبر معظم انقلاب و دعوت از استادان برگزار میشد، دو سال پشت سر هم تاکید شد باید چنین بنیادی برای حمایت از نخبگان شکل بگیرد و راهاندازی شود. در نتیجه پیگیریهایی که انجام شد همزمان با تشکیل معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، بنیاد ملی نخبگان هم راهاندازی شد و معاون علمی و فناوری رئیسجمهور، ریاست بنیاد ملی نخبگان را هم بهعهده دارد. وظیفه بنیاد ـ همانطور که از نامش پیداست ـ حمایت از استعدادهای برتر است. البته واژه نخبه حرف و حدیث زیادی به همراه داشته و به همین علت ما خودمان هم زیاد واژه نخبه را دوست نداریم. از مجموع 13 هزار نفری که تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان هستند، فقط 80 نفر آنها نخبه و بقیه افراد از نظر ما استعداد برتر هستند.
ملاک واقعی نخبه بودن را در چه میدانید و بر چه اساس این افراد را از افرادی که استعداد برتر هستند، جدا میکنید؟
نخبه فردی است که زمانی استعداد برتر بوده و سالها زحمت کشیده و تلاش کرده که این تلاش میتواند تحقیق و پژوهش، تربیت نیروی انسانی یا تولید باشد. اکنون این فرد به مرحلهای رسیده که میتواند در نظام، اثرگذاری مستقیم داشته باشد. از این گروه 80 نفری، 72 نفر را استادان دانشگاهها تشکیل میدهند که در رشتههای مختلف، موفق به دریافت جایزه علامه طباطبایی شدهاند. جایزه علامه طباطبایی رشتههای مختلف مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی را شامل میشود. این جایزه بزرگترین جایزه علمی کشور است. هشت نفر دیگر از این گروه 80 نفری، هنرمندان برجسته کشور هستند که موفق به دریافت جایزه شهید آوینی شدهاند. ما یک شورای نخبگان داریم که گروهی از استادان دانشگاه ـ که از رئیسجمهور حکم دریافت کردهاند ـ از اعضای این شورا هستند. شورای نخبگان از مجموعهای از کمیتههای تخصصی تشکیل شده که پروندهها را بررسی و نخبگان را انتخاب میکنند. در آییننامههایی که ضوابط و شرایط انتخاب نخبگان را تعیین کرده، فقط ارائه مقالات علمی ملاک نیست بلکه موفقیتهای بینالمللی مانند عضویت در هیاتمدیره انجمنهای علمی بینالمللی یا عضویت در هیات تحریریه نشریات بینالمللی، سخنرانی در کنفرانسهای بینالمللی یا نوشتن text بینالمللی بیش از موفقیتهای علمی داخلی مورد تاکید است. برای مثال افرادی هستند که مقالات علمی متعدد داشتهاند اما به علت نداشتن موفقیت بینالمللی انتخاب نمیشوند.
بنیاد با هدف حمایت از نخبگان، این افراد را در چه مسیری قرار میدهد؟
حمایت بنیاد انواع مختلفی دارد. بعضی حمایتها مالی است. برای مثال به افراد تحت حمایت بنیاد ماهانه مبلغی پرداخت میشود که این مبلغ براساس این که فرد در چه مقطعی تحصیل میکند یا این که نخبه سطح یک، دو یا سه باشد، متفاوت است. فردی که موفق به کسب مدال طلای جهانی شده باشد نخبه سطح یک است. رتبههای برتر کنکور نخبه سطح دو و برگزیدگان جشنواره خوارزمی نخبه سطح سه هستند. اگر فردی دانشجوی مقطع دکترای و نخبه سطح یک باشد، ماهانه مبلغ 750 هزار تومان از سوی بنیاد به او پرداخت میشود یا اگر دانشجوی دکتری سطح دو باشد، ماهی 500 هزار تومان به او پرداخت میشود. افرادی که تحت حمایت بنیاد هستند، میگویند کمکهای مالی بنیاد برای آنها بسیار مفید بوده است. اگر افراد تحت حمایت بنیاد بخواهند در کنفرانسی شرکت کنند و مقاله ارائه دهند، بنیاد هزینه سفر آنها را حتی برای شرکت در کنفرانسهایی که خارج از کشور برگزار میشود، پرداخت میکند. افرادی که هنوز سربازی نرفتهاند، برای سفر به خارج از کشور و شرکت در کنفرانسها باید مبلغی معادل 15 میلیون تومان به عنوان وثیقه بپردازند. بنیاد برای افرادی که تحت حمایت هستند، بدون وثیقه مقدمات سفر را فراهم میکند. بعضی حمایتهای تشویقی نیز فرهنگی است. حج عمره و برنامههای فرهنگی در مشهد یا تهران از جمله حمایتهای تشویقی فرهنگی بنیاد است. بعضی افراد تحت حمایت بنیاد بهطور داوطلبانه در اردوهای جهادی شرکت میکنند و در روستاها در رشته خودشان خدماتی را به مردم ارائه میکنند.
بنیاد برای هدایت نخبگان به مسیر کسب و کار دانشبنیان چه راهکاری دارد؟
بنیاد برای راهاندازی کسب و کار دانشبنیان برنامههایی دارد. من قصد دارم بزودی یک مرکز کاریابی دانشبنیان راهاندازی کنم. یکی از دانشآموختگان مقطع دکتری در دانشگاه صنعتی شریف، نرمافزاری طراحی کرده است که شبیه نرمافزار دانشگاه آکسفورد است. میخواهیم این نرمافزار را روی سامانه ثریا قرار دهیم تا هر شرکتی که بهدنبال نیروی متخصص است، بتواند اطلاعات کسب و کارش را آنجا ثبت کند. از سوی دیگر دانشجویانی که دنبال کار هستند، میتوانند اطلاعاتشان را ثبت کنند و به این ترتیب زمینهای برای ارتباط متخصصان و سرمایهگذاران فراهم خواهد شد. اکنون چنین سیستمی به این شکل وجود ندارد، اما اگر بتوانیم این نرمافزار را روی این سامانه قرار دهیم، این امکان فراهم خواهد شد. دکتر الستی، معاون پژوهش و برنامهریزی بنیاد، برنامهای برای شناسایی شرکتهای دانشبنیان مورد تائید در نظر گرفته است. براساس آییننامهای که بنیاد اجرایی کرده، اگر شرکت دانشبنیانی بخواهد نیرویی را جذب کند و نیروی متخصص تحت حمایت بنیاد بخواهد در این شرکت استخدام و مشغول کار شود، سال اول، بنیاد 80 درصد حقوق این نیروی متخصص را به آن شرکت پرداخت میکند. سال دوم نیز 60 درصد حقوق این نیرو از سوی بنیاد پرداخت میشود و از سال سوم، این شرکت باید خودش حقوق نیروی متخصص را بپردازد. این یکی از روشهایی است که به جذب نخبگان در شرکتهای دانشبنیان کمک میکند. فعالیت کارآفرینی در دانشگاهها انجام میشود که البته بنیاد به دانشگاهها هم کمک میکند. در بعضی دانشگاهها تعداد نخبگان بیشتر است که ما به این دانشگاهها نخبهپرور میگوییم. دانشگاههای تهران، امیرکبیر، شریف، علم و صنعت، دانشگاه شیراز، صنعتی اصفهان، مشهد و تبریز از جمله دانشگاههای نخبهپرور هستند که بنیاد هر سال به این دانشگاهها کمک میکند تا بتوانند برای نخبگان، برنامههایی در زمینه کارآفرینی داشته باشند. یکی از فعالیتهایی که چند سالی است در این دانشگاهها آغاز شده، ترویج و آموزش کارآفرینی است. این دانشگاهها از کارآفرینهای برتر دعوت میکنند تا برای دانشجویان سخنرانی کنند. در برنامه رسمی درسی دانشجویان هیچ برنامه آموزشی یا واحد درسی درباره چگونگی راهاندازی شرکت و قوانین مالیاتی گنجانده نشده است. آموزش و ترویج کارآفرینی میتواند زمینهای برای آشنایی آنها با کسب و کار باشد. علاوه بر این باید توجه داشت حتی افرادی که تحت حمایت بنیاد نیستند باید مشغول کار شوند. بنابراین آموزش کارآفرینی و آشنایی با قوانین کسب و کار برای همه فارغالتحصیلان مفید خواهد بود. امروز دیگر دانشگاهها نیرو تربیت نمیکنند که در دولت استخدام شود. از این پس فقط بخش خصوصی میتواند مکانی برای کسب و کار فارغالتحصیلان باشد. اگر کسی کارآفرین باشد خودش شرکتی راهاندازی و زمینهای برای کسب و کار صدها نفر دیگر را فراهم میکند یا تعدادی از دانشجویان با همکاری استادشان شرکت دانشبنیان راهاندازی میکنند.
اساسا چه لزومی دارد نخبگان را جدا کنیم؟ آیا این کار موجب افزایش سطح توقع این افراد نمیشود؟
براساس طرح شهاب ـ که طرح جدیدی است و فقط یک سال از اجرایی شدن آن میگذرد ـ در آموزش و پرورش استعدادیابی میشود. این طرح اکنون در هفت استان و فقط در مدارس منتخب آغاز شده و شامل همه مدارس نمیشود. البته بتدریج میتوانیم اجرای این طرح را در مدارس دیگر نیز پیگیری کنیم، اما از آنجا که طرح جدیدی است در این مرحله به مدارس منتخب اکتفا کردهایم. در این مدارس معلمان و دبیران آموزش دیدهاند تا استعدادیابی کنند. متخصصان تعلیم و تربیت بر این باورند که افراد نخبه را نباید از دیگران جدا کنیم. البته ما فعلا به مدارس تیزهوشان کاری نداریم، چرا که سالهاست در این مدارس افرادی با استعدادهای برتر ـ که از دیگر دانشآموزان جدا شدهاند ـ تحت آموزش قرار میگیرند اما اکنون متخصصان به این نتیجه رسیدهاند که جداسازی دانشآموزان، دانشجویان و به طور کلی افراد نخبه و برتر کار درستی نیست. آنها میگویند به جای آموزش گلخانهای باید آموزش باغچهای داشته باشیم. در آموزش گلخانهای ملاک جداسازی افراد با استعداد برتر است. در طرح شهاب نیز به روش آموزش باغچهای عمل میشود یعنی دانشآموزان نخبه در مدارس در کنار دیگر دانشآموزان درس میخوانند با این تفاوت که معلم و دبیر آموزش دیده که چگونه نخبهها را شناسایی کند و برای این گروه آموزشهای فوقبرنامهای در نظر بگیرد. بنابراین در طرح شهاب ـ که طرح جدیدی است ـ به توصیه متخصصان تعلیم و تربیت بدون این که استعدادهای برتر جداسازی شوند استعدادیابی میشوند و تحت آموزش خاص قرار میگیرند. بنیاد هم نخبهها را جدا نمیکند بلکه آنها را شناسایی میکند و تحت حمایت ویژه قرار میدهد اما طرح شهاب از اول و از بنیاد بر همین اساس بنا نهاده شده است.
نحوه برخورد کشورهای مختلف با نخبگان یا استعدادهای برتر متفاوت است. بنیاد ملی نخبگان کدام سیستم را سرلوحه کار خود قرار داده است؟
خیلیها حتی به این که ما از نخبگان حمایت میکنیم، اعتراض دارند و بر این باورند که باید مانند کشورهای اسکاندیناوی همه افراد از شرایط و امکانات برابر برخوردار باشند. عدالت با مساوات فرق میکند. عدالت میگوید جایی که پتانسیل بالاتر و بیشتری وجود دارد، باید بیشتر سرمایهگذاری کنیم و بر این اساس نمیتوان پتانسیلها را نادیده گرفت و به صورت یکنواخت چمنزنی کرد. این مساوات است اما عدالت نیست. یکی از اختلافاتی که من از گذشته با وزارت علوم داشتهام همین بوده است. وزارت علوم در بسیاری موارد برعکس عمل کرده و در مناطق محروم بیشتر سرمایهگذاری میکند. البته این که به مناطق محروم بودجه خاصی اختصاص دهیم، ایرادی ندارد اما هر نظام و سیستمی به موسسات برتر توجه ویژهای دارد، برای این که افراد تاثیرگذار در آینده جامعه را در این مراکز و موسسات میتوان جستجو کرد. بنابراین در این مراکز برتر باید سرمایهگذاری ویژه کرد. وزارت علوم باید در کنار اختصاص بودجههای ویژه به مناطق محروم به موسسات برتر توجه ویژهای داشته باشد. این رویکرد در همه کشورهای دنیا مرسوم است. متاسفانه در سالهای اخیر ما به این هدف دست نیافتهایم. اکنون در اغلب دانشگاههای خوب کشور، تجهیزات فرسوده است و به بازسازی و نوسازی نیاز دارد. توصیه مقام رهبری به دولت جدید این است که اول رسیدگی به مسائل اقتصادی و پس از آن توجه به مسائل علمی را در اولویت برنامههای کاری خود قرار دهد. مسائل علمی نیز چنین مشکلات و محدودیتهایی دارد. بنابراین اگر میخواهیم در حوزه مسائل علمی سرمایهگذاری کنیم، باید در دانشگاهها سرمایهگذاری کنیم. البته آنهایی که سوسیالیستی فکر میکنند، اساسا با کمک به نخبهها مخالف هستند در صورتی که به نظر من باید به فردی که استعداد برتر است، کمک کرد و او را تحت حمایت قرار داد تا بتواند رشد کند. در غیر این صورت فرد استعداد برتر اهدافش را در کشورهای دیگر تعقیب میکند. هدف نهایی ما در حمایت از نخبگان، جذب این افراد است. حتی سعی میکنیم در حد توان و پتانسیلهایی که داریم، زمینهای را برای جذب استعدادهای برتر فراهم کنیم تا افراد نخبه و استعداد برتر در کشور خودمان بمانند و به کشور خودشان خدمت کنند. البته امکانات ما با کشورهای دیگر متفاوت است. ما تلاش میکنیم علاقه به آب و خاک و سرزمین مادری در کنار امکاناتی که برای این افراد فراهم میکنیم، در مقایسه با امکانات و جاذبههایی که در کشورهای دیگر وجود دارد، کفه سنگینتری ایجاد کند تا با فرار مغزها و خروج نخبگان از کشور مواجه نشویم.
سیاست، اقتصاد و تجارت هم علم است. اما علمی که مدنظر شماست، فقط ابزاری برای رسیدن به هدف است. برای رسیدن به هدف باید نقشه راه مهیا باشد تا فضا برای پیشرفت آماده شود. چرا این علوم در بنیاد مورد توجه قرار نمیگیرد؟
ما در حیطه فعالیتها و وظایفی که بهعهده داریم، از شرکتهای دانش بنیان که موسس آنها نخبگان هستند، حمایت میکنیم تا زمینهای را برای تبدیل علم به ثروت فراهم کنیم، اما اگر دید وسیعتری داشته باشیم، باید از شرکتهای بزرگتری هم که میتوانند در این زمینه تاثیرگذار باشند حمایت کنیم که این وظیفه دولت است. در فنلاند مردم به داشتن شرکتی مثل نوکیا افتخار میکنند. مردم آلمان به داشتن شرکتی مثل زیمنس افتخار میکنند و وجود چنین شرکتهایی از افتخارات ملی کشورها محسوب میشود. متاسفانه در کشور ما از رشد بخش خصوصی حمایت نمیشود. درستش همین است که عدهای تلاش کنند و در صنایع مختلف برندهایی را راهاندازی و خلق ثروت کنند و کشور هم از رشد این شرکتها نفع ببرد، اما در کشور ما دیدگاههای خاصی مطرح است که موجب میشود همه از رشد این شرکتها و پیشرفت آنها نهتنها خوشحال نشده؛ بلکه ناراحت شوند. ما باید مانند فنلاندیها و آلمانیها نسبت به شرکتهای خصوصی ـ که در حوزههای مختلف کالا یا خدماتی را تولید میکنند ـ چنین احساسی داشته باشیم تا این شرکتها رشد کنند. امروز به این نتیجه رسیدهایم که مسائل اقتصادی از اولویتهای کشور است و باید از نخبه اقتصادی حمایت کرد و او را مورد تشویق قرار داد. کسی که در این حوزه فعالیت میکند، به طور خودکار رشد میکند. حضور این افراد در سطح جامعه تضمینکننده رشد و موفقیت جامعه است.
ما علاوه بر نخبه علمی به نخبه اقتصادی هم نیاز داریم. چرا بنیاد در ارتباط بین این دو گروه نقش پررنگی نداشته است؟
ما در نمایشگاه اختراعات، این امکان را فراهم میکنیم. در این نمایشگاه سه گروه مختلف حضور پیدا میکنند؛ یک گروه افرادی هستند که برای نخستین بار اختراعشان را معرفی میکنند. ما هم این اختراعات را داوری و از اختراعات منتخب حمایت میکنیم تا تکمیل شوند و پس از آن بتوانند بازاریابی کنند. یک گروه قبلا این مرحله را پشت سر گذاشتهاند و در این نمایشگاه غرفه میزنند و دنبال سرمایهگذار میگردند. هر سال از سرمایهگذارانی از بخش دولتی و خصوصی دعوت میشود که تعدادی از آنها شرکت میکنند؛ شرکتهای تخصصی که در فضایی با عنوان دالان تسهیلات در نمایشگاه شرکت میکنند. اینها شرکتهایی هستند که واسط مخترع و سرمایهگذار هستند. این شرکتها به مخترع، خدمات مشاوره حقوقی و مالی ارائه میکنند که در ایجاد این ارتباط نقش موثری داشتهاند. در نمایشگاهی که سال گذشته در مصلای تهران برگزار شد، بین مخترعان و سرمایهگذاران، 41 میلیارد تومان قرارداد بسته شد.
بعضی سرمایهگذاران از بخش دولتی و بعضی از بخش خصوصی هستند. البته در کشور ما مرسوم نیست که سرمایهگذاری دنبال ایده باشد. در آمریکا حتی در مراسم دفاع از پایاننامهها و رسالههای دکتری، سرمایهگذاران شرکت میکنند چرا که آنها دنبال ایدههای جدید هستند. سال گذشته یک شرکت بزرگ با یکی از شرکتهایی که در زمینه تولید ماشینآلات کشاورزی فعالیت میکرد، قرارداد بست و اعلام کرد حاضر است تا 50 میلیون دلار روی خط تولید این شرکت سرمایهگذاری کند. این نخستینبار بود که چنین اتفاقی در نمایشگاه اختراعات افتاد. این حرکتها برای بنیاد امیدوارکننده بوده است. مخترع سرمایه ندارد و با راه و روش کسب و کار آشنایی ندارد. فقط اختراع کرده و اختراع خوبی هم بوده است.
داوران ما دو معیار اختراعات را تائید میکنند، اولین معیار آنها بررسی اختراع از نظر علمی است. دومین معیار این است که اختراع، ظرفیت تجاریسازی داشته باشد. ما وقتی نمایشگاههای اختراعات استانی را راهاندازی کردیم، تصور میکردیم با گذشت زمان تعداد اختراعاتی که در این نمایشگاهها معرفی میشود کمتر شود، اما نهتنها تعداد اختراعات کم نشده بلکه هر سال اختراعات بیشتری در این نمایشگاهها معرفی میشود یعنی این نمایشگاه تشویقکننده بوده که امیدوارکننده است.
به نظر میرسد این داستان به این دلیل اتفاق افتاده که راهی برای جلوگیری از خروج نخبگان باشد. آیا واقعا این طور است؟
نمیتوان این هدف را جلوگیری از خروج نخبگان دانست بلکه بهتر است بگوییم هدف ما تشویق نخبگان به ماندن در کشور است. بررسیها نشان میدهد بنیاد تا حد زیادی در ایجاد جاذبه برای نخبگان و استعدادهای برتر موفق بوده است. در حقیقت بنیاد ملی نخبگان با این هدف راهاندازی نشده اما در این زمینه تا حد زیادی موفق بوده است.
ما باید از این افراد حمایت کنیم تا انگیزه داشته باشند در کشور خودشان بمانند و به جامعه خدمت کنند. البته بعضیها برای ادامه تحصیل عازم کشورهای خارجی میشوند. با توجه به اینکه در بعضی زمینهها امکانات ما ضعیف است، ما به این افراد حق میدهیم که برای استفاده از امکاناتی که در دیگر نقاط دنیا وجود دارد، به کشورهای دیگر سفر کنند. در دانشگاهی مانند استنفورد، آخرین امکانات را در اختیار دانشجویان قرار میدهد و تا اینجا حق با دانشجو است که در کشور دیگری ادامه تحصیل دهد اما مشکل اینجاست که وقتی دانشجو به این امکانات دسترسی پیدا میکند، دیگر انگیزهای برای بازگشت ندارد. ما به نخبگان توصیه میکنیم به این نکته توجه داشته باشند که اینجا کشور آنهاست و به این سرزمین تعلق دارند.
بدون تردید فرد نخبه وقتی میتواند در پیشرفت جامعه نقش مهمی داشته باشد که به فردی تاثیرگذار تبدیل شود. بنیاد برای رسیدن به این هدف، چه مسیری را طراحی کرده است؟
هدف اصلی ما باید همین باشد که از نخبگان حمایت کنیم تا رشد علمی داشته باشند. سپس این افراد را تشویق کنیم در کشور بمانند یا پس از ادامه تحصیل به سرزمین مادریشان بازگردند تا به افرادی تاثیرگذار در سطح جامعه تبدیل شوند. از مجموع 80 نفری که به عنوان نخبه از آنها نام برده میشود، تعداد زیادی از جمله دکتر رضا ملکزاده و دکتر فریدون عزیزی نهتنها در سطح جامعه تاثیرگذار بودهاند بلکه از شخصیتهای بینالمللی هستند که در سطح دنیا هم شناخته شدهاند یعنی از نظر علمی در سطح دنیا مطرح و شناختهشده هستند. ما دوست داریم تا حد امکان، همه افرادی که تحت حمایت بنیاد ملی نخبگان هستند، به افراد تاثیرگذار در سطح جامعه تبدیل شوند. گرچه حتی اگر در خارج از کشور باشند باز تاثیرگذار هستند. من بهعنوان یک معلم قدیمی دانشگاه همه تلاشم را به کار میگیرم تا در حد توان به همه این افراد که مانند بچههای خودم هستند کمک کنم. البته افرادی که تحت حمایت قرار نمیگیرند، همیشه منتقد هستند. گاهی فردی اختراع میکند، اما اختراعش در بخش داوری تائید نمیشود. بدون تردید بنیاد نمیتواند از همه حمایت کند.
همه افراد تحت حمایت بنیاد، نخبه نیستند
از مجموع 13 هزار نفری که تحت حمایت بنیاد ملی نخبگان هستند، 80 نفر را افرادی تشکیل میدهند که از شخصیتهای علمی شناختهشده در سطح بینالمللی هستند و به این گروه نخبه گفته میشود. افراد دیگر تحت حمایت بنیاد ملی نخبگان، استعداد برتر هستند. اینها افرادی باهوش و بااستعداد هستند که یا در کنکور سراسری از رتبههای برتر بودهاند یا در المپیادهای علمی در سطح دنیا موفق به کسب مدال طلا شدهاند. البته ورودیهای بنیاد فقط به کنکور و المپیاد محدود نمیشود. اینها فقط یک گروه از ورودیها را تشکیل میدهند. باید توجه داشت، وقتی رتبههای برتر کنکور یا المپیادیها تحت پوشش بنیاد قرار میگیرند، به طور مداوم وضع آنها مورد بررسی قرار میگیرد. چنانچه رتبه برتریهایی که تحت پوشش بنیاد هستند در یک ترم تحصیلی دانشگاه معدل کمتر از 17 داشته باشند، دیگر تحت پوشش بنیاد قرار نمیگیرند. این شرط، شرط پویایی است. علاوه بر کنکور و المپیاد، گروههای دیگری از استعدادهای برتر هم تحت حمایت بنیاد قرار میگیرند. یکی از این گروهها برگزیدگان المپیادهای دانشجویی هستند که هر سال از سوی سازمان سنجش بین فارغالتحصیلان دانشگاهها برگزار میشود. سه نفر برتر المپیادهای دانشجویی هم تحت حمایت بنیاد قرار میگیرند. این المپیاد، یک آزمون تشریحی و سخت و پیچیده است که در سه روز از همه دروس مقطع کارشناسی برگزار میشود. سه نفر برتر این المپیاد، افرادی مستعد هستند. گروه دیگر دانشآموختگان برتر البته بیشتر در سطح کارشناسی ارشد و دکتری هستند. این افراد در دانشگاه از نظر آموزش و پژوهش درخشیدهاند یعنی فقط رتبه اول بودن و داشتن معدل بالا کافی نیست بلکه پژوهش و مقالات علمی هم در نظر گرفته میشود که پس از اعلام تقاضا در کمیتههای تخصصی شورای نگهبان مورد بررسی قرار میگیرد. افرادی که متقاضی و تحت پوشش و حمایت بنیاد ملی نخبگان هستند، میتوانند به سامانه بنیاد مراجعه کرده، پس از ثبت تقاضا در این سامانه مدارک خودشان را بارگذاری کنند تا تقاضای آنها مورد بررسی قرار گیرد. همه ساله تعدادی از افرادی که در دوره تحصیل از نظر آموزش و پژوهش استعداد برتر بودهاند تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان قرار میگیرند. ممکن است فردی در کنکور سراسری شانس نداشته باشد که استعدادش را نشان دهد و در دوره تحصیلی بدرخشد، اینها هم میتوانند تحت حمایت بنیاد قرار گیرند. علاوه بر این تعدادی از افراد هم از طریق جشنوارههای علمی به بنیاد راه پیدا میکنند. چهار جشنواره خوارزمی، رازی، فارابی و شیخ بهایی از جشنوارههای مورد تائید بنیاد است. جشنواره خوارزمی در حوزه علوم پایه و فنی ـ مهندسی برگزار میشود، جشنواره فارابی در حوزه علوم انسانی و جشنواره رازی در حوزه علوم پزشکی برگزار میشود. جشنواره شیخ بهایی نیز عرصهای برای رقابت شرکتهای دانشبنیان است که افراد موفق در این جشنوارهها تحت حمایت بنیاد ملی نخبگان قرار میگیرند. علاوه بر این، از آنجا که در آییننامههای بنیاد به نوآوری هم اشاره شده، لازم است بنیاد به نوآوران توجهی داشته باشد. مخترعان هم گروه دیگری هستند که تحت حمایت بنیاد قرار میگیرند. بنیاد همهساله هشت جشنواره اختراعات در سطح استانی برگزار میکند. یک جشنواره ملی هم همه ساله بهمن ماه در مصلای تهران برگزار میشود که در این جشنواره اختراعات و ابتکارات همه افراد از سراسر دنیا به نمایش گذاشته میشود. داورانی که از استادان دانشگاه هستند، این اختراعات را داوری میکنند. معمولا 20 درصد این اختراعات تائید و پذیرفته خواهد شد که این گروه از افراد نوآور که مخترع بودهاند تحت حمایت بنیاد ملی نخبگان قرار میگیرند. در آییننامهها از نخبگان قرآنی هم نام برده شده است. این افراد در مسابقات بینالمللی قرآن که در کشورهای مالزی، مصر یا از سوی سازمان اوقاف در کشور خودمان برگزار میشود، موفق به کسب رتبههای برتر میشوند که این افراد هم تحت پوشش بنیاد قرار گرفته، از یکسری امتیازات برخوردار میشوند. یک گروه دیگر هم نخبگان حوزوی هستند که هنوز آییننامه نخبگان حوزوی ـ که مسئولیت آمادهسازی و تهیه آن از حدود سه سال قبل به حوزه واگذار شده ـ آماده نشده است. به محض اینکه آییننامه آماده شود، این گروه هم تحت حمایت قرار میگیرد. یک گروه از افراد تحت حمایت بنیاد ـ که به قصد ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتهاند ـ هنوز به کشور بازنگشتهاند. بعضی از این افراد از استادان دانشگاههای مطرح یا از محققان مراکز تحقیقاتی هستند یا دوره پسا دکتری را طی میکنند. در آییننامههای بنیاد آمده است که بنیاد باید به روشی با این گروه از افراد در ارتباط باشد و آنها را تشویق کند به کشورشان سری بزنند و در رفت و آمد باشند. براساس آییننامه بنیاد، اگر دانشگاهها یا پژوهشگاهها از نخبگان دعوت کرده که در کنفرانسی شرکت کنند یا کارگاه آموزشی برگزار کنند، بنیاد هزینه بلیت رفت و برگشت این افراد را پرداخت میکند. سفر این افراد بهانهای است برای اینکه آنها به دیدن خانوادههایشان بروند و نیز میتواند از نظر علمی برای جامعه علمی و دانشجویان منافعی داشته باشد. این افراد از دانشگاهها دیدن میکنند و از وضع دانشگاهها و سطح علمی بالای دانشگاهها مطلع میشوند. آنها میتوانند بهعنوان استاد راهنما برای پایاننامه و رساله دکتری، دانشجویان را راهنمایی کنند که میتواند انگیزهای برای سفر مجدد آنها به ایران باشد. از هر هزار نفر ممکن است یک نفر هم تصمیم بگیرد برای همیشه در ایران بماند و دیگر بازنگردد. ارتباط بنیاد با نخبگانی که خارج از کشور هستند، برای این مرکز بسیار مهم است.
حمایت از راهاندازی کسبوکار دانشبنیان
در گذشته هیچ یک از استادان دانشگاه اجازه نداشتند شرکت تاسیس یا در مطب شخصی خود طبابت کنند اما امروز بنیاد ملی نخبگان از استادان دانشگاهها درخواست میکند شرکت دانشبنیان راهاندازی کنند چرا که بر این باور هستند که دانشگاه باید کارآفرین باشد و شرکتهای دانشبنیان باید از دانشگاهها سرچشمه بگیرند. بنابراین برخلاف گذشته ـ که وظیفه دانشگاه فقط به آموزش محدود میشد و بعدها پژوهش هم به آن اضافه شد ـ امروزه کارآفرینی نیز به وظایف دانشگاهها اضافه شده است. دره سیلیکون معروف در کالیفرنیا، مکانی است که همه شرکتهای معروف دنیا در آنجا مستقر هستند. بیشتر این شرکتها از مراکز رشد دانشگاه استنفورد فعالیت خود را شروع کردهاند. یکی از منابع درآمد استنفورد، 5 درصد سهامی است که در این شرکتهای موفق دارد. اکنون همه دانشگاههای ما مرکز رشد دارند. این شرکتها سه سال تحت پوشش هستند و براساس قانون بعد از این مدت باید روی پای خودشان بایستند. بعضی از این شرکتها بسیار موفق هستند. بسیاری از شرکتهای بزرگ و مطرح دنیا که امروز به عنوان شرکتهای موفق از آنها نام برده میشود، فعالیتشان را از همین مراکز رشد شروع کردهاند. بعضی شرکتهای دانشبنیانی که از مراکز رشد دانشگاههای داخلی فعالیت خود را آغاز کردهاند، پس از مدت کوتاهی به موفقیت چشمگیری دست مییابند تا جایی که گاهی برای اینکه پاسخگوی نیاز مشتریهایشان باشند، مجبور به توسعه خط تولید شرکت میشوند. بنابراین وظیفه بنیاد شناسایی، حمایت مادی و معنوی و هدایت شرکتهای دانشبنیان برای کارآفرینی است. یکی دیگر از وظایف مهم بنیاد ملی نخبگان جذب افرادی است که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور سفر میکنند و دیگر به کشور بازنمیگردند، چرا که در آن کشورها جاذبه بیشتری وجود دارد. بنیاد باید تلاش کند جاذبهها را در داخل کشور افزایش دهد. در غیر این صورت روز به روز به تعداد فارغالتحصیلانی که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور سفر میکنند، افزوده خواهد شد. باید زمینهای برای اشتغال نخبگان فراهم کرد. البته علاقه به سرزمین مادری و آب و خاک گاهی مانع از خروج نخبگان میشود. تعدادی از افرادی که از دانشگاههای استنفورد یا MIT فارغالتحصیل میشوند، علاقه به خانواده و پدر و مادر را به درآمد بالایی که میتوانند داشته باشند، ترجیح میدهند و به کشور بازمیگردند. در مقابل خیلی از این افراد نیز موقعیتها و منافعشان را سبک سنگین کرده، بهترینها را انتخاب میکنند. حقوق استادیار پایه یک در یکی از دانشگاههای تهران در سال اول استخدام حدود دو میلیون تومان است که اگر هزینههای جاری زندگی روزمره را از آن کم کنیم به این نتیجه میرسیم که حتی اگر در بهترین شرایط، فرد نخبه به عنوان استاد دانشگاه مشغول کار شود با محدودیتهای بسیاری مواجه خواهد بود. بنیاد برای جذب نخبگان از سه مکانیزم مختلف استفاده میکند؛ یکی از این سازوکارها استخدام نخبگان در شرکتهای دانشبنیان است که بنیاد، سال اول 80 درصد و سال دوم 60 درصد حقوق این فرد را پرداخت میکند. در آییننامههای استخدام دولتی تبصرهای اضافه شده که البته هنوز اجرایی نشده و آخرین مراحل را طی میکند تا در آیندهای نزدیک اجرایی شود. اگرچه معمولا نخبگان علاقه زیادی به استخدام در سازمانها و ادارات دولتی ندارند، اما چنانچه دولت بخواهد نیروهای جدیدی را استخدام کند براساس این تبصره افراد نخبه تحت حمایت بنیاد ملی نخبگان از آگهی استخدام در روزنامه و مصاحبه معاف هستند و میتوانند براحتی در سازمانها و ادارات دولتی استخدام شوند. نخبگانی که موفق به اخذ مدرک دکتری شدهاند معمولا دوست دارند به عنوان استاد دانشگاه مشغول کار شوند. امروزه نحوه استخدام در دانشگاه بسیار سخت و مستلزم عبور از موانع مختلف است که فرآیند کار را طولانی میکند. بنیاد زیرنظر هیات عالی جذب، کمیتهای باعنوان کمیته جذب نخبگان تشکیل داده که از طریق آن پرونده جذب نخبگان را پیگیری میکند و براساس این تبصره که در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده، دانشگاهها موظف هستند در مدت زمان دو ماه به درخواست استخدام نخبگان جواب دهند. علاوه بر این دوره پسادکتری نیز از دیگر امکاناتی است که از سوی بنیاد ملی نخبگان در اختیار افراد تحت پوشش قرار میگیرد. افرادی که در مقطع دکتری فارغالتحصیل شده و هنوز مشغول کار نشدهاند، اگر استادی در یک دانشگاه بپذیرد که این فرد برای او کار تحقیقاتی انجام دهد، بنیاد پرداخت حقوق معادل یک استادیار پایه یک دانشگاه را به این فرد تقبل میکند و این امکان به نخبگان کمک میکند پس از فارغالتحصیل شدن در مقطع دکتری به طور موقت در دانشگاهها مشغول کار شوند که تا دو سال قابل تمدید است.
فرانک فراهانیجم / گروه دانش
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با سرپرست اداره کل روابطعمومی و امور بینالملل سازمان نظام پزشکی کشور مطرح شد
فرزاد آشوبی در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد