این در حالی است که اهل فن نسبت به مشکلات متعدد هنرمندان روسی برای کسب موقعیت بهتر در داخل کشور و جدول گیشه نمایش هشدار میدهند. اهل فن میگویند صنعت سینمای روسیه برای عبور از موانع مختلف داخلی و بینالمللی، باید تلاش زیادی به خرج دهد. به گفته آنها، جذب تماشاگران داخلی کار چندان سادهای نیست و این در شرایطی است که هنرمندان روسی برای جذب سرمایه لازم و تولید فیلمهای مورد علاقه خود، با دردسرها و مشکلات زیادی روبهرو هستند. در این بین، هنرمندان داخلی میگویند دولت و مقامات رسمی همکاری لازم را با اهالی صنعت سینما نمیکنند و یارانههای مورد نظر را در اختیار هنرمندان نمیگذارند. این بحث از آنجا اهمیت زیادی پیدا میکند که سینمای روسیه در طول 70 سال حکومت کمونیستی، تحت نظارت مستقیم دولت قرار داشت و تمام فیلمهای سینمایی، با حمایت کامل مالی سازمانهای دولتی تهیه و تولید میشدند. نبود بخش خصوصی و سرمایهگذاران خصوصی در این فعالیتها، باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی برای هنرمندان روسی در دوران پس از فروپاشی حکومت کمونیستی در این کشور قدیمی و کهن شد.
در حالی که سینمای روسیه در بیم و امید است، موفقیت بالای مالی یک فیلم جدید سینمایی دستاندرکاران هنری را در این کشور به آینده امیدوارتر کرده است. به همین دلیل است که منتقدان سینمایی در تحلیلهای جدید خود میگویند تولید فیلمهایی که از قصههای مورد علاقه تماشاگران سینما بهره میگیرد، شانس زیادی برای موفقیت بالا در جدول گیشه نمایش دارد. این نوع فیلمها میتوانند رونق ویژهای به صنعت سینمای کشور و جدول گیشه نمایش بدهند. موفقیت بالای درام تاریخی استالینگراد در جدول گیشه نمایش سینماهای کشور، لبخند را به لب هنرمندان و منتقدان سینمایی آورده است. این فیلم پرخرج و گرانقیمت در هفته اول اکران عمومی خود در روسیه حدود 14.5 میلیون دلار فروش کرد. این رقم فروش برای یک محصول داخلی در هفته اول نمایش، رقم بالایی به حساب میآید و معمولا کمتر نصیب یک فیلم بومی میشود. البته رقم فروش 14.5 میلیون دلاری در حالی نصیب استالینگراد شده است که با هزینه تولید 30 میلیون دلاری تهیه شده است. شاید برای یک فیلم هالیوودی (و حتی محصولات سینمایی کشورهای بزرگ اروپایی) این رقم تولید یک رقم معمولی به نظر برسد، اما برای صنعت سینمای روسیه با 30 میلیون دلار میتوان حداقل پنج فیلم سینمایی تهیه کرد. البته استالینگراد به دلیل حال و هوای جنگی و تاریخی که دارد، نیازمند چنین رقم بالای تولیدی بود. تحلیلگران اقتصادی سینما میگویند رقم هزینه تولید 30 میلیون دلاری برای یک فیلم روسی، رقم غیرمتعارفی به حساب میآید.
کارگردانی استالینگراد را فدور باندارچوک انجام داده است. این فیلمساز چهل و شش ساله و موفق سینمای روسیه، فرزند سرگئی باندارچوک فیلمساز کلاسیک شوروی (که محبوب دولتمردان شوروی سابق بود و در کارنامهاش فیلمهای مطرح و پرسروصدایی مثل «جنگ و صلح» و «پرنده آبی» را دارد) است. منتقدان میگویند فدور باندارچوک سنت فیلمسازی در ژانر تاریخی و جنگی را از پدر فیلمساز خود به ارث برده است و به شباهتهای فیلم او با فیلمهای میهنپرستانه دوران حکومت شوروی و محصولات صنعت سینمای آن در رابطه با «جنگ کبیر میهنی» (لقبی که تاریخشناسان دوران حکومت شوراها به جنگ جهانی دوم و درگیری ارتش شوروی در آن) اشاره میکنند. باندارچوک جوان درس فیلمسازی را در انستیتوکلاسیک فیلم مسکو خوانده است. این محل که بسیاری از فیلمسازان مشهور و صاحب سبک قدیمی و جدید سینمای شوروی سابق و روسیه فعلی فارغالتحصیل آن هستند، سالها با مدیریت سرگئی باندارچوک اداره میشد. فدور باندارچوک درام تاریخی و حماسی جدید خود را براساس فیلمنامهای از ایلیا تیلکین و سرگئی سئزکین کارگردانی کرده است.
با آن که تعدادی از بازیگران مطرح روز سینمای روسیه نقشهای اصلی استالینگراد را بازی کردهاند، ولی داستان و جلوههای ویژه (که در سکانسهای باشکوه جنگی خود را به نمایش میگذارند) حکم کاراکترهای اصلی آن را دارند و بیش از هر چیز، خودنمایی میکنند. شرکت فیلمسازی آمریکایی سونی، استالنیگراد را در روسیه توزیع کرده است. این شرکت توزیع فیلم در اکراین (کشور همسایه روسیه)، اروپا و آمریکا را به عهده دارد. این در حالی است که تهیهکنندگان و سرمایهگذاران فیلم روسی هستند.
سرگئی ملکوموف از تهیهکنندگان این درام تاریخی میگوید انتخاب شرکت سونی برای توزیع فیلم به این دلیل بوده که پخش بینالمللی بهتر و وسیعتری داشته باشد و شمار بیشتری از تماشاگران خارجی و غیرروس زبان، بتوانند آن را روی پرده بزرگ سینما تماشا کنند. نکتهای که تهیهکنندگان استالینگراد به آن میبالند این است که فیلم آنها، اولین محصول سهبعدی صنعت سینمای روسیه پس از فروپاشی شوروی است. در دهه 60 و 70 میلادی سینمای شوروی سابق چند فیلم سهبعدی تهیه کرد. ولی سنت سهبعدی سازی در این کشور چندان پا نگرفت و نتوانست مثل سنت تولید فیلمهای 70 میلیمتری، محبوب فیلمسازان و تهیهکنندگان روسی شود. باندار چوک میگوید موفقیت تعدادی از محصولات سهبعدی سینمای آمریکا و اروپا، او را به فکر انداخت که درام تاریخیاش را به این شیوه تولید کند.
اما دلیل استقبال تماشاگران روسی از استالینگراد به همین موضوع ختم نمیشود. این فیلم در تاریخ سینمای روسیه، لقب اولین محصول را گرفته که در سینماهای آیمکسی و با امکانات مربوط به آن، به نمایش عمومی درآمده است. افتتاحیه بالای استالینگراد فقط چند روز پس از آن نصیب این فیلم شد که آکادمی اسکار روسیه آن را به عنوان نماینده رسمی کشور روسیه برای رقابتهای بخش اسکار بهترین فیلم خارجی سال معرفی کرد. با آنکه خط اصلی قصه فیلم درباره نبرد تاریخی و سرنوشتساز استالینگراد در سال 1942 است، اما یک داستان دلدادگی دراماتیک و رومانتیک به این ماجرای واقعی اضافه شده و آن را از دیگر فیلمهای جنگی متعارف روسیه و شوروی سابق متفاوت کرده است. پتر فدوروف، دیمتری لینکو، آلکس باراباش، آندره اسمالیاکف و ماریا اسمولینکوا بازیگران روسی استالینگراد هستند. دو بازیگر مطرح سینمای آلمان توماس کریشمان و هاینر لاترباخ هم نقشهای مهم و تعیینکننده قصه فیلم را به عهده دارند. سازندگان فیلم گفتهاند قصه فیلم از هیچ منبع روسی الهام نگرفته است و این قصه را براساس شنیدهها و خاطرات اهالی استالینگراد سربازان کهنهکار جنگی نوشتهاند. از آرشیوهای موجود در موزههای بزرگ روسیه و اسناد رسمی هم برای نگارش فیلمنامه فیلم بهره گرفته شده است.
باندارچوک فیلم خود را قصهای عاشقانه توصیف کرده که در پسزمینه نبرد حماسی استالینگراد اتفاق میافتد. در قصه فیلم، نیروهای متجاوز ارتش هیتلری کرانه رود ولگا را اشغال کردهاند و گروههای مختلف ارتش روسیه مجبور به عقبنشینی شدهاند. چند سرباز تصمیم میگیرند خود را به کناره رود ولگا برسانند و بقیه نیروهای ارتشی، در دل جنگ پناه میگیرند. آنها در جنگ در خانهای مستقر میشوند که قبل از این از سوی ارتش هیتلری مورد هجوم قرار گرفته بود و یک دختر جوان تنها بازمانده زنده آن است. سربازان ارتش شوروی تصمیم میگیرند به هر شکلی که شده از جان این دختر جوان محافظت کنند. رسانههای گروهی روسیه نوشتهاند، فیلمنامه استالینگراد در دوران فیلمبرداری چند بار دوبارهنویسی شد تا به واقعیتهای جنگ و تاریخ وفادارتر بماند. برخورد منتقدان سینمایی با فیلم یکسان نبوده است. گروهی از آنها فیلم را تقلیدی از محصولات جنگی گرانقیمت هالیوودی ارزیابی کردهاند که بیشتر شبیه بازیهای ویدئویی کامپیوتری است. اما برخی از آن به عنوان فیلمی یاد کردهاند که جلوههای ویژه تکنیکی خوب و سطح بالایی دارد و توانسته قصهای انسانی و لطیف را در دل خشونتهای یک جنگ نابرابر و تحمیلی به تصویر بکشد. با این حال، وبسایت کیند پولیکس نوشته که حدود 67 درصد نقدهای فیلم، نگاه مثبتی به آن داشته و در تائید فیلم باندارچوک بوده است.
فدور باندارچوک، کارگردان فیلم قبل از حضور در پشت دوربین و تبدیلشدن به یک فیلمساز سرشناس، بازیگر محصولات سینمایی کشور خود بوده است. نکته جالب این است که وی در نسخه دیگر از فیلم سینمایی استالینگراد در سال 1989 به عنوان بازیگر حضور داشته است. این فیلم را یوری اوزرف، فیلمساز کلاسیک سینمای روسیه کارگردانی کرد و محصول مشترک روسیه، آلمان و آمریکا بود.
باندارچوک که از سال 1986 در فیلمهای روسی به ایفای نقش پرداخت، در سال 1993 اولین فیلم بلند سینمایی خود را کارگردانی کرد و با دومین فیلم خود «نهمین شرکت» به یکی از مطرحترین کارگردانان روسیه تبدیل شد. این فیلم در سال 2005 لقب پرفروشترین محصول جدول گیشه نمایش سینماهای کشور را گرفت و جوایز اصلی مراسم اهدای جوایز سال سینمای روسیه را از آن خود کرد. همین فیلم از سوی روسیه، نامزد شرکت در رشته اسکار بهترین فیلم خارجی سال هم شد. «جزیره بدون ساکن» (2009) فیلمی طولانی و دو قسمتی است که باندارچوک براساس قصه یک نوول علمی ـ تخیلی به همین نام اثر برادران استروگاتسکی کارگردانی کرد.
منبع: اسکرین دیلی / مترجم: مهبد آستانی
جواد فروغی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با معاون دانشجویی دانشگاه الزهرا(س) مطرح شد
آمار و ارقام از درخشش قایقرانان برای حضور در پاریس خبر میدهد
حسن عزالدین، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با «جامجم» تصریح کرد