ریشه‌یابی اختلاف و دعوای چهره‌های مطرح ورزش با یکدیگر

جنگ ستاره‌ها

هوای ورزش ابری است، نه فقط به این دلیل که ضعف ساختاری بیداد می‌کند، نه فقط به این دلیل که در برخی فدراسیون‌ها سوءمدیریت مشهود است و نه فقط به این دلیل که فوتبال به عنوان ورزش اول و پرطرفدار کشور اوضاع مالی جالبی ندارد و اردوهای تیم ملی فوتبال ایران یکی پس از دیگری منتفی می‌شود.
کد خبر: ۵۹۹۳۶۴

هوای ورزش ابری است چون بزرگان ورزش ایران ارتباط خوبی با یکدیگر ندارند. چون افرادی که لقب ستاره‌های ورزش ایران را بر دوش می‌کشند با یکدیگر قهر هستند و اگر هم در ظاهر با هم آشتی باشند با کنایه و تلخ‌زبانی درباره هم حرف می‌زنند. این رابطه‌‌های شکرآب شده را در هر رشته‌ای می‌توانید ببینید، از وزنه‌برداری، والیبال و بسکتبال گرفته تا فوتبال و حتی پینگ‌پنگ.

واقعا چه اتفاقی افتاده که در ورزش این اختلاف‌ها زیاد شده است؟ چرا ستاره‌ها و بزرگان ورزش با هم نمی‌سازند و همیشه علیه یکدیگر حرف می‌زنند؟ هر چیزی می‌تواند این اختلافات بزرگان ورزش را رقم بزند، شاید برخی بزرگان ورزش ما خودبزرگ‌بینی دارند و به همین دلیل نمی‌توانند فرد دیگری را بالاتر یا بهتر از خود ببینند، شاید هم پای حسادت در میان است، یا اصلا شاید گمان می‌کنند بنا به دلایلی حق با آنهاست و به همین دلیل حرفی می‌زنند که این حرف با بازخوردهایی منفی روبه‌رو می‌شود؛ اما به هر حال هر چه هست فضای ورزش و بخصوص فوتبال تقریبا عاری از ویژگی‌هایی نظیر دوستی، صمیمیت و اتحاد شده است.

هیچ فردی سر جای خود نیست

انواع اختلاف‌ها را در فوتبال بیشتر از هر رشته دیگری می‌توانید ببینید. هر چند وقت یک بار دعوای کهنه دو ستاره فوتبال عود می‌کند و دو طرف اختلاف با مصاحبه‌هایی علیه یکدیگر در رسانه‌ها، بر اختلاف‌های گذشته خود می‌افزایند. اختلاف قدیمی علی دایی ـ علی کریمی یکی از بارزترین نمونه‌های اختلاف بزرگان فوتبال به حساب می‌آید. این دو هرگز تلاشی برای آشتی نکردند تا امروز اختلاف قدیمی آنها تبدیل به کینه شود. اختلاف این دو چهره فوتبالی آن قدر زیاد است که تصوری برای آشتی آنها دست‌کم در آینده‌ای نزدیک نمی‌رود. علی کریمی تنها طرف حساب جنگ طولانی مدت علی دایی با ستاره‌ها نیست، سرمربی کنونی سرخ‌ها اختلافی بسیار قدیمی با محمد مایلی‌کهن دارد. اختلاف قلعه‌نویی ـ مایلی‌کهن، حسن روشن ـ فتح‌الله‌زاده و نمونه‌های دیگر شاهد این است که در ورزش ایران صمیمیت و اتحاد تعریف چندانی ندارد.

شاید اختلاف‌های به وجود آمده در میان چهره‌های مطرح ورزش کشور ریشه در نابسامانی ورزش دارد. ضعف ساختاری و مدیریتی در ورزش، تاثیر خود را بر همه چیز می‌تواند بگذارد، حتی در ارتباطی که ستاره‌ها با یکدیگر دارند. جعفر کاشانی پیشکسوت فوتبال کشور در این رابطه گفت: «ما در کشور چیزی به نام ورزش سازمان‌یافته نداریم، وقتی ورزش سازمان یافته نداشته باشیم همه چیز آشفته به نظر می‌رسد و اوضاع به هم می‌ریزد. این آشفتگی خود باعث می‌شود هیچ چیز سر جای خود قرار نداشته باشد. وقتی چیزی سر جای خودش نیست چطور می‌توان انتظار داشت هر کس جایگاه خود را بشناسند؟ قطعا اگر هر کسی قدر و جایگاه خود را بداند، هرگز این فکر به ذهنش خطور نمی‌کند که با کسی که از خودش جایگاه بالاتری دارد بدون هیچ دلیلی بجنگد.»

اختلاف در همه ارکان ورزش

اما این اختلاف‌های ورزشی محدود به فوتبال نیست، در رشته‌های دیگر هم می‌توانید این نمونه اختلاف‌ها را ببینید، همانند آنچه در تیم ملی وزنه‌برداری مشاهده شد. دعوای سرمربی تیم ملی وزنه‌برداری با وزنه‌برداران المپیکی هنوز پایان نیافته است. یا اختلافاتی که سال هاست در تکواندو به وجود آمده است و دامنه آن همه را در برمی‌گیرد، از سرمربی سابق تیم ملی تا فدراسیون و تکواندو کار تیم ملی.

سرمربی پیشین تیم ملی با فدراسیون تکواندو اختلاف دارد و از سویی هادی ساعی و یوسف کرمی به عنوان دو مدال‌آور المپیکی ایران اصلا ارتباط خوبی با یکدیگر ندارند. در پینگ‌پنگ نیز بیش از سه سال است که همه با یکدیگر دشمن شده‌اند و تا می‌توانند علیه یکدیگر صحبت می‌‌کنند که در این میان ملی‌پوشان پینگ‌پنگ بیشترین سهم را در مصاحبه‌های انتقادی علیه دیگران دارند. در بسکتبال هم چند نمونه می‌توانید پیدا کنید. اختلاف‌های ورزشی گسترده‌تر از این حرف‌هاست، در تمامی ارکان ورزش می‌توانید رد پای آن را ببینید.

خودبزرگ‌بینی بزرگان ورزش

ستاره‌های ورزش چرا با یکدیگر نمی‌سازند؟ این پرسش را کاظم آدینه‌محمدی روان‌شناس ورزشی پاسخ می‌دهد. وی می‌گوید: «انسان در موقعیت‌های مختلف خود را با محیط می‌سنجد. این سنجش با در نظر گرفتن شرایط کنونی فرد و این‌که او در جامعه چه جایگاهی دارد، صورت می‌گیرد. وقتی فردی در جامعه جایگاهی بالا یا شناخته شده داشته باشد بسختی می‌تواند بپذیرد که دیگران از او انتقاد می‌کنند، چرا که از این واهمه دارد این انتقادها باعث شود جایگاه او در جامعه مخدوش شود. از طرفی فرد گمان می‌کند با توجه به موقعیتی که دارد و جایگاه شناخته شده‌ای که او از آن بهره می‌برد، می‌تواند در حوزه‌های مختلف نظر بدهد و البته در این میان دوست ندارد کسی از هر حیث از او سبقت بگیرد. همه افراد، این ویژگی‌ها را ندارند اما در ورزش ایران از این دست نمونه‌ها زیاد پیدا می‌شود.»

وی اضافه می‌کند: «بزرگان ورزش ما به این دلیل با هم اختلاف دارند که خود را در محیط ورزش می‌سنجند و به این نتیجه می‌رسند کسی نمی‌تواند جایگاهی بالاتر از آنها داشته باشد. بنابراین به کسی که نظرشان خلاف آنها باشد و خلاف نظر آنها نظر بدهد بسرعت عکس‌العمل منفی نشان می‌دهد. خودبزرگ‌بینی یکی از دلایل اصلی اختلاف‌های به وجود آمده در ورزش است.»

این روان‌شناس ورزشی خاطرنشان می‌کند: «نباید فراموش کرد که غرور عامل بسیار مهم دیگری در اختلاف‌های به وجود آمده در ورزش است، بسیاری از گناهان از همین غرور آغاز می‌شود.»

ستاره‌های حسود

من نفر اول هستم، من بی‌همتا هستم، هیچ کس به پای من نمی‌رسد. اینها شاید بخشی از توهمات ذهنی ستاره‌های ما باشد. این ستاره‌ها یا به عبارتی این بزرگان ورزش از این واهمه دارند که دیگران جای آنها را بگیرند. دیگر اکنون خبری از رقابت نیست، اکنون فقط حرف از حسادت است. نگین آقاباشی دیگر روان‌شناس ورزشی در این باره می‌گوید: همان طور که رقابت در ورزش وجود دارد حسادت هم می‌توان یافت. رقابت با حسادت خیلی تفاوت دارد اما متاسفانه بسیاری از ورزشکاران ما آن را با یکدیگر اشتباه می‌گیرند. حسادت خود عامل به وجود آمدن بسیاری از اختلافات است. البته به این معنا نیست هر اختلافی که در ورزش به وجود می‌آید حاصل مستقیم حسادت است، اما به هر حال این خصیصه منفی نقشی مهم در اختلاف‌های ورزشی ما دارد.»

این روان‌شناس ورزشی در ادامه می‌گوید: «حسادت در ورزش ریشه‌ای قدیمی دارد، این در حالی است که روح ورزش چیز دیگری می‌گوید و ورزش اصلا پیام دیگری دارد. حسادت خانمان‌برانداز است و بیشتر از هر کسی به فرد حسود آسیب می‌رساند، اما کمتر کسی متوجه می‌شود.»

وی یادآور می‌شود: «به ماجرا از دریچه دیگری هم می‌توان نگاه کرد. هنگامی که فردی به یک موقعیت ممتاز می‌رسد، کسانی وجود دارند که معتقدند او شایسته این جایگاه نیست. شاید برخی روی این نظر خود واقعا ایمان داشته باشند، اما بیشتر اظهارنظرهایی که برای کوچک کردن موفقیت‌های یک ورزشکار در ورزش ایران ایراد می‌شود، ریشه در حسادت دارد. بسیاری بنا به دلایلی جامع و مفصل از تحسین کردن واهمه دارند و به همین دلیل ترجیح می‌دهند با در پیش گرفتن صفت ناپسند حسادت، دیگران را خوار و کوچک کنند که این حسادت‌های بی‌مورد بسیار اختلاف‌آفرین است.»

تفاوت‌های فردی اختلاف می‌آفریند

اختلاف دایی ـ کریمی چرا به این مرحله رسید؟ چرا این دو بزرگ ورزش اختلافات را با هم کنار نمی‌گذارند و چرا با هم آشتی نمی‌کنند؟ البته این دو تنها کسانی نیستند که سال‌هاست جنگ سردی را با یکدیگر در ورزش آغاز کرده‌اند، اما به هر حال مهم‌ترین نمونه محسوب می‌شوند. آدینه محمدی درباره اختلاف‌های دنباله‌دار چهره‌های مطرح ورزش می‌گوید: «هرگز نمی‌توانید در جامعه دو فرد را پیدا کنید که از لحاظ اخلاق و رفتار کاملا شبیه یکدیگر باشند. در ورزش که زیر مجموعه جامعه به شمار می‌رود و مسلما ابعاد کوچک‌تری دارد، نیز همین شرایط وجود دارد. به این ترتیب که هرگز نمی‌توانید دو ورزشکار را نه از لحاظ استعداد و نه از لحاظ اخلاق و رفتار با یکدیگر مقایسه کنید. این تفاوت در منش‌ها و رفتارها همه جا وجود دارد، اما اگر مفاهیمی همچون مدارا و احترام به نظرات دیگران برای فرد چندان ملموس و قابل تعریف نباشد، نتیجه‌اش اختلاف می‌شود.»

وی اضافه می‌کند: اگر برخی چهره‌های شناخته شده ورزش ما مدام با یکدیگر اصطکاک دارند به این دلیل است که از لحاظ اخلاق و رفتار به هیچ عنوان با یکدیگر شباهت ندارند، اما این را هم یاد نگرفته‌اند که باید به دیگران و آنچه هستند احترام گذاشت. حضور روان‌شناس ورزشی در هر مکان و زمانی برای ورزش لازم و ضروری است، این روان‌شناس ورزشی می‌تواند از این اختلاف‌ها جلوگیری کند اما نادیده گرفتن نقش مهم این روان‌شناس ورزشی مشکلات زیادی را تا امروز در ورزش رقم زده است.»

آشتی اجباری ممنوع

آشتی دادن ستاره‌ها و بزرگان می‌تواند به پایان این اختلافات قدیمی منجر شود. آقاباشی در رابطه با این موضوع می‌گوید: «انسان در شرایطی که تحت فشار قرار می‌گیرد کاری را انجام می‌دهد که برخلاف میل اوست، بنابراین در بیشتر اوقات او آن کار را از ته دل نمی‌کند. با این توضیح آشتی دادن اجباری دو نفر هرگز چاره‌ساز نیست. واسطه شدن برای صلح خیلی خوب است اما نباید در این زمینه بیش از اندازه اصرار شود. اصرار، نداشتن تمایل برای انجام کاری را به دنبال دارد و همین باعث می‌شود آن کار فرجام مشخصی نداشته باشد.»

جعفرکاشانی هم می‌گوید: «بگذاریم ستاره‌های ما خودشان به این نتیجه برسند که با یکدیگر آشتی کنند، اصلا نباید به آنها کاری داشته باشیم. اگر قرار بود آنها با هم آشتی کنند در طول این سال‌ها آن را انجام می‌دادند.»

کینه به جای اتحاد

اختلاف‌های بزرگان ورزش قطعا به نفع ورزش نبوده و نیست. جایی که ورزش به اتحاد ستاره‌ها و بزرگانش احتیاج داشته، حب و بغض‌های شخصی از راه می‌رسد و با خود کینه و اختلاف هم می‌آورد. این اختلاف‌ها زنجیره اتحاد در ورزش را پاره می‌کند تا به این ترتیب ورزش ایران در میادین بین‌المللی با تمام قدرت ظاهر نشود. اگر کریمی و دایی به اختلاف‌های خود پایان می‌دادند شاید تیم ملی به جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی می‌رفت، اگر وزنه‌برداران با سرمربی تیم ملی آشتی می‌کردند، روزهای بهتری در انتظار تیم ملی بود و اگر در تکواندو هیچ اختلافی وجود نداشت تیم ملی در المپیک اخیر کارنامه موفق‌تری از خود به جای می‌گذاشت. این اختلاف‌ها ادامه دارد و طرفین دعوا هنوز نمی‌دانند از این دعواهای خسته‌کننده و دنباله‌دار چه چیزی قرار است عاید آنها شود، قطعا هیچ.

هیلدا حسینی‌خواه / گروه ورزش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها