در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
آن شب مازیار به علت سرماخوردگی بعد از مصرف داروهایش زود خوابید اما دو زن تا بامداد بیدار ماندند و به گپ و گفت مشغول شدند. سرگرد شهاب مطمئن است همسر یا خواهر مقتول، جنایت را انجام دادهاند چون شخص دیگری زمان حادثه در منزل مقتول حضور نداشت. اکنون ادامه ماجرا را بخوانید.
ستوان ظهوری با دست پر از مراسم تشییع جنازه مازیار برگشت. تمام حاضران در این مراسم از اقوام مقتول یا همسرش بودند و فقط یکی از دوستان ملیحه به نام عسل به بهشتزهرا رفته بود. ستوان تحقیق کرده و مطلع شده بود عسل از دوستان بسیار نزدیک ملیحه است که در یک شرکت تولید حشرهکش کار میکند و طبیعتا به خاطر شغلش به انواع سموم از جمله سمی که مازیار با آن به قتل رسیده بود، دسترسی دارد.
شهاب برای اولین بار در تمام مدت همکاریشان دستیارش را تشویق کرد و هر دو نفر سراغ عسل رفتند تا از او بازجویی کنند. زن جوان بعد از مراسم به خانهاش در فاز دو شهرک غرب رفته بود و در آپارتمانش دو مامور را پذیرا شد. او نمیدانست پلیس چرا سراغ وی آمده است تا اینکه شهاب موضوع سم را پیش کشید و عسل که از علت مرگ مازیار بیاطلاع بود حقیقتی بزرگ را فاش کرد.
ـ ملیحه چند وقت قبل به من گفت برادرزادهاش برای کار آزمایشگاهی مدرسه به سم احتیاج دارد من هم کمی از محل کارم برایش بردم.
نوع سم دقیقا همانی بود که پزشکی قانونی در خون مقتول یافته بود اما ملیحه آن را چطور به شوهرش داده بود؟ شهاب تلفنی هماهنگ کرد تا بچههای اداره عملیات ملیحه و خواهرشوهرش را بازداشت کنند. دو مامور وقتی به اداره رسیدند، متهمان را دیدند که منتظر بودند. هر دو از عصبانیت میلرزیدند و از همان اول شروع کردند به بد و بیراه گفتن. تا اینکه شهاب با تشر آرامشان کرد و بعد سودابه را برای بازجویی فراخواند و همه اطلاعاتی را که تا آن لحظه به دست آورده بود به اطلاع زن جوان رساند و اضافه کرد: آن شب تو و ملیحه در خانه بودید ما هم فکر میکنیم با هم همدست هستید پس بهتر است همه واقعیت را مو به مو تعریف کنی.
سودابه قسم خورد اصلا در این ماجرا دخالتی نداشت:من چطور دلم میآمد برادرم را بکشم. آن شب هم هیچ اتفاقی نیفتاد. مازیار حمام رفت، شام خورد و قبل از خواب هم ملیحه داروهایش را به او داد.
ناگهان جرقهای ذهن شهاب را روشن کرد و به ستوان دستور داد ملیحه را برای بازجویی نهایی آماده کند. او برگ برنده را به دست آورده بود. ملیحه وقتی وارد اتاق شد، شهاب یک راست سر اصل مطلب رفت: تو از عسل سم گرفتی بعد آن را در کپسول آمپیسیلین شوهرت ریختی و به خوردش دادی. این کار را جلوی خواهرشوهرت انجام دادی تا بعد شاهد هم داشته باشی اما همه چیز رو شد.
ملیحه آن روز و روز بعدش همه چیز را انکار کرد اما بالاخره پذیرفت. فرضیه شهاب کاملا درست است. او اعتیاد شوهرش به شیشه، شکهای بیدلیل مازیار و رفتارها و کارهای غیرمتعارفی را که انجام میداد به عنوان انگیزه قتل اعلام کرد و راهی بازداشتگاه شد تا پروندهاش به دادسرا ارسال شود.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: