گفت‌وگو با مردی که قربانی اسیدپاشی شد

چـشم در برابر چـشم!

قصاص، مجازاتی است که برای مردی به اتهام اسید‌پاشی و نابینا کردن پسری جوان صادر شده است. این پرونده اوایل این ماه به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارسال شد تا مقدمات اجرای حکم فراهم شود.
کد خبر: ۵۴۹۲۴۹

داود روشنایی ـ قربانی بیست و هشت ساله اسیدپاشی ـ هفت سال گذشته را به سختی سپری کرده است. او در گفت‌وگو با تپش ماجرا را توضیح می‌دهد.

7 سال از ماجرای اسیدپاشی می‌گذرد. الان پرونده در چه وضعی است؟

پرونده در اجرای احکام دادسرای جنایی است. چند روز قبل از پزشکی قانونی من را خواستند، متهم را هم آورده بودند. سوال کردند چرا آن مرد روی من اسید پاشیده است، من هنوز هم انگیزه متهم را نمی‌دانم. قرار است از خود دادسرا خبر بدهند که تکلیف چه می‌شود. نسبت به قبل که رسیدگی متوقف شده بود و پرونده پیشرفت نداشت، الان خیلی امیدوارتر هستم، چون می‌دانم که پرونده به جریان افتاده است، اما نمی‌دانم اجرای حکم چه زمانی خواهد بود.

چرا تصمیم‌داری حکم قصاص را اجرا کنی، فکر نمی‌کنی بخشش بهتر باشد؟

قبلا هزینه درمانم حدود یک میلیارد برآورد می‌شد، اما الان هزینه‌ها حدود سه میلیارد برآورد می‌شود، بنابراین امیدی به تامین هزینه‌هایم ندارم. به همین دلیل می‌خواهم اسیدپاش قصاص شود. چون چنین افرادی پی می‌برند، چه سرنوشتی در انتظارشان است. از طرفی این کمترین خواسته من است چون در تمام این مدت متهم مدعی بود، افراد بانفوذی را می‌شناسد که مانع از اجرای حکمش می‌شوند؛ البته چند وقت پیش من به رئیس قوه قضاییه نامه‌ای نوشتم که خبرگزاری‌ها هم درباره آن مطلبی نوشتند.

در حال حاضر چه خواسته‌ای داری؟

درخواست من این است که دولت به من کمک کند. نامه‌ای هم داده بودم و قرار بود درمان من در وزارت بهداشت و درمان پیگیری شود و یک تیم پزشکی داخلی پس از معاینه مسئولیت آن بخشی از درمانم را که در داخل کشور امکان‌پذیر است، به عهده بگیرند. به همین دلیل چند روز قبل به وزارت بهداشت رفتم تا آقای طریقت‌منفرد را ملاقات کنم، اما ملاقات انجام نشد. در این چند سال مردم خیلی به من کمک کردند و قدردان آنها هستم، اما چون امکان برگرداندن آن‌ کمک‌ها برایم فراهم نیست، دیگر نمی‌خواهم از مردم کمک بگیرم. از مراجع تقلید پرسیده‌ام و به من گفته‌اند گرفتن این پول‌ها اگر نتوانم پس بدهم، از لحاظ شرعی اشکال دارد، به همین دلیل همان‌طور که گفتم نمی‌خواهم این کار را ادامه بدهم.

توضیح بده اسیدپاشی چطور اتفاق افتاد؟

روز دوم آبان 84 به پارکی حوالی خانه‌مان رفتم، بین راه مردی جلویم را گرفت و رویم اسید پاشید.

به همین سادگی. چه دلیلی برای این کار داشت؟

نمی‌دانم، خودش هم حرف درستی نمی‌زند. اول ادعا کرد من او را به خانه‌ای برده و حلق‌آویز کرده‌ام، بعد گفت آمپول آلوده به ایدز به او تزریق کرده‌ام. یک‌بار هم ادعا کرد همکلاسی‌اش بودم و در زمان دانش‌‌آموزی رفتار بدی با او داشتم، آخر سر هم گفت من را با مرد دیگری اشتباه گرفته است. او هیچ دلیل درستی برای این کارش نگفته است.

چقدر صدمه دیدی؟

صورت، بینی و گوش راست کاملا سوخته، گردن، دست راست و دست چپ و پایین‌تنه‌ام سوخت. چشم چپم را هم تخلیه کردند.

آن موقع شغلی داشتی؟

پدرم خیاطی دارد و من قبلا با او کار می‌کردم، اما دلم می‌خواست مستقل باشم، برای همین هم تقاضای وام دادم تا خودرو بخرم و با آن کار کنم. به خاطر لاغری از سربازی هم معاف شده بودم و آن روزها کاری نمی‌کردم،چون بیکار بودم به پارک نزدیک خانه‌مان می‌رفتم.

الان چه کار می‌کنی، شغلی داری؟

چه کار می‌توانم بکنم؟ صبح تا شب در خانه هستم و فقط وقتی بیرون می‌روم که در دادگاه کار ضروری داشته باشم. حتی برای درمان هم نمی‌روم. از بیمارستان بدم می‌آید.

شاهد حلاج

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها