در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
از میان دندانهای یک درمیان و زرد شده مرد، کلمات، تند و بیمکث بیرون میریزد «حاجی فیروزم. یه کمکی، عیدی، چیزی...» بوی تند و تلخ سیگار و تریاک از شیشه ماشین، داخل میآید و به سرفه میاندازدم. دیدههایم را با خودم مرور میکنم: او حاجی فیروز است، تریاکی است، صورتش را با دوده سیاه کرده، زیر ناخنهای بلندش چرک نشسته است و لباس قرمز و چرک مردهاش بوی تند عرق و زباله میدهد و از مسافران ماشینهای پشت چراغ قرمز مژدگانی میخواهد.
پرده دوم، چهارشنبه سوری :
جنگی بود که هر دو طرفش خودمان بودیم. نارنجکها و ترقههای چینی امسال هم بینقص عمل کردند، 400 نفر زخمی و معلول، یک نفر کشته، دیوارهای سیاه شده از برخورد مواد منفجره، خانههای در آتش خاکستر شده، چشمهای از حدقه در آمده، تنهای تاول زده، صورتهای سوخته و انگشتان قطع شده. اینها حاصل جنگ ما بود، جنگی که پیشتر جشنی بود با مراسم قاشق زنی و کوزه شکستن، آجیل پخش کردن و پریدن از روی بتههای خار.پرده سوم، هفتسین :
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست میگوید چند سالی است سمندر هم به یکی از «سینهای سفره هفتسین برخی مردم بدل شده است و این یعنی، کسانی میخواهند سر سفره هفتسینشان به جای سنبل یا سمنو، سمندر بگذارند.بیپرده از نوروز :
حاجی فیروزمان که قرمزپوش و متکدی باشد، سین هفتسینمان که سمندر باشد، چهارشنبهسوریمان که با ترقههای چینی بگذرد، دیگر چه میماند از نوروز؟ بیخیال شدهایم یا حواسمان پرت است؟در طول تاریخ، جشنها و آیینهایی که با گذشت زمان دستخوش تغییر شدهاند و به فراخور شرایط خاص، بخشهایی از آنها حذف یا اضافه شده کم نیست، اما نوروز ما پروانهای شده است که بار دیگر داخل پیله رفته و اگر دیر بجنبیم، شاید کرم بیرون بیاید، شاید تا چند دهه دیگر میراث ما برای فرزندانمان از نوروز، رسمی با بدعتهای تلخ، گزنده و دردناک شود و تاثر و خشم نسلهای بعد را از ما که نتوانستیم برای آنها حفظش کنیم، برانگیزد. پس بیایید تا دیر نشده کاری کنیم؛ باور کنید نوروز ما این نبود.
مریم یوشیزاده / گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور مطرح شد