در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گروه رونین، موسیقی مدرن غربی را با موسیقی آیینی ژاپن تلفیق کرده، ریشه این تلفیق از کجاست و بر چه اساسی صورت گرفته است؟
کاسپار راست: من 14 ساله بودم که به فرهنگ ژاپن علاقهمند شدم. فیلمی به نام آشوب از آکیرو کوروساوا دیدم و از آنجا که به زیباییشناسی آن علاقه خاصی داشتم، جذب زیباییشناسی متفاوت و موسیقی آن شدم و این موسیقی،الهامبخش من برای تحقیق بیشتر درباره فرهنگ ژاپن هم شد. در 20 سالگی این فرصت را داشتم به مدت 6 ماه به ژاپن سفر کنم. این سفر برایم بسیار جالب بود و همین باعث شد تا درباره ارتباط موسیقی خودمان با زیباییشناسی موسیقی ژاپنی، واقعبینی بیشتری کسب کنم. موسیقی آیینی ژاپن یکی از آن سبکهایی است که روی کار رونین تاثیر گذاشته است. من سبک موسیقی گروهمان را به طور کلی یک نوع موسیقی آیینی میدانم که از سبکهای مختلفی متاثر شده است. موسیقی ما، موسیقی تلفیقی است و یک موسیقی خاص نیست.
با این تعریف، موسیقی شما از چه سبکهایی تشکیل شده است؟
تلفیق موسیقایی ما بسیار به ترانس نزدیک است. تکرارهای یکنواخت که معمولا با سازهای کوبهای همراه است که نشانه یا انرژی موجود در بیشتر موسیقیهای آیینی جهان است. یکی دیگر از تاثیرپذیریهای اصلی ما، موسیقی معاصر غرب است و بخصوص موسیقی مینیمال و البته مدرنیستهای کلاسیک مثل استراوینسکی و بارتوک. از فانک و موسیقی پاپ نیز که در آنها تکرار باعث ایجاد طراوت موسیقایی میشود، تاثیر گرفتهایم.
این تکرارها در موسیقی مقامی ایران هم شنیده میشود. آیا قبل از اجرا در ایران از این شباهتها هم استفاده کردید؟
اعتراف میکنم که درباره موسیقی ایرانی اطلاعات کافی ندارم، اما فکر میکنم تکرار و جریان موتیفهای ریتمیک چیزی است که در موسیقیهای عرفانی تمام جهان شنیده میشود. چون شما به فضا و زمان نیاز دارید تا با این جریان به یک حالت آگاهی در شنونده برسید و اگر از این برای خلق یک آگاهی و پذیرش مثبت استفاده کنید و آگاهی شما لطیفتر شود، فکر میکنم انرژی خوبی القا کند ضمن اینکه کمک میکند موسیقی شما هم برای نوازنده و هم برای مخاطب حسی، مستقیم و زندهتر باشد.
در کنسرتی که در تالار ایوان شمس داشتید، با اینکه اکثرا ایرانی بودند، چه ارتباطی با مخاطب برقرار کردید؟
استفان هاسله باخر: به نظر من فوقالعاده بود چون بین حضار انرژی زیادی وجود داشت که به ما در اجرا کمک کرد.
نیک برتش: برای ما اولین حضور در ایران اهمیت خاصی داشت چرا که برای اولین بار میتوانستیم موسیقی خود را به مخاطبی ارائه کنیم که به آن علاقه دارد. سالن مملو از مخاطب بود که کمی شگفتزدهمان کرد اما از جهتی هم نشان میداد که موسیقی ما گسترش یافته است و برای ما اجرای زنده خیلی مهم بود. چون این اجراست نه سیدی و نه اجرای از پیش ضبط شده. رابطه حین اجرا و صحبت با مخاطب پس از اجرا برای ما ارزشمند بود. موسیقی حس القا میکند. موسیقی زبان بدون کلام است. اما از طرفی ما معمولا بعد از اجرا با افرادی مواجه میشویم که میخواهند راجع به مسائل ساختاری صحبت کنند، بخصوص اهالی جوان، اما عده زیادی هم هستند که میخواهند انرژی خود را با ما تقسیم کنند.
موسیقی سنتی و معاصر ایران، موسیقی عظیمی است و فکر میکنم مخاطب ما در ایران به طور کلی دانش موسیقایی عظیمی دارد. پس این تجربهای برای ما بود که مخاطب با قلب پذیرا و نیز ذهنی هوشیار به ما گوش میداد.
با توجه به این تجربه خاطرهانگیز آیا مایلید اجرا یا اجراهای دیگری هم در ایران داشته باشید؟
نیک برتش: این یکی از تکاندهندهترین تجربههای رونین در کارنامه کاری ماست و معمولا برای ما که از غرب اروپا میآییم، چنین فرصتهایی کمتر دست میدهد. اما من ترجیح میدهم با مردم مستقیما صحبت کنم. این تجربه برای ما بسیار مهم بود. برای ما مهم نیست مخاطب کجا زندگی میکند، ما میخواهیم موسیقیمان شنیده شود. به نظرم انتشار آلبومهایمان در ایران ایده خوبی است. در هر صورت ما سال آینده آلبومی منتشر خواهیم کرد. اما فکر میکنم این کنسرت به ما نشان داد که علاقه عمومی نسبت به کار وجود دارد و ما میتوانیم در سطح بسیار خوبی اجرا داشته باشیم.
دلیل جذابیت موسیقیتان برای مخاطب ایرانی را در چه میبینید؟
به نظرم در موسیقی ما جنبههای زیادی از موسیقی وجود دارد که برای عموم مردم جذاب است. ایرانیان که دارای موسیقیهای عرفانی و ریتمیک بااصالتی هستند، معمولا به موسیقی ما علاقه دارند. خود ژاپنیها هم به موسیقی ما علاقه نشان میدهند. مردم اروپا و آمریکا و بخصوص انگلیس که سنت موسیقی گروهی متفاوتی دارد نیز به کار ما علاقهمند بودند اما در کار ما، موسیقی کلاسیک و موسیقی عرفانی فراوانی وجود دارد و من فکر میکنم بخش اعظمی از این انرژی ریتمیک لطیف را میتوان در سنت موسیقی ایرانی نیز یافت. البته گاهی دلیل این جاذبه را نمیتوان به زبان آورد. اینکه گاهی اوقات فرهنگهای مشخصی به یک موسیقی واکنش نشان میدهند، در حالی که شاید فرهنگهای دیگر واکنشی آنچنانی نداشته باشند، موضوعی حسی است. پس تاحدی این واکنش در ایران برای ما باعث شگفتی است.
همان طور که میدانید، درک موسیقی گروه ما نیاز به آشنایی با یک سبک خاص ندارد. در واقع موسیقیای است که انرژیهای موسیقایی بنیادینی در خود دارد که برای افراد زیادی قابل درک است. اما از جهت دیگر، مردمی که سنت دیرین موسیقی دارند، در موسیقی ما یک سطح کیفی خاص و نیز حسگرایی قویای را تشخیص میدهند. فکر میکنم تلفیقی از این دو مساله است که راه ما را در کشورهایی که قبلا در آنها اجرا نداشتهایم، باز میکند.
گرچه شما وامدار مینیمالیسم و موسیقی آیینی ژاپن هستید اما کارشناسان معتقدند محصول نهایی گروه شما یک نوع موسیقی مستقل است. چطور به این استقلال دست یافتید؟
هاسله باخر: مطمئن نیستم که موسیقی ما کاملا مستقل باشد. منظورم این است که هر کدام از اعضای گروه، پیشینه موسیقایی متفاوتی دارد و این سبکهای بسیار متفاوتی را به گروه ما میآورد. ما سعی میکنیم با تمام آن پیشینههایی که داریم، یک زبان جدید خلق کنیم. با آهنگهایی که نیک میسازد، فکر میکنم هیچ کد دقیقی مثل جاز و راک در موسیقی خود نداریم و در کارمان به نوعی لمس قسمت کوچکی از هر سبک موجود است.
نیک برتش: به نظر من، در این رابطه 2 عامل مهم وجود دارد؛ اول اینکه ما مدام با هم کار میکنیم. شما میتوانید این را با یک زبان مقایسه کنید. شاید همه ما اهالی غیرانگلیسیزبان، به زبان انگلیسی عمومی صحبت میکنیم و با هم ارتباط برقرار میکنیم و این یعنی یک انگلیسی صرفا قابلقبول. وقتی مثلا در نوجوانی شما سبکی را میپسندید، آن را مثل این زبان انگلیسی الآن ما، اجرا میکنید. همه متوجه میشوند چه مینوازید اما واقعا کارتان خاص و منحصربهفرد نیست. اما زمانی که مدتی با هم کار میکنید، گویش خاص خود را میآفرینید.
به نظر من، ما یک لهجه در موسیقیمان داریم چون 7 سال است هر هفته دوشنبهها با هم تمرین میکنیم و اجراهای زیادی با هم داشتهایم و بسیار با یکدیگر در ارتباطیم. این اجتماع ماست که زبان ما را خلق کرده است. از سوی دیگر، برای من به عنوان یک آهنگساز، همیشه داشتن یک زبان شخصی و داشتن دیدگاههای منحصر به شخص خودم راجع به هنر، اهمیت داشته است. من اغلب سعی میکنم از نشانههای موسیقایی که برای مخاطب، خاطرات بسیاری از یک سبک یا کار هنری دیگر را تداعی میکند، پرهیز کنم. اما این کار دشواری است و شاید چیزی که در این راه کمکم کرد، این بود که هرگز سبکهای موسیقی را مورد داوری قرار ندادم. ما در کل موسیقی را دوست داریم و به همه سبکهای مختلف علاقه داریم. من با موسیقی کلاسیک شروع کردم. اما مدت زیادی جاز نواختم. موسیقی پاپ و حتی کمی موسیقی برزیلی کار کردم. اما در سنی متوجه شدم که در خیلی از این سبکها به اندازه کافی خوب نیستم. پس اساسا به دنبال چیزی که واقعا دوست داشتم و شاید حتی چیزی که توانش را داشتم، گشتم. چون اگر واقعا عاشق چیزی باشید و زندگیتان را به پای آن بگذارید، میتوانید خلق کنید. بهتر است قربانی الگوهای زندگی خود نشوید چون اغلب وقتی از یک سبک یا شخص خوشتان میآید، آن را کپی میکنید. ولی به نظر من در مرحلهای از زندگی باید سعی کنید بفهمید که پتانسیل خود شما چیست. شما که نمیتوانید همه چیز را به همه سبک بگویید. باید آنچه را واقعا دوست دارید، دریابید و آن را امتحان کنید. آن وقت پس از آزمون و خطای بسیار، تمرین و تمرین گروهی ممکن است به زبانی منحصربهفرد و خاص خودتان برسید.
شما قطعا دیدگاهها و سبکهای مختلفی بین اعضای گروهتان دارید، اما با وجود این، 7 سال است که همکاری مستمر دارید. چگونه این اختلافها را مدیریت میکنید؟
هاسله باخر: اکثر گروهها همدیگر را میبینند. یعنی در واقع چیزی که به ما کمک کرده، این است که قانون گذاشتهایم تا هر هفته یکدیگر را ببینیم. این نکته اصلی است. ما خیلی با هم صحبت میکنیم و مبادلات زیادی داریم و سعی میکنیم رابطهمان را هر کجا و در هر زمینهای که میشود، گسترش دهیم.
در اجراهای گروه رونین چه کسی قطعات را انتخاب میکند؟
نیک برتش: میتوان به این سوال در سطوح مختلفی جواب داد. وقتی با هم کار میکنید و صحبت از زیباییشناسی است، باید به این توافق برسید که حقیقتی در زیبایی هست و هر چه هست نظرات و ایدههای ماست. یعنی وقتی درباره معنای کلمه حرف میزنیم، معنای کلمه را با کاربرد آن مشخص کنیم. مثلا وقتی از جاز حرف میزنیم، شما نظر خود را دارید و من نظر خودم را دارم. پس با بحث کردن در این باره است که ما دیدگاههای مشترک را درمییابیم.
من معتقدم در عمل و کار زیباییشناسی وقتی در یک گروه موسیقی همه اعضا درباره همه مسائل حرف بزنند و در نهایت از همه نظرات استفاده شود، امکان شکلگیری نمییابد. در گروه ما نیز چون من آهنگسازم، معمولا تصمیم نهایی برای اجرا را من میگیرم.
سحر طاعتی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور مطرح شد