در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
ماشینهای راهسازی، زاگرس در منطقه ارغوان ایلام را میتراشند و جلو میروند چون میخواهند در این منطقه حفاظت شده جادهای آسفالته بکشند و لودرها و دینامیتها سنگها را میشکنند و به پایین دره و بستر رودخانه میریزند چون قرار است سد گلال در دل زاگرس ایلام ساخته شود.
جادهسازی در ارغوان البته کمی عجیب به نظر میرسد چون جادهای آسفالته و قابل استفاده درست چند متر پایینتر از جایی که قرار است جاده جدید در آن ساخته شود وجود دارد و معلوم نیست این جاده جدید روی اندام زاگرس آن هم روی زیستگاه بلوطها در منطقهای حفاظتشده چه میکند.
تخریب در اطراف رودخانه گلال اما شناسنامهای قانونی دارد. خرداد 89 در این نقطه از ایلام کلنگ سدی به زمین خورده که خیلیها طرفدار ساخته شدنش هستند. این سد که تا پایان سال 91 به بهرهبرداری میرسد قرار است آب مورد نیاز پتروشیمی و صنایع جانبی آن را تامین کند و اگر آبی باقی بماند به زمینهای کشاورزی منطقه برساند و آب شرب مناطق روستایی را تامین کند.
ولی بهای رسیدن آب به این مناطق در روستاها، تخریب زاگرس است، اگر ساخت سدهای چنار، جزمان، گوراب و گدارخوش، چنگوله و چمسرخ هم شروع شود زاگرس در ایلام بیشتر از اینها زخم میخورد.
البته همه مسوولان استانی نسبت به تخریب پوشش جنگلی زاگرس حساس نیستند و صرفنظر از آنهایی که بیاعتنا از کنار وقایع میگذرند عدهای این تخریبها را نشانه پیشرفت میدانند و به ساخت و سازها در قلب جنگلهای زاگرس افتخار میکنند.
مدیرکل منابع طبیعی استان ایلام را شاید نشود مسوولی بیاعتنا به وقایع دانست اما او کسی به نظر میرسد که با این توجیه که سد برای استان و هماستانیهایش برکاتی دارد در برابر تخریبهای ناشی از سدسازی حتی مقابل ریشهکنی بلوطهای آن منطقه تسلیم شده است.
عبدالرضا بازدار (که هفته پیش، اداره منابع طبیعی ایلام را به قصد تصدی پست ریاست سازمان جهاد کشاورزی این استان ترک کرد) وقتی گلایههای خبرنگار جامجم از تخریب زاگرس و بلوطهای در معرض نابودیاش آن هم به وسیله سد گلال را شنید توضیح داد که وقتی هیات دولت در سفر استانی انجام پروژهای را تصویب میکند دیگر نمیتوان مانع انجام آن شد. او البته بیان میکند که برای ساخت این سد از منابع طبیعی استان استعلام شده و پروژه ساخت سد گلال هم ارزیابی زیستمحیطی دارد ضمن اینکه این سد در منطقه کمپوشش زاگرس در حال ساخت است.
البته حتی اگر اداره منابع طبیعی هم تخریب یک جنگل کمپوشش به خاطر ساخت یک سد را تایید کند و جواز کار را به پیمانکاران بدهد ولی بازهم تخریب زاگرس با لیست بلندبالای مشکلاتش پذیرفتنی نیست چون دیگر چیزی نمانده تا زخمهای ناسور زاگرس عفونی شود و بیابان جای جنگلهای تنک بلوط را بگیرد.
خداحافظ لالهها و بلوطها
ایلام اگر جنگل دارد بیابان هم دارد. بلوط، بنه، ارژن، بادام، داغداغان، ارغوان، کنار، کهور، پده، گلابی وحشی، سماق، لرگ، زربین و گل مینا را میشود در کوههای زاگرس ایلام پیدا کرد و البته لالههای واژگون را اگر چیزی از آن باقی مانده باشد.
نکته: تخریب زاگرس این روزها بهایی برای رسیدن به آب است، اگر ساخت سدهای چنار، جزمان گوراب و ... هم شروع شود، زاگرس بیش از اینها آسیب میبیند
مسوولان محلی میگویند رویشگاه 10 هزار هکتاری لاله واژگون (لاله سرنگون، اشک مریم) در مانشت، گچان، دالاهو، قلارنگ و زینگان ایلام که فروردین و اردیبهشت به گل مینشینند در معرض انقراض است چون به جز مردمی که این گلها را از ریشه درمیآورند و برای کاشت در گلدان به خانههایشان میبرند چریدن دامها و تغییر کاربری زمینهای کوهستانی هم تهدیدی جدی برای آنها است.
در این میان بلوطهای ایلام هم اوضاع خوبی ندارند. چندی پیش مدیرکل منابع طبیعی این استان اعلام کرد که دو سوم جنگلهای ایلام دچار خشکیدگی شدهاند که امروز با گشتی کوتاه در جنگلهای این منطقه میتوان این موضوع را به وضوح دید. عشایر زاگرس نشین در ایلام سوخت روزانهشان را ازهمین بلوطهای خشکیده تامین میکنند. آنها در میانه جنگل به دنبال درختان پوسیدهای میگردند که به گمانشان به خاطر بخارات کارخانه پتروشیمی و شرکت گاز به این روز افتادهاند. آنها نمیدانند که تنه پوکشده درختان و پیکر سوراخ سوراخ شده آنها به خاطر هجوم سوسکهای چوبخوار به زاگرس است که آن هم معلول خشکی و کمبارشی است.
همین است که وسعت جنگلهای زاگرس در ایلام هر سال کمتر از سال قبل میشود و به جای آن بیابانها هر روز رشد میکنند و پا جای پای زیستگاهها و رویشگاههای از بین رفته میگذارند.
شاید آنها که ایلام را بدرستی نمیشناسند از این استان تصور بیابانی بودن نداشته باشند ولی این استان به تنهایی 424 هزار هکتار بیابان دارد که کانون بحرانی آن با 140 هزار هکتار وسعت در شهرستان دهلران قرار گرفته است.
زاگرس یعنی پول، هر چند نمیدانیم
زاگرس هم طبیعت است و هم پول اما ما تا به حال به آن نگاه اقتصادی نداشتهایم. زاگرس در نگاه ما همیشه پهنهای برای بهرهکشی بوده چه برای سیر کردن شکم دامها چه برای تامین سوخت از آن و چه برای ریشهکن کردن درختان آن و گسترش دادن زمینهای کشاورزی.
اما زاگرس استعدادش بیش از اینها است. 200 هزارهکتار از وسعت زاگرس آنهم فقط در استان ایلام رویشگاه درختان بنه است همان درختی که اگر توسط عشایر قطع نشود و به خاطر آفات از بین نرود با شیره سقزی که پس میدهد میتواند به منبع درآمدی برای بومیان منطقه تبدیل شود. این در حالی است که بادام، میوه بنه، میوه بلوط، گلگاوزبان، کتیرا، آویشن، گل نرگس، علف مار و شیرینبیان همه جزو محصولات اقتصادی و قابل بهرهبرداری در این منطقه از زاگرساند که اگر بهرهبرداری از آنها به درستی مدیریت شود میتواند منبع دیگری برای تامین معیشت مردم محلی باشد.
مریم خباز / گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور مطرح شد