همزمان با جشن پیروزی انقلاب اسلامی از رادیو ایران بشنوید

«سایه روشن» خاطرات آخرین نخست‌وزیر شاه

وقتی به استودیوی شماره 23 ساختمان شهدای رادیو می‌رسم، محمدرضا بیرقی، صدابردار برنامه مشغول تست صدای قاسم تبریزی، کارشناس برنامه و محمدرضا درویش مجری ـ کارشناس برنامه «سایه روشن» است و سعید سلیمانی یک سی‌دی را بازشنوایی می‌کند.
کد خبر: ۴۵۴۴۴۱

دیدن چهره یک کارشناس تاریخ از نزدیک برایم تازگی خاصی دارد. صندلی‌ام را کنار صندلی صدابردار می‌گذارم و با دقت شنونده برنامه‌ای از انقلاب می‌شوم. قرار است در این ویژه‌برنامه‌ها کتاب «خاطرات شاپور بختیار آخرین نخست‌وزیر شاه » بررسی شود.

از بیان نکات پنهان تا تحلیل واقعیت‌ها

در فرصتی که پیش می‌آید، سعید سلیمانی، سردبیر و تهیه‌کننده سایه روشن درخصوص محتوای این برنامه برایم می‌گوید: این ویژه‌برنامه گفت‌وگو محور طبق روال سال‌های پیش در ایام پیروزی انقلاب اسلامی ایران از رادیو ایران تولید و پخش می‌شود که پخش اولین قسمت آن 12 بهمن ساعت30/10 صبح است. که هر سال به مرور خاطرات یکی از عوامل رژیم پهلوی یا اشخاصی که پیش از پیروزی انقلاب هرکدام نقشی داشته‌اند ـ حال می‌خواهد این عوامل موافق شاه باشند یا مخالف ـ می‌پردازد.

سلیمانی ادامه می‌دهد: سایه روشن نکات پنهان و تحلیل و بیان واقعیت‌هایی را که تاکنون گفته نشده یا نویسنده کتاب در گفته‌های خود بیان نکرده یا آنها را دگرگونه نشان داده، مطرح می‌کند و از همه مهم‌تر، تناقضات در گفتار نویسندگان است.

سردبیر این برنامه تصریح می‌کند: نکته دیگر این‌که بسیاری از راویان که به اصطلاح خاطراتشان را بیان کرده‌اند، خود به انتقاد رژیم شاه پرداخته‌اند. ما هر سال در این ویژه‌برنامه‌ها، یکی از این کتاب‌ها را با کمک و یاری مستقیم دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران که آقای عباس سلیمی‌نمین مسوولیت آنجا را به عهده دارند و چکیده کتاب‌ها را همکارانشان تهیه کرده‌اند، معرفی می‌کنیم که امسال قاسم تبریزی، مهمان و کارشناس این برنامه است که به مرور و نقد و بررسی کتاب مذکور که حاوی خاطرات شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر رژیم پهلوی است، می‌پردازد.

او به عوض نکردن اسم برنامه و آرم آن در این سال‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: به خاطر این‌که شنونده‌ها بدانند برنامه همان برنامه است، اسم و آرم را عوض نکرده‌ایم.

وقتی از سلیمانی در خصوص استفاده از موسیقی در دل برنامه می‌پرسم، می‌گوید: موسیقی متناسب با برنامه‌های سیاسی ـ تاریخی و انقلابی است که من از موسیقی‌هایی با ریتم تند که با ویولن نواخته شده و پاسخگوی فضای سیاسی دوران انقلاب است، استفاده می‌کنم. همچنین آنونس‌های برنامه را مهدی ساعی ساخته است. آنونس‌ها که همراه با موسیقی و کلام است و آنها را سعید توکلی گویندگی کرده نه‌تنها معرف نام برنامه و محتوای آن است، بلکه به ذهن شنونده استراحتی می‌دهد تا مطالب بعدی را با دقت بهتری پیگیری کند.

هدایت برنامه فارغ از حُبّ و بغض

وقتی سلیمانی(تهیه‌کننده) آنونسی را پخش می‌کند، محمدرضا درویش، کارشناس ـ مجری برنامه سایه روشن کسی که 10 سال است به‌طور مستمر کارشناس ـ مجری بیشتر برنامه‌های رادیویی بخصوص مسائل سیاسی و اقتصادی بوده، می‌گوید: با توجه به فراگیر بودن مسائل در رادیو و این‌که رشته تحصیلی‌ام کارشناسی‌ارشد علوم ارتباطات است، در بیشتر حوزه‌ها حتی مسائل اجتماعی کار کرده‌ام.

وقتی از او می‌پرسم آیا کارشناس ـ مجریان رادیو در هر حوزه‌ای می‌توانند وارد شوند، می‌گوید: معتقدم هر کارشناسی در هر حوزه‌ای نمی‌تواند وارد شود، ولی به این معنا نیست که بتوانیم برای هر حوزه‌ای متخصص تربیت کنیم، چون این مساله در توان رادیو نیست. اگر کسانی باشند که تحصیلاتشان، تجربه، توانایی و مطالعاتشان گسترده و در زمینه‌های گوناگون باشد، می‌توانند یک برنامه رادیویی را کارشناسی و اجرا کنند. باید توجه داشته باشیم برنامه‌هایی که در رادیو و تلویزیون اجرا می‌شود و روی آنتن می‌رود خیلی عمق زیادی ندارد که این البته به واسطه ماهیت رسانه است.

او ادامه می‌دهد: منظورم این است که مثلا اگر قرار است در برنامه‌ای در مورد خلیج فارس صحبت کنیم، لازم نیست کارشناس ـ مجری به اندازه یک استاد دانشگاه از آن اطلاع داشته باشد و به آن وسعت، در رادیو به آن بپردازد. برای این‌که مخاطبان رادیو ایران عام هستند البته این مساله چیزی از اهمیت مطالب کم نمی‌کند.

از درویش می‌پرسم یک کارشناس ـ مجری چه نقشی می‌تواند در هدایت برنامه داشته باشد که می‌گوید: اولین اتفاقی که باید حاصل شود این که کارشناس- مجری باید با سردبیر و حتی دیگر عوامل برنامه هماهنگ باشد. دومین مقوله‌ این است که کارشناس ـ مجری سیاست کلی رسانه را بشناسد و در مرحله سوم، شناخت کارشناس ـ مجری از مخاطب اهمیت بسیاری دارد. وقتی این عوامل جمع شد، در واقع ستون‌هایی داریم که می‌توانیم روی آن شاکله اصلی بحث را سرمایه‌گذاری کنیم. اینجا دیگر مدیریت کارشناس ـ مجری است که بحث را مطابق نیاز مخاطب، سیاست‌های سازمان و خط‌مشی که برای او تعیین شده به نحوی علمی و فارغ از حب و بغض پیش ببرد. به نظرم این مدیریت بسیار مهم است، چون بعضی‌ها هستند که تخصص کافی دارند، اما نمی‌توانند عامل مذکور را بشناسند و بحث را مدیریت کنند و نتیجه آن می‌شود که مخاطب چیزی متوجه نمی‌شود.

وقتی از درویش می‌پرسم چقدر روی کتاب خاطرات شاپور بختیار آخرین نخست‌وزیر شاه تسلط دارد، می‌گوید: این کتاب ماحصل مصاحبه صدقی با بختیار است که مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد آمریکا سال 1996 آن را منتشر ‌کرد که چند سال بعد در ایران نیز منتشر شد. من مطالعه کافی داشتم. این کتاب اهمیت زیادی دارد. چون بختیار آخرین نخست‌وزیر شاه بوده و در شرایط زمانی کاملا ویژه‌ای به این سمت انتخاب شده است. زمانی که شاپور بختیار به نخست‌وزیری می‌رسد انقلاب به روزهای پیروزی خود نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود و طبعا اتفاقاتی که رخ می‌دهد، بسیار سرنوشت ساز و مهم است. از جمله خروج شاه که موقعیت انقلاب را با ثبات‌تر می‌کند. البته شاپور بختیار کوشیده در این کتاب، خود و جریانی را که پشت سر او بوده از هرگونه رفتاری که بر ضد مردم باشد، منزه کند. با وجود این تلاش‌های او مقابل مصاحبه‌شونده خیلی نتیجه‌بخش نبوده است. این را هم اضافه کنم که متاسفانه کتاب عبارات سخیفی دارد که البته ناشر ایرانی سعی کرده از چاپ آنها خودداری کند و در مقدمه کتاب به این علت از خوانندگان خود عذرخواهی می‌کند. از طرفی دیگر در لابه‌لای گفته‌های بختیار می‌توانیم اهمیت و وزن نیروهای تاثیرگذار در انقلاب را بسنجیم که البته این به آن معنا نیست که وی بصراحت به این مسائل اشاره کرده باشد و من با طرح سوالاتی از کارشناس برنامه سعی کردم نا گفته‌های آن ایام را برای مخاطب بازگو کنم.

ضرورت برنامه‌های تاریخی و شناخت افراد نسبت به وقایع

وقتی برنامه تمام می‌شود از آقای قاسم تبریزی درخصوص موضوعاتی که در برنامه مطرح می‌شود، می‌پرسم و او توضیح می‌دهد: ابتدا به بیان سیری از زندگی بختیار که همراه با پسرعمویش تیمور بختیار ـ‌ که در آینده رئیس ساواک می‌شود ـ و تحصیلاتشان در مدرسه لائیک‌های فرانسوی در لبنان بوده ـ می‌پردازم. تحصیلات دانشگاهی بختیار در رشته دکترای حقوق و ازدواج او با خانمی فرانسوی، وارد شدن بختیار در جنگ جهانی دوم در ارتش فرانسه، جدایی از همسرش با وجود 4 بچه به خاطر این‌که همسرش دوست نداشته در ایران زندگی کند، واردشدن در حزب ایران به سال 1324، مدیرکل اداره کار در خوزستان در زمان دکتر مصدق و ارتباط با انگلیسی‌ها، از دیگر موضوعات شخصی و سیاسی زندگی بختیار است که در این رابطه اسناد خانه سران مطرح می‌شود.

تبریزی ادامه می‌دهد: 31 سند وجود دارد که بختیار با سازمان سیا همکاری داشته و من با مرور تحلیلی از کتاب اسناد لانه جاسوسی به این موضوع می‌پردازم. در بخش بعدی به حضور بختیار در جبهه ملی و حزب ایران، راه پیدا کردن در جبهه مرکزی و حفظ کردن دبیری کل حزب ایران تا زمان نخست‌وزیری اشاره خواهم کرد.

این کارشناس تاریخی تصریح می‌کند: اگر شاپور بختیار در مسیر منافع، امنیت و وفاق ملی حرکت می‌کرد. امروز تاریخ از او به عنوان فردی شایسته و مفید یاد می‌کرد. اما وقتی او در جهت منافع آمریکا حرکت می‌کند نه‌تنها به وحدت و اقتدار ملی ضربه می‌زند، بلکه در حقیقت خواسته یا ناخواسته مجری طرح‌های آمریکا می‌شود و من سعی کرده‌ام جایگاه و منش ایشان را تا سال 57 بررسی کنم که او فردی وابسته در شکل و قیافه‌ای ملی وارد عرصه مبارزه شده است.

تبریزی با اشاره به این‌که در 3 قسمت خاطرات شاپور بختیار بررسی و تحلیل می‌شود، ادامه می‌دهد: این‌که هدف از دانشگاه هاروارد برای جمع‌آوری خاطرات رجال ایرانی چیست، از مهم‌ترین موضوعات برنامه است و من سعی می‌کنم به این سوالات که آیا تمام خاطرات بختیار ـ کسی که بیش از 40 سال در عرصه سیاست مملکت موثر بوده ـ در همین کتاب 140صفحه‌ای آمده یا این‌که خاطرات بیشتر بوده ولی دانشگاه آن را منتشر نکرده، جواب دهم. زیرا دانشگاه به دنبال تبرئه رجال وابسته به آمریکا بوده و هست.

او موضوع پایانی برنامه را عملکرد بختیار بعد از پناهندگی به فرانسه دانسته که آنجا با بودجه سازمان سیا، همکاری موساد، سیستم اطلاعاتی انگلستان و بودجه قابل توجهی که عربستان سعودی و صدام حسین در اختیار او گذاشتند تا نهضت مقاومت ملی را در فرانسه تاسیس کند و با همکاری مصر، رادیویی را راه‌اندازی و 27 روزنامه و مجله را علیه ایران منتشر کرد.

وقتی از تبریزی در خصوص ضرورت ساخت چنین برنامه‌هایی از رادیو و تکرار آن می‌پرسم، او بااشاره به این‌که روایت تاریخ برای همه تجربه و عبرت است، می‌گوید: به تعبیر قرآن کریم، رسالت تاریخ در 4 عنوان بیان می‌شود، یک؛ عبرت‌پذیری از سرنوشت رجال ناصالح و فاسق دو؛ تجربه اقوام و ملل گذشته که می‌توان آن را در احزاب، سازمان‌ها و گروه‌ها تسری داد، سه؛ ارائه الگویی در راستای تعالی و رشد فرد و جامعه و چهارمین موردی که باید اول آن را مطرح کرد به دست آوردن بینش و نگرش نسبت به خود، جامعه و جهان است که اگر این مطالب از رسانه‌ای همچون رادیو مطرح شود تجربه‌ای می‌شود که جامعه به دنبال هر صدا و حرکتی نرود و در شناخت افراد، رجال، جریانات و وقایع با بینش و دوراندیشی بنگرد و خطا و اشتباه نسل‌های گذشته را مرتکب نشود.

زهره زمانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها