
از پیوستنتان به گروه بازیگران سریال وضعیت سفید برایمان بگویید؟
من قبلا با آقای شفیعی و تهیهکننده سریال وضعیت سفید در چند کار همکاری کرده بودم. به هر حال مثل کارهای قبلی با من تماس گرفتند و پیشنهاد بازی در این کار را به من دادند. من ابتدا فکر میکردم کارگردان این کار، آقای سعید نعمتالله، نویسنده مجموعه رستگاران هستند، ولی بعد متوجه شدم که برادرشان یعنی حمید نعمتالله کارگردانی این کار را به عهده دارند. من حمید نعمتالله را نمیشناختم و با او کار نکرده بودم، ولی از این که تجربه همکاری با این عزیز را پیدا کردم بسیار خوشحالم.
وقتی برای بازی در این کار دعوت شدید فیلمنامه آماده بود یا متنها بتدریج و حین کار به دستتان میرسید؟
فیلمنامه کاملا آماده بود، اما مسالهای که وجود داشت این بود که ابتدا قرار بود این سریال در 26 قسمت تهیه شود، ولی بعدا به 40 قسمت رسید و از این جهت کار طولانیتر شد.
از نقش عمو بهرام بگویید. این نقش چقدر به شما نزدیک یا دور است؟
نقشم را در این کار بسیار دوست دارم، چون به من خیلی نزدیک بود. من هم در خانواده خودم به عنوان بزرگتر تصمیمگیرنده نهایی هستم و البته در زندگی واقعی من از عمو بهرام فعالتر و پرجنب و جوشترم.
فضای این سریال به نوعی تداعیکننده دوران جنگ و اتفاقات آن دوران است. خودتان چقدر این فضا را درک کردید و از آن خاطره دارید؟
بسیار زیاد از آن دوران خاطره دارم. حتی من هم مجبور شدم مدتی با خانوادهام از تهران به شهرستان کوچ کنم. چون تهران زیر موشکباران بود و دیگر جای زندگی نبود. حتی جالب است بدانید در زمان جنگ من در تئاتر بازی میکردم و وقتی آژیر قرمز را میزدند، چراغها را خاموش میکردیم و با شمع یا فانوس کارمان را روی صحنه ادامه میدادیم. به هر حال بخوبی آن فضا و خاطراتش را به یاد دارم.
چطور به نقش عمو بهرام نزدیک شدید؟
بازی در این نقش در ظاهر برایم ساده بود، اما در اصل دشواریهای خاص خودش را داشت. چون آقای نعمتالله همان ابتدای کار به من گفتند بهرام یک آدم مثبت و در عین حال غمگین است. غمگین به این معنا که نمیتواند بین خواهر و برادرهایش آشتی برقرار کند و مثبت از این جهت که دوست ندارد دل کسی را بشکند. او کار خاصی نمیتواند برای خانوادهاش انجام دهد، ولی امیدوار است و هر کاری میکند که بتواند فضا را شاد کند.
عمو بهرام یک شخصیت درونی داشت و از این جهت بازی زیر پوستی را میطلبید. او در عین بیحرکتی باید حرکت میکرد. برای همین بازی در این نقش بسیار دشوار بود که البته با کمکهای آقای نعمتالله توانستم به این شخصیت نزدیک شوم.
وضعیت سفید، یک مجموعه پربازیگر است. از این جهت دغدغهای نداشتید که نقش شما در بین شخصیتهای دیگر گم شود یا کمتر دیده شود؟
خیر. درست است که این سریال، شخصیتهای زیادی دارد ولی هیچکدام از آنها نسبت به دیگری برتری ندارد. ضمن این که همه ما یا جلوی دوربین بودیم یا در صحنه به نوعی حرکت داشتیم. چون در بیشتر سکانسها همه اعضای خانواده باید حضور میداشتند.
از طرفی من بعد از 40 سال فعالیت در عرصه بازیگری تا حدودی توانستهام تواناییهایم را نشان بدهم و دیده شوم. برای همین دغدغه خاصی برای کمرنگبودن نقشم نداشتم و تنها دغدغهام این بود که عمو بهرام بتواند تاثیرش را در قصه روی مخاطب بگذارد. اگر این اتفاق افتاده پس یعنی من کارم را درست انجام دادهام.
وضعیت سفید چه جایگاهی در پرونده هنری شما دارد؟
جایگاه خوبی دارد. البته این مخاطبان هستند که باید به کار من نمره بدهند و از آن استقبال کنند. اگر مردم این کار را دوست داشتهاند پس من هم از بازی در این کار راضی هستم.
در ابتدای مصاحبه گفتید که این سریال اولین تجربه همکاری شما با حمید نعمتالله است. این تجربه برایتان چگونه بود؟
خیلی عالی بود و امیدوارم که یک بار دیگر این فرصت برایم فراهم شود که بتوانم مقابل دوربین این کارگردان ایفای نقش کنم. حمید نعمتالله یک جوان باتجربه است که بسیار آرامش دارد و این آرامش را میان گروهش هم تقسیم میکند.
از مسیری که تا به امروز در عرصه بازیگری طی کردهاید راضی هستید؟
راضی هستم، اما به همه خواستههایم نرسیدهام.
منظورتان چیست؟
سلطانیان: حساسیت به معنای وسواس در انتخاب نقش ندارم، اما چیزی که برایم مهم است تاثیرگذاری آن نقش در طول کار و قصه است. برایم مهم کوتاهی یا بلندبودن نقش نیست بلکه دوست دارم کارهایم یادگاری کوچکی باشند برای مخاطبانم
از راهی که برای خودم انتخاب کردم راضی هستم. یادم میآید 12 ساله بودم که روی صحنه تئاتر نقش یک پیرمرد 70 ساله را بازی میکردم و با چسب دوقلو روی صورتم پنبه میچسباندم. من برای رسیدن به آرزوهایم خیلی تلاش کردم، اما یک هنرمند حداقل توقع دارد پس از 40 سال کار یک سرپناهی داشته باشد و خانه به دوش نباشد و از طرفی نیاز مالی هم نداشته باشد. الان خیلی از هنرمندان پیشکسوت به قول معروف هشتشان گرو نهشان است، اما با این همه خوشحالم که همیشه این مردم بودند که دستمزد واقعی ما را دادهاند و مشوقمان بودند.
سینما، تئاتر یا تلویزیون؛ بازی در کدام یک برایتان لذتبخشتر است؟
اولا که این سه مقوله کاملا از هم جدا هستند و هیچ ربطی به یکدیگر ندارند، اما من بعد از سالها فعالیت در عرصه بازیگری صراحتا میگویم بازی در تلویزیون را بیشتر دوست دارم چون ماندگاری بیشتری دارد و مخاطبانش هم بیشتر هستند و از این جهت بیشتر هم مورد قضاوت و نقد قرار میگیریم.
شما در سریال ستایش هم نقش حسنآقا را بازی کردید از این نقش و حضورتان دراین سریال برایمان بگویید؟
ستایش هم جزو کارهایی است که آن را خیلی دوست دارم و از آقای سلطانی به عنوان کارگردان خیلی چیزها آموختم. حسنآقا یک شخصیت رئال و واقعی بود که امثال او را در دهه 60 بسیار میدیدیم. در آن زمان همسایهها خیلی به هم نزدیک بودند، حتی نزدیکتر از افراد فامیل. مثل امروز نبود که کسی از حال دیگری خبر نداشته باشد. به هر حال این شخصیت را هم بسیار دوست داشتم و فکر میکنم خیلی خوب هم توانست با مردم ارتباط برقرار کند.
شما آخر قصه را میدانید؟
خیر. خیلیها این سوال را از من میپرسند، اما باور کنید که من هم بیاطلاع هستم و اگر فرصت کنم مثل بقیه مردم جمعه شبها این کار را دنبال میکنم تا ببینم آخر قصه ستایش چه میشود.
بزرگترین نقطه ضعف سریال ستایش از نگاه شما چیست؟
من فکر میکنم طولانیشدن این کار به روند قصه ضربه زده است و حتی مخاطب را هم خسته کرده به همین دلیل بیشتر مخاطبان این سریال دوست دارند فقط از آخر سریال باخبر شوند.
حضور شخصیتهای متعدد باعث شده که خط اصلی داستان گم شود به هر حال این کارگردان و نویسنده هستند که در نهایت تصمیم میگیرند کار را چگونه به پایان برسانند.
چه کارهایی از شما در آینده خواهیم دید؟
در تلهفیلم گلبهار به تهیهکنندگی خانم پوران درخشنده بازی کردهام که در ارتباط با کودکان و نوجوانان است و بزودی قرار است در یک سریال به کارگردانی حمید تاجبخش بازی کنم که آن هم مربوط به گروه کودک و نوجوان شبکه 2 سیماست.
پس از این همه سال بازی در نقشهای مختلف آیا هنوز هم در انتخاب کارهایتان حساسیت دارید یا حق انتخاب به خود میدهید؟
حساسیت به معنای وسواس در انتخاب نقش ندارم، اما چیزی که برایم مهم است تاثیرگذاری آن نقش در طول کار و قصه است. برایم مهم کوتاهی یا بلندبودن نقش نیست بلکه دوست دارم کارهایم یادگاری کوچکی باشند برای مخاطبانم.
ساخت آثار تلویزیونی با موضوع دفاع مقدس را پس از گذشت سالها از جنگ چگونه ارزیابی میکنید؟
به هر حال جنگ و دوران دفاع مقدس جزو خاطرات همه ما ایرانیان است.
حتی بچههای امروز هم با مقوله جنگ آشنا هستند. تولید سریال و فیلم با موضوع سالهای دفاع مقدس خوب و مفید است و حداقل یادآور بخشی از خاطرات زندگی همه ماست که تلخیها و شیرینیهای آن را به یاد داریم.
شما در کارهای تلویزیونی زیادی بازی کردهاید. به نظر خودتان کدام کارتان از بقیه بهتر است؟
فکر میکنم در همین کارهای اخیرم سریال رستگاران بیش از پیش توانست با مخاطبان ارتباط برقرار کند و خودم هم آن نقش را دوست دارم.
و سوال آخر این که شما در اکثر کارهایتان بسیار واقعی و راحت بازی میکنید. انگار اصلا دوربین وجود ندارد. چگونه یک نقش را باورپذیر اجرا میکنید؟
در عین حالی که دوربین را دوست دارم اما توان این را هم دارم که آن را نادیده بگیرم موقعی که روی صحنه تئاترهستم فقط بازیگر هست و تماشاگران، اما زمانی که در سینما یا تلویزیون کار میکنم فقط من هستم و دوربین، اما با حضور دوربین، برای تماشاگرانم ارزش ویژهای قائل هستم و کار خودم را متصل به آنها میدانم. پس وقتی میخواهم کار کنم به هیچکس جز تماشاگر فکر نمیکنم.
محبوبه ریاستی / جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر همایون میگویدحقیقت امام فراتر از چیزی است که در انتظارش هستیم
رئیس صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد