مردم محلات فقیرنشین استانبول هنوز هم اردوغان را یک قهرمان ملی و درعین حال فرزند خود می‌دانند

از دستفروشی تا نخست‌وزیری

به عنوان یک سیاستمدار، او موفق‌ترین نخست‌وزیر ترکیه در دوران جدید است. زمانی که از زندان آزاد شد، رهبری حزبش را به عهده گرفت و حال شاهد سومین پیروزی طی 9 سال گذشته است. از سوی دیگر نقش ترکیه در صحنه بین‌الملل را گسترش داده و شکوفایی و رونق اقتصادی بی‌سابقه‌ای برای ترک‌ها به ارمغان آورده است، اما خیابان‌های محله‌های فقیرنشین کاظم پاشا و کولاک شیز در استانبول، رجب طیب اردوغان را یک قهرمان محلی می‌دانند. پسری که در گذشته‌ای نه‌چندان دور در آنجا نان و کلوچه می‌فروخت و با هم‌سن و سالانش فوتبال بازی می‌کرد.
کد خبر: ۴۱۱۲۱۷

حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان توانست در انتخابات پارلمانی روز یکشنبه حدود 50 درصد آرای انتخاباتی را به خود اختصاص دهد. در واقع نتایج این انتخابات سندی بر محبوبیت فردی بود که سال 1994 به عنوان شهردار استانبول پا به عرصه سیاست گذاشت و امروز برای سومین بار طی 9 سال گذشته طعم پیروزی را چشید.

اما تنها ساکنان دو محله یاد شده هستند که می‌توانند ادعا کنند اردوغان یکی از آنهاست. در یکی از پارک‌های محله کاظم پاشا، احمد کارا 46 ساله که از بستگان دور اردوغان است به بیان خاطراتی از دوران کودکی‌‌اش با رجب می‌پردازد. احمد که کارگر سابق یک کشتی است، می‌گوید در دوران نوجوانی او در خیابان‌های استانبول چای و رجب کلوچه می‌فروخت. او می‌گوید: اردوغان در قلب ماست، او یکی از ماست. بعضی از افراد هستند که نام او را به احترام می‌برند و برخی دیگر احترامی برایش قائل نیستند؛ اما اکثریت مردمی که اینجا زندگی می‌کنند، اردوغان را نمونه بارز تلاش و سختکوشی می‌دانند . او سخنانش را این گونه ادامه می‌دهد: او به همه ما ثابت کرد که برای تحقق آرزوهایمان مهم نیست چه گذشته و سابقه‌ای داشته باشیم. تا زمانی که او رهبر ماست، ترکیه قدرتمند خواهد بود.

یاسر آیهان، آرایشگر اردوغان در محله کاظم پاشاست و با افتخار در کنار عکسش با اردوغان ایستاده است. او خبر از آشنایی 16 ساله با اردوغان می‌دهد و می‌گوید پدرانشان دوستانی صمیمی بوده‌اند. او می‌گوید: «سال 1998 برای حج به عربستان رفتم. یک میلیون لیره ترکیه دادم تا ریال عربستانی بگیرم، اما مقامات سعودی موافقت نکردند. سال 2010 بار دیگر به حج رفتم. این بار در ازای پرداخت 100 لیره ترکیه، 250 ریال سعودی دریافت کردم. تازه آن زمان فهمیدم زندگی حال حاضر و آینده پیش روی ما چگونه است.» رجب مرال 58 ساله، راننده تاکسی و از محله ریز است. این محله همان منطقه‌ای است که والدین اردوغان پس از ورود به استانبول در آنجا ساکن شدند. او صحبت از تغییراتی می‌کند که اردوغان در کشور ایجاد کرده و باعث شده است خانواده‌اش برای اولین بار براحتی به خدمات پزشکی و درمانی دسترسی داشته باشند.

او می‌گوید: «من حدود 60 سال دارم و برای اولین بار طی این سال‌ها بیمه شده‌ام. واقعا از نخست‌وزیر ممنونم. حالا اگر اتفاقی برایم بیفتد، خانواده‌ام سرپناه امن و مطمئنی برای خود دارند. دندان‌های دختر 10 ساله‌ام به علت شیرینی خوردن زیاد، خراب شده‌اند. در گذشته درمان وی کاری بسیار سخت و دشوار برای ما بود، اما امروز فرزندانمان تا 18 سالگی تحت درمان دولت هستند. به همین محله نگاه کنید! در گذشته مکان اصلی زباله‌ها بود و امروز به دلیل تلاش‌های نخست‌وزیر خیابان‌ها، مدارس و خانه‌هایی تمیز داریم.»

در کولاک شیز گروهی از مردان در بیرون یک قهوه خانه نشسته‌اند و خاطراتشان را در مورد فوتبال بازی کردن با اردوغان بیان می‌کنند. در بالای سر آنها عکس جنجالی نشست اقتصادی داووس در سال 2009 نصب شده است. در آن نشست اردوغان به دلیل حمله سربازان اسرائیلی به غزه از شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی بشدت انتقاد کرد و در حالی که مجری سعی داشت سخنان او را کوتاه کند، درخواست تنها یک دقیقه دیگر برای بیان نظراتش کرد. از آن زمان به بعد جمله «یک دقیقه بیشتر» اردوغان در میان مردم بسیار شناخته شده است. هوکا یاسر، صاحب قهوه خانه در حالی که به این عکس اشاره می‌کند، می‌گوید: ما رهبری داریم که حالا در مقابل اسرائیل یا اتحادیه اروپا و آمریکا می‌ایستد. ما به او افتخار می‌کنیم.

خانه‌ای که اردوغان در آنجا بزرگ شد حالا خانه زنی کرد است که پس از فوت همسرش، به تنهایی به تامین مخارج زندگی خود و 3 فرزندش می‌پردازد. موفقیت‌های اردوغان امیدی نسبت به آینده در دل او ایجاد کرده است. وی می‌گوید: اگر این محله مردی را پرورش داد که از دستفروشی در خیابان به نخست‌وزیری رسید، چه چیز می‌تواند مانع از این شود که فرزندان من رهبران فردای ترکیه باشند؟

الجزیره انگلیسی / مترجم: حسین خلیلی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها