سرگیجه از آن دسته بیماری‌هایی است که شیوع زیادی دارد و هر فردی ممکن است حداقل یک‌بار در طول زندگی این تجربه ناخوشایند که در برخی مواقع با مشکلاتی هم همراه است را داشته باشد. البته خوشبختانه سرگیجه از جمله مشکلاتی است که در اکثر موارد خوش‌خیم است و به خودی‌خود خطری ندارد، اما در طولانی‌مدت حتما نیاز به مراجعه و بررسی دقیق دارد. سرگیجه در واقع به احساس‌های متفاوتی در سر گفته می‌شود و هر فردی به گونه‌ای متفاوت این احساس را بیان می‌کند. بعضی از افراد احساس سرگیجه خود را این‌گونه شرح می‌دهند که: «دچار ضعف و بی‌حالی می‌شوم یا هنگامی که یکباره از جا بلند می‌شوم چشمانم سیاهی می‌رود.» و برخی می‌گویند: «احساس گیجی و منگی در سر دارم.» اما آیا همه این تعابیر می‌تواند نشانه سرگیجه باشد؟
کد خبر: ۳۹۹۵۷۹

آنچه کار پزشکان بخصوص پزشکان بخش اورژانس را در تشخیص بیماری سرگیجه بسیار سخت می‌کند، همین تعبیرهای متفاوت بیماران در مراجعه به پزشک است و حتی هستند بیمارانی که مشکل خود را این‌گونه بیان می‌کنند که احساس بدی دارم و حالا باید پزشک تمام تجربیات خود را به کار گیرد و با دقت و تبحر تمام و گرفتن شرح حال کامل و آگاهی از پیشینه بیماری‌ها در بیمار به تشخیص برسد. البته گاهی رسیدن به تشخیص مستلزم انجام آزمایشات و تست‌های وقت‌گیری است که ممکن است نیاز به بستری بیمار داشته باشد. این در حالی است که خیلی از اوقات بیماران حوصله انجام این تست‌ها و آزمایشات زمانبر را ندارند و در بین راه از ادامه روند درمان منصرف می‌شوند. لازم است بدانید که برای رسیدن به دلیل قطعی سرگیجه، با توجه به شرایط بیمار گذراندن مراحل تشخیصی حتما لازم و بسیار کمک‌کننده است اگرچه در مواردی با وجود انجام تمام تست‌های لازم باز هم دلیل سرگیجه ناشناخته باقی می‌ماند و تنها کمکی که پزشک می‌تواند به بیمار بکند این است که درمان علامتی برای وی انجام دهد. زیرا باقی ماندن سرگیجه اگرچه احساس ناخوشایندی است بدتر از آن عدم تعادلی است که به شخص می‌دهد و هر لحظه ممکن است بیمار به دلیل سرگیجه تعادل خود را از دست بدهد و دچار حادثه شود.

از آنجا که سرگیجه برای طیف وسیعی از علائمی مثل گیجی، تاب خوردن، بیهوشی و... به کار می‌رود و یک احساس شخصی است، بنابراین پزشک برای تشخیص و درمان کاملا وابسته به گفته‌های بیمار است. چنانچه بیمار احساس کند خود در حال چرخش است در حالی که محیط پیرامونش ثابت است یا بعکس محیط اطرافش در حال چرخش است، به هر دوی این حالت‌ها سرگیجه گفته می‌شود. در واقع تعادل در بدن توسط سیستمی کنترل می‌شود که از 3 بخش عمده تشکیل شده است: بخش اول شامل حس موقعیت است که بیشتر در اندام تحتانی و بخصوص در پاها قرار دارد و بخش دوم حس بینایی و بالاخره گوش میانی و این سه بخش با یکدیگر ایجاد حالت تعادل در بدن را به عهده دارند و چنانچه به دلایلی تعادل بین این سه عضو به هم بخورد باعث ایجاد حالت سرگیجه یا چرخش در بیمار می‌شود و همچنین آسیب‌های مغزی بخصوص در بخش مخچه نیز می‌تواند با سرگیجه همراه باشد. آنچه در تشخیص سرگیجه دارای اهمیت است، این است که بتوان سرگیجه واقعی را از سایر علائمی که عموم مردم اصطلاحا به آن سرگیجه می‌گویند، افتراق داد.

در حقیقت مشکل‌ترین مساله پیش‌روی پزشکان در برخورد با بیمارانی که از سرگیجه شکایت دارند این است که سرگیجه واقعی را از علائمی که عموم مردم اصطلاحا به آن سرگیجه می‌گویند، افتراق دهند. برخی از بیماران دچار حالاتی می‌شوند که اشتباها به آن سرگیجه می‌گویند یا این که سرگیجه‌هایی وجود دارد که بیمار به گونه‌ای دیگر آن را توضیح می‌دهند مثلا می‌گویند احساس می‌کنم زمین زیرپایم می‌لرزد یا این که در حالتی که ایستاده‌ام حس می‌کنم که کج می‌شوم. همه اینها می‌تواند نشانه‌هایی از وجود سرگیجه باشد. از طرف دیگر، برخی ابراز می‌کنند که دچار سرگیجه می‌شوند در حالی که سرگیجه واقعی نیست مثل احساس ضعف و بی‌حالی یا سبکی سر یا منگی که این حالت‌ها در واقع سرگیجه نیستند، بنابراین سرگیجه واقعی حالتی است که حس چرخش در شخص به وجود‌ آید.

به طور کلی شایع‌ترین شرایطی که سرگیجه را به وجود می‌آورد مانند علائمی که با سرگیجه اشتباه گرفته می‌شود مثل بی‌حالی و بی‌حسی یا سبکی سر که با سرگیجه اشتباه گرفته می‌شود یک لیست بلندبالا از علت‌ها دارند مثل کم خونی،‌ عفونت‌های ویروسی، تب، افسردگی، نامنظمی قلبی، سکته‌های قلبی بخصوص در افراد مسن یا عوارض برخی از داروها که می‌تواند باعث عدم تعادل، سرگیجه و ضعف شود.

این در حالی است که دلایل بروز سرگیجه واقعی بیشتر به بخش‌هایی مربوط می‌شود که حس تعادل سیستم بدن را برعهده دارند و در حقیقت بروز برخی اختلالات در این بخش‌ها با علائم سرگیجه همراه است. بیماری‌هایی مثل دیابت و کم‌کاری تیروئید نیز می‌تواند باعث سرگیجه شود. اختلال در حس وضعیت بخصوص در اندام تحتانی افراد دیابتی به دلیل درگیری عصب محیطی باعث از بین رفتن حس تعادل شده و سرگیجه را به وجود می‌آورد. در این میان بیماری‌هایی مثل کم‌خونی، بیماری‌های قلبی ـ عروقی، تب و افسردگی نمی‌تواند باعث بروز سرگیجه شوند. در واقع ممکن است علائمی مثل گیجی، منگی یا ضعف در این بیماران وجود داشته باشد ولی سرگیجه واقعی که با چرخش همراه است در این بیماران وجود ندارد.

گاهی اوقات منشاء سرگیجه، عوارض جانبی مثل مصرف داروهاست. از جمله داروهای ضد افسردگی که با ایجاد حالت گیجی و منگی همراه است و برخی به اشتباه فکر می‌کنند دچار سرگیجه شده‌اند.

هنگام سرگیجه خوددرمانی ممنوع

یکی از علائمی که معمولا با سرگیجه همراه است، فشار خون بالاست. خود سرگیجه باعث به وجود آمدن اضطراب، تنگی‌ نفس و تپش قلب در بیمار می‌شود. معمولا اولین کاری که اطرافیان برای این افراد انجام می‌دهند این است که فشار خون او را اندازه می‌گیرند و با مشاهده بالا بودن فشار خون علت سرگیجه را به آن ربط می‌دهند و به وی داروی کاهش فشار خون می‌دهند در حالی که این کارها نه‌تنها کمکی به بیمار نمی‌کند، حتی می‌تواند به قیمت از دست دادن جان آنها تمام شود.

اگرچه در بسیاری از موارد سرگیجه نشانه مشکل خاصی نیست ولی نباید از کنار آن به سادگی گذشت

بنابراین بهترین کمک شما در برخورد با این بیماران، این است که آنها را در یک محیط آرام، تاریک و بی‌حرکت قرار دهید و از دادن آب یا سایر نوشیدنی‌ها که می‌تواند حتی حالت تهوع آنها را تشدید نماید، خودداری کنید. مهم‌ترین کمک به چنین افرادی همان قرار دادن شخص در حالت بی‌حرکتی است چرا که حرکت سر می‌تواند باعث تشدید علائم سرگیجه شود. با این که در بیشتر اوقات سرگیجه با عوارض خیلی خطرناکی همراه نیست ولی در هر صورت لازم است که چنین شکایاتی جدی گرفته شده و به پزشک مراجعه شود.

سرگیجه واقعی به 2 دسته تقسیم می‌شود؛ سرگیجه با منشأ مرکزی که در آن مغز درگیر است یا سرگیجه محیطی که گوش میانی و قسمت‌هایی که حس وضعیت و تعادل را کنترل می‌کنند درگیر هستند.

به طور کلی کانون‌هایی که اختلال آنها موجب سرگیجه می‌شود شامل دستگاه تعادلی در گوش داخلی، چشم‌ها، ساقه مغز و مخچه می‌شوند.

سرگیجه‌های محیطی بر اثر آسیب‌های گوش داخلی یعنی دستگاه تعادلی رخ می‌دهد و سرگیجه‌های مرکزی به دلیل گرفتاری ساقه مغز، مخچه یا راه‌های ارتباطی بین آنها ایجاد می‌شود. از ویژگی‌های سرگیجه‌های محیطی این است که شدت بالاتری نسبت به سرگیجه‌های مرکزی دارد و با تغییر وضعیت سر، سرگیجه تشدید می‌یابد. معمولا در بیمارانی که دچار سرگیجه محیطی هستند علائمی مانند دوبینی، افتادگی پلک، عدم تقارن صورت و سستی اندام‌های یک سمت بدن و به طور کلی علائم عصبی که مختص سرگیجه‌های مرکزی است، دیده نمی‌شود بلکه با علائم شنوایی مثل وزوز گوش یا کاهش شنوایی در آنها ایجاد می‌شود.

انواع سرگیجه‌های محیطی

سرگیجه وضعیتی خوش‌خیم: این نوع سرگیجه هنگامی خود را نشان می‌دهد که بیمار وضعیت‌های خاصی به سر و گردن خود می‌دهد و سرگیجه در حالت خوابیده و هنگام از این پهلو به پهلوی دیگر شدن یا زمانی که خم و راست می‌شوند بروز می‌کند. این نوع سرگیجه زودگذر بوده و معمولا با تهوع همراه است و در افراد سالخورده و میانسال دیده می‌شود. با این که گاهی تا ماه‌ها این نوع سرگیجه ادامه پیدا می‌کند، اما در موارد خفیف خیلی نگران‌کننده نیست و نیاز به درمان ندارد ولی چنانچه سرگیجه به صورت متناوب و طول کشنده باشد نیاز به درمان و مراجعه به پزشک دارد.

بیماری مینور: این نوع سرگیجه شدید و به صورت حملات دوره‌ای بوده و همراه با وزوز گوش و کاهش شنوایی است. فاصله بین حملات ممکن است چند هفته تا چند ماه باشد و با عود مکرر سرگیجه با کاهش شنوایی و گاهی تا کری کامل پیش می‌رود. این نوع سرگیجه اگرچه خوش‌خیم است ولی نیاز به درمان دارد.

لابیرنتیت حاد: این نوع سرگیجه که شدید و ناگهانی همراه با تهوع و استفراغ است با حرکات سر تشدید می‌شود و با کاهش شنوایی همراه است و تا چند روز هم طول می‌کشد. این سرگیجه در جوان‌ها شایع‌تر است.

انواع سرگیجه‌های مرکزی

سرگیجه ناشی از خونریزی مخچه: در این حالت، سرگیجه ناگهانی و کوتاه‌مدت و به صورت چرخشی بوده و بیمار دچار عدم‌تعادل و اختلال گفتاری و خواب‌آلودگی می‌شود. این نوع سرگیجه ناشی از خونریزی مخچه بوده و در افراد مسن که سابقه پرفشاری خون دارند، شایع‌تر است. علاوه بر خونریزی مخچه، تومورهای مغزی، ضربه و پلاک‌های میلین موجب این نوع سرگیجه می‌شود.

سرگیجه ناشی از میگرن با منشأ شریان قاعد‌ه‌ای ساقه مغز: در این نوع میگرن ابتدا بیمار دچار سرگیجه، عدم تعادل و احساس کرختی اطراف دهان و اندام‌ها می‌شود و بعد از چند دقیقه دچار سردرد ضربان‌دار پس‌سری می‌شود.

سرگیجه ناشی از ضربه‌های مغزی: معمولا بعد از ضربه‌های مغزی، سرگیجه‌های حاد و شدید که از چند روز تا چند هفته ممکن است طول بکشد و به صورت کوتاه‌مدت و مکرر رخ دهد خود را نشان می‌دهد. این نوع سرگیجه با تغییر وضعیت سر ایجاد می‌شود.

سرگیجه ناشی از آرتروز گردن: حرکات گردن افراد سالخورده دچار آرتروز گردن باعث این نوع سرگیجه می‌شود. البته افتراق این دو نوع سرگیجه می‌تواند بسیار بااهمیت و البته دشوار باشد چراکه اگر سرگیجه از نوع مرکزی باشد می‌تواند نشان‌دهنده یک اختلال خطرناک در قسمتی بسیار حساس از مغز باشد مثل تومورهای مغزی، سکته‌های مغزی یا خونریزی‌های مغزی.

این مشکلات به صورت معمول خودشان را با سرگیجه نشان می‌دهند به شرطی که مشکل در ناحیه مخچه یا پیرامون آن اتفاق افتاده باشد. مساله زمان در این شرایط چنان حائزاهمیت است که در صورت سهل‌انگاری و عدم درمان به موقع می‌تواند به قیمت جان بیمار تمام شود. به دلیل حساس بودن این موضوع، افتراق سرگیجه مرکزی از محیط از اهمیت بالایی برخوردار است.

خوشبختانه اگرچه در بسیاری از موارد سرگیجه نشانه مشکل خاصی نیست ولی با این حال نباید از کنار آن به سادگی گذشت. بخصوص در سالمندان که لازم است در اولین فرصت به پزشک مراجعه کنند.

پزشکان در برخی موارد برای رسیدن به تشخیص، لازم می‌دانند که بیمار بستری شده و آزمایشات لازم که گاهی نیاز به زمان زیادی دارد، انجام شود.

پیدا کردن علت و رسیدن به تشخیص در بسیاری از موارد سخت و زمانبر بوده و با معاینه و گرفتن شرح حال به تنهایی ممکن نمی‌باشد و نیاز به تست‌های تشخیصی است. به همین دلیل پزشکان از سرگیجه به عنوان یکی از معضلات علم پزشکی یاد می‌کنند. باید اضافه کرد حتی گاهی با انجام تمام آزمایشات لازم نمی‌توان به علت دقیق سرگیجه دست پیدا کرد که در این حالت تنها کاری که از دست پزشکان برمی‌آید درمان علامتی سرگیجه است.

پزشکان در برخورد با بیماری که از سرگیجه شکایت دارد در اولین مرحله، شرح حال دقیقی از وی می‌گیرند که شامل علائم همراه با سرگیجه، چگونگی شروع علائم، زمان شروع سرگیجه، همچنین لیست کاملی از داروهایی که در چند هفته گذشته مصرف کرده، بیماری‌هایی که فرد به آن مبتلاست و بالاخره وضعیتی که علائم سرگیجه در آن حالت شروع می‌شود.

با گرفتن شرح حال از بیمار مشخص می‌شود که آیا سرگیجه یک سرگیجه واقعی است یا خیر و در مرحله بعد باید تشخیص داده شود که این سرگیجه مرکزی است یا محیطی.

بنابراین بیمار و همراهانش نباید انتظار داشته باشند به هنگام مراجعه به دلیل سرگیجه، بدون انجام آزمایشات لازم و خیلی سریع تنها با گرفتن یکسری دارو به نتیجه برسند، زیرا تلقی بسیاری از مردم از سرگیجه این است که یک بیماری پیش پا افتاده مثل سرماخوردگی است که خیلی راحت قابل درمان است، در حالی که دیده شده همین سرگیجه به اصطلاح پیش پا افتاده می‌تواند علامت یک بیماری مهم باشد که به دلیل سرسری گرفتن آن و عدم مراجعه به موقع آثار و عوارض غیرقابل جبرانی در پی داشته و این به دلیل نزدیکی مرکز حس تعادل در مغز با سایر مراکز حساس مغز مثل مرکز کنترل تنفس و مرکز کنترل قلب است و چنانچه اگر اتفاقی برای یکی از این مراکز بیفتد شانس این که همان اتفاق برای سایر مراکز حساس نزدیک به آن بیفتد زیاد است. بنابراین برای درمان قطعی سرگیجه واقعی نیاز به بررسی دقیق و وسواس‌گونه است که صبر و حوصله و همکاری بیمار با پزشک را می‌طلبد.

در بعضی مواقع سرگیجه آنقدر شدید است که می‌تواند باعث اضطراب و ترس بیمار شود ولی در بسیاری از موارد کاملا خوش‌خیم است. علائم سرگیجه‌های شایع خوش‌خیم شامل موارد زیر می‌شود: چنانچه فرد مبتلا با حرکت سر یا خوابیدن به پهلو بر روی یک گوش دچار سرگیجه شدید ناگهانی شود، ولی کوتاه‌مدت بوده و یک یا 2 دقیقه طول بکشد و خود به خود بهبود یابد. این حملات می‌تواند گاهی در طول روز چند مرتبه تکرار شود ولی معمولا پس از چند روز یا چند هفته به طور خود به خود بهبود می‌یابد. این نوع سرگیجه‌ها معمولا به دنبال یک عفونت ویروسی یا ضربه به سر بروز می‌کند که علت بیماری تغییرات در دستگاه تعادلی گوش داخلی است، اما باید بدانید زمانی این نوع سرگیجه نیاز به مراجعه و بررسی دارد که پس از چند ماه دوباره تکرار شود.

سرگیجه‌ای که نیازمند توجه و دقت بیشتر و مراجعه در اسرع وقت است با علائم زیر همراه است: سردرد، اختلال بینایی به شکل تاری دید یا دوبینی، احساس گزگز، مورمور یا بی‌حسی در صورت یا دست و پا، اختلال واضح در حرکات، اختلال در بلع یا ادای کلمات و تغییر صدا، کاهش شنوایی یا وزوز گوش، سرگیجه در افراد مسن، سرگیجه‌های طول کشیده، بیماران مبتلا به فشار خون بالا، بیماران قلبی ـ عروقی، چربی خون بالا و افراد دیابتی در صورت بروز هر نوع سرگیجه حاد به پزشک مراجعه نمایید، زیرا ممکن است مقدمه‌ای از اختلال خون‌رسانی به مغز و گاهی سکته مغزی باشد.

90 درصد علل سرگیجه، بیماری‌های گوش است.
گوش مانند هواپیما دارای سیستم تعادل است به طوری که هر دو گوش کار خود را باید همسان و متناسب با یکدیگر انجام دهند و اگر هر کدام به هر دلیلی تند یا کند کار کرد، باعث سرگیجه در فرد می‌شود.

سرگیجه ناشی از عفونت گوش مشکلی شایع والبته بسیار شدید است به طوری که تمام اشیا به دور سر فرد می‌چرخند. یکی دیگر از اختلالاتی که در گوش سبب سرگیجه در فرد می‌شود، بالا رفتن مایع گوش در فرد است که البته با درمانی ساده توسط پزشک متخصص قابل درمان خواهد بود.

 

دکتر محمد امین زارع

 متخصص اورژانس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها