در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
او ادعا میکند که میخواهد در پایان جامجهانی فوتبال 2014 چه سرمربی یکی از تیمهای حاضر در آن جام بوده باشد و چه برای همیشه مربیگری را کنار بگذارد و میکوشد پالمیراس را به مرتبه و جایگاه قبلیاش برگرداند. پالمیراس با هدایت همین مربی ـ اسکولاری ـ هم قهرمان لیگ برزیل و هم فاتح جام باشگاههای آمریکایجنوبی (لیبرتادورس) شد.
اسکولاری که طی 6 سال مربیگری تیم ملی پرتغال هم بسیار موفق بود و این تیم را نایبقهرمان جام ملتهای اروپای 2004 و تیم چهارم جامجهانی 2006 کرد، در این مصاحبه از دستاوردهای گذشته خود، اهداف فعلیاش در بوتافوگو، برنامههایش برای جامجهانی 2014 و البته دلایل ناکامی پر سروصدای خود در باشگاه چلسی در فصل 2009 ـ 2008 میگوید.
آیا با توجه به کارنامه روشنی که طی این سالها در اروپا برای خود به وجود آوردید، مربیگری در پالمیراس و کلا بازگشت به لیگ برزیل پایینتر از شان و اعتبار شما نیست؟
اصلا. پیشینه پالمیراس روشن و افتخاراتش مشخص و ثبت شده است و خود من سابقه کاری موفقیتآمیزی را در این تیم دارم، بنابراین دلایلی برای بازگشتم به پالمیراس وجود داشته است.
در 8 ماه و اندی که شما مربی این تیم شدهاید، پیشرفت مجدد پالمیراس محسوس بوده است. آیا خودتان از دستاوردهایتان در این باشگاه راضی هستید؟
وقتی از بنیادکار ازبکستان جدا شدم، تصور و برنامهریزی اولیهام این بود که زودتر از اوایل سال 2011 در هیچ تیمی در برزیل مربیگری نکنم، اما پالمیراس که تیم سابق من است و شرایطی نامناسب و اضطراری داشت از من خواست سریع وارد عرصه شوم و مربیگریاش را به عهده گیرم، من نیز پذیرفتم. حسن قضیه این بود که برای فصل 2011 آمادهتر میشدم و تجربه عملیام بعد از سالها دوری از مسابقات داخلی برزیل، از نو کامل میشد و میتوانستم در شرایطی برابر با مربیان تیمهای رقیب، لیگ 2011 را شروع کنم که همین طور نیز شد. سعی کردم با تغییراتی سریع در ترکیب تیم وارد مرحلهای شوم که آن را در ذهن داشتم و این اتفاق هم افتاد. پالمیراس حالا سازمان یافتهتر است، اما مطلقا بینقص نیست و هنوز به کار زیادی نیاز دارد. باید مهارتهای فنی تیم بیشتر شود، زیرا با این میزان از مهارت معمولا در لیگ برزیل به جایی نخواهید رسید.
مانو منهزس در تیم ملی برزیل موفق بوده اما عیار حقیقی کار او در مسابقات امسال جام آمریکایجنوبی مشخص خواهد شد
نقاط ضعف فنی پالمیراس را چه مواردی میدانید؟
ما گوشهای مجرب و سریع کم داریم؛ نفراتی که به فوریت طول زمین را بروند و بیایند و ارسالهای کوتاه و بلند روی دروازه رقبا داشته باشند. این باعث شده مجبور شویم توپ را قدم به قدم جلو ببریم و بیشتر در پی اجرای یک بازی مبتنی بر حفظ توپ باشیم، اما این هم مشکل خودش را دارد، زیرا رقبا یکپارچه دفاع میکنند و با تعدد بازیکنان خودی توپ یک متر هم جلو نمیرود!
خیلیها هنوز هم میگویند امتیاز و حسن عمده شما تحریک بازیکنان و آنها را به تلاش بیشتر واداشتن است.
این کار بدون بهره نیست، زیرا هر بازیکنی با این حربه حتی چیزی بیش از آنچه را که دارد، ارائه میکند. شاگردانم همیشه و در همه جا مطمئن بودهاند که در سختترین شرایط هم از آنها دفاع میکنم و تقصیرات آنها را گردن میگیرم، اما لازمهاش این است که آنها هم سنگ تمام بگذارند.
آیا انگیزه خودتان تمام نشده است. ظاهرا 32 سال است مربیگری میکنید؟
خیر، همان انگیزش و اشتهایی را دارم که در بدو کارم داشتم. من احساس مربی تیمهای رده سنی جوانان را دارم که وقتی به میدان میروند، احساس میکنند که همه چیز در نقطه نخست قرار دارد. اگر این احساس و رویکرد را نداشتم تا الان دوام نمیآوردم، زیرا مربیگری حرفهای است که بیش از فن و دانش به حوصله و شوق برای توفیق نیازمند است.
چقدر فرصت میخواهید تا پالمیراس را از نو قهرمان جام باشگاههای آمریکای جنوبی کنید؟
بیش از آن که فقط یک جام را بنگرم و تصاحب یا عدم کسب آن را سند توفیق یا ناکامی خود بدانم، به پیشرفت کلی بازی تیم فکر میکنم و برای این مهم به 5/1 تا 2 سال وقت نیاز است که همین حالا 8 ماه و نیم آن سپری شده است. گاهی به 3 سال وقت هم نیاز است تا یک مربی بتواند در تیمش جا بیفتد و همانی را از تیمش دریافت دارد که برای آن تلاش کرده است.
لابد به همین خاطر برکناریتان را از هدایت باشگاه چلسی بعد از گذشت فقط 7 ماه و نیم از شروع کارتان در آنجا دلیل اصلی این رویداد میدانید و معتقدید که به اندازه کافی به شما فرصت ندادند.
همینطور است. استدلال مدیران باشگاه برای خلع زودهنگام من آنقدرها هم قابل پذیرش نبود، زیرا میگفتند ما در تقابلهای رودررو با سایر بزرگان فوتبال بریتانیا در لیگ انگلیس نتوانستهایم هیچکدام را ببریم، اما در موقع برکناری من، ما فقط 3، 4 امتیاز از صدر جدول فاصله داشتیم.
ظاهرا تعدادی از نامداران تیم نیز رسما علیه شما قیام کرده و خواهان برکناری شما شده بودند.
همینطور است. آنها کسانی بودند که سهمی بیش از حد انصاف و عقل برای خود میخواستند و من به عنوان مربی تیم نمیتوانستم با این خواسته آنها موافقت کنم. از نظر من آنها فقط در صورتی میتوانستند برای ما بازی کنند و در ترکیب قرار گیرند که واقعا به اوجشان برگردند ولی توقع آنها این بود که تحت هر شرایطی و حتی وقتی آماده نیستند به میدان بروند و من طبعا مخالفت کردم.
ولی سیستمهای تمرینی شما توسط اکثر بازیکنان نامناسب تشخیص داده و دلیل اصلی نزول تیم توصیف شده بود.
این ایرادی است که به تمام مربیان آمریکای لاتین میگیرند. میگویند ما به وجوه فیزیکی در تمرینات زیاد بها نمیدهیم و به اصطلاح عرق بازیکنان را در نمیآوریم، اما ما معتقدیم باید روی کار با توپ و مرور فن بیشتر متمرکز شد. این مشکل را تمامی مربیان برزیل و آرژانتین در اروپا داشتهاند.
آیا مدعی هستید که در همان مدت اندک واقعا توفیقهای قابل ذکری در استمفورد بریج داشتید.
بله اصرار و پافشاری من روی همان شیوهها سبب شد تعدادی از نفراتی که پیش از آمدن من بهای چندانی به آنها داده نمیشد، شکوفا شوند. یکی از آنها نیکلاس آنلکا بود که آن فصل بهترین گلزن چلسی شد و دیگری سالومون کالو که قبل از آمدن من فقط میدوید، اما من به او یاد دادم که چطور رقبا را دور و دریبل بزند. من حتی به اشلی کول یاد دادم که پای راست بیکاره خود را که انگار اصلا وجود خارجی نداشت به کار گیرد و او حتی با آن پا گلزنی هم کرد.
اما به دیدیه دروگبا که ستاره اصلی تیم بود بازی ندادید و خیلیها معتقدند رودرروییتان با او دلیل اصلی برکناریتان بود.
او انتظار داشت با آن زانوی مصدومش اجازه بازی به او بدهم زیرا در زمان مربیان قبلی تحت هر شرایطی فیکس بود ولی من هرگز سلامت او را به خطر نمیانداختم. او 4، 5 سال بعد که فوتبال را به عنوان یک بازیکن کنار گذاشت بیشتر قدر مرا خواهد دانست زیرا من با آن ملاحظه و مدارا باعث حفظ سلامت او و بهبودش شدم.
شما در تیمهای ملی برزیل و پرتغال موفق بودید حال آن که مشخصه و ایراد کار در تیمهای ملی نبود فرصت کافی برای انتقال ایدههای مورد نظرتان به بازیکنان و اردوهای ملی بیش از حد کوتاه است. راز موفقیت شما در چنین شرایطی چه بوده است؟
چارهای نیست. در این فرصت کم باید بازیکنان را در همان خط و روال آشنایی قرار دهید که هر روز و هر هفته در باشگاههای خود با آن مواجه هستند. سپس در همان زمان میتوانید ایدههای متفاوت و تغییرات لازم را به تیم تزریق کنید. حسن تیمهای ملی این است که عموما از بازیکنان سطح بالایی تشکیل میشود و در نتیجه شما با نفراتی معمولی طرف نیستید بلکه بهترینها را در اختیار دارید که با آنها میتوانید سریعتر و بهتر از معمول به آنچه میخواهید برسید، وضعیت و امتیاز من در تیمهای ملی کشورم و پرتغال دقیقا همین بود.
در پرتغال بیش از حد انتظار موفق بودید و بخصوص در یورو 2004 و جام جهانی 2006.
ما یک برنامهریزی طولانی و دقیق داشتیم و از آن تخطی و عدول نکردیم. شرایط خاص هر بازیکنی را هم در نظر داشتیم و آن را وارد ملاحظات خود میکردیم. به عنوان مثال کوشتینیا به لیگ روسیه رفته و آنجا عاطل و باطل مانده بود. در آستانه جام جهانی 2006 از او خواستم زودتر به لیگ پرتغال برگردد. سپس در اردوی نهایی 20 روزه تیم ملی نیز از او بشدت کار کشیدم. حاصل کار این شد که او در جام جهانی آلمان یار فیکس ما شد و از بهترینهای پرتغال بود.
همه میدانند که ایدهآل و هدفتان این است که سرمربی یکی از تیمهای حاضر در مرحله نهایی جام جهانی 2014 باشید که در خاک کشور خودتان برگزار میشود، اما به راستی چقدر احتمال میدهید که این امر روی دهد؟
قرارداد من با پالمیراس در اواخر سال 2012 تمام میشود و با این اوصاف میتوانم از آن پس با تیم ملی یک کشور کار کنم و حتی در قسمتی عمده از دور مقدماتی آن جام، با آن تیم به میدان بیایم. هیچ چیز به اهمیت و عظمت جامهای جهانی نیست و حضور در آن محیط و کار و رقابت با سایر تیمها و مربیان آنها یک تجربه استثنایی و چالشی بزرگ است که هیچ چیز دیگر را نمیتوان با آن قیاس کرد. هدف من این است که با تیمی در این جام حضور یابم و در پایان همان رقابتها برای همیشه بازنشسته شوم و به هیچ روی تغییری را هم در این برنامه ایجاد نمیکنم. البته در فوتبال میمانم و در پستهایی مانند مدیر فنی یا عضوی از هیات مدیره باشگاهها فعالیت خواهم کرد، اما مربیگری، بیمربیگری. سال 2014 پایان این قصه برای من است.
آیا مانو منهزس که اینک برزیل را هدایت میکند، موفق است؟
بله، او خوب کار کرده است، اما فکر میکنم میدان و محک اصلی شناخت او و سیستمهایش پیکارهای امسال جام ملتهای آمریکای جنوبی است که در خاک رقیب بزرگ ما ـ آرژانتین ـ برگزار میشود. اگر او آنجا نتیجه بگیرد، 2 جام خانگی را در پیش خواهد داشت که به لحاظ مزایای میزبانی کمک زیادی به وی خواهد کرد. ابتدا جام کنفدراسیونهای 2013 و سپس جام جهانی 2014. شرایط ظاهرا در خدمت وی است و ناکام شدن در این وضعیت دشوارتر از پیروزی خواهد بود.
سایت یوفا
مترجم: وصال روحانی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم