فیلم «بالاتر از آسمان» را فریدون حسن‌پور باموضوع جانبازان شیمیایی مقابل دوربین برده است

جایی نزدیک زمین

بستر اصلی قصه «بالاتر از آسمان» همچون دیگر فیلم‌های سازنده‌اش ـ فریدون حسن‌پورـ فضاهای روستایی شمال کشور است. قصه فیلم، قصه‌ای آشنا است: پزشکی به نام امیرعلی زمانی(شاهرخ فروتنیان) که در جریان جنگ تحمیلی شیمیایی شده و به اسارت دشمن در آمده است پس از بازگشت به میهن ساکن روستایی در شمال می شود. حضور این غریبه در جمع روستاییان سبب بروز سوءتفاهم‌هایی می‌شود؛ اهالی تصور می کنند او فردی معتاد و فاقد سلامت اخلاقی است.
کد خبر: ۳۸۳۷۸۱

آنها زمانی پی به اشتباهاتشان می برند که امیرعلی بر اثر شدت گرفتن بیماری‌اش جان سپرده است. تم تأثیرات اجتماعی یک غریبه تازه وارد بر جمع بکرات در فیلم‌ها، نمایش‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی به تصویر کشیده شده است از جمله این آثار می توان به فیلم‌های مسیح هرگز به اینجا نیامد (فرانچسکو روزی)، توپ‌های سن سباستین (هانری ورنوی)، غریبه و مه(بهرام بیضایی)،هیولای درون (خسرو سینایی)، تمام وسوسه‌های زمین(حمید سمندریان) وخاک آشنا (بهمن فرمان‌آرا) همچنین سریال خاله سارا(فرامرز باصری) اشاره کرد. چارچوب و ساختار این تم در بالاتر از آسمان حفظ شده اما حسن‌پور در طراحی قصه، مسیر متفاوتی را برگزیده که مانع از شبیه شدن فیلمش به نمونه‌هایی که برشمردیم، شده است. تم تأثیر حضور یک غریبه در میان جمع عمدتا به 3 صورت پردازش می شود:

ماجرامحور (غلبه ماجراپردازی بر شخصیت‌پردازی)، شخصیت‌محور (غلبه شخصیت‌پردازی بر ماجراپردازی)، ماجرا ـ شخصیت محور(پردازش ماجراها و شخصیت‌ها همزمان و توأم با هم بدون غلبه یکی بر دیگری)

بالاتر از آسمان در این طبقه‌بندی در رده سوم قرار می گیرد یعنی نه به ماجراپردازی صرف اهمیت می‌دهد و نه تمام هم و غم خود را مصروف شناساندن زوایای پنهان روح و روان شخصیت اصلی‌اش ـ دکتر امیرعلی زمانی ـ به مخاطب می کند به دیگر بیان شخصیت‌ها در کوران حوادث و موقعیت‌های دراماتیک معرفی و تحلیل می شوند.مثلا تزریق های مکرر امیرعلی این تصور را برای اهالی روستا، زوج جوانی که برای گردش به کنار رودخانه آمده اند و در نهایت ما به عنوان بیننده ایجاد می کند که او یک معتاد تزریقی است اما بعدا متوجه می شویم که آمپول هایی که تزریق می شده‌اند، ماده مخدر نبوده بلکه داروهایی است که برای تسکین حملات جانبازان شیمیایی تجویز می شوند البته در صحنه تزریق کنار رودخانه میمیک ـ تغییرات چهره ـ و خماری چشم فروتنیان کاملا غلط است زیرا جانبازان شیمیایی هنگام تزریق داروهای معالج اصلا دچار چنین حالاتی که حین تزریق مواد مخدر در فرد معتاد پدید می آید، نمی شوند!؟ شخصیت ربابه هم به عنوان اصلی‌ترین شخصیت زن فیلم در بطن ماجراها شکل گرفته و متحول می شود.

زندگی شخصی و حرفه ای او به شدت متأثر از باورها و نگرش‌های نادرست مردان روستا است. مشکلات دختران و زنان روستایی در سال های اخیر در فیلم‌های سینمایی و تله فیلم های ایرانی بازتاب وسیعی داشته است که از این جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

ممانعت از اشتغال زنان: زینت(ابراهیم مختاری) و کافه ترانزیت(کامبوزیا پرتوی)

ممانعت از ازدواج دلخواه و مطلوب زنان بیوه و دختران دم بخت:بمانی(داریوش مهرجویی)، عروس آتش (خسرو سینایی)، دیگری (مهدی رحمانی) وکافه ترانزیت

همسر آزاری:خاطره(نادر طریقت)

برخلاف بیشتر نمونه هایی که برشمردیم مشکلات فوق‌الذکر در«بالاتر از آسمان» به دور از غرض‌ورزی و سیاه نمایی های مرسوم و رایج در سینمای ایران طرح و تصویر شده‌اند. در ابتدای فیلم شاهد یک مورد همسرآزاری هستیم که واکنش تدافعی دکتر را به دنبال دارد.

در ادامه با ربابه ـ دستیار دکتر ـ آشنا می‌شویم که 2 سال است که همسر خود را از دست داده و تحت نظر و کنترل پدر شوهرش زندگی و کار می کند.

پدر شوهر مانع از کار کردن ربابه در مرکز بهداشتی ـ درمانی می‌شود و عروسش را از همکاری با دکتر باز می‌دارد. اهالی روستا تزریق آمپول به بیمار مرد توسط زن را برنمی‌تابند اما در ادامه اتفاقاتی رخ می دهد که اهالی به حقانیت زن و صحت مقتضیات حرفه‌اش پی می‌برند. ازدواج زن بیوه با مرد بیگانه نیز در بسیاری از جوامع شرقی ناپسند و حتی غیرقابل قبول تلقی می‌گردد و طبعا با مقاومت‌هایی روبه‌رو می‌شود در حالی که از نظر شرعی و قانونی بلامانع است.

نمایش چنین تناقض هایی در قاب کوچک رسانه فراگیری چون تلویزیون در پیشگیری از معضلاتی چون همسرآزاری و تغییر دیدگاه های غلط حاکم بر برخی از جوامع روستایی در مورد اشتغال و ازدواج زنان بی‌تأثیر نیست و اصلا یکی از وظایف خطیر رسانه‌های گروهی همین است.

ایده‌های کلیشه‌شکن دربالاتر از آسمان کم نیستند مثلا: خواستگاری کردن ربابه از دکتر و پیشقدم شدن او برای ازدواج که یکی از نقاط قوت فیلمنامه و شخصیت‌پردازی است. کلیشه ستیزی در پرداخت شخصیت دکتر نیز مشهود است: پزشک فیلم بالاتر از آسمان بر خلاف پزشک‌های فیلم‌ها و سریال های ایرانی فردی اتوکشیده، عصا قورت داده، کاملا سالم و عاری از بیماری جسمی و روانی، سرشار از نخوت و تکبر و بسیار مرفه نیست؛ او اهل ادبیات است، بیوگرافی داستایوفسکی را می‌خواند، نشانه‌هایی از افسردگی در رفتارش مشهود است و خلوت غریبانه و خاصی دارد.

فریدون حسن پور در فیلم هایش توجه خاصی به مناسبات، فرهنگ و فولکلور روستایی دارد. روستا در آثار او یک لوکیشن مرده و توریستی نیست بلکه مکانی است زنده که به فیلمنامه و شخصیت‌ها هویت و تشخص می‌بخشد. جغرافیا دربالاتر از آسمان ،نقشی کلیدی و درگیرکننده دارد و هم در ساختار بصری و هم در ساختار دراماتیک فیلم با مهارت تنیده شده است. قاب‌بندی‌های زیبا و شکیل فیلم بالاخص در فضاهای باز کارکردی ویترینی ندارند و در خدمت محتوا هستند.

حسن‌پور نسبت به گویش، لهجه و اصطلاحات محلی و ترانه‌های روستایی در فیلم‌هایش بی‌تفاوت نیست. بخشی از فرهنگ روستا از طریق انعکاس یافتن چنین مقولاتی در تولیدات تصویری برای آیندگان حفظ و به آنها منتقل می شود. در طراحی صحنه‌های داخلی فیلم‌های حسن‌پور از آکسسوارهای محلی بدرستی و بجا استفاده شده است.

ریتم کند یکی از ضعف‌های آشکار فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی حسن‌پور است که بالاتر از آسمان نیز از این ضعف مصون نمانده است.

فیلم نیاز به تدوین مجدد دارد. سکانس‌های ملاقات دکتر با سهراب(حسین محجوب) طولانی و در مواردی زائد و قابل حذف هستند و نه کمکی به پیشبرد قصه می‌کنند و نه به کار شخصیت‌پردازی می‌آیند.

صحنه‌های گفت‌وگوی دکتر با سرباز رجب‌پور(امیر نوری) و دوستعلی در دشت و دمن را هم می‌توان کنار گذاشت. رابطه دکتر با مادرش (احترام‌السادات حبیبیان) در نیامده و بیش از حد گنگ، خام و تلگرافی است برعکس رابطه او با همرزم سابق که حالا به مقام فرمانداری رسیده با وجود ایجاز بسیار گویا و فاقد ابهام و البته بسیار تأثیرگذار است.

فیلم‌هایی در حد و اندازه بالاتر از آسمان می‌توانند الگوی مناسبی باشند برای هنرمندان شهرستانی که در سیمای استان‌ها قصد تولید تله فیلم دارند.

شهرام خرازی‌ها / جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها