به گزارش جام جم آنلاین از روابط عمومی رسانه ملی، «یزدان» در کنار توجه ویژه به مسائل شهری، تأکید ویژهای بر اهمیت خانواده و تلاش برای بهبود و حفظ روابط آن دارد. با تهیهکننده، نویسنده و دو تن از بازیگران درباره روند تولید، آفرینش قصه و ایفای نقش در این سریال گفتوگو کردهایم که پیش روی شماست.
نمایش آسیبهای اجتماعی سطح شهر
سلیم ثنایی، تهیهکننده سریال «یزدان» در توضیح پیشینه کاریاش، به خبرنگار هفتهنامه صداوسیما گفت: این کار در مجموعههای داستانی، چهارمین کار من است؛ سریالهای «پلاک 13» و «چشمبندی 1 و 2» را پیشازاین ساخته بودم و در رده برنامههای تلویزیونی «دوربرگردون»، «فرهنگ ترافیک»، «روبهراه» و مسابقه «گوی طلایی» و «شب خوش» از دیگر کارهای دیگر من برای تلویزیون است.
وی درباره قصه اثر اظهار کرد: «یزدان» مجموعهای تلویزیونی است که خط داستانی واحدی دارد و درباره کودک کاری بهنام یزدان است که با مشکلاتی روبهروست. در این اثر با قهرمانی بهنام عماد هم مواجهیم که مأمور شهرداری است و پسرش، امیرعلی نیز همکار خودش است. این قهرمان داستان و پسرش از ابتدای قصه درگیر مشکلات این بچه و پیداکردن پدرش میشوند. عماد با بازی پژمان بازغی، همان قهرمان قصه است که در هر قسمت، یکی از موضوعات مختلف شهرداری را بررسی و حل میکند. نقش یکی از بدهای داستان را که رئیس مافیای زباله است نیز خانم لعیا زنگنه بازی میکند که تا انتهای سریال مانند قصه یزدان همراه بیننده است.
ثنایی در توضیح فکر اولیه این قصه تصریح کرد: فکر اولیه قصه را دوستان شهرداری مطرح کردند که میخواستند چنین کاری را انجام دهند و پرداخت قصهها نیز بر مبنای کار گروه پژوهش و نویسنده ما به انجام رسید. برای ساخت این سریال، داستانکهایی را لازم داشتیم که مربوط به مشکلات شهرداری باشد و درنتیجه، نیاز به یک خط داستانی داشتیم که در کنار این خط، داستانکهایمان را مطرح کنیم و مباحث شهرداری تهران را هم پوشش دهیم. اهمیت کودکان کار و لزوم پرداختن به آنان درزمینه آسیبهای شهری باعث شد تا این موضوع را خط سیر اصلی داستان قرار دهیم.
ثنایی درباره نام قبلی این سریال گفت: اسم قبلی «یک، سه، هفت» اشاره به 137 بود که مربوط به خدمات شهرداری است. اما چون حین تولید، قسمتها نوشته و به داستان و موضوعات پرداخته میشد، تصمیم گرفتیم اسم کودک کلیدی این قصه را روی مجموعه بگذاریم.
این تهیهکننده تلویزیون ادامه داد: در سریال «یزدان» میخواهیم مشکلات و آسیبهای اجتماعی و پیامدهای آن را نشان دهیم و اینکه چه خدمات و امکاناتی برای این آسیبها در نظر گرفته شده است. برای مثال، در موضوع معتادان متجاهر، ما محلی بهنام «یاورشهر» را داریم که به این افراد خدمات میدهد. قبلاً وضع این افراد بد بود و جایی را نداشتند و گرمخانههایی وجود نداشت؛ اما امروز مکانهای مناسبی برایشان در نظر گرفته شده است. یا درباره بچههای کار نشان داده میشود که مرکز نگهداری کودکان و بهزیستی به این بچهها خدمات میدهند، همچنین، به کمکهایی میپردازیم که به زنان سرپرست خانوار میشود. درنهایت، حرف اصلی این است که یزدان تمام عمر دنبال خانواده است و وقتی به آنها میرسد، چگونه این خانواده را میسازد.
ثنایی در پاسخ به این پرسش که آیا قبلاً تجربه همکاری بیننهادی دیگری با سازمان صداوسیما را داشته است و سختیهای این کار چیست، تأکید کرد: پیشتر «فرهنگ ترافیک» را بهطور مشترک بین پلیس و صداوسیما و «روبهراه» را بین وزارت راه و شهرسازی و صداوسیما کار کردهایم و سریال «پلاک 13» و «چشمبندی» نیز کار اشتراکی بین صنعت بیمه و صداوسیما بوده است. این کار، کار سختی است؛ ولی ما برنامهساز شبکهایم و بههرحال، هر کاری را با سختیهای خودش پیش میبریم.
وی تصریح کرد: این مجموعه اصلاً سفارشی ساخته نشده است. وقتی این موضوعات در جامعه هست، نمیتوان گفت این سریال سفارشی بوده است. برای مثال، هدف این که در قسمت اول یکی از مأموران شهرداری بهعلت اقدام نامطلوبش، سیلی خورد، بههیچعنوان سفیدشویی نبوده است. وقتی موضوع ما شهرداری و شهر است، بیگمان مأمور و قهرمان داستان من هم یک مأمور شهرداری است و این اصلاً عجیب نیست. همچنان که در کار پلیسی، قهرمان قصه یک پلیس است. من تهیهکنندهای نیستم که در دفتر بنشینم. در تمام مراحل این کار همراه گروه تولید بودهام. کمااینکه تمام دره فرحزاد را شخصاً با نویسنده رفتم تا مکان مناسب برای ضبط را پیدا کنیم. فیلم و عکس قبل و بعداز اقدام شهرداری را دیدهام و میدانم که خدمات برجستهای انجام و تمام آلونکهای این منطقه جمع شده است.
ثنایی خاطرنشان کرد: هدف ما کار تبلیغاتی نبود. میخواستیم آسیبهای اجتماعی را نشان دهیم و اقدامات صورتگرفته را مطرح کنیم. همه ما نقاط ضعف و قوت داریم؛ اما مهمترین نکته وارد گود اقدام شدن است و این کاری است که شهرداری تهران انجام داده است.
این تهیهکننده تلویزیون در توضیح اقتباس قصه از واقعیت گفت: قطعاً هر سناریویی نیاز به تخیل دارد و اسم قصه و سریال هم با خودش است که قصه است و واقعی نیست؛ ولی ما برای نوشتن هر قسمت میرفتیم و همه چیز را میدیدیم. برخی از داستانکهای ما (خیلی محدود) واقعی بود، مثلاً ماجرای دستفروشها که در آن یکی از مأموران شهرداری آسیب دیده بود، واقعی بود و سال گذشته اتفاق افتاده بود.
وی درباره مشکلات کارش یادآور شد: تولید این کار سنگین بود؛ چون 23 قسمت متفاوت (23 اپیزود سینماییگونه) ساختیم که نیمی از هر قسمت درخصوص خط اصلی داستان و نیم دیگرش یک قصه مجزاست و برایناساس، لوکیشنهای بسیاری وجود داشت و کارمان را طولانی و سخت میکرد. مثلاً سه بار به دره فرحزاد رفتیم و بهدلیل اوضاع نامناسبِ آبوهوایی، نشد که فیلمبرداری و تولید کنیم و رزیتا غفاری با وجود اشتغال به کاری دیگر در شهرستان، سه بار برای این سکانس آفیش شد؛ اما کار انجام نشد. اینها ازجمله سختیهای این کار بود، همچنانکه همه کارها سختی خودش را دارد.
ماجرایی خانوادگی در فضای اجتماعی
امیرمحمد عبدی، نویسنده سریال «یزدان»، درباره طرح ساخت این سریال تلویزیونی عنوان کرد: فکر تولید این کار را تهیهکننده با من مطرح کرد، برایناساس که قصهای کلی روایت شود که در کنار آن در هر قسمت به یک مشکل اجتماعی و یکگونه از فعالیتهای شهرداری تهران پرداخته شود.
وی ادامه داد: بیشتر تلاش شد مسئله اجتماعی با رفتارهای انسانی را در قصهها بیاوریم و نمیخواستیم گله کنیم و بگوییم اوضاع چگونه است. «یزدان» ماجرایی خانوادگی در فضای اجتماعی است و در تعریف همه قصهها خانواده محوریت داشته است.
این نویسنده با بیان اینکه مانند شماری از کارهای تلویزیون که بهسفارش نهادی ساخته میشود، این کار هم بهسفارش شهرداری تهران ساخته شد؛ اما سریالی است که در مدح شهرداری نیست، گفت: ما تلاش کردیم تا حقایقی را در این باب بگوییم که شهرداری چه کاری انجام میدهد و مردم چه انتظاراتی از آن دارند.
عبدی در پاسخ به پرسشی درباره دخلوتصرف در قصه، گفت: هرگز اجازه ندادهام در هیچکدام از متنهایم دخلوتصرفی شود. گاهی قصهای نوشته میشود که در جاهایی از واقعیت بهدور است و دوستان متولی امر نظر میدهند که اینگونه درست است، مثل ناجی هنر که در رفتارهای پلیسی ورود و مصادیق مطابق با واقعیت را بیان میکند؛ اما اینگونه نیست که در متن دست برده شود.
وی با بیان اینکه مبنای قصه ما هم در جریان اصلی که یزدان است و هم در قصههای اپیزودیک، درباره خانواده است، گفت: هر قسمت قصهای دارد و شهرداری بهانهای برای تعریف این قصههاست. برایناساس، خانواده شهدا، کودکان کار، معتادان، مافیای زباله و همه داستانکها در حوزه خانوادگی روایت میشوند.
عبدی در توضیح واقعی یا تخیلی بودن داستانکهای این سریال گفت: بعضی از اتفاقات مابِازای حقیقی داشتند، مانند حادثهای که برای مأمور شهرداری در قسمت اول اتفاق افتاد؛ اما باقی عمدتاً داستاناند.
ملودرامهای اجتماعی شبیه «یزدان» را دوست دارم
فاطیما بهارمست، بازیگر سریال «یزدان»، درباره نقشش در این قصه گفت: در این قصه نقش تمنا کمالی را بر عهده دارم که بین 23 تا 26ساله است و در سامانه مدیریت شهری ۱۳۷ مجموعه شهرداری کار میکند. تمنا نقش اثرگذاری در شخصیت یزدان دارد و بهخاطر علاقهای که بین امیرعلی و این شخصیت شکل میگیرد، در داستان ماندگار میشود. او گذشتهای دارد که این گذشته باعث شکل دادن به رفتارها و شخصیت امروزش شده است.
این بازیگر جوان درباره چگونگی انتخابش برای این نقش اظهار کرد: آقایهادی را از بچگی میشناسم. در «راه شب» داریوش فرهنگ در سال 1383 او دستیار کارگردان بود و از همان زمان من را میشناسد. طی این سالها قرار بود همکاری کنیم که نمیشد، تا اینکه ماجرای ساخت «یزدان» پیش آمد و به من زنگ زدند. آن زمان هنوز نقش من نوشته نشده بود؛ اما نویسنده کار، امیرمحمد عبدی، میخواست چنین شخصیتی پرداخته شود که با امیرعلی درگیر روابط عاطفی میشود. درنتیجه، در ملاقاتهایی که داشتیم، با آقایانهادی، عبدی و ثنایی گپ زدیم و این شخصیت خلق شد.
وی تأکید کرد: ملودرامهای اجتماعی اینگونه را دوست دارم و فضای کار برایم راحت بود، چون با خیلی از دوستان قبلاً کار کرده بودم و دیگرانی هم که باهم کار نکرده بودیم، بسیار صمیمی و گرم بودند. من از سال 1381 تا امروز کار میکنم و حدود 12 سریال کار کردهام. شاید بشود گفت هر سال یک سریال داشتهام.
بهارمست درباره شخصیت تمنا کمالی یادآور شد: زندگی سخت گذشته تمنا با زندگی خودم متفاوت بود؛ اینکه او دختری بیسرپرست بوده و شبیه من نبود. پس، باید تلاش میکردم تا به این نقش نزدیک شوم. از جهتی شبیه بودیم، مثلاً او قدرتی را داشت که همیشه سعی میکنم داشته باشم؛ چراکه این قدرت از سختی کشیدنش آمده بود. ضمن آن تلاش کردم تفاوت در لحن را دربیاورم؛ چون تمنا بهنوعی در کف اجتماع بود و البته تفاوتهای دیگری هم با خودم داشت که مثلاً خانوادهاش متفاوت با من بود و درست درآوردن همه این جنبههای زندگی او کار دشواری بود.
این بازیگر تأکید کرد: راهنمای من در ایفای این نقش آنچه در جامعه دیدهام و حافظه تصویریام بود که تلاش کردم با چاشنی خلاقیت همراهش کنم تا نقش را دربیاورم. اینگونه نبود که عین این شخصیت را دیده باشم؛ اما تلاش کردم به ویژگیهایی که اینگونه شخصیتها با خود دارند، توجه و آنها را در بازیام پیاده کنم.
وی ادامه داد: تمنا آدم سختی، بهخصوص در مواجهه با مردهاست؛ چون مردی در زندگی نداشته و تلاش کرده مستقل زندگی کند.
بهارمست در پاسخ به این سؤال که آیا شخصیتها و قصه این سریال را باورپذیر میداند، گفت: باید صادق باشیم که در هر جامعهای آدم خوب و بد وجود دارد. اینگونه نیست که همه مطلقاً بد باشند. به نظر من چنین قصهای که همه آدمهایش بد باشند، باورناپذیر نیست. ضمن اینکه منطقی نیست همیشه نمونهای کاملاً خوب و درست را نشان بدهیم. علاوهبر همه اینها در داستان نیازی نیست واقعگرایی 100درصدی داشته باشیم.
وی ادامه داد: سرمایهگذار این کار، شهرداری است و طبیعی است که نقش شهرداری در این کار برجسته باشد و بهنظرم، ایرادی ندارد. قصهای کلیدی طراحی شده که در کنارش قصههای شهری هم گفته میشود. «یزدان» داستان زندگی یک کارمند شهرداری است که به یک بچه کار برمیخورد و باقی قصهها هم ایرادی ندارد.
بهارمست افزود: فیلمبرداری «یزدان» اسفند سال پیش تمام شده است و فعلاً همکاری جدیدی با مجموعههای تلویزیون ندارم.
این بازیگر در پاسخ به این سؤال که در کارنامهاش کدام اثر را بیش از سایر آثار دوست دارد، عنوان کرد: سریال «حلقه سبز» ابراهیم حاتمیکیا را دوست دارم؛ چون کاری با کیفیت بالا بود که گروه بازیگری و کارگردانی قدرتمندی داشت و تولید 13 قسمت آن، دو سال طول کشید. سریال «از سرنوشت» را هم بسیار دوست دارم که چهار فصل بود و مردم آن را دوست داشتند و برخی با آن بزرگ شدند و از آن خاطره دارند.
بهارمست در توضیح چرایی ادامه ندادن اجرای تلویزیونی هم گفت: از سال 1392 دیگر اجرا نکردم؛ چون احساس کردم مسیر زندگیام عوض و بازیگری برایم جدی شده است و به همین دلیل، دانشگاه رفتم و بهصورت تخصصی بازیگری خواندم و تئاتر بازی کردم. در بازیگری روند زایش نقش برایم جذاب است. اینکه شخصیتی را از روی کاغذ روی صحنه میبرم و با آن زیست میکنم و با آن کلنجار میروم، برایم جذابیت دارد.
وی اضافه کرد: در این مدت یکی دو کار به من پیشنهاد شده؛ اما بهدنبال این هستم که نقش اثرگذار و محوری داشته باشم که شخصیتم بخش برجستهای از بار نمایش را به عهده بگیرد. بخشی از مردم، من را از کودکی و اجراهای آن زمان میشناسند؛ اما اینکه بخش زیادی امروز من را میشناسند، بهخاطر بازیام در سریال «از سرنوشت» است.
قدرت سریال «یزدان» در بازی خوب بازیگران است
کاظم نوربخش، یکی دیگر بازیگر سریال «یزدان» است. وی درباره نقشش در این قصه گفت: در سریال «یزدان» نقش یک پاکبان را داشتم و با آقای اوسیوند همبازی بودم. این نقش تجربه بسیار خوبی برایم بود؛ چون همیشه دوست داشتم با منوچهر هادی همکاری کنم.
این بازیگر ادامه داد: نوع کارگردانیهادی جالب است و قسمتی را که خودمان در آن بازی کردیم، خیلی دوست دارم.
نوربخش افزود: به مشکلاتی که پاکبانان دارند، در اپیزودی که من بازی کردم، توجه شد. مشکلاتی که پاکبانان دارند، مرتبط با شهرداری و جامعه است و باید به این مسائل پرداخته شود. همه اینها باعث شد قصه این سریال توجهم را به خودش جلب کند.
وی در توضیح نقطه مثبت این سریال اظهار کرد: در هر قسمت سریال «یزدان» بخشی از مشکلات جامعه به تصویر کشیده میشود؛ مشکلاتی که شهرداریها با آنها دستوپنجه نرم میکند و ارزش دیده شدن و توجه دارد. این بازیگر تأکید کرد: قدرت سریال «یزدان» در بازی خوب بازیگران است؛ هرکسی در جای درستی نشسته و از عهده نقشش بهخوبی برآمده است. پژمان بازغی و دارا حیایی بسیار خوباند و حتی همان کودک کمسنوسال قصه که درحقیقت، پسر تهیهکننده کار، آقای ثنایی است، باورپذیر و بسیار خوب بازی کرده و این بهلطف بازی خوبی است که منوچهر هادی از او میگیرد.
نوربخش در پاسخ به این پرسش که این روزها درگیر چه کاری است، گفت: این روزها درحال بازی در سریال «حکایتهای کمال2» هستم. من نقش فرهاد برادرزاده طاووس (با بازی محمود پاکنیت) را در این قصه دارم که کاری سنگین و تاریخی است و از اواخر مهر شروع شده است. نمیدانم کی تمام میشود؛ چون سکانسهایی به کار اضافه شده است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
تهیهکننده، نویسنده و بازیگران مجموعه شبکه سه، از چالشهای تولید یک قصه اجتماعی میگویند
در گفتوگو با یک جامعهشناس، تهدیدات و فرصتهای هوش مصنوعی برای خانوادههای ایرانی را بررسی کردهایم
سعید شیخزاده در گفتوگو با «جامجم» عنوان کرد