گفتگو با جواد قارایی و مهدی گوهری درباره مهاجرت و زندگی در روستا

صدای خروس از دور خوش است !

«جام‌جم» با دست‌اندرکاران برنامه تلویزیونی «خونه‌مونه» که از شبکه یک سیما روی آنتن می‌رود گفت‌وگو کرده است

شیرینی‌های زندگی روستایی

برنامه تلویزیونی «خونه مونه» که مروج مهاجرت معکوس به روستاهاست، پس از سه فصل موفق در روستاهای تلوباغ مازندران، اسطلخ‌جان گیلان و شمس‌آباد فارس، در فصل چهارم به استان بوشهر رسیده و در روستای بندر رستمی‌ میزبان رقابت خانواده‌هاست. در این گزارش با دست‌اندرکاران این برنامه به گفت‌وگو نشستیم و از آنان درباره تجربه ساخت این برنامه پرسیدیم.
برنامه تلویزیونی «خونه مونه» که مروج مهاجرت معکوس به روستاهاست، پس از سه فصل موفق در روستاهای تلوباغ مازندران، اسطلخ‌جان گیلان و شمس‌آباد فارس، در فصل چهارم به استان بوشهر رسیده و در روستای بندر رستمی‌ میزبان رقابت خانواده‌هاست. در این گزارش با دست‌اندرکاران این برنامه به گفت‌وگو نشستیم و از آنان درباره تجربه ساخت این برنامه پرسیدیم.
کد خبر: ۱۵۰۵۵۹۳
نویسنده مریم کریمی‌ - گروه رسانه

چالش‌های زندگی روستایی
محمد داوود‌صالحی، تهیه‌کننده و کارگردان برنامه حدود ۱۵ سال است که در این زمینه مشغول فعالیت است و تهیه‌کنندگی و کارگردانی برنامه‌های مختلفی در روستا  مثل «نقشه گنج» و «روزینو» را بر‌عهده داشته. او درباره چالش‌هایی که در این برنامه با آن مواجه بوده توضیح می‌دهد: مستند مسابقه «خونه‌مونه» محصول گروه تولیدات غیرنمایشی مرکز سیمرغ است. تهیه‌کنندگی این‌گونه برنامه‌ها جزو سخت‌ترین نوع برنامه‌سازی است؛ به این دلیل که مستند مسابقه‌ای است که در محیط بیرونی تهیه و تولید می‌شود. تمام افرادی که با آن‌ها کار می‌شود و پرتعداد هم  هستند، همگی نابازیگرند و چهره‌ای در کار نیست. تمام اتفاقات هم پیش‌بینی‌نشده است و.. مجموعه این‌ها باعث می‌شود که پروژه به‌شدت سخت شود.  
علاوه بر اینها، مجری برنامه به‌صورت محلی و از بین ۳۰ یا ۴۰ نفر انتخاب می‌شود. مهم‌تر از همه گزینش خانواده‌هاست که باید دو خانواده از بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ خانواده انتخاب شوند. این دو خانواده باید همه ویژگی‌هایی که مد نظر ماست را داشته باشند تا بتوانند جلوی دوربین راحت باشند یا بتوانند با شرایط سختی که در طول فیلمبرداری و شرایطی که در روستا موجود است، سازگار باشند. به لحاظ کاراکتری هم جذابیت‌هایی داشته باشند که برای مخاطب جذاب باشد. از دیگر چالش‌ها انتخاب روستایی است که قرار است برنامه تهیه و پخش شود. تمام داور‌های ما محلی هستند؛ ما به هر محلی که می‌رویم، داور‌ها را پیدا می‌کنیم. داور‌ها باید آنچه را که در این رقابت وجود دارد، از اسب‌سواری گرفته تا آشپزی محلی و... را توضیح و آموزش دهند و بتوانند داوری کنند و... همه این‌ها کار را پیچیده می‌کند.  
صالحی ادامه می‌دهد: انتخاب خانه‌ها در روستا‌های مختلف خودش یک مسأله پیچیده‌ای است، برای چند‌هفته، این‌ها باید چند خانه داشته باشند. این خانواده‌ها قرار است به‌مدت دو تا سه هفته خانه‌زندگی‌شان را در شهر رها و در این مدت در روستا زندگی کنند. همه این‌ها چالش‌هایی است که پیش‌رو‌ی ماست. تهیه‌کنندگی این کار بسیار دشوار است. خدا را شکر براساس تجربیاتی که در برنامه‌های قبلی کسب کردم و با توجه به این‌که تیمی خوب، کاربلد و علاقه‌مند در این برنامه حضور دارند که از بهترین‌های حوزه کاری خودشان هستند و برای کار از جانشان مایه می‌گذارند، تا اینجای کار نتیجه و خروجی آبرومندی داشته‌ایم و امیدوارم بتوانیم کار را ادامه دهیم.  

هر روستا، یک ویژگی خاص
مصطفی آتشمرد، کارگردان برنامه خونه‌مونه می‌گوید: از سال ۱۳۹۰ کارگردانی می‌کنم، کارم را با فیلمبرداری شروع کردم و به‌مرور کارگردانی مستند را آغاز کردم، از اولین کارهایم می‌توانم به فرمانده و ضدگلوله و... اشاره کنم که در خانه مستند ساخته شد. سال گذشته، از فصل دوم به این پروژه اضافه شدم.  
وی درباره وجه تمایز فصل‌های برنامه صحبت می‌کند: هر فصل در یک استان و یک روستا حضور داریم. هر روستایی ویژگی خاص خودش را دارد؛ مثلا روستایی که در گیلان انتخاب شد، اسطلخ‌جان، جذابیت‌های بصری ویژه و آب و هوای خاص خودش را داشت. تفاوت بین روستا‌های مختلف چه از لحاظ اقلیم، لهجه، آداب و رسوم و چه به جهت کسب‌وکار و راه‌اندازی شغل، باعث جذابیت بیشتر برنامه شده است. مثلا در روستای بندر رستمی که در استان بوشهر است، شغل بیشتر مردم با توجه به این‌که روستا نزدیک ساحل است، صیادی و کار روی لنج و... است؛ چالش‌هایی هم که طراحی می‌شود با توجه به مقتضیاتی است که در روستا‌ها وجود دارد.  
آتشمرد درباره پنج مأموریتی که در قسمت‌های مختلف این رقابت وجود دارد، توضیح می‌دهد: مأموریت اول خودکفایی است، خانواده باید تا حدی خورد و خوراک‌شان را خودشان تهیه کنند؛ مثلا بتوانند حیوانات اهلی مرغ، خروس و بز و... نگهداری و از محصولات خودشان مثل تخم‌مرغ یا ماست و شیری که تهیه شده استفاده کنند. در یک بخش، مأموریت کسب و کار داریم که خانواده‌ها باید بتوانند با توجه به شغل‌هایی که در روستا موجود است، یک شغل برای خودشان انتخاب کنند و کسب و کاری برای خودشان ایجاد کنند. آشنایی با فرهنگ، آداب و رسوم و مهارت‌های روستا حائز اهمیت است؛ مثلا در روستای بندر رستمی‌که یک روستای جنوبی است، یاد‌گرفتن استفاده از قایق پارویی یا صیادی الزامی است. این دو خانواده باید آنچه که خانواده‌های روستایی بلد هستند و انجام می‌دهند را یاد گرفته و در زندگی به کار ببرند. باید تمام مهارت‌ها را یاد بگیرند و خودشان را با شرایط روستا سازگار کنند و به درآمد هم برسند.  آتشمرد ادامه می‌دهد: هر استان و روستا مردمان خاص خودش را دارد که بسیاز حائز اهمیت است؛ قصه آدم‌ها و چالش‌هایی که در زندگی داشتند، بخشی از کار است و خیلی به جذاب‌شدن برنامه کمک می‌کند.  

از بوشهر به تمام ایران
شایان رنجبر، کارگردان دوم مسابقه «خونه مونه» است که از سال ۱۳۸۴ کارش را آغاز کرده و از سال ۱۳۹۰ کار آیتم‌سازی و برنامه‌سازی را به صورت جدی‌تر دنبال کرده؛ او درباره این برنامه که این‌روز‌ها از شبکه یک سیما روی آنتن می‌رود، صحبت می‌کند: از ابتدای فصل اول در این مستند مسابقه حضور دارم؛ در این مسابقه، چون دو خانواده شرکت می‌کنند، دو کارگردان داریم. فصل یک در روستای تلو‌باغ در نزدیکی ساری در استان مازندران تصویربرداری و پخش شد. فصل دوم در روستایی در گیلان و فصل سوم هم از شیراز تقدیم بینندگان شد. در حال حاضر هم فصل چهارم که در روستای بندر رستمی بوشهر تولید شده است؛ چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه ساعت ۱۸ و ۳۰ دقیقه از شبکه یک سیما تقدیم مخاطبان می‌شود. در این فصل، دو خانواده از نقاط مختلف کشور، خانواده شکل‌آبادی از اصفهان و خانواده فلاح‌نژاد از هشتگرد با هم رقابت می‌کنند.  
کارگردان این مستند در ادامه درباره روال این مسابقه توضیح می‌دهد: در هر فصل ما دو خانواده از شهر‌های مختلف ایران داریم که به روستایی که برنامه در آنجا ضبط می‌شود، دعوت می‌شوند. آن‌ها به مدت دو تا سه هفته زندگی روستایی را تجربه می‌کنند. طرح اولیه در کارگروه روستای ستاد تحول سیما شکل گرفت؛ طرح اولیه متعلق به علیرضا رضاپور، سردبیر و ناظر محتوایی این برنامه است. محوریت این ایده کسانی است که بازنشسته می‌شوند و می‌توانند مهاجرت معکوس به روستا‌ها داشته باشند.  
رنجبر خاطرنشان می‌کند: در حال حاضر فصل پنجم در استان گلستان تصویربرداری می‌شود و قرار شده پس از پایان ماه محرم و صفر پخش شود.  
کارگردان برنامه خونه‌مونه درباره این که خانواده‌ها بر چه اساسی انتخاب می‌شوند، می‌افزاید: خانواده‌ها باید بچه داشته باشند و کسانی باشند که به سن بازنشستگی رسیده‌اند؛ جذابیت داشته باشند و جلوی دوربین راحت صحبت کنند. انتخاب این خانواده‌ها خیلی کار سختی است. به‌نظرم انتخاب خانواده‌ها سخت‌ترین کار است.  
وی با بیان این که هدف این برنامه ترویج مهاجرت معکوس است، عنوان می‌کند: خانواده‌هایی که بازنشسته شده و زندگی‌شان به‌گونه‌ای است که می‌توانند در روستا زندگی کنند، بهتر است به روستا بروند؛ چرا که واقعا زندگی در روستا آرام‌تر و باصفا‌تر است؛ از لحاظ آب و هوا و آرامش زندگی راحت تری را تجربه می‌کنند. اگرچه الان هم روستا‌ها مثل قدیم خیلی روستایی نیست، یک مقدار شهری شده و امکانات بیشتر در دسترس‌است.  
رنجبر صحبت‌هایش را ادامه می‌دهد: این دو خانواده در پنج مرحله به رقابت می‌پردازند. روال برنامه این‌گونه است که خانواده‌ها از شهر برای زندگی به روستا می‌آیند. باید آداب و رسوم، زبان و گویش محلی آن روستا را یاد بگیرند. با همسایه‌ها و هم‌محلی‌هایشان تعامل کرده و ارتباط برقرار کنند. البته قبلا به آن‌ها آموزش‌های لازم داده می‌شود، مثل این که چگونه از نخل بالا بروند. به سبک زندگی روستایی آن‌ها امتیاز داده می‌شود؛ این‌که کدام خانواده بهتر شیر می‌دوشد یا بهتر خانه اش را به‌صورت روستایی تزیین می‌کند. کدام خانواده درآمد بهتری کسب می‌کند و... هر خانواده‌ای که بیشتر خودش را با شرایط و زندگی در روستا وفق دهد و سازگارتر باشد، سبک زندگی اش را به زندگی روستایی نزدیک‌تر کند، به آرامش نسبی زندگی در روستا دست پیدا کند، حائز رتبه بهتر می‌شود. داوران از اهالی روستا انتخاب می‌شوند. ما اصلا در داوری دخل‌و‌تصرفی نداریم و خود روستاییان و کشاورزان تعیین می‌کنند که چه امتیازی به کدام خانواده بدهند.  این کارگردان در پایان تصریح می‌کند: نکته جالب این‌جاست که بچه‌هایی که به همراه خانواده‌ها به روستا می‌آیند، از آنجا که خیلی با زندگی روستایی مانوس نیستند هفته‌های اول خیلی گلایه می‌کنند، اما روز آخر دل‌کندن از روستا برای‌شان سخت است؛ حتی به خانواده‌شان پیشنهاد می‌دهند اگر در مسابقه برنده شدند، اینجا یک زمین خریداری کنند.  

راوی طناز و شوخ طبع
ارسلان جولایی از سال ۱۳۸۴ با تئاتر و از صداوسیمای استان مرکزی اراک کارش را به‌عنوان گوینده شروع کرده، از سال ۱۳۸۶ به‌عنوان گوینده و بازیگر در رادیو ایران و در ادامه با شبکه‌های مختلف رادیویی همچون صبا، سلامت، تهران، نمایش، فرهنگ و ورزش همکاری داشته و همزمان در دوبله هم فعالیتش را آغاز کرده راوی و گوینده برنامه خونه‌مونه است. او درباره حیطه کاری اش صحبت می‌کند: در این مستند مسابقه به‌عنوان راوی و گوینده حضور دارم. در اولین قسمت پیشنهاد دادم که با توجه به تصویر، روی کار گویندگی شود تا بتوانیم یک سری بداهه پردازی‌ها را در کار داشته باشیم. دست‌اندرکاران برنامه همکاری کردند و این کار انجام شد و روی تصویر صداگذاری کردیم. علاوه بر متن کوتاه چند‌صفحه‌ای، بداهه‌پردازی باعث شد تا کار با طنز و شوخی‌های بیشتری با کاراکتر‌ها پیش برود. به‌نظرم کاراکتر‌ها بیشتر دیده و گل‌درشت‌تر دیده شدند. یک جایی ایراد می‌گیرم، جا‌هایی همراه‌شان می‌شوم و از آن‌ها طرفداری می‌کنم.  وی ادامه می‌دهد: راوی این برنامه طنز کلامی‌خاصی دارد که سبک ویژه خودم است. خدا را شکر کار مورد رضایت بینندگان واقع شده است.  

مجری با پوشش و لهجه محلی
اجرای برنامه را رؤیا خلیلی، بانوی بومی بندر رستمی بر‌عهده دارد. او در ابتدای صحبت‌هایش درباره نحوه انتخابش برای اجرای این برنامه می‌گوید: من از اهالی و بزرگ‌شده در بندر رستمی هستم؛ خیلی اتفاقی از طرف بومی‌ها با این برنامه آشنا شدم و از طریق بومی‌ها معرفی شدم. فعالیت‌هایی که در روستا و در فضای مجازی انجام می‌دادم، باعث شد که انتخاب شوم. این برنامه برایم خیلی جذاب و جالب بود تمام تلاشم را از دل‌و‌جان کردم تا این برنامه تصویرگر یک زندگی روستایی باشد؛ روستا‌ها درحال حاضر اسم‌شان روستاست وگرنه خیلی امروزی و شهری شده‌اند؛ با این وجود تمام تلاشم را کردم تا بتوانم یک زندگی روستایی را ترسیم کنم.  وی در پاسخ به این پرسش که آیا بومیان هم پوشش محلی قدیم را دارند، توضیح می‌دهد: پوشش من در این برنامه یک پوشش محلی است، اما پوششی که در اجرا دارم در حال حاضر در روستا استفاده نمی‌شود. این پوشش برای بانوان خیلی قدیم است که لباس‌های‌شان از نوه‌ها و بچه‌های‌شان به یادگار مانده است؛ از آن استفاده کردم تا بیننده‌ها با لباس اصیل و محلی بوشهر آشنا شوند. هر روستایی لهجه خاص خودش را دارد؛ سعی کردم سبک گویش بوشهری داشته باشم تا فهم آن برای عموم بیننده‌ها راحت‌تر باشد. از کلمات و جملاتی استفاده کرده‌ام که طبیعتا کمتر استفاده می‌شود. علاوه بر این معرفی مکان‌های دیدنی روستا را داریم و همچنین پرداختن به کار‌هایی که در بحث خودکفایی و درآمدزایی درحال حاضر کسی انجام نمی‌دهد؛ مشاغلی و کار‌هایی بوده که در زمان‌های قدیم بانوان و مردان از آن‌ها کسب درآمد داشتند. آنچه برایم حائز اهمیت بود، به‌تصویر‌کشیدن زندگی روستایی خیلی قدیم بوده که باید آن‌ها را زنده نگه داریم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
جا مانده از نسل هوش مصنوعی

در گفت‌وگو با یک جامعه‌شناس، تهدیدات و فرصت‌های هوش مصنوعی برای خانواده‌های ایرانی را بررسی کرده‌ایم

جا مانده از نسل هوش مصنوعی

نیازمندی ها