شکوه قهرمانی با دو طلای با ارزش حدادی و مرادی در دوومیدانی

80 هزار تماشاگر در گوانگجو به احترام ایران برخاستند

دو سال پس از آن‌که احسان حدادی در حضور نزدیک به 80 هزار تماشاگر حاضر در ورزشگاه آشیانه پرنده شهر پکن، مدال باارزش المپیک 2008 را از دست داد، هیچ چیز شیرین‌تر از تماشای فریاد شادی احسان و بوسه‌هایی که او بر «یا حسین» منقش روی لباسش می‌‌زد، نبود.
کد خبر: ۳۶۹۶۹۲

احسان این بار در حضور 80 هزار تماشاگری که برای تماشای مسابقات دوومیدانی به ورزشگاه «آئوتی» آمده بودند، بهترین پرتاب‌هایش را انجام داد تا تمام آن خاطرات بدی که 2 سال بود او را رها نمی‌کرد، به دست فراموشی بسپارد. وقتی آن خاطرات را به یاد احسان آوردم و از او خواستم مقایسه‌ای داشته باشد میان اتفاقاتی که در پکن افتاد و آنچه اینجا در گوانگجو رقم خورد، گفت: «در پرتاب اولم کمی استرس داشتم، استرس همان اتفاقی که در پکن برایم افتاد. به همین خاطر هم 63 و 50 انداختم؛ اما در ادامه شرایطم بهتر شد. هوا هم به من کمک کرد. من بهترین پرتاب‌هایم را در بهار می‌اندازم و در روز مسابقه هوا کاملا بهاری بود. به همین خاطر هم تا نزدیک 68 متر انداختم و آسان‌تر از آن چیزی که فکر می‌کردم طلا گرفتم».

محمد صمیمی دیگر پرتابگر ایرانی هم از این جهت نمایش درخشانی داشت که بعد از احسان و ورزشکار قطری به مدال برنز رسید. صمیمی که رکورد شخصی‌اش بالای 65 متر است در این بازی‌ها با رکورد 46‌/‌63 که در همان پرتاب اولش به ثبت رسید، به مدال برنز رسید.

وصف چنین لحظه‌ای واقعا قابل توصیف نیست. این‌که 80 هزار نفر به احترام پرچم و سرود مقدس کشورمان بایستند و سکوت کنند. شاید به همین خاطر می‌توان متمایز کرد این مدال طلا و البته طلایی را که سجاد مرادی گرفت، با دیگر طلاهای کاروان ایران در گوانگجو.

حدادی در مورد احساسی که در لحظه مراسم اهدای مدال داشت به «جام‌جم» گفت: «برای من قابل وصف نیست. با چشم همه ورزشگاه را زیر نظر داشتم و در اوج هیجان بودم. تا به حال ندیده بودم چنین جمعیتی به احترام نام ایران بایستند. من در دوحه هم طلا گرفته بودم اما آنجا از این جمعیت پرشور خبری نبود. اعتراف می‌کنم که در ورزشگاه آئوتی گوانگجو، بهترین لحظات عمرم را تجربه کردم.»

اما فردای روزی که احسان حدادی برای ایران افتخارآفرینی کرد، نوبت به سجاد مرادی رسید تا با گام‌های بلندش برای اولین بار در تاریخ، طلای 800 متر بازی‌های آسیایی را برای کشورمان به ارمغان بیاورد؛ طلایی که مظهر فداکاری بود و با از خود گذشتگی برادر وی به دست آمد.

امیر، برادر سجاد، 600 متر اول را آنقدر تند دوید که دیگر دونده‌ها برای جا نماندن از او از پا درآمدند و درست در 200 متر پایانی بود که خودش، از دور رقابت خارج شد و سجاد را با 6 دونده خسته تنها گذاشت. سجاد هم در همین 200 متر بود که توانست از دیگر دونده‌ها سبقت بگیرد و با این تاکتیک یکی از باارزش‌ترین مدال‌های کاروان ایران در تاریخ بازی‌های آسیایی به دست آمد. سجاد که در همان پیست به خاطر این فداکاری برادرش به گریه افتاده بود درباره این اتفاق گفت: «من می‌دانستم اگر امیر این کار را بکند، شانس من برای کسب طلا بیشتر می‌شود، اما هیچ گاه به خودم اجازه ندادم از او چنین درخواستی بکنم. فقط 10 دقیقه به شروع فینال مانده بود که امیر پیش من آمد و گفت به خاطر تو و موفقیت ایران می‌خواهم از خودم بگذرم. سعی کردم او را منصرف کنم؛ اما او تصمیمش را گرفته بود. همین از خودگذشتگی باعث شد من این طلا را بگیرم.»

شاید یکی از زیباترین صحنه‌های بازی‌های آسیایی گوانگجو همین دور افتخاری بود که سجاد و امیر مرادی با پرچم ایران در ورزشگاه آئوتی زدند. لحظاتی بعد هم نوبت به یکی دیگر از مراسم توزیع مدال های بزرگ تاریخ ورزش ایران رسید؛ مراسمی با حضور بیش از 80 هزار تماشاگر.

بالا رفتن پرچم ایران، پخش سرود ملی و احساس سجاد مرادی از این جشن پرشکوه: «وقتی به چشم دیدم یک ورزشکار می‌تواند با رکوردش چنین غرور ملی وصف‌ناپذیری ایجاد کند بیشتر از همیشه برای ادامه ورزش قهرمانی و فتح قله‌های افتخار انگیزه پیدا کردم. باورش برایم سخت بود که این جمعیت به خاطر نام ایران ایستاده‌اند، اما این خواب نبود، رویایی بود که برای من رنگ واقعیت گرفت.»در مورد سجاد مرادی حیف است اگر این را نگوییم که او نیمی از پاداش قهرمانی‌اش را به خاطر همین فداکاری بزرگ،‌ به برادرش امیر داد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها