سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین خبر داد
این حرف را خیلیها قبول ندارند، در مقابل خیلیها هم به آن باور دارند چون اینگونه استدلال میکنند که خشک شدن تالابها در ایران و زایش چشمگیر بیابانها عامل مهمی برای تولید گرد و غبار است.
البته این موضوعی نیست که عکسهای ماهوارهای و گفتههای مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری و سازمان هواشناسی آن را تایید کنند اما به هر حال این که گفته میشود 5 درصد گرد و غبارهای موجود در کشور متعلق به ایران است نیز نمیتواند پذیرفتنی باشد.
به هر حال آنچه که امروز بیشتر کارشناسان بر آن اتفاقنظر دارند همان 6 کانون اصلی وقوع گرد و غبار است یعنی 4 کانون در عراق، یک کانون در شرق سوریه و کانونی دیگر در عربستان.
نقش ترکیه در این میان نیز مهم است چون گفته میشود این کشور با زدن سد بر سر راههای آبی عراق (دجله و فرات) عامل اصلی بروز خشکسالی و در نتیجه تولید گرد و غبار است.حالا اگر گفتههای محمد نوریان معاون محیط انسانی سازمان حفاظت محیط زیست را نیز به این روند اضافه کنیم آنوقت دخالت سرزمینهای بیشتری در بروز پدیده گرد و غبار روشن میشود.
او معتقد است سرچشمه گرد و غبار، صحرای عربستان و شمال آفریقاست و خشکسالیهای 5 سال اخیر در این مناطق و خشک شدن هورها و باتلاقها در کنار نابودی بخشی از پوشش گیاهی، سبب شده تا خاک نرم این مناطق با بادی ضعیفتر از بادی که شنها و گرد و خاک را به هوا بلند میکند، گرد و غبارها را به صورت ریزدانه به ایران بیاورد.
حالا خیلیها با این روند آشنا شدهاند اما آنچه که آزاردهنده شده تعلل در پایان دادن به هجوم گرد و غبار است یعنی هنوز پس از سالها این سوال مردم بیپاسخ مانده که تا چه زمانی گرد و غبارها بر زندگی ایرانیها سایه خواهد انداخت؟
پاسخ این دغدغه را میشود به 2 گونه داد: «بزودی گرد و غبارها محو میشوند» (یعنی ادعایی نادرست) و «تا وقتی همه کشورهای همسایه دست به دست هم ندهند اوضاع نه بهتر که شاید بدتر هم میشود» (یعنی پاسخی مسوولانه).
اگر پاسخ دوم را ملاک قضاوت قرار دهیم به وضوح پیداست که خواباندن غائله گرد و غبار همتی چند ملیتی میطلبد و تعارف و سهلانگاری نه تنها راه به جایی نمیبرد که اوضاع را بدتر میکند.
اما انگار هنوز کشورهای همسایه توپ را به زمین یکدیگر میاندازند یعنی عربستان خود را به بیتفاوتی میزند و در اجلاس آنکارا شرکت نمیکند، ترکیه فقط به خاطر فرار از فشارهای بینالمللی تن به میزبانی اجلاس میدهد و عراق کمبود بودجه را بهانه میکند.
امروز وضعیت تالابهای خشک شده کشور عراق و زمینهای خالی از پوشش گیاهی آن به حدی از بحران رسیده که دیگر طرحهای بیابانزدایی در آن نمیتواند در کوتاه مدت به نتیجه برسد برای همین مالچپاشی تنها گزینه امیدبخش و باقی مانده است.
ولی این کشور تاکنون کمبود اعتبار را توجیهی برای تعلل در مالچپاشی شنهای روان و کانونهای وقوع گرد و غبارش قرار داده است.
وضع عربستان هم بهتر از این نیست یعنی هر چند که کمبود بودجه نمیتواند عاملی دست و پاگیر برای این کشور باشد ولی نبود اراده برای کنترل کانونهای بحران میتواند دلیل خوبی برای سهلانگاریها باشد.
ترکیه، اردن و کویت هم هر کدام توجیه خاص خودشان را دارند ولی آنچه که در این میان کمتر برای همسایهها مهم است وضعیت مردم ایران بویژه مرزنشینان است.
حالا به این مساله کاری نداریم و سختی زندگی استانهای همیشه گرفتار گرد و غبار وقتی به چشم آمد که ریزدانهها به تهران رسید و رئیس سازمان مدیریت بحران کشور میگوید اگر گرد و غبارها به کمکمان نمیآمد بحث کشند قرمز به این زودیها حل نمیشد!
ولی حالا که بحران جدی است بهتر است مردم بدانند و به اتفاقی امید داشته باشند که امکان وقوع دارد چون واقعیت امروز این است: «تا وقتی همه کشورهای منطقه همگام با هم تلاش نکنند گرد و غبارها همچنان مهمان ناخوانده ایرانیها خواهند بود.»
سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین خبر داد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
یک تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
سید رضا صدرالحسینی در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین خبر داد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد