گزیده سرمقاله‌ روزنامه‌های صبح امروز

روز واقعه نزدیک است

روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «روز واقعه نزدیک است»،«حمله دزدان دریایی به کاروان صلح»،«حمله به کاروان آزادی»،«اقدام جنایتکارانه رژیم صهیونیستی؛ دلایل و پیامدها»،«رژیم اسرائیل در تنگنای سیاسی»،«عفو؛ از ایده هاشمی تا پیش دستی سیاسی»،«آقای رییس‌جمهور! چرا عدالت به سخره گرفته شده؟»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.
کد خبر: ۳۳۱۳۸۵

کیهان:روز واقعه نزدیک است

«روز واقعه نزدیک است»عنوان یادداشت روز روزنامه‌ی کیهان به قلم حسین شریعتمداری است که در آن می‌خوانید؛
1- شنبه گذشته، اول خردادماه 89- 22می 2010- «ناوگان آزادی» شامل 9 کشتی غیرنظامی با سرنشینی نزدیک به هزارنفر از سیاستمداران، فعالان صلح، هنرمندان، دوستداران فلسطین، خبرنگاران و... بندر اسلامبول در ساحل دریای «مرمره» را به مقصد غزه ترک کرد. 3 کشتی از ترکیه، 1 کشتی از یونان، 1 کشتی از ایرلند، 2 کشتی از انگلیس، 1 کشتی از الجزایر و 1 کشتی از کویت در این ناوگان حضور داشتند. هنگام ترک بندر اسلامبول، انبوهی از مردم برای بدرقه در ساحل جمع شده و با فریادهای الله اکبر خویش، ضمن ستایش این اقدام صلح طلبانه و انسان دوستانه، برای کشتی نشینان آرزوی موفقیت می کردند و اقدام آنان را می ستودند. خبر حرکت ناوگان آزادی به تمام نقاط جهان مخابره شد و همه جا، استقبال و تقدیر مردم را به دنبال داشت. از آن روز تا 10 روز بعد، یعنی نیمه شب دوشنبه، کمتر کسی- و شاید هیچکس- تصور نمی کرد سرنشینان این 9 کشتی قبل از آن که در ساحل غزه به خشکی برسند، در تاریکی شب و در میانه دریا با حمله حرامیان صهیونیست در خون خود غوطه می خورند. نظامیان وحشی اسرائیل باز هم مانند همیشه، تمامی آموزه های اخلاقی، انسانی و قانونی را زیرپا گذاشتند و با شبیخون ناجوانمردانه به «ناوگان آزادی» سفیران صلح را که جز کمک رسانی به مردم مظلوم و محاصره شده غزه و پایان محاصره غذایی و دارویی- و نه تسلیحاتی- آنان خواسته ای نداشتند، قتل عام کردند.

این شبیخون وحشیانه در 80 مایلی سواحل غزه صورت گرفت و این در حالی است که مطابق معاهده- بخوانید سازشنامه ذلت بار-اسلو - سال 1993- کنترل آبهای سرزمینی -TERRITORIALL- سواحل غزه تا فاصله 20 مایلی به رژیم صهیونیستی واگذار شده بود و شبیخون به اعتراف «اوی بنایاهو» سخنگوی ارتش اسرائیل در فاصله 70 تا 80 مایلی ساحل غزه، یعنی در آبهای بین المللی که مطابق کنوانسیون های 1948 و 1974 ژنو - SOLAS- تردد کشتی ها در آن نباید با هیچ مانعی از سوی هیچ کشوری روبرو شود، صورت گرفته بود.

اقدام وحشیانه اسرائیل بدون کمترین ابهامی، مصداق فصل هفتم از منشور ملل متحد است که تصریح می کند؛ هرگاه کشوری با توسل به زور و یا هر اقدام موثر دیگری، امنیت منطقه و یا صلح جهانی را به مخاطره اندازد، شورای امنیت سازمان ملل متحد موظف است با توسل به نیروی نظامی- متشکل از کشورهای عضو- به مقابله با کشور متجاوز برخیزد...

هم اکنون خبرگزاری فرانسه از تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد برای بررسی ماجرای حمله اسرائیل به ناوگان آزادی خبر داد!! اما، شما این جلسه و نشست های مشابه آن را جدی نگیرید، چرا که در این اجلاس ها، قاتل جای قاضی نشسته است. مگر همین چند روز قبل 189 کشور در اجلاس بازنگری معاهده ان.پی.تی در نیویورک، فعالیت هسته ای نظامی و تسلیحاتی رژیم صهیونیستی را محکوم نکردند؟! پاسخ اسرائیل چه بود؟ نتانیاهو، رئیس کنونی رژیم صهیونیستی با وقاحت اعلام کرد که نه فقط این بیانیه ها بلکه قطعنامه های رسمی شورای امنیت سازمان ملل را نیز جدی نمی گیرد و راست می گفت، چرا...؟! چون مقابله با این غده سرطانی راه کار و درمان دیگری دارد. راه کاری که امروزه افکار عمومی جهانیان و ملت های مسلمان بیشتر از هر زمان دیگری از آمادگی و توان لازم برای عملیاتی شدن آن برخوردارند. بخوانید...

2- از هنگام اشغال فلسطین و پیدایش غده سرطانی اسرائیل در سال 1948 میلادی تاکنون، ده ها طرح و پیشنهاد متفاوت برای بازگشت صلح و آرامش به منطقه و پیشگیری از جنایات وحشیانه صهیونیست ها، تهیه و ارائه شده است. برخی از این گزینه های چندگانه با استقبال رژیم صهیونیستی و حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای آن نیز روبرو بوده است و امضای معاهدات و توافقنامه های فراوانی را هم به دنبال داشته است ولی هیچیک از این طرح ها نه فقط به مهار صهیونیست های وحشی منجر نشده است، بلکه همه ساله بر دامنه جنایات این جرثومه های فساد و تباهی نیز افزوده است. معاهده ننگین کمپ دیوید، توافقنامه شرم الشیخ، معاهده اسلو، طرح ذلت بار ملک عبدالله پادشاه سعودی و...

5 دهه قبل، امام راحل ما(ره) که این روزها سالگرد رحلت او را به سوگ نشسته ایم، طرح منطقی، انسان دوستانه، انقلابی و کاملا امکان پذیر و عملی «محو اسرائیل از جغرافیای سیاسی منطقه» را پیش کشیده و تاکید فرمود که جراحی این غده سرطانی از پیکر خاورمیانه اسلامی به آسانی امکان پذیر است و تاخیر در عملیاتی کردن این طرح، آسیب های جدی و مصیبت های هولناکی را درپی خواهد داشت.

روز 17 بهمن ماه سال 1357، در حالی که پیروزی انقلاب اسلامی قطعی به نظر می رسید، «اباابان» نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی در مصاحبه با خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس گفت؛ «واقعه ای که در ایران پا گرفته و بعید نیست در آینده ای نزدیک به وقوع پیوندد- که به وقوع پیوست- زلزله ای است که تمامی منطقه را به لرزه می اندازد و این زلزله قبل از همه موجودیت اسرائیل را تهدید می کند». یک سال بعد، 19 بهمن 1358، حضرت امام(ره) که در بیمارستان قلب بستری بودند در جمع شخصیت های خارجی که به مناسبت اولین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به ایران آمده بودند تاکید فرمودند؛ «اسرائیل، این جرثومه فساد، همیشه پایگاه آمریکا بوده است. من در طول نزدیک به 20 سال- و تاکنون 5 دهه- خطر اسرائیل را گوشزد نموده ام، باید همه بپاخیزیم و اسرائیل را نابود کنیم».

دیروز نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس که به کانادا سفر کرده بود، در جمع صهیونیست های ساکن این کشور و در حالی که برخی از صهیونیست های شرکت کننده در این نشست با اشاره به دو جنگ 33 روزه و 22 روزه و پیروزی های پی درپی جمهوری اسلامی ایران نسبت به آینده اسرائیل ابراز نگرانی می کردند، با عصبانیت گفت؛ «بله! ایران، غزه و لبنان را تسخیر کرده است و هدف بعدی تپه های تل آویو خواهد بود». نتانیاهو در ادامه سخنان خود توضیح می دهد که انقلاب اسلامی برانگیختگی ملت های مسلمان منطقه را در پی داشته و حزب الله لبنان و حماس، به عنوان عقبه استراتژیک ایران در جنگ های 33 روزه و 22 روزه حضور یافته بودند و...

«زئیف شف» یکی از برجسته ترین استراتژیست های رژیم صهیونیستی بعد از جنگ 33 روزه در مصاحبه با «جروزالم پست» روزنامه انگلیسی زبان اسرائیل، گفته بود؛ «احساس می کنم که امروزه اسرائیل در ضعیف ترین دوران حاکمیت خود از سال 1948 تاکنون قرار گرفته. نیروهای حزب الله در جنگ از مرگ استقبال می کردند و نظامیان ما گویی فقط برای حمله به زنان و کودکان در شهرها آموزش دیده بودند...» زئیف شف گفته بود روحیه حزب الله لبنان برگرفته از انقلاب خمینی ]ره[ است و پیش بینی کرده بود این روحیه در سایر کشورهای اسلامی نیز، به صورت آتش زیر خاکستر وجود دارد. شف راست می گفت، چرا که در طول جنگ 33 روزه، تمامی کشورهای اسلامی یکپارچه به شورش و برانگیختگی در حمایت از حزب الله و دشمنی با اسرائیل تبدیل شده بود و مدتی بعد، جنگ 22 روزه غزه، شاهد دیگری بر پیش بینی این استراتژیست رژیم صهیونیستی بود.

3- شبیخون وحشیانه صهیونیست ها به «ناوگان آزادی» اگرچه تلخ و ناگوار است ولی این سکه روی دیگری نیز دارد و آن تائید چندباره بر راه حل گره گشای امام راحل ماست که باردیگر با وضوح و شفافیت بیشتر در میدان دید جهانیان و مخصوصاً ملت های مسلمان قرار می گیرد و از سوی دیگر حکایت از آن دارد که روز واقعه نزدیک است «واقعه» حیات آفرینی که سردمداران رژیم صهیونیستی نیز با شبیخون بزدلانه خود نشان دادند، «وقوع» آن را به ناچار پذیرفته و یا نزدیک می دانند. چرا...؟!

4- حمله شبانه به یک ناوگان غیرنظامی با سرنشینان غیرمسلح، در هیچیک از فرهنگ های نظامی جهان، نه فقط افتخارآمیز نیست بلکه از وحشت و هراس حمله کنندگان نیز حکایت می کند. اسرائیل اگر به توان خود اطمینان داشت می توانست با تظاهر به صلح دوستی پذیرای کاروان مورد اشاره باشد و یا با اخطار نظامی از نزدیک شدن ناوگان به آبهای سرزمینی-20 مایلی سواحل غزه- جلوگیری کند. ولی چرا چنین نکرد؟ اسرائیل می داند چهره نفرت انگیز و مشمئزکننده این رژیم مدتهاست که بی نقاب در مقابل دید جهانیان قرار گرفته است بنابراین چاره ای ندارد که در اولین قدم به آخرین حربه متوسل شود! و این در فرهنگ نظامی به مفهوم پایان خط است.

5- حمله وحشیانه اسرائیل به ناوگان آزادی و صلح، سران سازشکار عرب را از پشت میز مذاکرات به اصطلاح صلح-بخوانید سازش- به بیرون پرتاب کرده و حریف واقعی و راستین رژیم صهیونیستی، یعنی ملت ها را به میدان مقابله آورده است، اما نه پشت میز مذاکره، بلکه در آوردگاهی به وسعت جهان اسلام. آیا در پی فاجعه نیمه شب دیشب مردم مسلمان و غیرتمند ترکیه به ادامه روابط سیاسی کشورشان با رژیم صهیونیستی رضایت می دهند؟ و آیا، به انتقام خون به ناحق ریخته هموطنان مسلمان خویش، ریختن خون صهیونیست ها در هر کجا که در دسترس باشند را مجاز و ادای دین به شهدای نیمه شب دوشنبه نمی دانند؟! آیا سران سازشکار عرب بازهم می توانند با سران جنایتکار صهیونیست پشت میز مذاکره بنشینند؟ و آیا برای ملت های مسلمان کمترین تردیدی باقی می ماند که تنها راه حل گره گشا، نابودی اسرائیل و محو کامل این رژیم جعلی و خونریز از جغرافیای سیاسی منطقه است؟

6- و بالاخره اگرچه دراین باره گفتنی های بسیاری هست ولی به این نکته بسنده می کنیم که صهیونیست ها با شبیخون ناجوانمردانه و وحشیانه نیمه شب دوشنبه، قبل از قتل عام سفیران آزادی غزه، گور خود را به دست خویش کنده اند و به یقین از این پس در هیچ جای دنیا امنیت جانی ندارند. جرثومه های فساد و تباهی بی آنکه بدانند یا بخواهند به عملیاتی شدن بیشتر طرح امام راحل ما(ره) برای محو اسرائیل از جغرافیای سیاسی منطقه کمک کرده اند.

مردم سالاری:حمله دزدان دریایی به کاروان صلح

«حمله دزدان دریایی به کاروان صلح»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی مردم سالاری به قلم علی ودایع است که در آن می‌خوانید؛طی دو قرن گذشته همزمان با اقتصادی شدن جهان و ظهور ابرقدرت های استعمارگر،جامعه بشریت رفته رفته، آماده شکل گیری برخوردهای خشن شد اما در قرن نوزدهم با وقوع 2 جنگ جهانی، جهان رنگ و بوی صلح را آرام آرام به خاطره ها سپرد. در طول جنگ 6روزه و ناتوانی اعراب،کشوری غصبی به نام اسرائیل با راندن و قتل عام مردم فلسطین متولد شد. برخی با خوش بینی به قرن بیست و یکم نگاه می کردند و امید داشتند در هزاره جدید با فهم حکومت ها از یکدیگر و بهبود رابطه مردم با حکومت ها دیگر شاهد پایمال شدن حقوق انسانی نباشیم.

آرزویی که با برخورد خشن دیکتاتوری ها و ادامه نبردها در کشورهایی از قبیل عراق و افغانستان رنگ باخت. اما عمق فاجعه زمانی روی داد که غزه در سال 2008 از زمین و هوا مورد حمله ارتش صهیونیستی قرار گرفت.شیوخ عرب که هویت از دست رفته خود را فقط در برابر ایران اسلا می جست وجو می کنند چشم برهم فروبستند و فقط  گاهی بیانیه هایی صادر کردند که هرگز از روی کاغذ فراتر نرفت.

معلوم نیست زمانی که بان کی مون دبیر کل سازمان ملل خبر از محاکمه سران جنایتکار جهان می دهد چرا خبری از نتیجه گلدستون منتشر نمی شود یا دولت های مختلف چگونه چشم خود را بر قتل عام مسلمانان در منطقه قفقاز و سین کیانگ می بندند. این درست است که کارادزیچ و سرهنگ قذافی و تنی چند از  دیکتاتورهای جهان جنایتکار هستند اما آیا جنایت های علیه  بشریت را فقط این افراد مرتکب شدند و دیگر کسی دستش به خون انسان های بیگناه آلوده نیست؟ ترکیه امروز دیگر یک بازیگر دست چندم آسیایی که در حسرت پیوستن به اروپا به سر می برد نیست.

ترکیه که بعد از سقوط دولت عثمانی هرگز دامنه نفوذ گسترده ای نداشت امروز به پشتوانه بهره مندی از اقتصاد شکوفا در عین حال که با همه کشورها روابط اقتصادی دارد از مواضع خاص خود دفاع می کند. درست در زمان بهره گیری رژیم صهیونیستی از مظلوم نمایی در پروژه هولوکاست، موضع کارآمد اردوغان در مقابل شیمون پرز همه نگاه ها را به غزه و نقض حقوق بشر در این منطقه جلب کرد.

امروز ترکیه در نظر دارد با استفاده از فشارهای دیپلماتیک بر تل آویو حصر غزه را بشکند و روز دوشنبه می توانست روز آزادی و پیروزی بر خودکامگی حکومتی باشد که به هیچ مرجعی پاسخگو نیست. از سال 2005 رژیم صهیونیستی با همکاری دولت مصر محاصره همه جانبه ای بر مردم غیرنظامی غزه تحمیل کردند تا آنها را تحت فشار قرار دهند.

ورود هرنوع کالا یی به این سرزمین رنج کشیده ممنوع شد تا زمان جنگ;بعد از آن نیز این روند ادامه داشت تا مردم شهر ویران شده خود را نتوانند از نو بسازند. ورود مصالح ساختمانی یا مواد غذایی چگونه می تواند در راستای آنچه که حملا ت حماس تلقی می کنند به کار آید؟ فقط در فیلم های قدیمی بود که دزدان دریایی با آن پرچم سیاه کشتی ها را به تسخیر خود درمیآوردند و اموال آن را به تاراج می بردند.

گرچه دزدان دریایی سومالی نه یک حکومت بلکه یک گروه تروریستی هستند اما رژیم صهیونیستی به عنوان یک دولت همچون دزدان دریایی به کاروان صلح یورش برد تا آزادی را باز هم به تاراج ببرند. قلب های 750 مسافر کاروان صلح و هزاران انسان دوست محاصره غزه شکسته شد تا سران تل آویو در آستانه مواجه شدن با کابوسی دیگر باشند. 

رسالت:حمله به کاروان آزادی

«حمله به کاروان آزادی»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی رسالت به قلم حنیف غفاری است که در آن می‌خوانید؛اقدام ددمنشانه رژیم صهیونیستی در حمله به “کاروان آزادی غزه”نفرت جهانیان نسبت به تل آویو را دوچندان ساخته است.اگرچه رژیم اشغالگر قدس تا کنون سعی داشته است با تکیه بر سانسورهای خبری خود و رسانه های غربی مانع از افشای جنایات خود در قبال فلسطینیان شود،اما این بار این رژیم جنایاتی فراتر از وسعت خاک فلسطین انجام داده و نمادهای صلح جهانی را به خاک و خون کشیده است.این جنایت از پیش تعیین شده نمادی عینی از نقض حقوق بشر ومنشور سازمان ملل متحد توسط تل آویو محسوب می شود.

اگرچه سازمانهای بین المللی مانند همیشه در این خصوص اغفال نموده و چشمان خود را بر این جنایت علنی صهیونیستها بسته اند،اما ملتها و دولتهای آگاه دنیا این بار دیگر تسلیم معاملات پشت پرده اعضای دائم شورای امنیت و رژیم صهیونیستی نخواهند بود.جامعه جهانی حمله به کشتی های آزادی را حمله به صلح وآزادی می داند ودر برابر آن هیچ گاه سکوت نخواهد کرد.در حالی که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی از تصویب سند نهایی اجلاس اخیر نیویورک به شدت احساس واهمه می کرد،با حمله به ناوگان آزادی غزه سعی کرد انتقام خود از جامعه جهانی را بگیرد،فارغ از اینکه امواج خشم جهانیان در انتظار نتانیاهو و همراهانش خواهد بود.مخاطب تل آویو در حمله اخیر افراد دغدغه مندی بوده اند که بر اساس حس انسان دوستی خود در صدد کمک رسانی به مردم غزه برآمده بودند.

بیش از سه سال و نیم است که یک و نیم میلیون سکنه سرزمین غزه در زندانی بدون سقف به سر می برند و با زندانیان صهیونیستی و مصری دست و پنجه نرم می کنند.مردمی که اصلی ترین گناه آنان حمایت از دولت قانونی و مشروع اسماعیل هنیه و عدم باجدهی به تل آویو می باشد. کاروان آزادی مرکب از 9 کشتی حامل10 هزار تن کمکهای انسان دوستانه از کشورهای مختلف ازجمله ترکیه ، یونان و پارلمان اروپا به مردم غزه است.

کشته و زخمی شدن دهها تن از اعضای کاروان آزادی،که مورد حمایت همه ملتهای جهان بوده است نمایشی هولناک از سبعیت و درندگی تل آویو می باشد.  این اقدام وقیحانه  از سوی ارتشی کاملا مسلح انجام شد و روشن است سربازان بدون دستور فرماندهان خود چنین اقدامی را انجام نداده اند. بر اساس آنچه مقامات حماس نیز نسبت به آن تاکید نموده اند، روشن است که محاصره کشتی ها از سوی هلی کوپتر ها امری اتفاقی نیست و با قصد قبلی انجام شده است.

یکی از اهداف رژیم صهیونیستی از اقدام اخیر،ایجاد واهمه در میان طرفداران حماس  می باشد.تل آویو سعی در القای این نکته دارد که هرگونه طرفداری از مقاومت اسلامی فلسطین برای جامعه جهانی هزینه بر خواهد بود و حتی ممکن است جان حامیان آزادی غزه را نیز به خطر بیاندازد.این در حالی است که مرز میان خائنان به ملت فلسطین و طرفداران آزادی غزه کاملا پررنگ بوده و اقدام اخیر صهیونیستها نه تنها این مرز را از بین نبرده،بلکه نمود آن را در نزد جامعه بشری بیشتر ساخته است.

اقدام اخیر صهیونیستها کاملا بی شرمانه و جنایتی جنگی محسوب می شود.از این رو حداقل انتظار جامعه جهانی این است که مجازاتهای مترتب بر چنین اقدامی به صورت کامل علیه تل آویو اعمال شود.

راهزنی تروریستی اخیر رژیم صهیونیستی در آبهای بین المللی علاوه بر اینکه نقض کنوانسیونهای جهانی محسوب می شود،به لحاظ حقوق بین الملل عمومی نیز قابل  توجیه و تفسیر نیست.ایالات متحده آمریکا به عنوان اصلی ترین حامی جنایات رژیم صهیونیستی در برابر جنایت اخیر این رژیم سکوت کرده است.پس از حمله به کاروان آزادی اوبا ما باید میان آزادیخواهی وجنایت اسرائیل یکی را انتخاب کند.

سازمان ملل متحد نیز در قالب نوعی موضع گیری ذلیلانه تنها از تل آویو خواسته است تا در برابر این جنایت توضیح دهد!با این حال ترکیه خواستار تشکیل جلسه اضطرای مجمع عمومی  سازمان ملل متحد شده است.

بدون شک برخورد جامعه جهانی با رژیم صهیونیستی این بار گسترده تر و سخت تر از برخورد با این رژیم بر سر پرونده گلدستون و حتی بیانیه نیویورک خواهد بود.تل آویو با حمله به کاروان آزادی،بازی خطرناکی را با جامعه جهانی آغاز نموده است.اگرچه آغاز این بازی از سوی رژیم صهیونیستی صورت گرفته است اما یقینا اسرائیل پایان دهنده آن نخواهد بود.

تهران امروز:اقدام جنایتکارانه رژیم صهیونیستی؛ دلایل و پیامدها

«اقدام جنایتکارانه رژیم صهیونیستی؛ دلایل و پیامدها»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی تهران امروز به قلم دکترمحمدمهدی مظاهری است که در ان می‌خوانید؛اقدام جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در حمله به کاروان آزادی و امدادگران حقوق بشر و تحرکات ترکیه و دیگر کشورهای مسلمان منطقه برای رفع حصر نوار غزه از جهات مختلف قابل تبیین است.

1 - پس از به قدرت رسیدن دولت اسلامگرا در ترکیه به رهبری اردوغان و تحرکات وسیع ترک‌ها در حوزه دیپلماتیک برای حل و فصل مسائل خاورمیانه، شاهد دگردیسی در سیاست‌های منطقه‌ای این کشور بودیم. ترکیه در جنگ
22 روزه در دفاع از مردم نوار غزه بیشترین واکنش را نسبت به تجاوزات صهیونیست‌ها نشان داد و مردم مسلمان ترکیه نیز با برگزاری تظاهرات گسترده و محکومیت اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در حمله به کودکان و زنان فلسطینی، قطع ارتباط و تعطیلی سفارتخانه این رژیم را خواستار شدند.

2 - در اجلاس سالیانه داووس، اردوغان ضمن محکومیت کشتار غیرنظامیان نوار غزه، سران رژیم صهیونیستی را قاتل خواند و در دفاع از مواضع حماس جلسه مذکور را ترک کرد. اقدام شجاعانه اردوغان تحسین ملت‌های آزاده جهان و دنیای اسلام را برانگیخت و موجب افزایش تنش در روابط آنکارا و تل‌آویو شد.

3 - ترکیه و رژیم صهیونیستی در سال 1997 قرارداد امنیتی و استراتژیکی با یکدیگر منعقد کرده بودند که براساس مفاد این قرارداد رژیم صهیونیستی می‌توانست از فضای ترکیه برای حمله به دشمنان خود استفاده کند، در این راستا در سال‌های قبل، ترکیه به همراه رژیم صهیونیستی و آمریکا و برخی کشورهای غربی همه ساله مانورهای نظامی‌ای برای آمادگی بیشتر برگزار می‌کرد ولی پس از تیرگی روابط بر سر مسئله نوار غزه و تشدید آن به دلیل عدم همراهی ترک‌ها با سیاست‌های منطقه‌ای رژیم صهیونیستی، امسال این رژیم امکان حضور در این مانور نظامی را پیدا نکرد.

4 - از آنجا که اعلام و تاسیس اسرائیل در سرزمین فلسطین فاقد مبنای حقوقی و مشروعیت جمعیتی، تاریخی و جغرافیایی است بنابراین سران و بانیان این رژیم از همان ابتدا موجودیت خود را در تهدید تلقی کرده بقا و امنیت خود را دستاویز تجاوز و توجیهی برای هر گونه توسعه‌طلبی و تهدید دیگران قرار دادند، اصولا نطفه این رژیم را با خشونت بسته‌اند و منطقه از زمان حضور این موجود نامشروع روی آرامش به خود ندیده است. قتل عام اردوگاه صبرا و شتیلا، تجاوز به جنوب لبنان و جنایت‌های بی‌شمار بر علیه فلسطینیان در سرزمین‌های اشغالی سند جنایت این رژیم نزد افکار عمومی است.

5 - حمله به کاروان آزادی و کشته شدن عده‌ای از طرفداران حقوق بشر نشان می‌دهد که این رژیم هیچ اعتقادی به مسائل انسانی و قطعنامه‌ها و کنوانسیون‌های بین‌المللی نداشته و ندارد و سکوت حامیان اسرائیل که همواره از این رژیم به عنوان تنها دولت با مشخصات دموکراسی و آزادی یاد می‌کنند دروغ بودن این ادعاست، جا دارد که سازمان‌های به‌اصطلاح حقوق بشر با دید واقع‌گرایانه به آنچه اتفاق افتاده بنگرند و این جنایت را محکوم نمایند.

6 - سازمان ملل متحد و در راس آن شورای امنیت، مسئول حفظ، نظم، امنیت و صلح جهانی است. متاسفانه این شورا نیز به دلیل نفوذ قدرت‌های بزرگ و اعمال یکجانبه آمریکا، کارآیی لازم برای مقابله با جنایت‌های سازمان یافته رژیم صهیونیستی در منطقه را از دست داده است و هرگونه تلاش کشورهای مستقل و اعضای غیرمتعهد نیز برای صدور قطعنامه ضدصهیونیستی و محکومیت جنایت‌های ضدبشری این رژیم با وتوی آمریکا و دیگر همپیمانان اسرائیل بی‌اثر شده است. جا دارد مجمع عمومی سازمان ملل متحد ضمن برعهده گرفتن مسئولیت تاریخی خود با ابتکار عمل جدید مقابل تجاوزات رژیم صهیونیستی را سد نماید.

7 - سازمان کنفرانس اسلامی باید هر چه سریعتر با تشکیل جلسه اضطراری ضمن بررسی دقیق ابعاد جنایت رژیم صهیونیستی در حمله به کاروان آزادی و جلوگیری از رسیدن امدادهای بین‌المللی، گام‌های عملی را برای برداشتن حصر نوار غزه و افشای ماهیت تجاوزکارانه این رژیم، نزد افکار عمومی جهان بردارد.

8 – متاسفانه جنایت‌های متعدد سران رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان در جنگ 22 روزه و تداوم فشار و ترور سران حماس در ماه‌های گذشته با بی‌تفاوتی برخی از رهبران جهان عرب روبه‌رو شد و حتی در این میان بعضی از کشورهای منطقه با نادیده گرفتن ماهیت تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی و توطئه پیچیده سازمان‌های اطلاعاتی و جاسوسی آن، در بر هم زدن امنیت منطقه در تلاش برآمدند ضمن دعوت پنهانی و آشکار از رهبران رژیم صهیونیستی برای حضور در اجلاس‌های اقتصادی، گام‌هایی برای برقراری روابط رسمی بردارند. اقدام اخیر رژیم صهیونیستی نشان می‌دهد که این رژیم در صورت بی‌تفاوتی و عدم اتحاد در جهان اسلام می‌تواند ابعاد تجاوزات خویش را دو چندان سازد.

وطن امروز:رژیم اسرائیل در تنگنای سیاسی

«رژیم اسرائیل در تنگنای سیاسی»عنوان یادداشت روز روزنامه‌ی وطن امروز است که در ان می‌خوانید؛2 رخداد مهم بین‌المللی شرایط سیاسی دشواری برای رژیم صهیونیستی ایجاد کرد که به‌طور طبیعی این شرایط بر سرنوشت آینده این رژیم تاثیر منفی خواهد گذاشت.حمله وحشیانه کماندوهای دریایی ارتش رژیم صهیونیستی به کاروان حامل کمک‌های بین‌المللی برای اهالی غزه و پاسخ منفی رژیم صهیونیستی به جامعه جهانی برای پیوستن به معاهده «ان‌پی‌تی» 2 رخدادی بودند که سرنوشت سیاسی این رژیم را رقم خواهند زد.در جریان حمله رژیم صهیونیستی به کاروان آزادی که حامل بیش از 700 تن از شخصیت‌های مختلف بین‌المللی بود، اسرائیل بدترین شیوه تقابل نظامی با مجموعه‌ای از مدافعان حقوق بشر را انتخاب کرد و این امرقطعا افکار عمومی را علیه این رژیم برمی‌انگیزد.

کشتار بیش از 20 تن از ملیت‌های مختلف جهان توسط کماندوهای اسرائیلی فضای سیاسی تیره‌ای برای اسرائیل ترسیم خواهد کرد و این رژیم به دست خود سند نابودی خود را امضا کرد.تعدادی از کشته‌شدگان از اتباع ترکیه هستند که این امر خشم ملت ترکیه را علیه رژیم صهیونیستی برانگیخت و آینده روابط آنکارا – تل‌آویو را بشدت تحت تاثیر قرار خواهد داد.رژیم صهیونیستی که ده‌ها سال با ترکیه روابط آشکار دیپلماتیک داشته، این کشور را حیاط خلوت خود در خاورمیانه تلقی می‌کرده اما با قتل اتباع ترک، اسرائیل مهم‌ترین پایگاه خود را در یکی از تاثیرگذارترین کشورهای اسلامی منطقه از دست داد.

از دیگر پیامدهای حمله اسرائیل به کاروان آزادی، انزوای رژیم‌های عرب منطقه است، زیرا این رژیم‌ها تاکنون جنبش‌های اسلامی فلسطین را عامل گسترش ناامنی‌ها در منطقه تلقی می‌کردند که با حمله اسرائیل به کاروان کمک‌رسانی مردمی، حقانیت این جنبش‌ها برای ادامه مبارزه علیه این رژیم آشکارتر شد.اسرائیل نمی‌تواند هیچ دلیل قابل قبولی برای توجیه حمله خود به این کاروان ارائه دهد زیرا کاروان کمک‌رسانی در آب‌های بین‌المللی در حرکت بود و طبق قوانین بین‌المللی و حقوق دریانوردی این نوع کاروان‌ها باید از هرگونه تعرض مصون باشند.

نقض آشکار قوانین بین‌المللی و استفاده از جنگ‌افزار علیه کشتی‌های غیرنظامی در تعریف قوانین دریانوردی، جزو مصادیق راهزنی دریایی به‌شمار می‌رود و متضمن تبعات حقوقی است که شورای امنیت سازمان ملل باید به آن رسیدگی کند.

از سوی دیگر، سکوت آمریکا و اتحادیه اروپایی در برابر این جنایت آشکار این کشورها را در برابر آزمون سیاسی جدیدی حداقل نزد افکار عمومی قرار خواهد داد زیرا افکار عمومی این سوال را مطرح می‌کند که آمریکا و اروپا تا چه حد باید هزینه ماجراجویی‌های رژیم صهیونیستی را پرداخت کنند.

جمهوری اسلامی:جهان منتظر چیست؟

«جهان منتظر چیست؟»عنوان سرمقاله ی روزنامه‌ی جمهوری اسلامی سات که در آن می‌خوانید؛رژیم صهیونیستی بامداد دیروز کشتی‌های حامل کمک‌های بشردوستانه بین‌المللی به غزه را آماج حملات هوایی و دریایی قرار داد و در مقابل دیدگان بهت زده جهانیان، به وحشیانه‌ترین شکل عده‌ای از سرنشینان این کشتی‌ها را به خاک و خون کشید و بقیه را نیز به اسارت برد.

شاید کسانی تصور نمی‌کردند رژیم صهیونیستی تا این حد وحشی باشد و بر این نظر بودند که سردمداران این رژیم، برای حفظ ظاهر و رعایت مصالح، از حمله به کاروانی که در آن افرادی از شهروندان کشورهای اروپایی متحد رژیم صهیونیستی حضور داشتند حمله نخواهد کرد ولی یورش ددمنشانه کماندوهای صهیونیست به کاروان مذکور نشان داد که تا چه حد این رژیم سرکش و یاغی است و به هیچ معیار و ملاک انسانی پایبند نیست.

براساس تازه‌ترین آمارها، در جریان یورش هوایی و دریایی ارتش رژیم صهیونیستی، بیش از 20 نفر از سرنشینان کشتی کشته و حدود 80 نفر زخمی شده‌اند. نیروهای رژیم صهیونیستی باقی سرنشینان کشتی‌ها را نیز به اسارت برده و به مکان نامعلومی منتقل کردند.

اقدام رژیم صهیونیستی در یورش خونین و وحشیانه به این کاروان بین المللی، بازتاب گسترده‌ای در پی داشته و بسیاری از کشورهای جهان و مجامع بین‌المللی این اقدام را تقبیح کرده‌اند. این اقدام جنایت بار صهیونیستها از چند زاویه قابل بررسی است.

1 - این جنایت ماهیت پلید رژیم صهیونیستی را برای جهانیان آشکار ساخت و نشان داد که فلسطینی‌ها با چه دشمن وحشی و شیطان صفتی مواجه هستند، دشمنی که باید او را "آدم‌کشی دریائی" نامید. درحالیکه ارتش صهیونیستی در برابر دید جهانیان و در مقابل دوربین‌های خبری این چنین با گروهی فعال صلح طلب بین‌المللی برخورد می‌کند روشن است چه رفتاری با فلسطینی‌های تحت محاصره و بی دفاع می‌نماید.

2 - بار دیگر ثابت شد که این رژیم به هیچ عنوان طالب صلح در منطقه نیست و کماکان بر استراتژی گذشته‌اش که محوریت آن را استفاده از مشت آهنین و بکارگیری ماشین جنگی تشکیل می‌دهد، اصرار دارد.

3 - حمایت‌های همه جانبه آمریکا از این رژیم، عامل اصلی تداوم سیاستهای جنایتکارانه آن می‌باشد و قطعا اگر این حمایت‌های بدون نامحدود و کورکورانه واشنگتن نبود این رژیم جرأت چنین گستاخی و جنایت آشکاری را نداشت. مردم دنیا به خصوص یک و نیم میلیارد مسلمان، دولتمردان کاخ سفید را شریک جنایات مستمر رژیم صهیونیستی می‌دانند و اگر انزجار و نفرت آنها علیه آمریکائیها، بیشتر از اسرائیلی‌ها نباشد، قطعا کمتر نیست. تصویب کمک 210 میلیون دلاری کنگره آمریکا برای احداث سپر موشکی رژیم صهیونیستی در گستاخی صهیونیست‌ها تأثیر مستقیم داشته است.

4 - تهاجم ارتش صهیونیستی به کاروان بین‌المللی امدادرسانی در آبهای بین‌المللی صورت گرفته است و این امر، به مفهوم آن است که صهیونیستها جسارت و گستاخی را تا به آنجا رسانده‌اند که بدون ذره‌ای اعتنا به مقررات و قوانین بین المللی، هر اقدامی را برای خود مجاز می‌دانند. این امر، تجاوز به حقوق بین‌المللی است و هشداری است برای جامعه جهانی که ادامه سکوت و مماشات در برابر سیاستهای توسعه طلبانه این رژیم، صهیونیستها را به گسترش دامنه تجاوزات خود ترغیب خواهد کرد.

5 - این جنایت، تحقیر اروپایی‌ها و کشورهایی بود که با این رژیم مناسبات نزدیک دیپلماتیک دارند و شهروندان آنها در کاروان کمک رسانی حاضر بوده‌اند. دولتهای غربی باید پاسخگوی افکار عمومی خود در برابر این رفتار تحقیرآمیز رژیم صهیونیستی باشند. فعالان حقوق بشر اروپایی و سیاستمداران و برخی نمایندگان کشورهای غربی که در کاروان مذکور حضور داشتند و مورد حمله صهیونیستها قرار گرفته‌اند اکنون کمترین انتظار آنها از دولتهای متبوع خود آن است که در برابر این جنایت سکوت نکنند.

6 - سران عرب کجا هستند؟ کشورهای عربی و جناح سازشکار عرب اکنون چه توجیهی برای ادامه سکوت و تحرکات سازش‌کارانه با این رژیم دارند؟ این دولتها هم اکنون به دلیل اینکه تحت فشار شدید ا فکار عمومی خود قرار گرفته‌اند به محکوم کردن حمله صهیونیستها پرداخته‌اند.

این دولتها باید رفتار سازشکارانه خود در قبال رژیم صهیونیستی را کنار بگذارند و قطع کامل رابطه با این رژیم و تحریم همه جانبه آن، کمترین انتظار ملت‌های مسلمان منطقه از آنها است. اقدام اخیر ضد بشری صهیونیستها هشداری دوباره برای سازشکاران عرب است که متوجه باشند این رژیم هیچ ملاحظه‌ای در تحقیر و خرد کردن دولتمردان عرب متحد خود ندارد و کمترین حقوقی برای فلسطینی‌ها و سایر ملت‌های تحت تعدی خود در منطقه قائل نیست.

شرم‌آور است که همزمان با جنایت صهیونیستها علیه کاروان بین‌المللی کمک رسانی به غزه، سران کشور عرب قطر زیر بار پای یک وزیر رِژیم صهیونیستی فرش قرمز پهن می‌کنند و وزیر صهیونیست در دوحه از جنایات این رژیم در غزه دفاع می‌کند!

چنین رفتاری، داغ ننگی بزرگ بر پیشانی سران مرتجع عرب است و متاسفانه از عوامل اصلی تداوم جنایات رژیم صهیونیستی و توسعه طلبی این رژیم در گذشته و حال محسوب می‌شود.

ملت‌های مسلمان قطعا در برابر این جنایت رژیم صهیونیستی اعتراضات و تظاهرات گسترده ضد صهیونیستی به راه خواهند انداخت تا حاکمان مسلط بر کشورهای مسلمان را برای اتخاذ تدابیر عملی و اقدامات موثر در مقابله با سیاستهای جنایتکارانه رژیم صهیونیستی وادار سازند. دولتهای حاکم بر کشورهای اسلامی باید هرگونه مراوده با رژیم صهیونیستی را قطع کنند و هیچ مقام صهیونیستی جرات قدم گذاشتن بر خاک کشورهای اسلامی را نداشته باشد.

 در این میان، رژیم قاهره که به متحد استراتژیک صهیونیستها در منطقه تبدیل شده باید برای تغییر رفتار خیانت‌بار خود تحت فشار قرار بگیرد. کمترین انتظار جهان اسلام و ملت‌های عدالت خواه جهان از رژیم مصر در مقطع کنونی این است که گذرگاه رفح را بازگشایی کند و حال که کاملا مشخص شده است صهیونیستها درصدد هستند ساکنان غزه را به طور دسته جمعی نابود سازند، راه تنفسی برای ملت محروم و بی دفاع غزه بگشایند. قطعا اصرار رژیم مصر بر ادامه انسداد گذرگاه غزه ‌از منظر مسلمانان جهان غیرقابل توجیه و غیرقابل گذشت است.

7 - سازمانهای بین المللی، اتحادیه عرب شورای امنیت سازمان ملل و سازمان کنفرانس اسلامی اکنون در قبال جنایت آشکار و یورش ناجوانمردانه و علنی صهیونیستها به یک کاروان غیرنظامی بین‌المللی در برابر آزمون حساسی قرار گرفته‌اند. این سازمانهای عریض و طویل تحت نظر افکار عمومی جهان و ملت‌های مسلمان قرار گرفته‌اند تا با این اقدام ضد بشری چگونه برخورد می‌کنند. این مجامع باید با واکنش مناسب به رژیم صهیونیستی، ننگ رفتارهای خائنانه‌‌آمیز گذشته را از پیشانی خود پاک کنند و بخشی از آبروی از دست رفته خود را جبران نمایند.

8 - جنایت دیروز صهیونیست‌ها یکبار دیگر بر حقانیت راه ملت مظلوم فلسطین و مبارزات ضد صهیونیستی آنان صحه گذاشت. اکنون یکبار دیگر این واقعیت برای همه ملت‌ها و مجامع جهانی به اثبات رسید که فلسطینی‌ها چاره‌ای جز مقاومت و مبارزه با این قوم وحشی و جنایتکار ندارند. اکنون حجت بر همه تمام است و جهان نباید بیش از این منتظر بماند.

این حادثه قطعا در تقویت موضع فلسطینی‌ها نزد افکار عمومی و افزایش انزجار از رژیم صهیونیستی تأثیر خواهد گذاشت و رژیم صهیونیستی را یک گام دیگر به سوی نابودی پیش خواهد برد و نتیجه‌ای برخلاف انتظارات و اهداف صهیونیست‌ها خواهد داشت.

آفرینش:کرزای ونشست مشورتی صلح

«کرزای ونشست مشورتی صلح»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی آفرینش است که در ان می‌خوانید؛جرگه مشورتی صلح افغانستان با وجود تاخیرهایی در روند برگزاری آن اینک در آستانه برگزاری است نشستی که قرار است درجستجوی راهبرد واستراتژی برای مذاکره با طالبان ویافتن راهی برای افزایش ثبات در افغانستان نوین باشد .

بی شک نگاهی به سوابق برگزاری نشست هایی این چنینی (جرگه ) در افغانستان نشان می دهد  که بیشتر از آنکه برگزاری این نشست ها  امری دولتی باشد گردهم آیی هایی سنتی سران اقوام وقبایل این کشور بوده است جرگه هایی که در جستجوی اهدافی ویژه بوده اما اینک برگزاری این نشست توسط دولت کابل آن هم دعوت میهمانان 1600 نفر آن توسط دولت امری است که به نگاه بسیاری اهرمی است توسط دولت آقای کرزای چه اینکه رئیس جرگه مشورتی صلح از وزیران کابینه است و این نشست پیش از آنکه در جستجوی راه حلی برای مذاکره با طالبان باشد به نظر می رسد نقشی نظارتی را برای حاضران در نشست فراهم آورده است این رویکرد آقای کرزای به جرگه باعث شده است تا اپوزیسیون دولتی وشماری دیگر از شخصیت ها این نشست را تحریم کنند چه اینکه استدلال های حقوقی وفرمایشی بودن نشست باعث شده است تا جبهه ملی افغانستان وعبدالله عبدالله عملا رغبتی به حضور در آن نشان ندهند .

به هر حال به رغم مخالفت هایی همچون وجود قانون اساسی در کشور و وجود جرگه به عنوان نهادی فرا پارلمانی در کشور اینک حامد کرزای با حمایت هایی همچون حمایت شورای علمای افغانستان وسازمان ناتو درصدد برگزاری آن است نشستی که دولت کابل برآن است به نوعی مشروعیت دولت کابل را در تدوین استراتژی مناسب برای برخورد با طالبان یاری رسان کابینه باشد .

در این راستا وجود شک و تردیدهایی درباره نوع مذاکره با طالبان وچگونگی تقسیم طالبان میانه رو به تند رو ونوع پذیرش طالبان وحزب اسلامی حکمتیار در  دولت وپذیرش قانون اساسی توسط آنان همه وهمه در هاله ای تردید قرار دارد چه اینکه طالبان به عنوان عنصری نظم گریز در ثبات سیاسی افغانستان ومتحدان وی از نشست مشورتی حضور مستقیم ندارند به علاوه حملات آنها در چند هفته گذشته در کنار گمانه زنی ها درباره نتیجه نشست مالدیو که با شرکت حزب اسلامی حکمتیار وبخشی از طالبان برگزار شد همگی بر نامعلوم بودن واکنش های دوسویه ی دولت وطالبان در مورد روند مذاکره افزوده است .

در کنار این هر چند حامد کرزای در سفر به ایالات متحده  وانگلستان کوشید تا به نوعی پشتیبانی حزب را از روند مذاکره با طالبان  بدست آورد اما همچنان برگزاری واهداف کابل در جرگه مشورتی صلح با چالش های بسیاری روبروست.

چالش هایی که از یکسو با اعطای وعده های مالی ،اقتصادی ، خروج رهبران طالبان از لیست سیاه شورای  امنیت پناهنده شدن طالبان به کشورهای ثالث ادغام در نیروهای نظامی و دولت و... چالش های امنیتی کابینه کرزای باشد ولی از سوی دیگر نیز عدم حضور اپوزیسیون در نشست مشورتی در کنار نامعلوم بودن استراتژی طالبان وتردیدهای کشورهای همسایه از این نشست می تواند سیاست کرزای  را در برگزاری نشست مشورتی صلح با موانع بیشتری روبرو سازد .

آرمان:عفو؛ از ایده هاشمی تا پیش دستی سیاسی

«عفو؛ از ایده هاشمی تا پیش دستی سیاسی»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی آرمان است که در آن می‌خوانید؛11 ماه قبل بود که هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه تهران خواستار آزادی زندانیان حوادث پس از انتخابات شد. هرچند در آن دوران سخنان هاشمی رفسنجانی با انتقادات فراوانی از سوی سیاسیون مواجه شد اما به نظرمی رسد با پیشنهادات افرادی چون فدایی، حسینیان و زاکانی و کوچک‌زاده درباره «عفو»محکومان حوادث پس از انتخابات در عمل،

ایده هاشمی رفسنجانی شکل واقعی پیدا می‌کند. هر چند این اظهارات در شرایط فعلی چندان مطابق با سخنان گذشته نیست. آن گونه که حسینیان اول بهمن 88 در برنامه دیروز، امروز و فردا گفت: واقعاً اگر دست ماها بود که تکلیف را روشن می‌کردیم. صبوری رهبری برای جذب بوده است.

البته در این میان فدایی رویه میانه‌ای را اتخاذ کرد و مسئله مردم را از ماجرای فتنه جدا وگفته بود «ماجرای فتنه عده‌ای را تحریک کرد تا بعضی به خیابان بیایند، آنها افکار عمومی را فریب دادند و القاء تقلب و یکسری اخبار ناصحیح کردند، مردم که بی‌‌دلیل نیامدند. آن گونه که زاکانی از اعضای فراکسیون اصولگرایان مجلس در گفت و گویی اعلام کرد: «برخی از خانواده‌های زندانیان نادم به ما اعلام کرده‌اند که در جریان حوادث و فتنه‌های پس از انتخابات، فریب برخی سران فتنه را خورده‌اند.

اظهاراتی که مشابه آن را فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران ابراز کرده و گفته است: «افرادی که در دادگاه محکوم شده و حکم قطعی آنها صادر گردیده در صورتی که 1- خودشان تقاضای عفو داشته باشند 2- حوادث گذشته را محکوم کنند 3- جریان فتنه و سران آن را محکوم نمایند و 4- پیوند تشکیلاتی خود را با فتنه‌گران قطع کرده باشند، امکان عفو وجود دارد.» پیشنهادات در این زمینه تنها به این دو نماینده محدود نماند وکوچک‌زاده و حسینیان دیگر نمایندگان تهران هم در این زمینه اظهار نظر کردند.حسینیان عفو را یک امر «الهی» دانسته و اما در عین حال قیدی برای آن قائل شده است «این عفو فقط در رده‌های پایین که تحت تأثیر قرار گرفته‌ و مثلاً شیشه‌ای شکسته‌اند و یا در تظاهراتی شرکت کرده‌اند مانعی ندارد.»البته دادستان تهران عفو را موضوعی کارشناسی و فنی عنوان کرد که مستلزم اخذ نظرات کارشناسی و احراز ندامت محکومان و ارزیابی آخرین وضعیت افراد مشمول است. اما اصل ماجرا ظاهر متفاوت از ظاهری که اکنون مشاهده می‌شود دارد.

همه این اظهار نظر‌ها از سوی کسانی اظهار می‌شود که در ماههای گذشته اصرار داشتند باید سران فتنه و کسانی که در حوادث پس از انتخابات از برخی چهر‌ه‌های سیاسی حمایت کرده‌اند مجازات شوند و حتی نصیحت‌های برخی دلسوزان نظام هم نتوانست آنها را راضی کند. اما آنان به محض آنکه از تصمیم سران نظام درباره عفو محکومان حوادث پس از انتخابات آگاه شدند در یک پیش دستی سیاسی در گفت و گوهایی پیشنهاد عفو محکومان را طرح کردند.

بنا بر اخبار غیررسمی ظاهرا این موضوع طی روز آینده عملیاتی می‌شود و محکومان پس از انتخابات مورد عفو قرار می‌گیرند. آن گونه که دولت آبادی دادستان تهران می‌گوید «قوه قضائیه با اخذ نظرات نهادها و مسئولان ذی‌ربط، اقدام و فهرست نهایی محکومان مشمول عفو را تهیه کرده که به زودی توسط ریاست قوه قضائیه برای مقام معظم رهبری ارسال خواهد شد.» اجرایی شدن این تصمیم را باید نشانه دور اندیشی دانست که رهبر معظم انقلاب پیش از این آن را در قالب استراتژی «جذب حداکثری و دفع حداقلی» مطرح کرده بودند.

انتشار این خبر مورد استقبال چهره‌های سیاسی قرار گرفته است. آن گونه که پزشکیان از اعضای ارشد فراکسیون اقلیت مجلس می‌گوید: «این حرکت یک قدم رو به جلو است»او با تأیید اینکه در جو سیاسی قاعدتاً التهاب‌ها و تند روی‌های رخ می‌دهد می‌افزاید: «گسترش دادن واصرار بر آن ورزیدن برشیوه‌های شلاقی شاید نتیجه‌اش بدتر از برخورد ارشادی و اقناعی باشد و گاهی شاید لازم باشد و روشنگری و توجیه عقلی کرد تا اینکه به قول برخی اقدام قاطع کرد.» از نگاه پزشکیان تأثیر این اقدام در نشاط فضای سیاسی بستگی به «وسعت و نحوه اقدام دارد وبه مقداری که گذشت شود تأثیر بیرونی‌اش افزایش می‌یابد.»

در همین حال حجت الاسلام ابراهیمی از اعضای فراکسیون اصولگرایان با اصل دانستن عفو در مقابل انتقام گفت: جریان عفو از اختیارات مقام معظم رهبری است و اگر مصلحت بدانند قطعاً همه جوانب را بررسی می‌کنند حتماً مصلحتی هست که می‌تواند به نفع نظام باشد. او در عین حال عفو افرادی را که نقش محوری در فتنه پس از انتخابات داشته‌اند را نادرست می‌داند و اظهار داشت: بعید است کسانی که نقش تأثیر‌گذار در فتنه داشته‌اند مورد عفو قرار بگیرند اما افرادی که به هر حال فریب خوردند اینها حق است که مورد عنایت قرار بگیرند.»
 
دنیای اقتصاد:معضلی به نام تهران

«معضلی به نام تهران»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی دنیای اقتصا به قلم محمود اسلامیان است که در آن می‌خوانید؛از خصوصیات هر سلسله‌ می‌توان به نگرش بنیان‌گذاران آن در انتخاب پایتخت اشاره کرد که متاثر از نگرش موسس سلسله و ملاحظات سیاسی اقتصادی و نظامی بوده است.

شهرهایی مثل نیشابور، شوش، پاسارگاد، طوس و اصفهان هر کدام دلایل خاص خود را برای پایتخت بودن داشته‌اند. آغا محمدخان قاجار به دلیل امکان ارتباط با عقبه ایلی خود در دشت گرگان پایتخت را صرفا به دلیل نظامی به ری انتقال می‌دهد. شهری که برعکس بسیاری از مراکز قبلی، روی سه گسل بزرگ زلزله قرار دارد. دوره قاجار یکی از دوره‌های تاریک و خسارت‌بار برای کشور است. موسس این سلسله حتی در انتخاب پایتخت هم باعث خبط بزرگ گردید؛ زیرا موسسان سلسله‌های قبلی نه با مطالعه زمین‌شناسی، بلکه با مطالعه آثار تاریخی و قدیمی و عدم تخریب آن، اطمینان نسبی بر زلزله‌خیز نبودن مرکز انتخابی می‌یافتند. ثبت زلزله‌های بزرگ در شهر ری قبل از دوره قاجار می‌توانست هشداری باشد که به آن بی‌توجهی گردید؛ برای مثال شاه‌عباس صفوی با بررسی عدم تخریب چند آتشکده قدیمی متعلق به دوره ساسانیان به زلزله‌خیز نبودن اصفهان واقف گردید.

علاوه بر آن، رشد بی‌رویه و غیرمعقول تهران طی 9دهه گذشته باعث به هم خوردن توازن توسعه‌ای کشور و بروز صدها مساله و ناهنجاری فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در درون خود شده است.

در اینکه تهران در شرایط کنونی یکی از معضلات مهم ملی است نباید تردید کرد و باید از هر فکر و اندیشه خوبی که تلاش در جهت تعدیل این معضل دارد، حمایت شود. متاسفانه طی سال‌های گذشته طرح‌های جامعی به عنوان آمایش سرزمین، مورد توجه لازم قرار نگرفته است.در حالی‌که کشور حتی در کوچک‌ترین موضوعات نیازمند طرح آمایش است. این طرح حتی در مسائل شهری باید مورد توجه قرار گیرد؛ برای مثال در هیچ کشور توسعه‌یافته‌ای اجازه احداث یک واحد صنعتی یا تاسیس یک مطب، درمانگاه، مرکز فرهنگی و ... صرفا با نظر متقاضی نمی‌دهند. این موسسات باید بر مبنای نیاز یک شهر و دسترسی مردم و با صلاحدیدهای متفاوت مکان‌یابی شوند.

برای مثال در یک خیابان شما صدها مرکز پزشکی می‌بینید که معضلات فراوانی ایجاد می‌کند و در منطقه‌ای دیگر امکانی وجود ندارد و مردم در عسر و حرج قرار می‌گیرند. این وظیفه همه اصناف، اتحادیه‌های صنفی، پزشکی و حمل‌ونقل است که با نظارت دولت، طرح آمایش داشته باشند.

به‌ عبارتی طرح آمایش هم در سطح کلان ملی و هم در منطقه، شهر و حتی روستا نیازی جدی است و عدم توجه به آن جز بی‌نظمی، هزینه‌های بالا و مشکلات اجتماعی و اقتصادی حاصلی ندارد.

تهران خود معلول نداشتن یک سیستم کلان آمایشی است، حال که دولت محترم توجه جدی به حل این معضل دارد، پیشنهادهای ذیل ارائه می‌شود.

1 - در اکثر کشورهای دنیا، استفاده از مکانیزم مالیات، یک اهرم اصلی و موثر در کنترل جمعیت استان‌ها و شهرها تجربه شده است. دولت می‌تواند یک سیستم مالیاتی را پس از مطالعات دقیق پیشنهاد دهد تا براساس سیاست‌های کنترل جمعیت یا توسعه آن اعداد و ارقام مالیاتی ارائه شود. برای مثال اگر مالیات کل برابر 25 درصد سود خالص باشد، این عدد می‌تواند میانگین از 10 تا 40 درصد باشد. با توجه به اینکه ضرورت اولیه اسکان جمعیت در یک شهر ایجاد اشتغال است، به وسیله این سیستم ابتدا می‌توان اشتغال را به سمت مناطق کمتر توسعه یافته هدایت کرد. بخش‌های سرمایه‌گذار با توجه به محاسبه درآمد، هزینه به‌صورت خودکار اشتغال را از مراکز پرجمعیت مثلا تهران بر سایر نقاط انتقال می‌دهد. این سیستم مالیات می‌تواند شامل مالیات بر درآمد شاغلان هم باشد.

2 - در دوره‌ای، صدور موافقت اصولی برای صنایع یا هر رشته‌ای دیگر بسیار پیچیده و وقت‌گیر بود. پیامد افراط مذکور، تفریطی حاصل شد؛ به‌گونه‌ای که تقریبا هر مجوزی بدون تایید صلاحیت متقاضی در هر ظرفیتی و در هر محلی صادر می‌شود. واحدهای صنعتی با ظرفیت‌های غیراقتصادی و در نقاط بدون توجیه اقتصادی، حاصل چنین نگرشی است.

بوروکراسی بایستی کاهش یابد، لیکن این به معنی افراطی، چنین نیست. در کنار طرح آمایش خرد و کلان همه بخش‌ها، باید انضباط لازم نیز برقرار شود تا به این وسیله امکان توسعه مطلوب منابع با بهره‌وری بالا فراهم شود.

3 - طرح انتقال ستادها و مراکز وابسته به دولت که عمده فعالیت‌ آنان در شهرستان‌ها قرار دارد، اقدام بسیار مطلوبی است که توسط دولت اعلام شد. با توجه به توسعه خدمات الکترونیک در سطح کشور، ضرورتی بر حفظ این‌گونه تشکیلات‌ در تهران وجود ندارد.

این حرکت علاوه بر تاثیر در کاهش جمعیت تهران، اقدامی نمادین است که اراده دولت را بر اعتقاد خویش بیان می‌دارد. متاسفانه تجربیات گذشته نشان می‌دهد مدیران میانی در مقابل این حرکت مقاومت کرده و با روش‌های فرسایش و دفع‌الوقت تلاش خواهند کرد تا طرح را شامل مرور زمان نمایند.

در حالی که در بعضی از کشورها به دلیل خدمات نرم‌افزاری، وزارتخانه‌ها نیز در ایالت‌ها قرار دارند. مثلا انتقال مرکز شیلات کشور به جنوب و شمال چه اشکالی دارد.

به نظر نگارنده در کنار اقدامات پیشنهادی، موفقیت دولت محترم در حرکت مذکور می‌تواند سرفصلی برای تعدیل معضل تهران شود و اخلال در امر مذکور نیز می‌تواند سال‌ها مشکل را به بوته فراموشی بسپارد. در هر حال مرور زمان جز پیچیده‌ کردن این مشکل بزرگ ملی، حاصلی دیگر ندارد؛ فارغ‌ از تهدیدات حاصل از گسل‌های زلزله تهران که تصور آن هم وحشتناک است، این شهر یک مشکل بغرنج فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است.

امید است که با برنامه‌ریزی و حوصله، روندی بر امور حاکم شود که به تدریج شاهد تعدیل شهر تهران و توسعه‌ای متناسب و متوازن منطقه‌ای در سطح ملی باشیم.هر نقطه ایران زمین، وطن ماست و آبادی و عمران آن به قدرت توانمندی و عزت میهن اسلامی خواهد انجامید.

جهان صنعت:آقای رییس‌جمهور! چرا عدالت به سخره گرفته شده؟

«آقای رییس‌جمهور! چرا عدالت به سخره گرفته شده؟»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی جهان صنعت به قلم کرامت جهانگرد است که در آن می‌خوانید؛اخیرا سایت رسمی وزارت صنایع و معادن با انتشار خبری از طرح عدالت صنعتی خبر داده و نوید داده که به زودی این طرح اجرایی خواهد شد. در این گزارش به نقل از مدیرعامل سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی ایران تصریح شده که به زودی 500 هزار شغل در واحدهای صنعتی کوچک تحت عنوان طرح عدالت صنعتی در آینده نزدیک اجرایی می‌شود. مهندس خدامراد احمدی که راوی این خبر است، عنوان کرده که براساس قول رییس‌جمهور بودجه این طرح در قالب وجوه اداره شده در ریاست‌جمهوری پرداخت خواهد شد.‌

نکته بسیار جالب سخنان اخیر احمدی موضوع طرح 500 هزار شغل آن هم از نوع صنعتی است. باعث تعجب نیست که این سخنان مطرح می‌شود‌‌ چرا‌که شاید دوستانمان نمی‌دانند که برای ایجاد یک شغل صنعتی حداقل نیاز به 50 میلیون تومان  است. البته این فرض با در نظر گرفتن زیر‌بناهای لازم است در غیر این صورت این رقم بالغ بر 80 میلیون تومان خواهد شد.
  
با احتساب وجود زیر‌ساخت‌های لازم برای ایجاد اشتغال صنعتی، ایجاد 500 هزار شغل صنعتی‌ نیازمند بودجه و اعتباراتی به میزان 25 هزار میلیارد تومان‌، یعنی معادل 25 میلیارد دلار منابع است و اگر زیر‌ساخت‌ها موجود نباشند این رقم به 40 هزار میلیارد تومان‌ یا به عبارتی 40 میلیارد دلار می‌رسد!   

بنا به گفته احمدی، ظاهرا قرار است  این منابع از طریق ریاست‌جمهوری و در قالب وجوه اداره شده تامین و پرداخت شود. به این ترتیب باید منتظر صف‌های طولانی صنعتگران در جلو سازمان صنایع کوچک باشیم تا اخذ مجوز کرده و سپس در صف‌های بانکی و بدون هیچ مشکلی تسهیلات را دریافت کنند.
  
این در حالی است که کشور طی سال‌های گذشته هنوز نتوانسته به یک میلیون شغل در سال دست یابد. این موضوع در حالی مطرح می‌شود که سازمان زیر‌مجموعه وزارت صنایع و معادن در پرداخت‌های خود دچار مشکل است، حال چگونه برای ایجاد این میزان شغل آن هم در قالب عدالت صنعتی و با تامین اعتبارات لازم یعنی حداقل 25 و حداکثر 40 هزار میلیارد تومان از اعتبارات ریاست‌جمهوری این‌گونه خواب از چشمان مدیران ربوده به طوری که در کارگروه رسیدگی به مشکلات صنعتگران این مدیران  زحمت را متحمل شده تا مشکل عدالت آن هم از نوع صنعتی حل شود. 
 
درحالی که باید به این مدیران هشدار داد عدالت را کمتر به سخره بگیرید و از سویی ریاست جمهوری کمتر هزینه کنند‌ چرا‌که رییس‌جمهور سخنگوی اقتصادی دارد و از طرف دیگر چنین بودجه‌ای در ریاست جمهوری موجود نیست‌ اما شاید این مدیران با عنوان کردن عدالت صنعتی و تامین اعتبار لازم برای 500 هزار شغل صنعتی از قول رییس‌جمهور سعی در تخریب و به سخره گرفتن شعار عدالت و شخص رییس‌جمهور را دارند‌. الله اعلم.

پول:پول‌شویی؛ جرم دوم

پول‌شویی؛ جرم دوم»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی پول به قلم مهرداد خدیر است که در آن می‌خوانید؛نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، دیروز میزبان نخستین «همایش هم‌اندیشی مبارزه با مواد مخدر و پول‌شویی» بود.

مشارکت دستگاه‌های مختلف اجرایی، اطلاعاتی و قضایی در این همایش نشان می‌داد اهتمام رسمی در مقابله با پول‌شویی خصوصا پس از ابلاغ قانون آن جدی‌تر شده است.
 
هر چندکه به نظر می‌رسد این اقدام واکنشی به اتهامات و ابهامات اخیر صندوق بین‌‌المللی پول درباره پول‌شویی در ایران است کما اینکه پیش از این سخنگوی وزارت امور خارجه را نیز به موضع‌گیری واداشته بود.
 
هر چند قرار دادن نام جمهوری‌ اسلامی ایران در کنار کشورهایی چون آنگولا، اکوادور، اتیوپی و کره شمالی دور از انصاف است متقابلا ضرورتی نیز نداردکه نهادهای رسمی‌، کشور را از هر نوع پول‌شویی مبرا و عاری نشان دهند چرا که ترانزیت گسترده مواد مخدر که از جنوب شرقی تا شمال‌غربی کشور امتداد دارد و همه ساله بهای سنگین شهادت شماری از پرسنل نیروی انتظامی برای مقابله با‌آن پرداخت می‌شود، غیر قابل انکار است و کافی است دستگاه‌های رسمی، اتهام را از خود دورکنند؛ نه اینکه اصل پول‌شویی را منکر شوند.
 
کاش، همایش‌هایی از این دست را سازمان‌های غیر‌دولتی و مردم نهاد برگزار کنند تا در این صورت هم امکان بیان واقعیت‌های بیشتر فراهم آید و هم دستگاه‌های مسئول امکان استناد محکم‌تری را در رد اتهامات خارجی و هم پی‌گیری ابهامات داخلی بیابند.
 
نکته مهم دیگر در بحث پول‌شویی اما این است که «جرم دوم» است نه «جرم اول»؛ چرا که پول‌شویی برای اختفای درآمد حاصل از «جرم اول» صورت می‌پذیرد تا با تغییر ظاهری هویت نامشروع درآمد حاصل از فعالیت‌های مجرمانه به گونه‌ای وانمود شود که این عواید از منابع قانونی سرچشمه گرفته است و مادام که زمینه برای «جرم اول» وجود دارد، جرم دوم خواه ناخواه رخ خواهد داد.

از این رو به جای انکار پول‌شویی و انتساب آن به بیرون مرزها، ضرورت دارد قانون مبارزه با پول‌شویی با دقت اجرا و مهم‌تر از همه منشأ پول‌‌ روشن شود. واقعیت این است که در ایران از یک‌سو این تصور وجود دارد که پذیرش وقوع پول‌شویی‌، به منزله قبول اتهامات نهادهایی چون صندوق بین‌المللی پول است و از جانب دیگر گاه «سورنا را از سرگشاد آن می‌نوازیم» و به جای اینکه بدانیم پول‌هایی که با عناوین مختلف و حتی با پوشش امور عام‌المنفعه واریز می‌شود از کجا نشات گرفته‌اند برداشت ازحساب کنترل می‌شود.
 
در حالی که در همه جای دنیا بانک‌ها حین دریافت دقت می‌کنند که پول از کجا آمده؛ نه اینکه پس از آن و به دلیل محدودیت منابع ولی با توجیه مقابله با پول‌شویی سقف پرداخت روزانه تعیین شود.
 
از این رو انتظار می‌رود دستگاه‌های مرتبط اقدامات عملی خود را در مقابله با جرم اول و جرم دوم تشریح کنند تا اتهاماتی از جنس آنچه صندوق بین‌المللی پول به تازگی وارد ساخته بیش از این تصویر سازوکار مالی و اقتصادی در ایران را در اذهان جهانیان مشوه نکند و شرط اول همان است که سورنا را از سرگشاد آن ننوازیم .

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها