کسی به فکر سینمای بومی نیست

تمام فعالیت‌های سینمای ایران در تهران متمرکز شده است. البته در تمام کشورهای صاحب سینما این اتفاق می‌افتد و یک شهر در یک کشور مرکز سینمایی می‌شود، شهری که بیشترین امکانات را دارد. به همین دلیل علاقه‌مندان سینما و کسانی که دوست دارند در سینما فعالیت کنند به این شهر می‌آیند تا حرفه مورد علاقه خود را پی بگیرند.
کد خبر: ۳۰۰۰۲۲

در کشور ما آنهایی که از شهرستان‌ها به تهران می‌آیند و سینماگر می‌شوند در ابتدای راه شاید بیشترین دغدغه‌شان این است که فیلم‌هایی بسازند که ریشه در شهر و دیار آنها دارد و سنت‌های محلی آنها را به نمایش می‌گذارد اما به‌مرور این فیلمسازان بنا به دلایل مختلف با این علاقه‌ها فاصله می‌گیرند و شروع به ساخت فیلم‌های شهری می‌کنند و داستان‌هایی را برای کارهای خود انتخاب می‌کنند که اتفاقات آنها در کلانشهرهایی مثل تهران می‌گذرد. فیلمسازانی که از شهرستان به تهران می‌آیند نمی‌توانند بومی‌سازی را در تهران و سینمای حرفه‌ای ادامه بدهند چون یا فیلم‌های خود را به‌گونه‌ای می‌سازند که نمی‌توانند مخاطب جذب کنند یا قصه‌هایی که می‌نویسند و به فیلمنامه تبدیل می‌کنند نمی‌تواند تهیه‌کننده‌ها را راضی کند چون آنها به این نتیجه می‌رسند که این فیلم‌ها گیشه نخواهد داشت. اما واقعیت این است که در دهه 60 که سینمای نوین ایران پایه‌گذاری می‌شد حمایت از سینمای بومی برای مدیران سینمایی یک اصل بود برای همین در آن سال‌ها فیلم‌هایی چون ناخدا خورشید، جهیزیه برای رباب، جستجو در جزیره، تنوره دیو، آوار، باشو غریبه کوچک و... ساخته می‌شد و با همین فیلم‌ها گیشه سینماها رونق می‌گرفت چون دولتمردان تصمیم داشتند با سینمای بومی کشور ما را به دنیا بشناسانند به‌همین دلیل از فیلمسازان حمایت مالی و معنوی می‌کردند تا آنها فیلم‌های خوب بسازند اما با کم شدن حمایت‌های دولتی سینمای بومی هم رفته رفته از بین رفت و اکنون همه فیلم‌های سینمای ایران تبدیل به فیلم‌های به اصطلاح تهرانی شده است. انگار مردم دیگری به جز مردم تهران در این کشور زندگی نمی‌کنند. انسیه شاه حسینی که اصالتا جنوبی است این روزها فیلم پنالتی را بر پرده سینماها دارد. فیلمی که می‌توان آن را متعلق به سینمای بومی دانست. شاه‌حسینی دراین فیلم به سراغ بچه‌های آبادان رفته است، نوجوانان و جوانانی که عاشق فوتبال هستند. شنیده‌ها حاکی است که این فیلم در شهرهای خوزستان خوب می‌فروشد چون مردم جنوب دوست دارند فیلمی ببینند که بازیگران آن را می‌شناسند و شخصیت‌های آن با لهجه آبادانی صحبت می‌کنند. آدم وقتی این فیلم را می‌بیند از شنیدن لهجه جنوبی لذت می‌برد و جای خالی فیلم‌های بومی را بیشتر احساس می‌کند. فیلم‌هایی که شخصیت‌های آن با لهجه مشهدی، لری، شمالی، همدانی، آذری و... صحبت می‌کنند. فیلم‌های کنونی ما خالی از هر نوع لهجه و ماهیتی است که مردم ایران در این خاک پهناور دارند. شاید اگر مدیران سینمایی بار دیگر به سینمای بومی روی خوش نشان دهند بتوانند در جهت تقویت سینمای ایران گام موثرتری بردارند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها