روزانه ها

سودای جهانی شدن

شهریار محمدی: خبر ترجمه آثار ادبی معاصر ایران به زبان‌های دیگر همیشه خوشحال‌کننده است و لبخند رضایت را بر لب‌های دوستداران ادبیات این دیار می‌نشاند. مجموعه داستان یا رمان از این نویسنده یا آن نویسنده، اصلا فرقی نمی‌کند، مهم ادبیات ایران است که با ترجمه به زبانی دیگر می‌تواند همراه مخاطبی با زبان و فرهنگی دیگر شود.مخاطبی که اگر اثر را بخواند و بپسندد از ادبیات ایران یا حداقل یکی از آثار این حوزه خوشش آمده است. این بحث البته ربطی به سودای جهانی شدن ادبیات ما ندارد. سودایی که چند دهه است در فضای ادبی ما وجود دارد و هنوز هم به جایی نرسیده است.
کد خبر: ۲۸۸۸۳۳

واقعیت‌اش را بخواهید، هنوز هم ادبیات کلاسیک ما و شاعران بزرگ‌مان در جهان بیشتر مخاطب دارند، تا ادبیات معاصرمان و شاعران و نویسندگانی که آثارشان به یک یا چند زبان دیگر ترجمه شده‌اند. این مساله البته دلایل متعدد و ریشه‌ای دارد که نه جایش اینجا هست و نه من توان بازگویی یا شرحشان را دارم. اینجا فقط قرار است از یک اتفاق بنویسم که طی ماه‌های اخیر، بهانه‌ای شده برای انتشار خبری. طی این مدت نام آثار داستانی زیادی را خوانده‌ایم یا شنیده‌ایم که قرار است به زبان انگلیسی ترجمه شود و مترجم آنها هم کسی نیست جز پال اسپراکمن.

طی این مدت هر بار یکی از این خبرها را خوانده‌ایم خوشحال شده‌ایم، اما واقعیت این است که هنوز نتیجه این اقدام را ندیده‌ایم.

این که چنین کتاب‌هایی از ایران که خارج می‌شوند چه سرنوشتی می‌یابند؟ پرسشی است که جواب چندانی برای آن وجود ندارد یا حداقل اطلاعات موجود نشان می‌دهد که این کار اگرچه کار خوبی است؛ اما به نتیجه‌ای که باید نرسیده است. کتاب «دا» که خاطرات یک زن مقاوم ایرانی است و طی یک سال 70 بار چاپ شده، حالا قرار است به انگلیسی ترجمه شود، درست مثل سایر آثاری که به انگلیسی ترجمه شدند. این بار امیدواریم که دا بتواند باز هم رکوردشکنی کند؛ اما باز هم این پرسش در ذهن‌هاست که این روند تا به حال چه نتایجی داشته و از این به بعد چگونه می‌خواهد ادامه پیدا کند؟

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها