در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اول از همه علاقه مخاطبان را به رسانه ملی افزونتر میکند، ولی از سوی دیگر توقع همین علاقهمندان را بالا میبرد تا جایی که با تماشای اینگونه آثار خوب دیگر تحمل پخش آثار نازل و سطحی را نخواهد داشت. فیلم «گمشده» ساخته کلینت ایستوود جزو این دسته آثار به یاد ماندنی است. نام اصلی فیلم Changeling به معنای بچه عوضی است و در اصطلاح قدیمی به بچهای گفته میشود که پریان در قبال بچه ربوده شده جایگزین میکنند.
جالب است که کلینت ایستوود بازیگر پیشکسوت سینما، به اندازه کافی با آثاری چون «به خاطر یک مشت دلار» و «خوب، بد، زشت» به شهرت جهانی رسیده است، اما همچون همتای بازیگر خود، مل گیبسون توانسته در دوران بازنشستگی این بار در جایگاه کارگردانی فیلم، حرفی برای گفتن داشته باشد و حتی 2 جایزه اسکار کارگردانی و بهترین فیلم را پیش از فیلم گمشده نصیب خود کند، یکی برای «نابخشوده» و دیگری برای فیلم «عزیز میلیون دلاری.» این اثر نوستالژیک با نام اصلی بچه عوضی حکایت دیگری دارد. داستان فیلم بین سالهای 1928 تا 1933 در شهر لسآنجلس آمریکا میگذرد و حسن کار به این است که کاملا واقعی است و بنا به گفته خود فیلمساز، یکی از 3 دوره تباه گسترش فساد پلیسی و اداری در شهر لسآنجلس را به تصویر میکشد و از بخت خوش کارگردان، فیلمنامهنویس کار، جی مایکل اشتراچینسکی توانسته از یک واقعه تلخ اجتماعی که در زمان خود تبدیل به یک جنجال خبری شد، درام ارزشمندی تهیه کند.
ماجرای فیلم، شرح حال یک زن به نام کریستین کالینز است که نقش او را آنجلینا جولی ایفا میکند. وی زنی کارمند است و به سبب فقدان همسر در یک اداره دولتی به سختی تمام کار میکند تا وسایل رفاه تنها فرزند کوچکش والتر را فراهم سازد، اما از بد حادثه عصر یک روز کاری، دیر به خانه میرسد و فرزند خود را در خانه نمییابد. پلیس پس از 5 ماه جستجو برای آن که غائله را بخواباند پسر دیگری را به جای والتر به مادر تحمیل میکند، اما کریستین با سرسختی خواستار بازگشت فرزند واقعی خود است، در حالی که تمام نهادها و متولیان رسمی و دولتی نسبت به این احساس مادرانه جبههگیری میکنند، ولی او زیر بار نمیرود تا آنجا که سر از بیمارستان روانی در میآورد تا صدای او را خفه کنند.
در واقع میتوان گفت کلینت ایستوود با تمرکز روی گم شدن یک بچه از مادری حساس که در دیالوگی اعلام میکند «او همه چیز من است» و از طرفی، سرنوشت او نیز نامعلوم است درام داستان را به درجه جوش میرساند؛ البته فیلمساز قبلا در فیلم «رودخانه مرموز» بحران بچهها را به شکلی دیگر که معصومیت آنها به خطر میافتد طرح کرده بود، اما در اینجا کار را پختهتر و فارغ از هر نوع اضافهای تمام میکند.
در فیلم گمشده، دستگاه حکومتی به زن تلقین میکنند که آدمها عوض میشوند و فرزند تو نیز عوض شده، اما کریستین هرگز نمیپذیرد و خود را به عنوان یک نیروی معترض حفظ میکند و حقیقت این است که فیلمساز با انتخاب تم عدالتخواهی سعی میکند مهمترین راز جذابیت را در اثر هنرش به وجود آورد و تا حدود زیادی در این امر به موفقیت میرسد.
کلینت ایستوود زمانی که فیلم گمشده را در ماه می 2008 در جشنواره کن به نمایش گذاشت، فیلم قدیمی او به نام «هری کثیف» که در مقام بازیگر اصلی در فیلم حضور داشت هنوز از ذهنها پاک نشده بود. ایستوود در آن اثر که نزدیک سیو اندی سال پیش ساخته شد همین فساد آشکار در دستگاه پلیس آمریکا را به معرض دیدعموم گذاشت و انصافا آن اثر نیز با مهارت وی به یاد ماندنی باقی ماند. اگر از زاویهای عمیقتر به فیلم گمشده بنگریم به موضوع مهم بحران هویت در جامعه آمریکایی میرسیم و در چند صحنه از فیلم، کریستین به مشخصات ویژه فرزندش والتر تاکید میکند درحالی که جامعه و نظام پلیسی با این نقطهگذاری و نگرش دقیق او مخالفت میکند و از او میخواهند که مثل دیگران بشود و حساسیت خود را کنار بگذارد و تبعیت محض را پیش بگیرد تا حدی که این انقیاد و توتالیتاریسم، کریستین را به نفرت از محیط زندگیاش میکشاند.
بازی حرفهای و نافذ آنجلینا جولی بر ارزشهای کار افزوده است و ایستوود را راضی کرده و جالب آن که خود جولی درکنفرانسی مشترک با فیلمساز به زمان مرگ مادرش که درست 3 ماه پیش از بازی در فیلم گمشده اتفاق افتاد، اشاره میکند. او معتقد است این واقعه تلخ کمک زیادی به جا افتادن در نقش مادر کرد. اگر از نظر رفتارشناسی به بازی جولی دقت شود، ویژگیهایی مثل راه رفتن با قوز مختصر در پشت گردن و تکان زیاد دستها که مختص زنان ابتدای قرن بیستم است، به چشم میخورد و با تیپولوژی لباس و کلاه او همخوانی پیدا میکند. لازم است در اینجا به طراحی صحنه و لباس هم در این اثر اشاره کرد که فاصله 5 سال بعد در داستان با تغییر لباس و کلاه کریستین جلو رفته و در این زمینه هم مطالعه کافی صورت گرفته است. همچنین جدای از بازی این زن باید به بازی زیرپوستی جیسون باتلر هارنر در نقش قاتل بچهها نگاه دقیقی کرد و از او نیز به سبب انرژی فوقالعادهای که در تطبیق نقش بویژه در صحنههای اعدام به خرج داد، قدردانی کرد.
از دیگر مولفههای نیرومند فیلم نورپردازی فکورانهای است که در بیشتر صحنههای کلیدی فیلم خودنمایی میکند، به طور مثال مشاجره کریستین در دفتر پلیس که با نور موضعی مناسبی طراحی شده و به طور کلی بیننده در پس زمینه شخصیت اصلی فیلم سیاهی مطلق را شاهد است تا در نتیجه بر ابهام مخاطب در تعیین سرنوشت مادر و فرزند افزوده شود و همچنین نوارهای تاریک و روشن برچهرهها، نشان از رو نشدن کامل حقیقت است. در ضمن موسیقی انتظار با پیانو در اوایل فیلم و زمزمه اضطراب با ویولن در اواخر فیلم، از تدبیر خوب ایستوود در مقام آهنگساز فیلم حکایت میکند.
در پایان باید گفت اعطای جایزه نخل کن در 79 سالگی فیلمساز با عنوان یک عمر دستاورد و جایزه جهانی انجمن منتقدان فیلم زنان به این فیلم، نشان از مسیر خوب این فیلمساز در انتخاب تم مطالبه عدالت در بیشتر آثار او دارد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: