در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
شاهنامه اثری است منظوم نزدیک به 60 هزار بیت در بحر متقارب مثمن محذوف (یا مقصور) که سرایش آن حدود 30 سال به طول انجامید.
شاهنامه شرح احوال، پیروزیها، شکستها، ناکامیها و دلاوریهای ایرانیان از کهنترین دوران (نخستین پادشاه جهان کیومرث) تا سرنگونی دولت ساسانی است. این اثر، راوی کشمکشهای ایرانیان با هندیان در شرق، تورانیان در شمال شرقی، رومیان در غرب و شمال غربی و تازیان در جنوب غربی است.
در شاهنامه، داستانهای دلکش و زیبایی چون زال و رودابه، رستم و سهراب، بیژن و منیژه، بیژن و گرازان و رستم و اسفندیار وجود دارد که میتوانند اساس و پایه آثار دراماتیک قرار بگیرند. باید دانست که بنمایههای داستانهای شاهنامه ساخته فردوسی نیست و این داستانها از دیرباز در میان ایرانیان رواج داشتهاند.
مأخذ اصلی فردوسی در به نظم کشیدن داستانها، شاهنامه منثور ابومنصوری بود که چندی پیش از آن از سوی یکی از سپهداران ایراندوست خراسان از روی آثار و روایات موجود گردآوری شده بود. فردوسی در شاهنامه از 5 راوی شفاهی نیز به نامهای آزادسرو، شادان برزین، ماخ پیر خراسانی، بهرام و شاهوی یاد کرده که او را در بازگوکردن داستانها یاری رساندهاند اما ذبیحالله صفا در کتاب حماسهسرایی در ایران با ذکر دلایلی آوردهاست که به احتمال فراوان راویان یادشده مربوط به روزگاران پیشین بودهاند و فردوسی برای احترام از آنان سخن به زبان آورده و هیچکدام معاصر با حکیم طوس نبودهاند.
همچنین کتاب بسیار بزرگی در اواخر روزگار ساسانی به نام خوتای نامگ (خداینامه) تالیف شده بود که به یک معنا کتاب تاریخ رسمی به شمار میآمد. روزبه پسر دادوویه با کنیه عربی «عبدالله بن مقفع» یا همان ابن مقفع مترجم کلیله و دمنه این کتاب را هم به عربی ترجمه کرد. این کتاب یکی از مآخذ تقریبا همه تاریخنگاران سدههای آغازین اسلامی به شمار میآمد. از خوتای نامگ در شاهنامه با نام نامه خسروان یاد شدهاست. این نکته دارای اهمیت است که داستانهای شاهنامه در آن دوران نه به عنوان اسطوره بلکه به عنوان واقعیتی تاریخی تلقی میشدند. یعنی فردوسی تاریخ ایرانیان و حماسههای ملی آنان را به نظم کشید، نه اسطورههای آنان را.
فردوسی نخستین کسی نبود که به نظم حماسههای ملی اقدام کرد. پیش از او دیگرانی نیز دست بدین کار یازیده بودند. از آن میان دقیقی طوسی (همشهری فردوسی) شایسته نام بردن است. وی شاعری خوشقریحه بود که نخست به نظم شاهنامه ابومنصوری اقدام کرد، ولی هنوز چندی از آغاز کارش نگذشته بود که به دست یکی از بندگانش کشته شد و کار او ناتمام ماند.
شخص دیگری که پیش از آن دو به نظم حماسههای ملی پرداخته بود، شاعری بود با نام مسعودی مروزی. متاسفانه امروز بیش از چند بیت از شاهنامه او در دست نیست، اما ظاهراً در زمان فردوسی شهرتی بسزا داشتهاست. جالب توجهاست که شاهنامه او در بحر تقارب نیست بلکه در بحر هزج است (مفاعیلن مفاعیلن فعولن.)
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه