گروه حوادث: با پیگیری پرونده عامل قتل‌های سریالی کرج که تاکنون به 8 فقره قتل زنان و دختران در محله‌های کرج اعتراف کرده است، همسر این متهم نیز به عنوان متهم دیگر پرونده بازداشت شد و عنوان کرد از جنایت‌های همسرش اطلاع داشته است. به گزارش «جام‌جم»، به دنبال وقوع چند فقره جنایت در محله‌های مختلف کرج و دستگیری فردی که رد پای او در این جنایت‌های سریالی شناسایی شده بود، بازپرس پرونده در دادسرای جنایی کرج در آخرین مرحله از تحقیقات خود که روز سه‌شنبه گذشته صورت گرفت، دستور بازداشت همسر مقتول را که پیش از این عنوان شده بود هیچ نقشی در جنایت‌های همسرش نداشته است صادر کرد.
کد خبر: ۱۸۹۱۴۳

این گزارش حاکی است؛ صبح سه‌شنبه قرار بود متهم در دادسرای جنایی حضور یابد، اما به دلیل آن که پیش‌بینی می‌شد خانواده قربانیان با قاتل فرزندان خود درگیر شوند، بازپرس حسین رازلیقی در پلیس آگاهی استان تهران حضور پیدا کرد تا تحقیق از متهم را آغاز کند.

پس از 2 ساعت و نیم تحقیق، این متهم ابعاد تازه‌ای از قتل زنان ودختران را فاش کرد.

قاتل سریالی، همسرش را همدست خود معرفی کرد

امید، قاتل سریالی زنان در تازه‌ترین اظهارات خود به بازپرس حسینی رازلیقی گفت: ساکن قزوین بودم و از 17 سالگی کیف‌قاپی و سرقت را آغاز کردم تا این که 2 سال قبل برای یافتن کار مناسب به یکی از شهرهای شمالی کشور رفتم و در آنجا در یک مجلس عروسی، با مریم (همسرم)‌ آشنا شدم و از یک سال و نیم قبل، زندگی مشترکمان را آغاز کردیم، ما برای بهتر شدن وضعیت زندگی‌مان به کرج آمدیم و من با خودرویم که به طور اقساطی آن را خریده بودم، مسافرکشی می‌کردم، یک روز زنی سوار خودرویم شد تا او را به یکی از محله‌های کرج انتقال دهم، به دلیل ناآشنایی با مسیر، از بیرون شهر، سر درآوردیم که موجب عصبانیت او از من شد و با هم درگیر شدیم. بعد از آن، زن مسافر به اتهام آدم‌ربایی از من شکایت کرد و من دستگیر شدم اما بالاخره پس از چند ماه با جلب رضایت وی و پرداخت جریمه نقدی آزاد شدم.

آخرین اعترافات متهم‌

متهم به قتل ادامه داد: از آن زمان از زنان متنفر شدم و تصمیم به انتقام گرفتم. ابتدا 2 زن را به فاصله چند ماه به عنوان مسافر سوار خودرویم کردم و پس از فریب دادن‌شان، آنها را در غیاب همسرم به منزلم کشاندم که میان ما مشاجره درگرفت و اهالی محل متوجه ماجرا شدند و بناچار محل سکونت خود را تخلیه و به خرمدشت کرج نقل مکان کردم و با مرد دستفروشی به نام حمید آشنا شدم و او هر از گاهی به منزلم می‌آمد. دوستم حمید هیچ اطلاعی از جرایم سیاه من نداشت، وقتی نخستین قربانی را به عنوان مسافر سوار خودرویم کردم، در میانه راه، متوجه شدم او دچار مشکل اخلاقی است، وی را ساعت 4 بعدازظهر به منزلم دعوت و پس از آزار رساندن به وی، او را با دستانم خفه کردم و برای اطمینان از مرگ او، روسری را به دور گردنش پیچاندم سپس طلا و پول‌هایش را برداشتم و او را داخل ملحفه‌ای که از قبل تهیه کرده بودم، پیچیدم و در تاریکی هوا (9 شب)‌ و دور از چشم همسایه‌ها، جسد ملحفه‌پیچ شده را از پله‌ها پایین آوردم و داخل صندوق عقب خودرویم انداختم و در یکی از محله‌های نزدیک محل سکونتم رها کردم، به طوری که رهگذران متوجه جسد شوند و برای انتقال آن، اقدام کنند.

روز بعد از آن، از ترس به محل انتقال جسد نرفتم و فقط با همسرم تماس گرفتم و از او خواستم به منزل بیاید.
قاتل سریالی افزود: در 2 قتلی که اواخر سال 86 مرتکب شدم، همسرم  مریم  اطلاعی نداشت تا این که پس از قتل سوم هنگام فروش طلاها، به رفتارهایم شک کرد و من به دروغ گفتم این طلاها را از خریداران اموال مسروقه خریداری کرده‌ام اما مریم باورش نمی‌شد تا این که ماجرای 3 قتل را با وی در میان گذاشتم و او وحشتزده شد، اما به خاطر علاقه‌اش به من، سکوت کرد. چند هفته بعد، از او خواستم او هم در این جرایم کمکم کند که ابتدا قبول نمی‌کرد تا این که به خاطر ادامه زندگی با من، پذیرفت. به او گفته بودم زنان و دختران جوانی که انتخاب می‌کنم مشکلات اخلاقی دارند، حتی اگر کشته شوند خانواده‌هایشان به دنبال آنها  نمی‌آیند.

متهم به قتل ادامه داد: بنابراین، پس از شناسایی هر سوژه، مریم را در جریان ماجرا قرار می‌دادم و او به منزل اقوام و دوستان می‌رفت و شب‌های حادثه را در آنجا می‌ماند و بعد من سوژه‌هایم را مورد آزار و اذیت قرار می‌دادم و آنها را به قتل می‌رساندم و روز بعد، وقتی مریم به منزل برمی‌گشت، همراه هم نشانه‌های جرم را از بین می‌بردیم و طلاها و اموال قربانیان را مخفی می‌کردیم و پس از چند روز، طلاها را همسرم به طلافروشی‌های مختلف در کرج می‌برد، و با گفتن این که نوعروس است و مشکلات مالی دارد یا این که برای تامین درمان بیماری همسرش مجبور به فروش طلاهاست، آنها را می‌فروخت.

وی افزود: هرازگاهی هم طلاهای مسروقه را به عنوان هدیه در مهمانی‌ها به اقوام خود می‌دادیم، پس از قتل هشتمین زن ترسیدم که مخفیگاه‌مان به خاطر سوابقم و فروش طلاهای مسروقه لو برود بنابراین، تصمیم گرفتیم به شمال سفر کنیم و آنجا به عنوان سرایدار مشغول به کار شویم که دستگیر شدیم. من نمی‌خواستم جنایت‌هایم را در آنجا ادامه دهم، چون می‌دانستم به خاطر بومی‌ بودن همسرم در آن محل، بلافاصله دستگیر می‌شوم.

عشق به شوهر، راز سکوت قتل‌ها بود

به دنبال اظهارات تکان‌دهنده قاتل سریالی زنان، همسرش (مریم)‌ هم مورد تحقیقات قضایی قرار گرفت و گفت: به همسرم علاقه داشتم، بنابراین، در ارتکاب جرم‌هایش به او کمک می‌کردم. شوهرم پس از این که مرتکب 3 قتل شد، ماجرا را برای من تعریف کرد و دیگر کار از کار گذشته بود، من نمی‌توانستم از او جدا شوم به این ترتیب، به خاطر علاقه‌ام به او، هر کاری که از من می‌خواست، انجام می‌دادم و شب‌های حادثه منزلمان را ترک می‌کردم، سپس با کمک هم طلاها را می‌فروختیم و برخی اموال مسروقه را هم به مناسبت‌های مختلف به اقوام و خانواده‌ام هدیه می‌دادم. عشق به شوهرم، مرا وادار کرد در مقابل 8 فقره جنایت او سکوت کنم.

به دنبال اظهارات زوج متهم، امید به اتهام ارتکاب 8 فقره قتل و مریم به اتهام معاونت در 6 فقره از قتل‌ها، فروش اموال مسروقه و اختفای ادله‌های جرم، بازداشت موقت شدند و بازپرس حسینی رازلیقی دستور داد تا برای مشخص شدن سلامت روانی قاتل سریالی، وی را به پزشکی قانونی منتقل کنند و پس از اعلام نتیجه، متهم به بازسازی صحنه‌های قتل بپردازد.

بنابر این گزارش، در ادامه تحقیقات قضایی  پلیسی، اموال مسروقه هم کشف و ضبط شده است و 3 طلافروش که طلاهای مسروقه را خریداری کرده بودند نیز دستگیر شده‌اند و تحقیقات برای دستگیری دیگر خریدار اموال مسروقه قربانیان ادامه دارد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها