در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
چرا در کشور ما زلزله به صورت یک کابوس اجتماعی مطرح میشود؟
به نظرم علت این مساله پایین بودن سطح آگاهیهاست و مشکلاتی که در فرآیند تعلیم و اطلاعرسانی داریم. اینکه زلزله به صورت یک تب جامعه را در برمیگیرد و نشاندهنده مهیا نبودن برای آن است و تلنبار شدن یکباره نگرانیها درباره آن.
میتوان از این تب استفاده مطلوبی هم برد؟
هر پدیده ناگهانی میتواند قابل استفاده باشد به شرطی که در همان حالت ناگهانی نیز با توجه به واقعیتها برخورد کنیم و جرقهای را که ایجاد میشود استمرار بخشیم. این نوع استفاده از تب زلزله در کشور ما رواج دارد و گاهی به تدوین و تصویب راهکارهای عملی برای مقابله با زلزله و عزم جدی برای فعالیتهای علمی منجر میشود، اما این یک راهکار مناسب نیست. داشتن برنامه جامع و مستمر در این زمینه چارهساز است؛ چون در وضعیت مقطعی و ناگهانی، انجام سرمایهگذاریهای جدی و اساسی امکانپذیر نیست.
خروجی پژوهشهای شما در این مرکز، چقدر کاربرد عملی دارد؟
خروجی این مرکز در 2 قالب قابل بررسی است. اول آموزش که به صورت محدود به کارشناسان در حوزه تحصیلات ارائه میشود. در حال حاضر حدود 70 نفر دانشجوی دکتری داریم و به همین تعداد، دانشجوی کارشناسی ارشد نیز در این پژوهشگاه تحصیل میکنند. تحقیقات موسسه نیز به کمک همین افراد پیش میرود. نتایج تحقیقات نیز بخش دیگری از خروجی این پژوهشگاه است. این تحقیقات موجب میشود فرآیند فنی و تخصصی مسائل زلزله دقیقتر شود و درجه ایمنی در برابر آن افزایش یابد. برای مثال تحقیقات پهنههای لرزهخیزی و شناسایی گسلها و دامنه فعالیت آنها را مشخص کرده، اطلاعات و الگوهایی برای برنامهریزی توسعه و عمران ارائه میکند. مجموع این تولیدات و تحقیقات در زلزلهشناسی، ژئوتکنیک لرزهای و سازه و مدیریت خطرپذیری و ... به تناسب جایگاه خود در ضوابط، مقررات، دستورالعملها و آییننامهها منعکس میشود.
برای مثال بگویید در کدام آییننامهها از نتیجه تحقیقات این پژوهشگاه استفاده شده است؟
دستورالعمل بهسازی لرزهای و مقاومسازی که به سفارش سازمان مدیریت و برنامهریزی سابق و برای تمام ساختمانها و مراکز مهم دولتی تدوین شد الگویی برای تهیه دستورالعملهای مختلف است که در این زمینه تدوین میشود؛ برای مثال آییننامههایی که در وزارت نفت و وزارت مسکن و شهرسازی، در حال تدوین است. متخصصان این موسسه در تدوین یکی از مهمترین استانداردهای زلزله در ایران به نام آییننامه طراحی ساختمانها در مقابل زلزله (استاندارد 2800) نیز همکاری کردهاند. البته تدوین یا تصویب آییننامهها وظیفه ما نیست، ولی اگر در این زمینه به همکاری دعوت شویم و نتایج تحقیقات ما لازم باشد از این کار دریغ نمیکنیم.
با این حال هنوز برای مقاومسازی سازههای خاص نظیر پلها، سدها، بندرگاهها، لنگرگاهها، سیلوها، خانههای روستایی، آثار باستانی و ... آییننامهای وجود ندارد.
این موضوع، ضعفهای بزرگ ما را در زمینه مقابله با زلزله نشان میدهد. طبق قانون نظام مهندسی مباحث 20 گانه مقررات ملی ساختمان در احداث هر نوع سازه معماری الزامی است و بخشهایی از این مباحث 20 گانه نیز به مقاومسازی در برابر زلزله اختصاص دارد؛ اما این یک دستورالعمل عام است و برای هر کدام از این مستحدثات به آییننامههای خاص نیاز داریم.
خطر زلزله در کدام قسمتهای کشور بیشتر از دیگر نقاط است؟
با توجه به نقشه خطر لرزهای اغلب پهنه کشور زیر مناطق با خطر نسبی زیاد و خیلی زیاد قرار میگیرد. در حقیقت محدوده ناچیزی در قسمت کم خطر قرار گرفته است.
عامل دیگری هم در تعیین خسارت زلزله موثر است که آسیبپذیری نام دارد، انسانها معمولا در مناطق پرخطر سکونت میکنند که مشخصا درهها، کوهها و حاشیه رودهاست. بیشتر جمعیت کشور ما نیز در شهرهایی سکونت دارند که در مناطق با خطر زیاد واقع هستند، البته آسیبپذیری به عامل مهیا بودن نیز وابسته است که آن هم در شهرهای کشور وضعیت خوبی ندارد.
وضعیت شهر تهران در برابر زلزله چگونه است؟
به هر حال وقوع زلزله احتمالی در پایتخت میتواند تبعات گستردهتری داشته باشد.
کلانشهر تهران مستعد هرگونه زلزله شدید است و وقوع زلزلهای که بزرگایی بیشتر از 5/6 ریشتر داشته باشد میتواند خسارت عظیمی وجود آورد. در حقیقت زلزلهای با بزرگای بیشتر از 5 ریشتر خطر و تلفات بالایی دارد. متاسفانه در این شهر با گسترش ساخت و ساز غیر اصولی مواجه هستیم و در حوزه اعمال دستورالعملها، ضعفهای بسیاری وجود دارد، البته در سالهای اخیر روند سختگیریها در ساختوساز بیشتر است، ولی کافی و قانعکننده نیست. در بحث مقاومسازی هم کاملا عقب هستیم و آسیبپذیر.
درباره امکان پیشبینی وقوع زلزله حرفهای ضدونقیضی زده میشود. بگویید بالاخره از نظر علمی امکان پیشبینی وجود دارد یا نه؟
در گذشته تحقیقات و فعالیتهای بسیاری در برخی کشورها نظیر چین، روسیه و ایالات متحده انجام شده و در ایران هم چند سالی است که محققان برای پیشبینی زلزله تلاش میکنند، ولی امکان پیشبینی زلزله به آن مفهومی که متصور میشود، وجود ندارد. در حال حاضر، از نظر مکانی میتوان پیشبینی خوبی انجام داد. اینکه کجا خطرناک است و وقوع زلزله در آن قطعی محسوب میشود. البته بهکارگیری تجهیزات پیشرفته و گسترش تعداد ایستگاهها میتواند به پیشبینی زلزله کمک کند و بازه زمانی و مکانی مقبولی برای آن تعیین کند. ناگفته نماند پیشبینی زلزله همه مشکلات را حل نمیکند. با وقوع یک زمین لرزه سازهها فرو میریزد، شبکههای ارتباطی قطع میشود و احتمال وقوع حوادث غیر مترقبه افزایش مییابد تنها راه مقابله با آن نیز مهیا بودن در برابر زلزله احتمالی است.
ازنظر فناوری و تجهیزات چه جایگاهی داریم؟
این پژوهشگاه 17 ایستگاه شبکه لرزهنگاری باندپهن در سراسر کشور دارد که بهصورت ماهوارهای کار میکند. موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران با شبکه لرزهنگاری تلهمتر و مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن وابسته به وزارت مسکن و شهرسازی با شبکه وسیع شتابنگاری نیز به تحقیق درباره زلزله میپردازند. سیستم باند پهن جزو سیستمهای پیشرو لرزهنگاری است که در کشورهای پیشرفته استفاده میشود و از این دیدگاه میتوان ادعا کرد ما در سطح مطلوبی قرار داریم، با این حال تعداد ایستگاهها محدود است و برای دقت بیشتر در پیشبینی زلزله و کوتاه کردن بازههای زمانی و مکانی به ایستگاههای بیشتر نیاز داریم. تعدد ایستگاهها بدقت بیشتر منجر میشود و برای مثال، محققان روسی ادعا داشتند که بهدلیل همین دقت، زلزله ازمیر ترکیه را از قبل پیشبینی کرده بودند.
چرا افزایش تعداد ایستگاهها را در دستور کار پژوهشگاه قرار نمیدهید؟
این کار را انجام دادهایم. در برنامه توسعه شبکه افزایش تعداد ایستگاهها به 35 تا 50 ایستگاه را تعریف کردهایم که پوشش نسبتا کاملی در کل کشور ایجاد میکند. این طرح در بهترین حالت در یک بازه زمانی 3 ساله قابل اجراست، اما متاسفانه کمبود بودجه روند اجرای آن را کند میکند.
مگر احداث یک ایستگاه چقدر هزینه میبرد؟
حدود 320 میلیون تومان.
چرا تامین اعتبار این طرح را پیگیری نمیکنید؟ بالاخره افزایش تعداد ایستگاهها و قدرت پیشبینی دقیقتر زلزله میتواند از تلفات جانی بکاهد و این دستاورد مهمی است.
این پژوهشگاه زیر نظر وزارت علوم فعالیت میکند و پیگیری بودجه طرح به عنوان یک اولویت در دستور کار وزارتخانه قرار دارد. امسال نیز بودجه تحقیقاتی پژوهشگاه 10 درصد رشد داشته است، اما رشد هزینهها در این زمینه روند کار را دشوار میکند. به هر حال توجه کنید که سیستم باندپهن که با استفاده از ماهواره اطلاعات لرزهنگاری را بهصورت دایمی به پژوهشگاه منتقل میکند.
تجهیزات پیشرفته هزینهبری دارد و وجود این سیستم در کشور بهتنهایی گویای تصمیم جدی و اقدامات ارزنده در این زمینه است. امیدواریم با پیگیری و رایزنی بتوانیم طبق برنامه پیش برویم و سرانجام تعداد ایستگاهها به حد مطلوب برسد.
در دیگر کشورها اقدامات در برابر زلزله چه وضعیتی دارد؟ منظور کشورهایی است که در این زمینه میتوانند الگو قرار بگیرند و نگرانیای درباره زلزله ندارند. آنها چه کاری میکنند؟
هیچ تصمیمی نمیگیرند مگر اینکه نتایج تحقیقات درباره زلزله در آن سهیم باشد. آنچه عمل میکنند نتیجه یافتههای علمی است. در کنترل و پیاده کردن ضوابط و مقررات کاملا جدی هستند و تسامح و تساهلی در این زمینه وجود ندارد. در بخش آموزشی کامل و جامع عمل میکنند و البته مستمر.
آخر سرهم میتوان گفت سرمایهگذاری مناسبی دارند و هدایت سرمایهها را در این حوزه بدرستی انجام میدهند.
با برگزاری طرحهای آموزشی و انعکاس آن در جامعه یک پرسش در افکار عمومی مطرح میشود. این که برای نمونه در صورت وقوع زلزله احتمالی سقف مدارس فرسوده زودتر از آن که بتوان کاری کرد، روی سر دانشآموزان فرو میریزد. واقعا میزان تاثیر آموزش در مقابله با زلزله چقدر است، وقتی هنوز تمهیدات ضروری دیگر نظیر بهسازی سازهها، ارزشمند تلقی نمیشود؟
این گفته صحیح است، اما توجه کنید که منظور از آموزش مفهوم کلی آن است. یعنی یک سیستم آموزش همگانی که مسائل قبل، حین و پس از زلزله را پوشش دهد و برایش چارهاندیشی کند. این سیستم آموزشی باید به سطوح مدیریت کشور نیز برسد و در حقیقت بهسازی سازهها و مقاومسازی مستحدثات بخشی از فرآیند آموزشی محسوب میشود. مهمترین موانع آموزش نیز کمبود بودجه و ضعفهای اداری و فرهنگی است.
مدیران جامعه تا چه اندازه به چنین مسائلی اعتنا میکنند؟ حداقل در بخشهایی که به زلزله مربوط است.
با شرایط و مشکلات موجود به نظرم برخی مدیران فقط آرزومندند که زلزلهای رخ ندهد، ولی زلزله به این حرفها کاری ندارد و خطر آن دائمی است.
آیا درباره مسائل پس از زلزله و بحرانهای ناشی از آن هم پژوهشی در این مرکز انجام شده است؟
پژوهشکده مدیریت خطرپذیری در این مرکز چنین مسوولیتی را به عهده دارد. نتایج تحقیقات باید عملی شود تا موثر باشد و تحقیق صرف جان هیچکس را نجات نمیدهد. در بخش امداد و نجات کارهای بسیاری روی زمین مانده که باید از طریق ارتباط با نهادهای امدادی نظیر آتشنشانی، اورژانس و هلالاحمر عزم جدی آنها عملی شود. بحرانهای مختلف پس از وقوع زلزله با انجام تمهیدات کافی قابل پیشگیری است، ولی ما حتی در بخش امدادرسانی با کمبودها و نارساییهای بسیار مواجهیم. خطر زلزله یک دهه است که به صورت جدی در کشور مطرح شده است، ولی کارهای انجام شده اصلا کافی نیست. از توان و پتانسیلهای موجود در سطوح ملی و منطقهای به نحو صحیح و موثر استفاده نمیشود و متاسفانه دلیل این موضوع باز هم نداشتن توجه جدی به خطر زلزله است. به نظرم وضعیت کلی در این زمینه نگرانکننده است و باید هر چه زودتر برایش چارهای اندیشید.
کمیت و کیفیت نیروهای متخصص در این حوزه چگونه است؟ آیا از نظر آموزش و به کارگیری نیروی انسانی ماهر در شرایط مطلوبی قرار داریم؟
کمبودهایی دادیم، ولی خوشبختانه زیاد جدی نیستند. حتی عدهای از تحصیلکردههای دیگر کشورها به دلیل وجود فرصتهای شغلی به کشور باز میگردند و در مراکز علمی و تحقیقاتی مشغول به کار میشوند. به هر حال، در سالهای اخیر سرعت آموزش محققان در حوزههای مرتبط با زلزله افزایش یافته و این پژوهشگاه نیز در این فعالیت سهیم است.
نگرانیهای اصلی در برابر وقوع زلزله به چند بخش تقسیم میشود؟
از دست دادن سرمایههای ملی و نیروهای انسانی، تخریب ساختمانها و اماکن، تخریب میراث فرهنگی، نارسایی در حوزه امدادرسانی و حفظ جان مصدومان، فرو ریختن ساختمانها و مراکز مهمی که باید پس از وقوع زلزله پابرجا بمانند نظیر بیمارستانها، قطع آب و برق و گاز و... نگرانیهای اصلی را تشکیل میدهند. البته نگرانیهای جانبی نیز وجود دارد که باید براساس شرایط منطقهای تعیین شود نظیر احتمال آتشسوزی گسترده و ایجاد دیگر خسارتهای جانبی.
ناگفته پیداست اجرای برنامههای بلندمدت برای مقابله با خطر زلزله به برنامهریزی جامع و توجه واقعی به نتایج تحقیقات علمی نیاز دارد. به نظرتان اقدامات کوتاهمدت و زودبازده برای بهبود وضعیت موجود و نارساییهای کلی در این حوزه چیست؟
رعایت دقیق ضوابط موجود بدون اهمال و کاستی، بالا بردن سطح آگاهی افراد از طریق آموزش همگانی و استمرار این آموزشها میتواند در کوتاهمدت چارهساز باشد. تصحیح دید و فرهنگ مدیران درباره خطر زلزله و الزام جدی برای رعایت مسائل مرتبط با زمینلرزه در تصمیمگیریها و تصمیمسازیها در تمام سطوح نیز یک اولویت محسوب میشود.
میزان اعتنای جامعه پایین است
تفکر نادرست در برابر زلزله این است که بگوییم درباره چیزی که اتفاق نیفتاده نباید وسواس و دقت به خرج داد یا این تفکر که شاید زلزله اصلا اتفاق نیفتد. نگرانی دیگر در این باره بیتوجهی به نتایج تحقیقات علمی و الزامی نشدن کاربرد آنها در ساخت و سازهاست. متاسفانه در برخی موارد ما از ترجمه آییننامهها و استانداردهای دیگر کشورها استفاده میکنیم یعنی تنها کاری که انجام میشود ترجمه است، در حالیکه باید با اطلاعات بومی و منطقهای به تدوین آییننامهها بپردازیم. شناخت مسائل واقعی زلزله احتمالی و دخالت دادن نتایج تحقیقات یک ضرورت است. در حوزه کارهای عملی به اولویتها نیز بیتوجهی میشود. بهسازی ساختمانهای فرسوده شهری و ارائه تسهیلات برای مقاومسازی خانههای روستایی یکی از همین اولویتهاست، البته بهتازگی وزارت مسکن و شهرسازی در این زمینه دستورالعملی تدوین کرده است و قرار شده برای عملی شدن آن به بخشهای نظام مهندسی، شهرداریها، بخشداریها و استانداریها تسهیلات ویژه ارائه کنند با این حال میتوان گفت در حوزه مقابله با زلزله و انجام راهکارهای عملی حرکتی کند داریم.
امین رحیمی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم