سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
چنین افرادی از نظر احساسی و عاطفی جریحهدار شدهاند که وقتی پس از ارتکاب بزه با آنها صحبت میکنید، متوجه میشوید که همگی آنها از کار اشتباهی که مرتکب شدهاند، بشدت ناراحت و پشیمان هستند و دقایقی پس از ارتکاب جرم دچار عذاب وجدان شدهاند.
این روانشناس معتقد است: جوانان باید برخی از موارد را خود تجربه کنند، اما نه هر گونه تجربهای که به تلخی گراید که گاه با رفتارهای خودمحورانه و خودسرانه از سوی این افراد مواجه میشویم.
البته رفتار والدین و اطرافیان با جوانان، میتواند تحریککننده و برانگیختن احساسات آنها شود که گاه ممکن است با عدم پذیرش یک رفتار دچار سرخوردگی شوند.
آموزش بهتر از درمان
دکتر قاسمزاده با اعتقاد بر این که آموزش پیش از وقوع جرایم بسیار مفید است و باعث کاهش جرایم میشود گفت: میبایستی در مراکز فرهنگی و مدارس، بعد از خانواده نیازهای عاطفی و روانی افراد در آنجا پاسخ مثبت داده شود و مشاورانی که در مدارس از ابتدایی تا دانشگاه حضور دارند، باید همگام با خانوادهها به آموزش افراد بپردازند تا احساسات و خشمهای افراد تا حدودی کنترل شوند و مراحل رشد عاطفی و فکری آنها به سمت و سوی مثبت و مناسب سوق داده شود.
اعتقاد بر این است که هیجان یک جای مناسب باید تخلیه شود، نه کاذب و منفی باشد، بلکه باید جامعهپسند و عرفپسند باشد تا افراد به خود و دیگران لطمهای وارد نکنند. اکثر جوانها به دنبال الگوسازی هستند تا از آنها تقلید کنند و این تقلید در افرادی با مشکلات عاطفی بیشتر دیده میشود، چرا که ممکن است با یک تقلید کورکورانه و بدون شناخت، اقدام به خودکشی دستهجمعی یا غارت اموال بیتالمال کنند، فردی را در خیابان کتک بزنند یا شیشه منزل و مغازهای را بشکنند. جوانان به دنبال راهحلی هستند تا خشم خود را بروز دهند، بنابراین به انتخاب الگوهایی در اطراف خود میپردازند. البته این الگو ممکن است نامناسب باشد و بزهکاری اجتماعی را افزایش دهد، به این ترتیب، برای جلوگیری از چنین ناهنجاریهای اجتماعی، رسانهها میتوانند نقش مهمی را ایفا کنند.
رسانهها با بررسی ریشههای وقوع ناهنجاریهای اجتماعی، آن را به مردم و بخصوص جوانان آموزش میدهند و آنها و خانوادههایشان را از بروز خطرات مربوط به آن آگاه میکنند و البته رسانهها نباید خبرهای مربوط به اسیدپاشی را صرفا به خاطر جلب توجه مخاطب با تیترهای آنچنانی انعکاس دهند، بلکه در راستای اطلاعرسانی باید به تحلیل محتوای آن و عوامل بروز آن بپردازند وگرنه باعث افزایش رفتارهای پرخطر در میان جوانان میشود.
دادیار سلیمیمقدم رئیس شعبه هشتم دادسرای ناحیه 2 تهران هم میگوید: اولین اسیدپاشی در ایران میان سالهای 1334 تا 1337 اتفاق افتاد. در سالهای اخیر در کشورمان شاهد رشد بزهای چون اسیدپاشی هستیم که بیشتر از سوی مردان صورت میگیرد، چون اکثریت افراد اجتماع از مجازات قانونی درخصوص بزه اسیدپاشی اطلاع ندارند.
اگر فردی بداند، چه مجازات سنگینی در مقابل بزهای که مرتکب خواهد شد، انتظارش را میکشد، هیچگاه به سمت و سوی جرم سوق داده نمیشود. وقتی افراد دستخوش احساسات میشوند، همین امر پیشمقدمهای برای بروز ناهنجاریهای اجتماعی آنها میشود. جوانان بیش از این باید مراقب رفتارهای خود باشند، گاه ممکن است، عشقی که با هزاران امید در دل خود کاشتهاند، به نفرت تبدیل شود که به دنبال یک حسادت و شکست در عشق خسارتهای جبران ناپذیری برای خود و دیگران رقم زنند.
اعتقادات مذهبی، تربیت خانوادگی، ارتباطات مناسب اجتماعی، پذیرش عرف و قانونهای حاکم بر جامعه، میتواند عواملی در بروز جرایمی از قبیل اسیدپاشی شود.
دادیار سلیمیمقدم معتقد است: افرادی که اقدام به اسیدپاشی میکنند، سعی بر آن دارند زیبایی یک فرد را از او بگیرند تا به این طریق بتوانند، به او ضربه بزنند و به شادی کاذبی دست یابند. اسیدپاشی زنگ خطری است برای خانوادهها تا بر سرنوشت فرزندان خود توجهی مناسب داشته باشند و روابط دختران و پسران خود را با افراد غریبه کنترل کنند و نگذارند، آنها یکطرفه و احساسی تصمیم بگیرند و با زندگی خود و دیگران بازی کنند.
شاید اگر از طریق رسانههایی از قبیل تلویزیون و رادیو، مطبوعات، مدارس، دانشگاهها و حتی محیطهای کاری راهکارهایی درخصوص پیشگیری از وقوع جرایم و مجازاتهای آنها آموزش داده شود تا اگر فردی به انگیزه انتقامجویی یا خودبزرگبینی تصمیم به انجام بزهی گرفت، با عواقب انجام آن کار آگاهی یابد و به سمت و سوی آن سوق پیدا نکند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم