به گزارش جامجمآنلاین از ایرنا، پرستار یعنی عشق؛ یعنی انسانی که صدایش مرهم جان است و دستهایش شفابخش درد. او در هر لحظه از شب و روز، امید میدهد و غبار نگرانی را از چهره بیمار کنار میزند. هر حرکتش، حتی قدمهای آرامش در راهروهای بیمارستان، حیاتی تازه در کالبد بیماران میدمد. این عشقِ خاموش و بیادعا، همان چیزی است که دنیا را مهربانتر میکند.
پرستار خسته میشود، اما خستگی برایش معنی استراحت نیست بلکه نشانهی ادامه دادن است. او مشکلات خود را پشت در بیمارستان جا میگذارد، چون دلش برای لبخند بیماران میتپد. وقتی بیماری بهبود مییابد، انرژی تازهای در وجودش فوران میکند و تمام سختیها رنگ میبازند. او میداند که کارش فقط مراقبت نیست؛ بلکه احیای امید در دل انسانهای ناامید است.
زندگی در حالت آمادهباش دائمی بخشی از مأموریت اوست، اما این حالت باید با مراقبت از خود همراه شود. گاهی باید چند دقیقه به سکوت خودش گوش دهد، نور و خوابش را تنظیم کند، لحظهای با خانواده بنشیند، نفس بکشد. در این بازههای کوتاه، اما عمیق، ذهن و روحش دوباره نیرو میگیرد تا با قدرت بیشتری بر بالین بیماران حاضر شود. این لحظات کوچک، واقعاً زندگی را زیباتر میکند.
بله، پرستاران، ستون فقرات هر سیستم درمانی هستند. در بیمارستانها و کلینیکها، آنها حلقه اتصال بین بیمار، پزشک و خانوادهاند و اغلب اولین و آخرین تماس بیمار با کادر درمان محسوب میشوند. اما کمتر کسی از خود میپرسد: پس از پایان شیفت پرفشار، گاه دوازده ساعته، این قهرمانان چگونه بارِ دیگر انرژیشان را برای زندگی شخصی و ایفای نقشهای حیاتی در خانه شارژ میکنند؟
در شیفت شب، قهوه تنها دوست ماست
خانم احمدی، پرستار باسابقه بخش اورژانس، با لحنی خسته، اما مقتدر میگوید: سختترین قسمت شیفت شب، روز بعد از آن است. بدن سیگنال میدهد که باید بخوابد و استراحت کند، اما تعهدات خانوادگی مانند رسیدگی به فرزندان و امور منزل اجازه نمیدهد. ما در واقع نصف عمرمان را در تلاشی مداوم برای جبران خواب از دست رفته سپری میکنیم، تلاشی که تقریباً هرگز به نتیجه کامل نمیرسد.» این اعتراف نشاندهنده مبارزهای است که هرگز پایان نمییابد.
بینظمی در خواب ولع به غذاهای پرانرژی را افزایش میدهد و عامل چاقی و مشکلات متابولیک در پرستاران میشود
این بینظمی مزمن خواب، مستقیماً هورمونهای تنظیمکننده اشتها را مختل میکند. وقتی بدن در حالت استرس و کمخوابی قرار میگیرد، نتیجه آن، ولع شدید به غذاهایی است که انرژی سریع و کاذب میدهند؛ این همان عاملی است که منجر به افزایش وزن و اختلالات متابولیک در این گروه میشود.
اتکا به کافئین در شیفتهای شبانه به یک ضرورت بقا تبدیل میشود. مقدار زیادی از پرستاران برای گذراندن ساعات اوج خستگی، به مصرف نوشیدنیهای حاوی کافئین روی میآورند. اما این چرخه، بدن را در حالت استرس دائمی نگه میدارد و بر محور آدرنال غلبه میکند. خانم احمدی در ادامه میافزاید: «در شیفت شب، قهوه تنها دوست ماست؛ تنها راهی که میتوانیم هوشیار بمانیم. اما میدانیم که این دوپینگ موقتی، ساعتها بعد با سرگیجه، تپش قلب و خستگی مضاعف جبران میشود؛ یک بدهی انرژی که باید با بهره بالا پس داده شود.»
پرستاران؛ قهرمانان خاموش در زمانهای سخت
در شیفتهای طولانی، فرصتی برای پخت و پز یا برنامهریزی غذایی نیست. خستگی ذهنی و فیزیکی سبب میشود که پرستاران به سمت غذاهای آماده، فستفودها و تنقلات سرپایی روی بیاورند که دسترسی سریع دارند. این غذاها، که جایگزینهای اصلی میشوند، اغلب سرشار از سدیم، چربیهای اشباع و قندهای ساده هستند؛ مواد مغذیای که به جای تقویت سیستم، سلامت طولانیمدت را به طور جدی تهدید میکنند.
این ناهماهنگی متابولیک، که ناشی از بینظمی ساعتهای کاری است، ریسک ابتلا به دیابت نوع دو و بیماریهای قلبی و عروقی را در این قشر به شدت افزایش میدهد. این چالشی پنهان است؛ یک "بیماری شغلی خاموش" که در کنار مراقبت از بیماران، پرستار باید به صورت پنهانی با آن دست و پنجه نرم کند، بدون آنکه بتواند مرخصی کافی برای بهبودی دریافت کند.
این بخش از زندگی پرستار، نبردی خاموش علیه ساعتهای بیولوژیک و نیازهای اساسی بدن است؛ نبردی که برای موفقیت در جبهه اصلی (درمان موفق بیماران) و حفظ آمادگی ذهنی، ضروری است که پرستار آن را با تمام توان بپذیرد. این تقابل بین نیاز بیولوژیک و نیاز حرفهای، سنگ بنای فرسودگی این قشر است.
مراقبت از مراقب: هنر یافتن وقت و انرژی باقیمانده
گرچه جسم پرستار پس از یک شیفت دوازده ساعته مملو از خستگی است، اما قلب او مملو از عشق و تعهد به خانواده است. چالش اصلی در اینجاست: چگونه میتوان با کمترین میزان انرژی ذخیره شده، بالاترین کیفیت تعامل عاطفی و حضور معنوی را با عزیزان رقم زد؟ پاسخ در دو کلمه کلیدی نهفته است که پرستاران ماهر آن را آموختهاند: مدیریت زمان هوشمندانه و مرزبندی سالم و قاطعانه.
پرستاران حرفهای، زمان را نه بر اساس تعداد ساعتهای بیکیفیت کنار خانواده، بلکه بر اساس "کیفیت تعامل" میسنجند. آنها یاد گرفتهاند که کارهای غیرضروری و زمانبر را حذف کنند؛ برای مثال، کارهای خانه یا خریدهای سنگین را به صورت دستهجمعی در یک بازه زمانی محدود از هفته انجام دهند تا تمام روز تعطیلی درگیر وظایف خانه نشوند. این انتخاب آگاهانه، بازدهی روانی آنها را افزایش میدهد.
«آقای رضایی، بهورز فعال منطقه حومه شهر، که اغلب درگیر رسیدگیهای میدانی و تماسهای اضطراری خارج از ساعت است، اشاره میکند: بعد از یک هفته پرکار، تنها چیزی که برایم ارزش دارد، نیم ساعت بازی فیزیکی تمامعیار با فرزندانم است. در آن سی دقیقه، من دیگر بهورز نیستم؛ فقط یک پدرم. تمام تمرکزم را روی آن لحظه میگذارم. این مرزبندی ذهنی و فیزیکی بین کار و خانه، حیاتیترین ابزار بقای من است.»
هنر مرزبندی سالم، مهمترین ابزار حفظ انرژی روانی
هنر مرزبندی سالم، مهمترین راه حفظ انرژی روانی پرستار در برابر فشار کار است. شغل پرستاری، با وجود تمام سختیها و فداکاریها، نباید به قیمت از دست رفتن زندگی شخصی تمام شود؛ کلید حل این معضل، ایجاد «هماهنگی فعال» بین کار و خانه است، نه صرفاً ایجاد مرزهای خشک. پرستار باید بپذیرد که در این مسیر، همزمان باید نقش یک مراقب حرفهای، همسر خوب و والد دلسوز را ایفا کند و برای رسیدن به این تعادل، نیاز به برنامهریزی مشترک با خانواده دارد. این به معنی حذف مسئولیتها نیست، بلکه مشارکت دادن اعضای خانواده در تقسیم کار است.
راهکار اصلی این است که خانواده را وارد اتاق فرماندهی کنید. در جلسات کوتاه هفتگی با همسر یا فرزندان بزرگتر، کارهای خانه و مسئولیتها را شفاف و عادلانه تقسیم کنید؛ مثلاً اگر روز کاری سختی داشتید، همسرتان مسئولیت شام را بر عهده بگیرد، یا فرزندان در نظافت شخصی اتاقشان مسئولیت کامل داشته باشند. این تقسیم کار، فشار را از روی دوش پرستار برمیدارد و به او اجازه میدهد در زمان استراحت، واقعاً «حضور ذهنی» داشته باشد، نه اینکه فقط از نظر فیزیکی در خانه باشد.
در نهایت، این هماهنگی باید شامل اختصاص زمانهای کوتاه، اما با کیفیت به خودتان هم باشد. این زمانها، که شاید فقط نیم ساعت باشد، باید برای فعالیتهایی باشد که واقعاً شارژتان میکند، چه مدیتیشن باشد، چه پیادهروی کوتاه یا گوش دادن به موسیقی. اگر پرستار بتواند این تعادل را با کمک خانواده برقرار کند، نه تنها خودش کمتر فرسوده میشود، بلکه رابطه با خانواده نیز قویتر میماند، زیرا خانواده هم احساس میکنند در سختیها شریک هستند و قدردان فداکاریهای او خواهند بود.
«خانم کریمی، پرستار بخش داخلی که سابقه طولانی در رسیدگی به بیماران مزمن دارد، میگوید: من با کمالگرایی مبارزه کردم. یاد گرفتم که آشپزخانه لازم نیست هر شب بینقص باشد و کف زمین باید برق بزند. اگر انرژیام برای یک ساعت صحبت عمیق و بدون حواسپرتی با همسرم ذخیره شود، بسیار ارزشمندتر از آن است که انرژیام صرف مرتب کردن بیدلیل کشوهای کابینت شود. این "کمکاری آگاهانه" به من کمک کرد تا همسرم را در این مسیر فرسایشی حفظ کنم.»
این تکنیکها، نه برای فرار از مسئولیت خانوادگی، بلکه برای بقای عاطفی و روانی فرد است. پرستاران میآموزند که مراقبت از خود، اولین و مهمترین گام در فرایند مراقبت مؤثر از دیگران است. عدم مراقبت از خود، منجر به انتقال انرژی منفی و خستگی به فضای خانواده میشود.
احترام به جانهای بیدار
روز پرستار یادآور مهربانیهایی است که در هیچ حقوق، مزایا یا عدد و رقمی اندازهگیری نمیشوند. این روز، فرصتی است برای توقفی کوتاه در میان هیاهوی زندگی تا به یاد آوریم پرستاران چگونه آرامش را به خانه درد و اضطراب میآورند. آنان با دستانی که شفا میدهند و صدایی که امید میبخشد، ستونهای ناپیدای امنیت و آرامش جامعهاند.
پرستار نه فقط درد را تسکین میدهد، بلکه امید را زنده نگه میدارد. در هر شب پراضطراب و هر شیفت طولانی، شعلهی عشق او خاموش نمیشود. او از رنج، زندگی میسازد و از خستگی، نیروی ادامه دادن. این ایمان بیادعاست که پرستاری را از یک شغل به یک رسالت الهی تبدیل میکند؛ رسالتی از جنس عشق و انسانیت.
گرامیداشت روز پرستار فراتر از گفتن تبریک یا اهدای گل است. باید درک کنیم که آنان برای خدمت به دیگران، چه تاوانی از زندگی شخصی و سلامت خود میپردازند—از بینظمی خواب و خستگی مزمن تا دوری از خانواده و فشارهای روحی بیپایان. درک این واقعیتها ما را به جامعهای دلسوزتر و حمایتگرتر بدل میکند، جامعهای که قدر زحمات خاموش را میداند.
احترام واقعی به پرستاران، بخشیدن لحظهای آرامش به دلهای همیشه بیدار آنهاست؛ ایجاد محیط کاری انسانیتر، ساعتهای کاری منصفانهتر و فرصتهایی برای بازیابی انرژی و عشقشان. پرستاران معجزههای هر روز زندگی ما هستند و پاسداشت آنان، یعنی احترام به نور، به عشق، و به حیات. با باور به این حقیقت، روز پرستار دیگر فقط یک مناسبت نیست؛ جشن قلبهای بزرگ و جانهای فداکار است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
«جامجم» در گفتوگو با رئیس سازمان هواشناسی کشور بررسی کرد
«جامجم» در گفتوگو با سخنگوی فراکسیون زنان مجلس بررسی کرد
تهیهکننده و کارگردان مستند رئالیتی «کارخنده» درباره چالشهای تولید این برنامه و تغییرات در فصل چهارم آن توضیح میدهد