۱۰ تجربه ارزشمند ملی در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه

هشت سال دفاع‌ مقدس ذخیره ارزشمندی از دستاوردها و تجربیات بزرگ ملی که زمینه‌ساز حفظ استقلال، خوداتکایی، پرورش استعدادهای ملی و اهتزاز پرچم افتخار و عزت ایران اسلامی در منطقه شد را بنا نهاد که تا سال‌ها بعد از جنگ هم تجارب و دستاوردهای آن انقلاب اسلامی را از همه خطرات و حوادث عبور داد. آیا در جنگ تحمیلی هشت ساله دچار خسارت نشدیم؟ یقینا خسارت‌های بزرگی از ابعاد مادی و انسانی به مردم تحمیل شد اما تجارب کسب شده از این خسارت‌ها ذخیره‌ای شد برای آینده کشور. 
هشت سال دفاع‌ مقدس ذخیره ارزشمندی از دستاوردها و تجربیات بزرگ ملی که زمینه‌ساز حفظ استقلال، خوداتکایی، پرورش استعدادهای ملی و اهتزاز پرچم افتخار و عزت ایران اسلامی در منطقه شد را بنا نهاد که تا سال‌ها بعد از جنگ هم تجارب و دستاوردهای آن انقلاب اسلامی را از همه خطرات و حوادث عبور داد. آیا در جنگ تحمیلی هشت ساله دچار خسارت نشدیم؟ یقینا خسارت‌های بزرگی از ابعاد مادی و انسانی به مردم تحمیل شد اما تجارب کسب شده از این خسارت‌ها ذخیره‌ای شد برای آینده کشور. 
کد خبر: ۱۵۰۸۵۱۱
نویسنده سپهر خلجی - استادیار دانشگاه

جنگ تحمیلی ۱۲‌روزه نیز اگرچه با خسارت‌های غیرقابل جبران به‌ویژه از دست دادن تعدادی از هموطنان و فرماندهان افتخارآفرین و دانشمندان عزت‌ساز همراه بود اما همانند هشت سال جنگ تحمیلی تجارب و دستاوردهای بزرگی به یادگار گذاشت. 

۱۰ دستاورد این جنگ تحمیلی را مرور کنیم:

۱) کسب پیروزی: چرا معتقدیم پیروز شدیم؟ واقعیت این است که جنگ را صرفا نمی‌توان بر مبنای میزان آتش و یا تلفات آن تحلیل کرد. معیار واقعی برای ارزیابی پیروزی در میدان میزان تحقق اهداف اعلام ‌شده‌ طرف آغازگر جنگ است. براساس اهداف اعلامی، رژیم‌صهیونیستی به‌دنبال چه بود؟ در وهله اول «حذف توانمندی هسته‌ای»، در گام دوم «حذف زیرساخت‌های موشکی» و نهایتا «ایجاد بی‌ثباتی داخلی با هدف تغییر نظام و حتی تجزیه ایران» اما اکنون، پس از توقف جنگ نتیجه چیست؟ تا اینجای کار بیش از آن‌که موفقیت اسرائیل باشد، نتیجه شکست تل‌آویو در دستیابی به اهداف اعلامی است. 

۲) اجماع عمومی در فهم «معنای دشمن» در افکار عمومی جامعه ایرانی: یکی از شبهاتی که سال‌ها علیه جمهوری اسلامی القا می‌شد بزرگنمایی و تکرار واژه دشمن بود. حالا صحنه به‌قدری شفاف است که حتی افراد و جریان‌هایی که اساسا با انقلاب اسلامی همراهی ندارند هم در فهم معنای دشمن با جمهوری اسلامی به اشتراک نظر رسیده‌اند. این تجربه بسیار ارزشمند است. 

۳) برملا شدن دستاویزهای دشمنی با ملت ایران: در این جنگ ۱۲‌روزه علنا بهانه‌های هسته‌ای، حقوق‌بشری، دموکراسی، موشکی، دفاع از حقوق زنان، محیط‌زیست، کنوانسیون‌های بین‌المللی، حقوق بین‌الملل و... رنگ باخت. همه فهمیدند دشمنی با «استقلال ملی» و حقیقتی به نام «موجودیت ایران» است. همه فهمیدند مجامع جهانی «ابزاری برای اعمال سلطه» هستند نه «امکانی برای استیفای حق». سازمان ملل، شورای امنیت، شورای حقوق‌بشر، آژانس انرژی اتمی و ده‌ها نهاد بین‌المللی دیگر. 

۴) درک روشن‌تر ملی از نقش محوری و تدابیر حکیمانه رهبری: وقتی تذکر دادند «اگر در سوریه و عراق جلوی دشمن را نگیریم باید در کرمانشاه، همدان و تهران با دشمن بجنگیم، وقتی فرمودند «مذاکره با آمریکا غیرعقلانی، غیرهوشمندانه و غیرشرافتمندانه است»، وقتی فریاد زدند «هزینه مقاومت بسیار کمتر است از هزینه تسلیم» است، وقتی تأکید کردند «با صهیونیست‌ها باید محکم و قاطع برخورد کرد و نباید کوتاه آمد» و وقتی تشر زدند که نسبت به «نفوذ» مراقبت کنید و ده‌ها نکته دیگر که بارها فرمودند همه نشانه‌هایی از هشدار برای شرایط امروز بود. 

۵) جامعه از عمق وجود اهمیت عنصر «امنیت» را درک کرد: همه فهمیدند امنیت چه عنصر حیاتی و گرانبهایی است. با درک این واقعیت خود مردم برای تأمین امنیت به میدان آمدند. 

۶) ماهیت آمریکا و اسرائیل برای دیرباوران هم روشن شد: جنایتکار بودن، زورگو بودن، سلطه‌گر و فریبکار بودن، تروریستی بودن. متأسفانه در همه این سال‌ها جریانی با برخورداری از تریبون‌های متکثر رسانه‌ای تلاش کرد تا القا کند آمریکا دشمن نیست و می‌تواند یک شریک راهبردی برای ایران باشد. حتی گاهی اعلام کردند که آمریکا تاجر است و باید با او دادوستد کرد. گفتند برای توسعه و رفاه هیچ شریکی بهتر از آمریکا نیست و برای اثبات ادعای نادرست خود برخی از کشورهای ضعیف و وابسته منطقه و رفاه ظاهری آنان را به رخ کشیدند. جنگ تحمیلی نادرستی این ادعاها را بار دیگر ثابت کرد. 

۷) همه به‌ویژه کشورهای منطقه فهمیدند هزینه اقدام علیه ایران زیاد است و آمریکا طرف مطمئنی برای تکیه کردن نیست: جسارت اقدام قاطع نظامی علیه آمریکا برای در شرایط رویارویی با اسرائیل و همچنین ویرانی‌های گسترده و هدفمند در سرزمین‌های اشغالی یک تجربه جهانی از توان بالفعل ضربه به هیمنه و هژمونی متجاوزان را رقم زد. رژیم جنایتکار برای اولین‌بار در تاریخ جعلی خود، زیر بار موشک‌ها و پهپادهایی با قدرت تخریب بالا رفت و این‌بار پناهگاه‌ها هم نتوانست ساکنان سرزمین اشغالی را مصون نگه دارد و «طعم ناامنی واقعی را چشیدند» و میزان تاب‌آوری رژیم با فرار جمعی ساکنان سرزمین اشغالی مشخص شد. تخلیه پایگاه آمریکا پیش از حمله ایران هم نشان داد که گدایی امنیت از آمریکا از سوی کشورهای منطقه یک اشتباه راهبردی است. 

۸) آمریکا هیچ‌گاه امنیت‌آفرین نیست: کشورهای منطقه فهمیدند وقتی می‌گوییم پایگاه‌های آمریکا برای‌تان امنیت نمی‌آورد بلکه شما را به هدفی مشروع تبدیل می‌کند یعنی چه. وقتی می‌گوییم تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان می‌کنیم یعنی چه. وقتی می‌گوییم سربه‌سر جمهوری اسلامی نذارید یعنی چه. وقتی می‌گوییم از اتاق شیشه‌ای به ایران مقتدر سنگ نزنید یعنی چه. 

۹) سرمایه اجتماعی انقلاب اسلامی محک خورد: خیلی در این سال‌ها تبلیغ کردند که مردم از جمهوری اسلامی دلسرد و جدا شده‌اند. متأسفانه همین برآوردهای اشتباه باعث خطای مسئولان در داخل و همچنین برداشت‌های اشتباه در طرف دشمن شد. برخلاف تمام القائات پشتیبانی جمعی مردم از جمهوری اسلامی ایران نمایان شد. 

۱۰) رد عملی نظریات ساده‌لوحانه در بازنمایی اقتدار ایران عزیز: اگرچه با خسارت زیاد اما جنگ تحمیلی فرصتی برای رد برخی نظریه‌های انفعالی بود. می‌گفتند با یک دکمه تمام سیستم نظامی ما نابود می‌شود. می‌گفتند با مذاکره سایه جنگ از کشور دور می‌شود. می‌گفتند اگر جنگ شود این مردم هستند که موشک می‌خورند نه مسئولان. این القائات ساده‌لوحانه و یا مغرضانه در پس واقعیات جنگ ۱۲‌روزه رنگ باخت. 

این جنگ تحمیلی همچنین غفلت‌ها و خلأهای امنیتی ما را البته با تحمیل خسارت زیاد روشن کرد که باید با فوریت مورد بازنگری، اصلاح و عبرت قرار بگیرد. ان‌شاءالله.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها