رشد مصرف برق در کشور ما بیش از ۵ درصد درسال است اما توسعه ظرفیت تولید تقریبا متوقف مانده و سرمایهگذاری جدیدی انجام نشده است. سرمایهگذار وقتی وارد این صنعت میشود باید بداند که سرمایهاش بازمیگردد اما با تعرفههای یارانهای برق، هیچ جذابیتی برای سرمایهگذاری وجود ندارد.دولتها از واقعیسازی قیمت برق واهمه دارند،در حالیکه بدون اصلاح قیمت، مصرف افسارگسیخته ادامه خواهد یافت. همچنین شبکه برق ما بهشدت فرسوده است و حدود ۱۲ درصد از برق تولیدی اصلا به مقصد نمیرسد و در مسیر انتقال، هدر میرود. ناترازی فقط در تولید نیست و بخشی از آن مربوط به تلفات در شبکه انتقال و توزیع است که نادیده گرفته میشود.سیاستهایی مثل ممنوعکردن تبلیغ کولر یا خاموشی صنایع، راهحل بحران نیست و اینها مُسکنهایی کوتاهمدت هستند در حالی که برای کنترل مصرف، باید قیمت برق واقعی شود تا مصرفکننده نسبت به مصرفش حساس باشد. متأسفانه طرح جامعی برای توسعه صنعت برق نداریم و نمیتوان چشماندازی برای آن متصور شد که این امر نشان میدهد بحران با این روند نه تنها حل نمیشود، بلکه بازهم تشدید خواهد شد.