بر این مبنا تنوع جوامع انسانی، تنوع اخلاقی است که از چارچوب فطرت و عقل خارج نیست و تکثر اقوام و ملیتها برای بازشناسی ظرفیتهاست و بهترین آنها فرد و جامعهای است که پارساتر باشد. با پرتو این مرام اصیل فرهنگی است که در دایره پرورش و باغبانی فطرت قرار دارد و ذهن و اراده انسان برای رهپویی راه تعالی طریقت دارد و نه موضوعیت.
با این تعریف از انسان دارای سرمایه فطرت و استعدادهای تعالیجویانه و گرایشهای الهی میتوان از امت واحده جهانی و جامعه آرمانی مبتنی بر معارف غدیر سخن به میان آورد؛ چرا که همه انسانها از این ظرفیت فطری برخوردارند و توان زیست فردی و اجتماعی مؤمنانه در همه آنها موجود است. تکثرها به وحدت ارزشهای الهی و انسانی بازمیگردد و وحدت به تکثرهای مبتنی بر تفاوتهای انسانی منتهی میشود که همه از سرچشمه معارف فطری و الهی برخوردارند. پس میتوان از جهانی شدن سخن به میان آورد؛ همانطور که میتوان انتظار تحقق تألیف قلوب و گردآمدن انسانها در کنار هم را داشت، چرا که قلوب پراکنده و «شتی» محصول عدم تعقل است. «قلوبهم شتی ذلک بانهم قوم لایعقلون» اما با گره خوردن قلوب به نور الهی و سخن انبیاء دلها بههم میپیوندد. چنانکه به گردآمدن مردم پیرامون رسول خدا خطاب شده که اگر همه زمین و آنچه در آن است را میبخشیدی، نمیتوانستی چنین ائتلاف و پیوندی برقرار نمایی و این پیوند را خدا برقرار کرده است. پس سخن غدیر که طبق آیه قرآن کریم، اگر از سوی رسول مکرم(ص) ابلاغ نمیگردید گویا هیچ پیامی ابلاغ نشده بود و آنگاه که ابلاغ گردد آیه نازل شد که امروز دین کامل گشت و دشمنان مأیوس شدند و خداوند از آنچه ابلاغ گردید خرسند است؛ سخن نجات کاروان انسانی به ساحل نجات و تحقق تمدن اسلامی است. پس با معارف غدیر استفاده میشود که حاکمیت اولیاء ضرورتی تمدنی است که بدون آن امکان شکفتن فطرت انسانی نبوده و جامعه آرمانی تحقق نمییابد. جامعه آرمانی که در آن امام با رحمت واسعه خود عقول را جمع و اخلاق را کامل میکند. تحقق چنین جامعهای یعنی رسیدن به عزت حقیقی که تنها از آن خداوند و رسول او و مؤمنان است. آنگاه پرچم اسلام برترین پرچم خواهد بود .«الاسلام یعلو و لایعلی علیه»
از معارف غدیر استفاده میشود که دو گونه تمدن بیشتر وجود ندارد یا توحیدی است که با ولایت و حاکمیت ولی خدا و نایبان آنها صورت میپذیرد و از آنجا که به علم، قدرت و کمال مطلق گرایش دارد همواره در حرکت و پویایی و تعالی است ودیگر تمدن مبتنی برمقاصد پراکنده ازهوای نفس وجمع اموال و اقتدارهای مادی که بر جهل انسانی چیره است و چتر سلطه گران حاکم بر جهل انسانها بر آنها گسترده است.ماغدیر راارج مینهیم چون هویت انسانی وتعالی مابه آن بستگی دارد.چون دارای الگوی انسان کامل است. تاکنون پیشرفت مبتنی بر محبت، عدالت، مودت و رحمت به آن متکی بوده و آینده روشن ما برای رسیدنبه جامعه موعود مبتنی برعقل واخلاق با آن قطبنما ممکن خواهدبود.پس غدیر خاستگاه تمدن اسلامی است و ولایت ضرورت تمدنی است وعزت وحرکت وتعالی ما دراین مسیرنهفته است.مسیری که درآن هم بین مؤمنان پیوند برادری وجود دارد وعزتآفرین است وهمهمزیستی با دیگران همزیستی بابرادران آفرینشی استوعدالت برآن جاریوساری؛ مسیری که تعاون و ائتلاف درآن همکاری وهمافزایی در مسیر خدمت به خلق است و تکثر در آن عامل تعارف. والسلامعلیکم