فرجام شوم عشق دو پسر به دختر جوان

درگیری دو‌پسر جوان برای ازدواج با دختر جوانی که صاحب یک سفره‌خانه در غرب تهران است، با قتل یکی از آنها و محاکمه رقیبش به‌اتهام جنایت پایان گرفت. متهم بعد از قتل جسد را داخل چاهی انداخت و شش روز بعد به خاطر عذاب وجدان تسلیم شد. 
درگیری دو‌پسر جوان برای ازدواج با دختر جوانی که صاحب یک سفره‌خانه در غرب تهران است، با قتل یکی از آنها و محاکمه رقیبش به‌اتهام جنایت پایان گرفت. متهم بعد از قتل جسد را داخل چاهی انداخت و شش روز بعد به خاطر عذاب وجدان تسلیم شد. 
کد خبر: ۱۴۷۹۰۹۹
 
به گزارش خبرنگار جام‌جم‌، رسیدگی به این پرونده از آبان سال۱۴۰۱و با مراجعه پسر جوانی به یکی از کلانتری‌های شهر پرند در غرب استان تهران آغاز شد. پسر ۲۵ ساله به‌نام میثم مدعی شد‌‌ دوستش به‌نام مهدی را کشته و جسدش را داخل چاهی در حاشیه شهر انداخته است. 
با گزارش موضوع به قاضی جنایی و با دستور او، تیمی از مأموران همراه میثم به چاه مورد نظر رفته و جسد مهدی را بیرون کشیدند. چند روزی از قتل گذشته بود و ‌براساس گزارش پزشکی قانونی، اصابت دو ضربه چاقو به گردن مقتول و خونریزی شدید باعث مرگ او شده بود. آثار شکستگی هم روی بدنش وجود داشت که به‌نظر می‌رسید به‌ علت سقوط به داخل چاه ایجاد شده بود. 
میثم‌ در‌ادامه گفت‌:من ومهدی به دختری که صاحب سفره‌خانه‌ای درپرند است،علاقه داریم. اورا با ضربه چاقوکشتم و با همدستی دو نفر از دوستانم به نام‌های یاسر و احمد جسد را داخل چاه انداختم. صاحب سفره‌خانه به نام نازی هم در جریان جنایت بود. 
با تکمیل تحقیقات در دادسرا، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در جلسه محاکمه در شعبه ۱۳، اولیای دم برای میثم درخواست قصاص کردند. پدر مقتول گفت‌: نازی با ارسال پیام، پسرم را به محل قرار کشاند. من از این دختر و یاسر و احمد به‌اتهام معاونت در قتل شکایت دارم. حتی همسرم بعد از ناپدید‌شدن پسرم با این دختر تماس گرفت اما او ادعا کرد خبری از پسرم ندارد. متهمان برای مخفی‌ماندن جنایت، مدعی بودند پسرم در جریان اغتشاشات دستگیر شده و من در کلانتری‌ها دنبال پسرم بودم. 
سپس وکیل اولیای دم اظهار داشت‌: متهمان شش‌روز راز قتل را مخفی نگه‌داشتند‌ و بعد اعتراف کردند. خودشان مدعی هستند عذاب وجدان باعث اعتراف‌شان شد. میثم به‌تنهایی نمی‌توانست این قتل را رقم بزند و جسد را داخل چاه بیندازد. متهمان دیگر در این قتل معاونت داشتند. 
رئیس دادگاه سپس از یاسر خواست در جایگاه متهم قرار بگیرد و درباره اتهام معاونت در قتل توضیح دهد که او اظهار داشت‌: من با پیشنهاد مهدی و نازی برای کار به سفره خانه آمده بودم. مهدی و میثم به نازی علاقه داشتند و سر همین‌عشق چند‌باری درگیر شدند. شب حادثه میثم خواست دوری بزنیم و همراه مهدی و رضا به‌سمت بیابانی در حاشیه شهر رفتیم. مهدی و میثم در محل خلوتی پیاده شدند و چند دقیقه بعد صدای درگیری شنیدم. به سمت‌شان رفتم. مهدی دستش را روی گردنش گذاشته بود. 
خواستم به او‌ کمک کنم که میثم تهدیدم کرد. سراغ نازی رفتم و وقتی با او برگشتم جسد را داخل چاه انداخته بود. بعد این ماجرا می‌گفت باید رضا را بکشیم تا ماجرا را به‌کسی نگوید. می‌دانستم بعد رضا نوبت من است. موضوع را به رضا گفتم و به شهرستان فرار کردیم. میثم دو روز بعد به آنجا آمد و بعد از صحبت با بزرگان فامیل راضی به تسلیم شد. 
رضا هم با تکرار حرف‌های یاسر گفت‌: وقتی بالای سر مهدی رسیدیم، از گردنش خون می‌آمد. می‌خواستم جلوی میثم را بگیرم اما ترسیدم بلایی سرم بیاورد. 
رئیس دادگاه سپس از نازی خواست از خود دفاع کند که او ‌با رد اتهامش اظهار داشت: از سال۱۴۰۰مقتول مزاحم من می‌شد. میثم هم در سفره‌خانه‌ام کار می‌کرد و هیچ ارتباط عاطفی بین ما نبود.شب قبل از قتل مهدی به سفره خانه آمد و با کارگرها دعوا کرد. قرار بود دیگر به آنجا نیاید اما روز بعد آمد. میثم و بقیه او را بردند و نیم‌ساعت بعد متوجه قتل شدم. من از همان موقع گفتم برویم کلانتری ماجرا را اطلاع دهیم. 
در پایان جلسه نوبت به میثم رسید تا درباره اتهام قتل عمدی از خود دفاع کند. پسر جوان با رد اتهامش گفت‌: آن‌شب سوار ماشین شدیم برویم حشیش بکشیم. من و مهدی پیاده شدیم که دعوا کرده و یک ضربه به گردنش زدم. دستش را روی گردنش گذاشت و در بغل یاسر افتاد. بعد با یاسر و رضا، او را داخل چاه انداختیم. حتی رضا سنگی روی او انداخت. بعد که به شهرستان رفتیم از من خواستند گردن بگیرم تا یک‌ساله رضایت بگیرم و آزاد شوم. پزشکی قانونی گفته دو ضربه به گردن مقتول خورده و من فقط یک ضربه زدم. بعد این ماجرا چاقوی یاسر خونی بود و مطمئنم او هم به مهدی ضربه زده است. 
پس از دفاعیات وکلای میثم، قضات ختم رسیدگی را اعلام کرده و برای صدور حکم وارد شور شدند. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها