خاطرات کرمیت روزولت و کریستوفر مونتاگ وودهاوس، دو مقام مسئول آمریکایی و انگلیسی در کودتای ۲۸مرداد، این تصور را بهوجود آورد که گویا سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس اسرار عملیات پنهان خود در کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ را آشکار ساختهاند! اما این فقط یک تصور بود! طی این سالها هرازچندگاهی اسنادی منتسب به کودتای ۲۸ مرداد از سوی محافلی وابسته یا در ارتباط با ماموران سابق سرویسهای جاسوسی آمریکا یا انگلیس منتشر شده که اغلب در واقع موضوع تازهای را به آنچه قبلا فاش شده بود، نیفزودهاند. یکی از این موارد همین فیلم مستند «کودتای ۵۳»ساخته تقی امیرانی است که با تبلیغات فراوان در چندین جشنواره ازجمله فستیوالهای لندن و ونکوور به نمایش در آمد و در سالگرد این کودتا در ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ نیز به نمایش عمومی گذاشته شد. فیلم کودتای ۵۳ مدعی است برای اولینبار با افشای اظهارات یکی از ماموران اصلی MI۶ به نام «نورمن داربی شر»، اصلیترین عامل کودتای یاد شده را افشا کرده است! ماموری که البته نام و فعالیتهایش، پیش از این نیز در مقالات «انگلستان و سرنگونی دولت مصدق» از ویلیام راجر لوئیس و «کودتای سال ۱۳۳۲ علیه مصدق» از مارک گازیوروسکی آمده بود!
ادعاهای تکراری و بدون سند
تقی امیرانی در مستند کودتای ۵۳ سعی کرده با ساختاری تعلیقآمیز، مخاطب خود را گویا به حلقه مفقوده کودتای ۲۸ مرداد و عوامل اصلی آن برساند؛ ساختاری که با ایفای نقش و گفتار و شرح ماجرا توسط خود امیرانی با لحن دانای کل، تقریبا از همان اوایل کار شکل نمیگیرد! شاید بتوان گفت بازسازی صحنههای مصاحبه داربی شر با بازی رالف فاینس و ارائه نقش خشک و انعطافناپذیر وی در حد خواندن یک بیانیه یا انشا، مانع دیگری در راه ایجاد تعلیق یاد شده بهنظر میرسد؛ مصاحبهای که کارگردان فیلم آن را متعلق به اصلیترین عامل کودتای یاد شده دانسته و صحبتهایش را کلیدیترین اسرار آن کودتا تلقی میکند؛ صحبتهایی که امیرانی ادعا میکند از فیلمی به نام «پایان امپراتوری» (منبع الهام مستند کودتای ۵۳ برای جستوجوی عامل اصلی کودتای ۲۸ مرداد) حذف شده بود.در واقع تناقض فیلم مستند کودتای ۵۳ از همین جا آغاز میشود. امیرانی از کجا متوجه شده متن مصاحبه شخصی که بههر دلیل از فیلم مستند پایان امپراتوری حذف شده، متعلق به عامل اصلی کودتا بوده است؟! این درحالی است که در آن مستند افراد بسیاری از سرجاسوسهای سرویسهای اطلاعاتی انگلیس و آمریکا مصاحبه کرده و به افشاگری پرداخته بودند. آیا صرف اینکه مثلا داربی شر گفته در جریان قتل افشارطوس قرار داشته (که برخی دیگر از عوامل خارجی کودتا نیز به آن اعتراف داشتهاند) نشان از نقش اصلی او در جریان کودتای ۲۸ مرداد دارد؟ این درحالی است بسیاری از حرفهایی که به حساب داربی شر از زبان رالف فاینس درباره کودتای یاد شده میشنویم، پیش از آن نیز در کتابهای دانلد ویلبر و مانتی وودهاوس و کیم روزولت و پیتر رایت و... آمده بود و برخلاف آنچه امیرانی مدعی است، داربی شر حرف تازهای بیان نکرده و اساسا حرفهایش، نشان از نقش اصلی وی در کودتا ندارد.
اصلا مصاحبهای در میان بوده؟
این مسأله آنگاه بیشتر زیر علامت سؤال میرود که در ادامه، اساسا وجود مصاحبه داربی شر مورد تردید قرار میگیرد.
آلیسون روپر، محقق و پژوهشگر فیلم مستند «پایان امپراتوری» صریحا می گوید که اصلا از داربی شر فیلمی گرفته نشده و حتی یادش نمیآید که با وی مصاحبهای انجام داده باشد.
مارک اندرسون، کارگردان و تهیهکننده مستند یادشده نیز میگوید که داربی شر همهچیز را حاشا کرده و چیز دندانگیری نگفته است.
همفری ترولین، فیلمبردار فیلم نیز تنها فردی را به خاطر میآورد که حرفهای صریحتر و رکتر میزده و البته همین توصیفات را هم انگار خود امیرانی به وی القا کرده و به اصطلاح در دهانش گذاشته. در واقع میتوان مصاحبه داربی شر و افشای ناگفتههای کودتای ۲۸ مرداد توسط کسی که اصلیترین عامل خارجی آن کودتا خوانده شده را «مگ گافین» فیلم مستند کودتای ۵۳ بهحساب آورد؛ یعنی یک موضوع اصلی که در واقع وجود خارجی ندارد.
تنها فردی که با اطمینان در این مورد حرف میزند و اصلا متن اصلی گفتوگوی منتسب به داربی شر را در اختیار امیرانی گذاشته، هدایت متیندفتری است که میگوید مشاور فیلم پایان امپراتوری بوده است. متیندفتری علاوه بر اینکه متن مصاحبه داربی شر را به امیرانی داده، (با سادهلوح فرض کردن مخاطبش)، ادعا میکند خود داربی شر در یکی از نمایشهای خصوصی فیلم پایان امپراتوری از دستاندرکاران فیلم درخواست کرده، مصاحبهاش را حذف کنند! و مدعی است که الیسون روپر و مارک اندرسون این موضوع را به وی گفتهاند، درحالیکه دو فرد یاد شده اصلا مصاحبه با شخصی به نام داربی شر را به خاطر نیاورده و از اساس آن را منکر شدند!
دروغگوی اصلی: پادوی سناتورهای آمریکایی
قابل ذکر اینکه هدایت متیندفتری بنا بر اسناد موجود ازجمله روزنامه تهرانژورنال در ۱۲ سپتامبر ۱۹۶۰ (شهریور ۱۳۴۰)، با دریافت جایزه انجمن دوستداران آمریکایی خاورمیانه بهعنوان پادوی سناتورهای آمریکایی در کنگره ایالات متحده استخدام شد و بعد از پیروزی انقلاب نیز با تأسیس جبههای به نام دموکراتیک ملی به جمعآوری ضدانقلابیون در یک گروه پرداخت و پس از آغاز عملیات تروریستی مجاهدین خلق، به شورای به اصطلاح مقاومت آنها پیوست.مستند کودتای۵۳ از آشفتگیهای محتوایی هم رنج میبرد، ازجمله اینکه یکچهارم پایانی فیلم که ورای موضوع و سوژه اصلی فیلم، در دقایق کسالتباری به زندگی و پایان کار مصدق پرداخته و در مقابل، بسیاری از فراز و نشیبهای مربوط به کودتای ۲۸ مرداد را ناگفته باقی گذارده و سانسور کرده، مانند نقش شبکه بدامن در کودتا، نقش آیتا... کاشانی و فداییان اسلام در ملی شدن صنعت نفت و قیام ۳۰ تیر، تصمیم مصدق مبنی بر ممنوعیت راهپیماییهای ضدکودتا از ۲۵ تا ۲۸ مرداد که تاثیر مهمی در تجمع اراذل و اوباش و فواحش برای راهاندازی مجدد کودتای شکستخورده داشت و...
پنهان ساختن نقش جاسوسان فراملیتی
اما یکی از تهیهکنندگان اصلی فیلم پایان امپراتوری شخصی به نام «برایان لیپینگ» بود که در سال ۱۹۸۵ در برنامههایی در تلویزیون گرانادا درباره کودتای ۲۸ مرداد برای اولینبار به نقش برادران رشیدیان و جاسوسانی همچون رابین زینر و وود هاوس و... پرداخت. در همان ایام، ناگهان سلسلهمقالاتی با نام مستعار در برخی نشریات فرانسوی درباره کودتای یاد شده و همچنین برخی عوامل رژیم شاه چاپ شد. این تحرکات رسانهای دقیقا پس از دستگیری ارتشبد فردوست، رئیس دفتر اطلاعات ویژه شاه اتفاق افتاد که بسیاری از مسائل پشتپرده دوران محمدرضا را برای نخستینبار افشا کرد؛ ازجمله اصلیترین عوامل به سلطنت رسیدن رضاخان و همچنین کودتای ۲۸ مرداد یعنی سر اردشیر جی و پسرش سر شاپور جی ریپورتر. درواقع میتوان گفت پس از دستگیری ارتشبد فردوست و هراس از افشای نام و عنوان مخفیترین عامل اجرای سیاستهای استعماری امپراتوری روچیلدها، تمامی تلاش کانونهای استعماری و صهیونیستی بر این قرار گرفت که به نوعی نقش امثال اردشیر جی و شاپور ریپورتر در تاریخ معاصر ایران و کودتاهای سوم اسفند ۱۲۹۹ و ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را پوشانده و رد پای آنها را پاک کنند. جاسوسانی که فراتر از سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و اسرائیل، ماموران مستقل امپراتوری صهیونی روچلیدها بودند که بسیاری از وقایع تعیینکننده ۱۰۰سال اخیر کشورهای غرب آسیا را رقم زده است. ساخت فیلم مستند کودتای۵۳ را یکی از همین نوع تلاشهای میتوان دانست که بهواسطه یکی از جاسوسان قدیمی کانونهای صهیونیستی یعنی هدایت متیندفتری رقم خورده است.