نظر بازیگر سرشناس درباره ازدواج سفید

داستان جدایی
رضا فیاضی را همیشه در نقش مرد خانواده و پدر‌مهربان و دلسوز دیدیم. او یک ازدواج داشته و می‌گوید، اگر به گذشته برمی‌گشتم، با وجود همه آشوب‌هایی که داشتیم جور دیگری برخورد می‌کردم و از جدایی پشیمانم! چون با جدایی فرزندانم را ازدست‌دادم.
او افزود: یک پسر و یک دختر دارم، نوه دارم اما نمی‌توانم به‌عنوان یک پدربزرگ از وجود نوه‌ام آن‌طور که باید، بهره‌مند شوم. خانواده خیلی عزیز و ارزشمند است. من به دلیل شغلی که داشتم شاید آن‌طور که باید به خانواده‌ام نرسیدم و همیشه گفتم همه ایران بچه‌های من هستند. شاید همه این مشغله‌ها باعث شد تا کمی از فرزندان خودم غافل باشم.
ازدواج سفید
این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه می‌دهد: در 22‌سالگی ازدواج کردم و تشکیل خانواده دادم. خانواده همه چیز من است اما امروزه متاسفانه در جامعه می‌بینیم که جوانان با وجود شناخت آسیب‌های پیش‌رو سراغ ازدواج سفید یا بدون تعهد می‌روند. زن و مرد هرجا که به تنگنا برخورد کردند به‌راحتی از هم جدا و قطعا هر دو نفرشان هم با آسیب جدی مواجه می‌شوند. قصه‌های زیادی درباره زنان نوشتم و خودم طرفدار حقوق‌شان هستم. همیشه چه در نوشته‌ها و چه صحبت‌هایم بیان کردم که زنان، تصمیم‌گیرنده و قدرتمند هستند.
ماجرای مهریه
فیاضی به همه ابعاد ازدواج فکر کرده و از مشکلات امروز جامعه دراین‌باره مطلع است. او در ادامه درباره معضل مهریه گفت: دختر من ازجمله کسانی بود که حاضر نشد با مهریه بالا ازدواج کند. افراد زیادی را دیدم که با مهریه کم تشکیل خانواده دادند و خوشبخت و عاقبت‌به‌خیر هستند. بگذارید تا ماجرای دوستی را برای شما تعریف کنم که چندین هزار سکه مهر خانم موردعلاقه‌اش کرد. هیچ‌وقت فکر نمی‌کرد ازدواج‌شان به شکست منجر شود. یک انتشاراتی معتبر داشت و از روی مهر و علاقه‌ای که به همسرش داشتند منزلی خریده و به نام خانمش زد که تقریبا با ارزش مهریه او برابر بود اما به دلایل مختلف زندگی‌شان پایدار نبود، نزدیک چند سال است که این رفیق قدیمی پله‌های دادگاه را بالا و پایین‌می‌رود.
سن ازدواج بالا رفته
فیاضی در ادامه به بالارفتن سن ازدواج پرداخت و گفت: سن ازدواج بالا رفته است. شاید یکی از دلایل این باشد که اعتماد لازم بین مردها و زن‌ها وجود ندارد و نمی‌دانند به چه کسی به‌عنوان شریک زندگی اعتماد کنند. به نظرم علاوه‌بر مشکلات اقتصادی اعتمادها هم از بین رفته است. خیلی از جوانان از این همه آمار بالای طلاق می‌ترسند و فکر می‌کنم نبود درک مقابل باعث این همه طلاق‌ها شده است.
کتاب‌های من
او از حال‌واحوال این روزهایش در دوران میانسالی برایمان می‌گوید: یک رمان اجتماعی نوشتم به نام «تتو» که داستان یک دختربچه 14ساله نابغه ریاضی‌است.
او در یک خانواده فرهنگی بزرگ شده و می‌بیند یکی از دوستان هم‌مدرسه‌ای‌اش یک تتوی پروانه روی بدن خود زده است. این تتوی پروانه برای ریحانه دخترک قصه ما جذاب است و می‌خواهد خودش هم این تتو را بزند اما وقتی این کار را انجام می‌دهد، با مشکلات عدیده‌ای در جامعه و خانواده مواجه و مجبور می‌شود با شیطان دست دوستی بدهد. او دچار ایدز شده و در نهایت فرار می‌کند. کتاب‌های من در نرم‌افزارهای کتاب به صورت صوتی و نسخه الکترونیکی موجود است و مخاطبان می‌توانند آنها را بخوانند.

منبع: ضمیمه چاردیواری روزنامه جام جم