به گزارش جام جم آنلاین ، نماز که تمام شد یک سجده طولانی بود و ذکر تسبیحات حضرت زهرا (س) و خواندن چند آیه از قرآن. این عادت حاج آقا «مربوبی» بود. حواسش که سمت من افتاد سلام کردم و گفتم: «حاج آقا؛ حاج خانم گفتند زود بیاید آژانس. سید مجید از جبهه زنگ زده با شما کار واجب داره.» حاج آقا مربوبی ارج و قرب خاصی در محل داشت. نمیدانستم چه کسی از خانواده مربوبیها شهید شده بود. یک آژانس کرایه ماشین داشتند که چسبیده بود کنار دست خانهشان. پیغام را دادم، برگشتم و دیگر نفهمیدم چه شد. چند روز بعد که از مدرسه برمیگشتم پارچههای زیادی از در و دیوار آژانس آویزان بود. پرچم ایران هم بود، با ریسهای از نخهای کاموایی که چند تا عکس را با گیره به آن وصل کرده بودند. اما چرا سیاه شده بود؟ اصلا این عکس چه کسی بود؟ از گل لاله قرمزی که در اعلامیه درشت پشتِ شیشه آژانس چاپ شده بود معلوم بود که یک نفر شهید شده. شهید؟ تماس سید مجید از جبهه، پیغام من و ... جلوتر که رفتم اسم پسر حاج آقا روی اعلامیه نوشته بود «شهید گلگون کفن سعید مربوبی». حاج آقا را دیدم. انگار ۱۰ سال شکستهتر شده بود. رفت و آمد خانوادگی داشتیم؛ اونقدر که خیلی وقتها را با وحید، دیگر پسر حاج آقا که هم سن و سالم بود گذرانده بودیم. نمیدانم چرا من را در آغوش کشید، سرم را بوسید و گفت: «پسرم رفت. در قیر داغ سوخت. خدا لعنت کند صدام و بعثیها را. تا قیام قیامت نه من حلالشان میکنم نه شما جوانها حلالشان کنید.»
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین هشدار داد
حسن هانیزاده در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگوی تفصیلی با جام جم آنلاین مطرح کرد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد:
گیتی خامنه از دغدغههای محیطزیستیاش میگوید
علی داوودی و پدرش در تحریریه روزنامه «جامجم»:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین هشدار داد
گفتوگوی «جامجم» با یک متخصص تغذیه درباره اینکه چطور فودبلاگرها در فضای مجازی عادات غذایی ما را شکل میدهند