گفت و گو با دختر سارق:

می‌خواستم از مردان ثروتمند انتقام بگیرم

شناسنامه‌اش می‌گوید ۲۰ساله است اما خودش مدعی است ۲۴ سال دارد. رکسانا، دختر جوانی که به اتهام سرقت بازداشت شده، می‌گوید برای انتقام از ثروتمندان از آنها سرقت می‌کرده است.
کد خبر: ۱۳۰۴۵۷۷

به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از ضمیمه تپش روزنامه جام جم،  این هفته رودرروی او نشستیم و به تشریح سرقت‌هایش پرداخت.

سرقت میلیاردی از خانه مرد تاجر انگیزه‌اش چه بود؟

شاید فکر کنید برای پول.‌ البته باید بگویم چه کسی از پول بدش می‌آید که من دومی‌اش باشم اما پول در اولویت‌های پایین‌تر بود و اولویت و انگیزه اصلی‌ام انتقام‌گیری از مردان ثروتمند است. البته تا خواستم نقشه‌ام را اجرا کنم، بازداشت شدم و بخت با من یار نبود.

با مالباخته چطور آشنا شدی؟

در سایت همسریابی. شاکی ۷۰ سال داشت و بهترین گزینه برای انتخاب من بود. من هم قبول کردم و به عقد موقتش درآمدم. در ابتدا چندین سکه طلا و مقداری دلار به عنوان مهریه‌ام از او گرفتم. بعد هم او را مجاب کردم یک خودروی لوکس برایم بخرد. اما طمع و حس انتقام‌گیری‌ام با این پول‌ها قانع نمی‌شد. برای همین تصمیمات دیگری گرفتم.

تصمیمات دیگرت چه بود؟

ساز مخالفت را کوک کردم. با مالباخته دعوا راه‌انداختم و بعد هم گفتم خانواده‌ام از ازدواج موقتم تازه باخبر شدند و گفتند یا جدا می‌شوی یا زندگی تو و شوهرت را سیاه می‌کنیم. فیلمی برای سیاوش، شوهر صیغه‌ای‌ام، بازی کردم که فکر کند اگر طلاقم ندهد خانواده‌ام ‌خون و خونریزی راه می‌اندازند و او هم ترسید و مرا طلاق داد. بعد از جدایی نقشه سرقت از خانه‌اش را کشیدم. در این مدت که در خانه‌اش بودم از صفر تا صد زندگی‌اش را می‌دانستم. می‌دانستم که پول‌ها و دلارهایش را کجا می‌گذارد، چه ساعتی از خانه خارج می‌شود و چه ساعتی به خانه برمی‌گردد. حتی در فرصتی مناسب یک کلید هم از روی دسته کلیدهایش زده بودم و به‌راحتی می‌توانستم وارد خانه‌اش شوم.

به‌تنهایی سرقت را انجام دادی؟

نه. مدتی قبل با پسر جوانی در فضای مجازی آشنا شدم. با همدستی او این کار را انجام دادم.

می‌دانست که از خانه شوهر صیغه‌ای سابقت سرقت می‌کنی؟

نه. برای پدرام، شریکم را می‌گویم، فیلم دیگری بازی کرده بودم. به او گفتم که دختری ثروتمند هستم و پدر پولدارم تلاش دارد من به عقد پسر یکی از دوستانش دربیایم اما من عاشق و دلبسته پدرام شده‌ام و نمی‌خواهم با پسر دوست پدرم ازدواج کنم. همه این حرف‌ها دروغ بود اما پدرام باور کرد. به او گفتم می‌خواهم از پدرم انتقام بگیرم و از طرفی می‌توانیم با پول‌های سرقتی برای خودمان زندگی خوبی تشکیل دهیم. با این ترفند پدرام را راضی کردم در این سرقت همراهم شود.

پول و دلارهای سرقتی را چه کردی؟

پیش خودم نگه‌ داشتم. می‌خواستم با نقشه‌ای دیگر پول و دلارها را برای خودم بردارم و از پدرام جدا شوم.

گفتی انگیزه‌ات انتقام‌گیری است. چرا؟

انتقام از مردان ثروتمند و هوسران. پدرم سال‌ها قبل فوت کرد و ما را تنها گذاشت. مادرم جوان بود که بیوه شد و بعد از مدتی به عقد مرد ثروتمندی درآمد. اما مرد ثروتمند مادرم را خیلی اذیت و مانند کلفت با او برخورد می‌کرد. مادرم شده بود کلفت او و بچه‌هایش و بعد از مدتی فهمیدیم مادرم چهارمین همسر مرد ثروتمند بوده و او این ماجرا را از مادرم پنهان کرده بود. بچه‌های شوهر مادرم از مادرم بزرگ‌تر بودند و با او خیلی بدرفتاری می‌کردند. رفتارهای آنها با مادرم باعث شد تا از ناپدری‌ام کینه به دل بگیرم. با خودم عهد کردم از مردان ثروتمند انتقام بگیرم.

با این حساب تصمیم داشتی سرقت‌های دیگری هم انجام دهی؟

دقیقا. من افراد زیادی را می‌خواستم قربانی کینه قدیمی‌ام کنم. مردان ثروتمندی که مانند ناپدری‌ام بودند اما خیلی زود بازداشت شدم و نقشه‌ام ناتمام ماند.

ضمیمه تپش روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها