با آغاز فصل سرما، مشکلات زلزله‌زدگان آذربایجان شرقی دو چندان شده است

جدال با برف و گرگ

35روز از زلزله 9/5 ریشتری آذربایجان شرقی می‌گذرد. پنج نفر را کشت، صدها نفر زخمی شدند، چهاردیواری بالای سر خیلی از روستاییان روی سرشان آوار شد و گاو و گوسفندهای‌ خیلی‌های‌شان هم زیر آوار تلف شد. حالا خیلی از بازماندگان، گرفتار مشکلات بعد از زلزله شده‌اند. از یک طرف بی‌خانمانی، از طرف دیگر هم سوز سرمای زمستانی‌که شلاق بیرحمانه‌اش را گاه و بی‌گاه به صورت‌ها و دست‌های سرخ شده از سرمای‌شان فرود می‌آورد.
کد خبر: ۱۲۴۲۲۱۱

درست زمانی‌که خیلی‌های مان زیر پتوییم و از گرمای لذت‌بخش بخاری و شوفاز حسابی کیفور می‌شویم، زلزله‌زده‌های بسیاری‌که خانه وکاشانه‌ای ندارند، از سرما به‌خود می‌لرزند. هنوز ساخت خانه‌ها شروع نشده و چادرهای نه چندان جاندار هلال احمر، زلزله‌زده‌ها را پناه داده است.
هدایت، یکی از اهالی روستای خلیفه‌لو می‌گوید اینها کافی نیست و با این‌که اداره برق استان، برای آنهایی‌که خانه‌ای ندارند، سیم برق‌کشیده تا با بخاری برقی‌های اهدایی هلال‌احمرگرم شوند، اما هنوز هم از سرمای شدید و استخوان‌سوز به‌خود می‌لرزند. بادهایی که به‌قول هدایت در این منطقه می‌وزد، آن‌قدر قوی است که راحت می‌تواند یک انسان را از زمین بکند و زندگی را سخت کرده است.
امکانات بخور و نمیر
فصل سرماست و حیوانات گرسنه از ارتفاعات کوه‌ها به پایین و نقاط مسکونی سرازیر می‌شوند تا غذایی برای خود پیدا کنند. به‌خاطر همین است که قادر و چند خانواده دیگر از روستاییان چادرهای‌شان را کنار هم برپا کرده‌اند تا اگر به‌قول خودشان، خرس و گرگی به چادر یا کسی حمله کرد، بقیه به کمکش بروند. حمید، پسر قادر می‌گوید: «دولت می‌گوید چون برف و باران می‌آید، نمی‌تواند خانه‌هایمان را بسازد و باید تا بهار صبر کنیم. چطور صبر کنیم؟ یک‌سری که زورشان زیاد بود و پارتی داشتند، توانستند کانکس بگیرند. تکلیف مایی که دستمان به جایی بند نیست، چیست؟ لباس‌ گرم و کاپشن و چکمه نداریم. هر لباسی‌ که در خانه داشتیم، در اثر زلزله و بارش برف خراب شده و دیگر قابل استفاده نیست. غذای‌مان هم تعریفی ندارد. بیشتر غذاهایی ‌که برایمان می‌آورند، کنسروی است و کیک و سبزیجاتی مثل خیار و گوجه. گوشت و مرغ نداریم. خوراکی‌هایی که به دستمان می‌رسد، فقط در حد بخور و نمیر نیازمان را برطرف می‌کند.»
عبدالپناه، مرد 58 ساله‌ای است که از شدت سرما، صورت پر از مویش سرخ شده است. او هم دل پرخونی از شرایط فعلی‌اش دارد: «من اهل روستای زرنق هستم. بیشتر از یک ماه از زلزله می‌گذرد، اما هنوز یک سرویس بهداشتی برایمان نیاورده‌اند. آنهایی‌که خانه‌های‌شان نیمه‌مخروبه است، برای قضای حاجت به خانه خود می‌‎روند و آن عده هم که ندارند، گوشه و کنار می‌روند که بهداشتی نیست. زن‌ها و دخترها امکانات بهداشتی مخصوص ندارند و کسی به فکر ما نیست. محض رضای خدا حتی یک پزشک هم اینجا نیست که اگر مریض شدیم یا زن بارداری به دکتر نیاز داشت، به او مراجعه کند. جاده‌های منتهی به روستا برفگیر است و اگر برف بیاید، تا لودر نیاید و راه را باز نکند، نمی‌توانیم رفت و آمد کنیم و حتی ممکن است گرسنه بمانیم.»
دولت زلزله‌زده‌ها را جدی بگیرد
فرزین مرادی، همان امدادگر داوطلبی‌ که در روزهای اول وقوع زلزله، چند ساعته نانوایی را آموخت و شب تا صبح نان ‌پخت تا به دست زلزله‌زده‌ها برساند، صحبت‌های روستاییان زلزله‌زده را تایید می‌کند و می‌گوید: «الان هم دنیا و هم دولت، روی روستاهای ورنکش و ورزقان زوم کرده‌اند؛ چرا؟ چون بیشترین خسارت‌ها به این دو روستا وارد شده است. مگر زلزله فقط این روستاها را تخریب کرده است؟ کلی روستای تخریب شده داریم ‌که مردمش به امدادرسانی نیاز دارند. صحبت‌هایی مطرح شده که قرار است دولت ده تا 20 میلیون تومان به روستاییان پول بدهد تا برای خود خانه بسازند. مگر با این رقم می‌شود خانه ساخت؟ این پول حتی کفاف مصالح ساختمانی را هم نمی‌دهد. من می‌گویم اصلا دولت 50 میلیون تومان به هر خانواده بدهد. باز هم کافی نیست. این مردم خانه و دام و کشاورزی‌شان از بین رفته است و دولت باید فکر جدی به حال آنها کند تا به زندگی عادی خود برگردند.»

لیلا حسین زاده

حوادث

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها