بازدید یک روزه از درون پوسته برج بزرگ آزادی

در دل «آزادی» چه می‌گذرد؟

در طول روز، هزاران نفر از کنار برج آزادی رد می‌شوند. این برج به دلیل نزدیکی به فرودگاه مهرآباد و بزرگراه شهید لشکری اولین ساختمانی است که به چشم مسافران و رهگذران هر روز تهران می‌افتد. مردمی که سال‌هاست هر روز دور میدان بزرگ و تمام نشدنی آزادی می‌چرخند در حالی که شاید حتی یک بار هم به فکر گشت‌زدن در آن نیفتاده باشند و اصلا بر این تصور باشند که درون این برج هیچ خبری نیست و تنها یک مجسمه غول پیکر است که میدانی آن را دربرگرفته است. غافل از این‌که درون این برج، تاریخ در جریان است.
کد خبر: ۱۲۴۱۷۰۷

موزه‌ها و معماری‌های ظریف به کار رفته در آن خبر از سال‌هایی می‌دهد که شاید خیلی از ما وجود نداشته‌ایم. برج آزادی سال‌هاست پاهایش را محکم روی زمین گذاشته و تاریخ چند ساله ایران را روایت می‌کند.شاید خیلی از شما قصه برپا شدن این برج را ندانید و ندانید دستور ساخت این برج در ایران بیش از 50 سال پیش داده شد تا یک نمونه خوب برای عبور از عرصه معماری‌های قدیم و تکراری تاریخی به دنیای مدرن آن روزها باشد.
برج آزادی که قبل از انقلاب اسلامی به آن برج شهیاد می‌گفتند، حتی بعد از ساخته شدن برج میلاد هم هنوز به عنوان نماد تهران شناخته می‌شود و کمتر کسی هست که به تهران آمده باشد و یک عکس در اندازه مینیاتوری با برج آزادی نگرفته باشد تا بگوید او هم به تهران آمده است و با معروف‌ترین نماد ایران هم عکسی دارد.
در تاریخچه برج آزادی آمده است که این ساختمان سال 1349 توسط معمار ایرانی، حسین امانت برای یادبود جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی ایران طراحی و ساخته شده است. معماری شاخص آن، تلفیق طاق‌های معماری قبل و بعد از اسلام و تبدیل آن به نمادی زیبا به لحاظ معماری است و در واقع یک اثر تاریخی به سبک مدرن است. در این طرح، معمار حتی به جزئیات اجرای بنا و نحوه چیدمان سنگ‌های نماد دقت زیادی کرده است که راهنمای برج به محض ورود هر کس به ساختمان درباره آنها توضیح می‌دهد.

تاریخچه برج آزادی
شاید هزاران نفری که هر روز از کنار برج آزادی رد می‌شوند و آن را دور می‌زنند این ساختمان برایشان یک برج بلندی باشد که درونش خبری نیست. این در حالی است که در دلش سه طبقه، موزه، پله، آسانسور یا گنبد فیروزه‌ای دارد. شاید تصور این‌که در دل یک‌ساختمان قدیمی، آسانسور، سنگ‌های گرانیتی زیبا و صیقلی داده شده و... به کار رفته باشد سخت و دور از انتظار باشد، اما بد نیست بروید و عظمت درون برج را هم از نزدیک ببینید که اتفاقا حسابی دیدنی است.
وارد برج که می‌شوید، فکر می‌کنید درون آن خبری از آسانسور نیست، اما با آسانسور و از طریق یکی از لنگه‌های برج آزادی که از دور به نظر باریک می‌آید، بالا بروید. تازه وقتی از پنجره‌های بالای برج آزادی پایین را نگاه کنید، متوجه می‌شوید چمن‌کاری درون میدان شش‌ضلعی است و مجذوب نظم و تمیزی آن از ارتفاع 45 متری برج می‌شوید.

بازدید علمی
شاید کمتر کسی است که بداند درون برج آزادی می‌توان سفر علمی هم داشت و فارغ از دیدن معماری می‌توانید وارد موزه‌ای درون موزه شوید! قبل از هر چیزی باید از موزه شهاب‌سنگ‌ها دیدن کرد. در آنجا اطلاعات زیادی درباره بزرگ‌ترین، قدیمی‌ترین و جدیدترین شهاب‌سنگ‌ها، ترکیب و نحوه سقوط‌شان به زمین و هر آنچه لازم است درباره شهاب‌سنگ‌ها بدانیم، داده می‌شود و با اطلاعات زیادی که به دست آورده‌ایم ما را به موزه مردم شناسی ایران راهی می‌کنند. جایی که شما باید روی یک ریل متحرک قرار بگیری و با سرعت پایین حرکت کنی با همین حرکت آرام با بخش‌های مختلف شهرهای ایران آشنای شوید. بعد از آن تازه اجازه ورود به بخش زیرین برج آزادی را می‌گیرید.

تبدیل طرح به بنا
در سال 45 هجری از طرف دربار به مناسبت برگزاری جشن‌های 2500 ساله، مسابقه‌ای برای طراحی یک نماد برای این مراسم برگزار شد و در نهایت از میان طراحی‌های زیادی که ارائه شده بود، طرح حسین امانت مورد قبول قرار گرفت. عملیات بنای برج آزادی یازدهم آبان 1348 خورشیدی آغاز شد و پس از بیست و هشت ماه کار، در 24 دی 1350 با نام برج شهیاد به بهره‌برداری رسید.

آنچه در دل برج آزادی و 286 پله و 64هزار قطعه سنگ بریده نهفته است
به گفته راهنمای برج، معماری برج آزادی تلفیقی از معماری دوران هخامنشی، ساسانی و اسلامی است. سه طبقه، چهار آسانسور، دو راه‌پله تاریک و 286 پلکان دارد تا به بالاترین نقطه برج برسد. اگر بدشانس باشی و سر و کارت به راه‌پله‌های برج بیفتد بهتر است مراقب باشی تا چشمت به سقف بالای سرت نیفتد وگرنه اولین چیزی که به ذهنت خواهد رسید راه‌پله‌های فیلم‌های ترسناک است. از آن راه‌پله‌های تنگ و تاریک و نم‌گرفته‌ای که انگار آخر دنیاست. آنجاست که یادت می‌افتد اینجا هم یکی از آثار باستانی ایران است که ظاهرا در حال فروریختن بوده، اما خبری از مرمت آن نیست.
اما این تمام دیدنی‌های درون برج آزادی نیست بلکه در محوطه زیرین برج آزادی چندین سالن نمایش، نگارخانه، کتابخانه، موزه و... در نظر گرفته شده است تا گستره علاقه‌مندان به بازدید از برج آزادی را بیشتر کند. طول این بنا 63 متر، ارتفاع آن از سطح زمین 45 متر و ارتفاع از کف موزه 5 متر است. گفته می‌شود در ساخت برج آزادی 64هزار قطعه سنگ بریده و پرداخت‌شده به کار رفته و علاوه بر درهای بزرگ سنگی کار گذاشته شده در ورودی و خروجی برج دو در جایگزین تمام سنگ برای مواقع ضروری درون ساختمان قرار داده شده است.
طراحی برج آزادی
به گفته راهنمای موزه، این برج طوری طراحی شده است که از بالا، مستطیل‌شکل و از رو‌به‌رو شبیه یک سرباز هخامنشی باشد. هیچ‌وقت از این زاویه به برج آزادی نگاه نکرده بودم. قرار گرفتن آن در وسط پرترددترین میدان شهر باعث شده است که آنقدر پیش پا افتاده به نظر برسد که اصلا شبیه یک سرباز هخامنشی به چشم نیاید. حتی تصور این همه ظرافت در طراحی آن هم سخت است.
به گفته حسین امانت که در حال حاضر در خارج از کشور زندگی می‌کند طراحی‌ها و نمادهای استفاده‌شده در این برج، نقوش، باغچه‌ها و گلکاری‌های موجود در آن همگی برگرفته از طرح‌های داخل گنبد مسجد شیخ لطف‌ا... اصفهان است با این تفاوت که هندسه دایره گنبد به بیضی تبدیل ‌شده است. روابط لگاریتمی موجود در هندسه و ابعاد گنبد مسجد شیخ لطف‌ا... دانش عمیق ریاضی معماران ایران در دوره‌های گذشته را نشان می‌دهد و به همین دلیل در طراحی برج آزادی هم از آن استفاده شده است تا مهر تاییدی بر توانایی طراحی و معماری هنرمندان ایران باشد. قوس اصلی میان برج، نمادی از طاق کسری مربوط به دوره پیش از اسلام و دوره ساسانی است و قوس بالایی آن‌هم یک قوس شکسته است.

سرت را بالا بگیر
طرح آب‌نما و فواره برج هم از باغ‌های ایرانی الهام گرفته شده است. نکته جالب و ظریف دیگری که در این برج وجود دارد، شیب میدان است. شیب میدان با دقت زیادی به منظور خاصی در نظر گرفته شده. با توجه به این که ارتفاع برج آزادی 45 متر است و به دلیل قرار گرفتن در نزدیکی فرودگاه مهرآباد، نمی‌توانستند آن را بلندتر از این بسازند، معمار شیب میدان را به گونه‌ای طراحی کرده است که وقتی فردی به بنا نزدیک می‌شود ناخودآگاه سرش را به سمت بالا ببرد. عملی که هر روز به تعداد آدم‌هایی که از کنار برج آزادی می‌گذرند اتفاق می‌افتد، ولی هیچ‌کس نمی‌داند که به خاطر زیرکی معمار است که سرش را بالا می‌گیرد و به سمت برج می‌رود.
برج دو آسانسور دارد که از دیواره‌های آن بالا می‌روند. آسانسور اول دو طبقه را طی می‌کند و به سقف سیمانی می‌رسد و سپس از آسانسور دوم استفاده می‌شود، هیچ‌یک از سقف‌ها بسته نیست و همه آنها به فضای بالاتر راه پیدا می‌کنند. از شگفتی‌های دیگر این برج که کمتر کسی می‌داند این است که در زمان ساخت، برج آزادی یکی از بزرگ‌ترین سالن‌های اجرای کنسرت را داشته است که هنوز هم در زیر این عمارت قرار دارد و به عنوان سالن اجتماعات برج از آن استفاده می‌شود.
در راس برج آزادی نیز فضایی شبیه به بادگیرهای قدیمی طراحی شده است. وقتی به آخرین طبقه برج می‌رسی در واقع وارد یک بادگیر بزرگ شده‌ای در حالی که لباس یک سرباز هخامنشی را پوشیده‌ای و پاهایت را محکم در وسط میدان گذاشته‌ای. در چهارسوی طبقه آخر بنا، شیارهایی عمودی مشابه دریچه‌های بادگیر وجود دارد که علاوه بر تاثیر زیبایی‌شناسانه، به تهویه هوای بنا هم کمک می‌کند. یک نکته مهم درباره برج آزادی که آن را منحصر به‌فرد کرده این است که نمادهای به کار رفته در طراحی برج فقط جنبه سمبلیک ندارند و در بسیاری از مواقع از کاربرد آنها هم استفاده شده است.

برج آزادی در گذر سال‌ها
در جشن گشایش این برج که در سمت غرب شهر تهران جای دارد، منشور حقوق بشر کوروش بزرگ (نخستین نوشته حقوق بشر از کوروش کبیر، پادشاه هخامنشی) برای نخستین بار در این مکان پرده‌برداری شد.
از آن سال به بعد مهم‌ترین اتفاقات کشور در کنار برج آزادی افتاده است و شاید یکی از مهم‌ترین تجمع‌های مردمی جشن آزادی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی باشد که مردم به هر طریقی که بود خودشان را به بالاترین نقطه برج رساندند تا آزادی را فریاد بکشند.
این تجمع در کنار برج آزادی در 22 بهمن هر سال اتفاق می‌افتد و مردم از همه جای شهر در نهایت دور این برج جمع می‌شوند چرا که این بنا معنای خاصی برای همه مردم ایران دارد و آن هم معنای آزادی است.

به داد برج آزادی برسید
در این سال‌ها خبرهای متعددی از تخریب برج آزادی به گوش رسید و با وجود این‌که این بنا اسفند 1350 به پیشنهاد مدیرکل محافظت آثار باستانی و بناهای تاریخی، توسط وزیر فرهنگ و هنر وقت، به فهرست آثار ملی کشور اضافه شد، اما متاسفانه این‌مساله با بی‌توجهی مسؤولان رو‌به‌رو شد و هر کدام مسؤولیت را به دیگری واگذار کردند و هنوز هیچ اقدامی برای جلوگیری از تخریب این بنا انجام نگرفته است. آثار تخریب و آسیب به برج آزادی در راه پله‌ها، گنبد فیروزه‌ای و بقیه قسمت‌های ساختمان مشهود است و به راحتی به چشم می‌آید و باید فکری برای آن کرد. در برخی موارد نیز بارش باران بر روی این سنگ‌ها نیز آسیب‌هایی به آن وارد کرده که موجب شده ترک‌های برج بیشتر شده و این نگرانی را به وجود آورد که این‌آسیب‌ها جدی‌تر شود.

از درون برج غافل نشوید
یک بار دیدن و تجربه کردن هر چیزی خوب است. به‌خصوص اگر یک بنای تاریخی و نماد کشور خودت باشد و شاید هر روز از کنار آن عبور کنی یا تصاویر آن را در تلویزیون یا سطح شهر ببینی و ندانی درون آن چه خبر است.
برج آزادی هر روز به بهانه‌های مختلف به چشم‌مان می‌آید و متاسفانه به یکی از میدان‌های پیش پا افتاده برای خیلی از مردم تهران تبدیل شده است و خیلی‌ها نمی‌دانند در دل آن چه می‌گذرد و چه چیزهایی نگهداری می‌شود. حتی در اینترنت هم بیشتر از چند جمله خشک و بی‌احساس درمورد برج بزرگ آزادی نوشته نشده است.این برج روزهای زیادی را پشت سر گذاشته و اگر از سنگ ساخته نشده بود از شدت بی‌توجهی به آن حتما فرو می‌ریخت. حالا که همچنان این شانس را داریم که این برج زیبا با معماری جذابش را ببینیم بهتر است فقط به یک عکس در کنار برج آزادی اکتفا نکنیم و برای یک بار هم که شده درون آن را هم ببینیم؛ درونی که دیدن آن بیشتر از یک بار می‌ارزد.

آزاده باقری
روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها